بافت فرسوده و ناایمن بیش از یک چهارم روستاهای کرمانشاه را تخریب کرد
بیش از ٦٠ درصد خانه های روستایی کشور مقاوم نیست جمعیت روستایی کرمانشاه از میانگین کشور بالاتر است
دیده بان ایران: روستانشینان کرمانشاهی روز سختی را پشت سر گذاشتند. امروز که عکسها و خبرهای زلزله کرمانشاه نه تنها همه ایران، بلکه جهان را تحتتأثیر قرار داده، بیش از ٢٠درصد روستاییان این استان زیر آوارهای زلزله ٧,٢ ریشتری جا ماندهاند.
آمارها اما از حقایق تلختری پردهبرداری میکنند؛ ٣٠ درصد جمعیت استان کرمانشاه را روستاییان تشکیل میدهند که این عدد، ١,٤درصد از میانگین کشوری بالاتر است. انگار خانههای روستایی کرمانشاه بیش از هر استانی نیاز به مقاومسازی داشتهاند.
همین دیروز بود که محمد شکرچیزاده، رئیس مرکز تحقیقات وزارت راهوشهرسازی اعلام کرد: با توجه به پیشبینیهای انجامشده ایران هر ۱۰سال یکبار یک زلزله (حداقل) ۷ ریشتری را تجربه میکند. در این میان ساختمانهایی که فاقد اسکلت بوده و با خشت و مصالح بومی ساخته شدهاند در برابر زلزله که احتمال وقوع آن در ایران بسیار زیاد است، توانایی مقاومت ندارند.
اما هشدارها باز هم روی کاغذ باقی ماندند تا شاید این بار تلنگر لازم به مسئولان زده شود. زمزمههای طرح مقاومسازی خانههای روستایی از سال ٧٣ آغاز شد و حالا بعد از ٢٣سال آمارهای رسمی میگویند که بیش از ٦٠درصد خانههای روستایی هنوز مقاوم نیستند.
یکی از روستاییان ٥٢ساله که اهل جوانرود بود و حالا ساکن تهران است به «شهروند» میگوید: به ما تسهیلات را یک در میان دادهاند. نمیگویم ندادهاند، اما والله که تسهیلات پرداختیشان کفاف نمیدهد؛ چرا که قیمت تمامشده زمین بالاتر از تسهیلات ارایه شده است.
وضعیت راههای کشور تا شب وقوع زلزله یکی دیگر از چالشهای پیش پای روستاییانی بود که در محل سکونت خود مدفون شدهاند. البته داریوش نصر، مدیرکل دفتر مدیریت بحران سازمان راهداری کشور به «شهروند» میگوید: تمامی راههای روستایی و شهری تا آخرین گزارش رسیده به ما، باز است و مشکلی از سوی سازمان راهسازی برای دسترسی به این مناطق وجود ندارد. البته در شب وقوع حادثه برخی محورهای فرعی در اثر ریزش کوه بسته شده بود که طی چند ساعت باز شد. اکنون گشتهای راهداری در تمامی نقاط ایلام، کرمانشاه و کردستان مستقر شدهاند.
٦٠درصد روستاهای کشور
مقاومسازی نشدهاند
٢٣ سال از شروع طرح مقاومسازی خانههای روستایی گذشته و هنوز ٦٠درصد این خانه، بنا بر آمارهای رسمی در انتظار مقاومسازی هستند. عزیزاله مهدیان، معاون بازسازی و مسکن روستایی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به ایسنا گفته است: ۱.۹۵میلیون واحد روستایی و آسیبدیده در سطح کشور در طول ۱۰سال تاکنون بهسازی شده است که از این تعداد ۱.۶میلیون واحد مسکن روستایی در قالب بهسازی و بازسازی و ۳۵۰هزار واحد نیز در مناطق سانحهدیده بوده است.
به گفته او، در روستاهای کشور حدود پنجمیلیون و ۳۰۰هزار واحد مسکن روستایی وجود دارد.
مهدیان در این گفتوگو تأکید کرده که هر سال در کشور به میزان ۲۰۰هزار واحد روستایی سهمیه نوسازی وجود دارد که به آنها تسهیلات ۲۰۰میلیون ریالی با کارمزد ۵درصد پرداخت میشود.
اما باید پرسید چرا درنهایت روند مقاومسازی خانههای روستایی تا این اندازه کند است؟
یکچهارم
جمعیت روستایی کرمانشاه زیر آوار
تا لحظه نگارش این خبر از ٢هزار و ٥٩٨ روستای دارای جمعیت کرمانشاه، ٥٢٦ روستای آن بر اثر زلزله آسیب دیده است. این اعداد به ما میگوید که یکچهارم جمعیت روستایی کرمانشاه زیر آوارند.
جمعیت روستایی کرمانشاه در سال ١٣٩٥، ٤٧٨هزار و ٤٤٤ نفر اعلام شده است. تصور کنید چه تعداد تلفات خواهیم داد؟ اگر این روستاها مقاومسازی شده بود، چطور؟
کیفیت ٩٥درصد
خانههای روستایی ما نازل است
حسن بهرام غفاری، رئیس پیشین سازمان نظام مهندسی ساختمان تهران به «شهروند» میگوید: یکی از عواملی که در حفاظت از جان مردم در برابر حوادث غیرمترقبه نقش دارد، کیفیت خانه و ساختمان در کشور است. او ادامه میدهد: کیفیت بیش از ٩٥درصد خانههای روستایی ما بسیار نازل است. از زلزله بویین زهرا در سال ٤١ تاکنون هر بار که زلزله بزرگی در کشور اتفاق افتاده، حجم قابل توجهی از روستاییها قربانی شدهاند، چرا که در تمامی این سالها سکونتگاههای روستایی کمترین پایداری را در میان سکونتگاههای کشور داشته است.
به گفته او، حتی اگر امروز تعداد تلفات نهایی این زلزله کمتر از تلفات زلزله بم اعلام شود، علت آن بهبود شرایط سکونتگاهها و خانههای روستایی نیست، علت فقط پایین آمدن تراکم جمعیتی در نقاط روستایی کشور است.
خون شهرنشینان رنگینتر است
بهرام غفاری، کارشناس و فعال اقتصاد مسکن میافزاید: برنامههایی که تاکنون بارها و بارها برای بهسازی، نوسازی و مقاومسازی خانههای روستایی به بنیاد مسکن واگذار شده، توفیق چندانی نداشته و آنطور که باید و شاید پیش نرفته است.
برای مثال قرار بود که در برنامه چهارم توسعه، تسهیلات ٥میلیون تومانی برای مقاومسازی به روستاییها داده شود و در برنامه پنجم قرار بود سالانه ٢٠٠هزار واحد روستایی مقاومسازی یا نوسازی شود، اما کدام یک از این وعدهها محقق شد؟ چرا نباید در کشور ما حقوق شهروندی یک روستایی همارزش حقوق شهروندی یک شهرنشین باشد؟
خانههای روستایی غیراستاندارد
تخریب شود
بهرام غفاری ادامه میدهد: برای همه ساختمانها، به جز ساختمانهایی که ارزش تاریخی دارند، راههای فنی برای مقاومسازی وجود دارد، اما مسأله این است که میزان هزینهای که شما برای مقاومسازی یک خانه خشت و گلی میکنید، از ارزش اعیانی فعلی آن بیشتر خواهد بود.
من مخالف مرمت این خانهها هستم و معتقدم این خانهها باید تخریب و خانههای مقاوم ساخته شود. خانههای مقاوم و نوسازی که میتواند همزمان منعکسکننده ارزشهای معماری آن منطقه هم باشد.
او میگوید: مسئولان بهتر است به جای هزینه کردن برای درآوردن جنازهها از زیر آوار و ساماندهی و تأمین اسکان موقت و دایم پس از زلزله، پیش از وقوع این فاجعه با برنامهریزی مدون و رویکرد ظرفیتآفرینی در بافتهای فرسوده خانههای روستایی را از وضع کنونی نجات دهند.
منابع مالی کافی
برای مقاومسازی وجود ندارد
حالا همه انتقادها به سوی بنیاد مسکن روانه شده، اما عباس زینعلی، کارشناس اقتصاد مسکن معتقد است که منابع مالی کافی برای مقاومسازی در اختیار بنیاد قرار داده نشده است.
او به «شهروند» میگوید: حجم وسیعی از کشور، در خانههای روستایی زندگی میکنند و مقاومسازی بیش از ٥میلیون واحد در سراسر کشور کار سادهای نیست.
از طرفی، رویارویی با روستاییان هم آداب خودش را دارد. به گفته زینعلی، بسیاری از روستاییان وقتی پول تسهیلات مقاومسازی را دریافت میکنند آن را صرف رفع و رجوع کردن مشکلات ملموستر خود میکنند و نظارت کافی برای چگونگی هزینه کردن این تسهیلات توسط روستاییان از طرف بنیاد مسکن وجود ندارد. معاونت نظارت بنیاد توانایی فنی کافی برای انجام نظارت ندارد.
خلأ در قانونگذاری، خلأ در اجرای قانون و مهمتر از همه عدم فرهنگسازی باعث شده که روستاییان درک درستی از مشکل مقاوم نبودن خانه خود نداشته باشند.
او ادامه میدهد: البته این بدین معنا نیست که بانکها رسالت خود را به درستی انجام دادهاند. بانکها هم هرگز نتوانستند مطابق برنامه و بودجه به همه روستاییان وام بدهند. مقاومسازی روستاهای کشور نیازمند یک عزم ملی و کار ستادی است.
روستاییان بیصدا
بنا بر آمار اعلام شده توسط مرکز آمار ایران، در سال ١٣٩٥ معادل ٢٠میلیون و ٧٣٠هزار و ٦٢٥ نفر از جمعیت کشور در روستاها ساکن بودهاند که این جمعیت ٢٥,٩درصد جمعیت کشور را شامل میشود. هربار که استانی قربانی یکی از بلایای طبیعی شده، بیشترین تلفات از آنِ روستاییها بوده است. آیا قرار است تا ابد با جان یکچهارم جمعیت کشور بازی کنیم؟