دولت میتواند به جای یارانه طلا دهد؟/ عضو اتاق بازرگانی: تخصیص اعتبار طلا به جای یارانه انرژی به مردم، اصلا منطقی نیست
"اعتبار طلا را به جای یارانه به مردم دهیم"، راهکار یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برای کاهش مصرف انرژی، کنترل تورم و همچنین شریک کردن مردم در امور اقتصادی کشور بود. راهکار و وعدهای که بنا بر گفته عضو کمیسیون انرژی اتاق ایران، منطقی و عملی نیست.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ «اعتبار طلا را به جای یارانه به مردم دهیم»، راهکار یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برای کاهش مصرف انرژی، کنترل تورم و همچنین شریک کردن مردم در امور اقتصادی کشور بود. راهکار و وعدهای که بنا بر گفته عضو کمیسیون انرژی اتاق ایران، منطقی و عملی نیست.
بنابر گزارش دیدهبان ایران؛ علیرضا زاکانی، گفته است «اگر میخواهیم مردم مشارکت سیاسی داشته باشند، باید آنها را در اقتصاد شریک کنیم. بنابراین لازم است که اعتبار طلا را به جای یارانه به مردم دهیم.»
زاکانی که معتقد بود «انرژی مانند طلا با ارزش است» اظهار کرد: علاوه بر این که تولید انرژی باید حتما افزایش یابد، دولت باید مانع خام فروشی انرژی در کشور شود. دولت ناگزیر است که مصرف انرژی در داخل را نیز بهینه کند.
بلافاصله پس از این کارشناسان اقتصاد در واکنش گفتند که این ایده، قابلیت اجرا ندارد.
تخصیص اعتبار طلا به جای یارانه فقط ایده انتخاباتی است
مهراد عباد، عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران در گفت وگو با دیدهبان ایران، توضیح داد که ایده تخصیص اعتبار طلا به جای یارانه انرژی به مردم، اصلا منطقی نیست و بیشتر یک شعار انتخاباتی بود که نمیتواند به واقعیت تبدیل شود.
عباد با تاکید بر همین مساله گفت: میزان و مقدار وجهی که دولت در قبال یارانهها پرداخت میکند بسیار بیشتر از آنچه تصور میشود، است.
وی یادآوری کرد: این که سیاستگذار بخواهد یارانهها را با گوشت و طلا جایگزین کند، اصلا ممکن نیست. کالاهای مختلفی وجود دارند که دولت برای توزیع آن سوبسید پرداخت میکند و در بسیاری از مواقع، منابع کشور با چنین اقداماتی حیف میشوند.
عضو هیات نمایندگان اتاق تهران که معتقد است دولت باید مبالغی را که صرف هزینه یارانهها میکند، برای توسعه اقتصادی کشور سرمایهگذاری کند، ادامه داد: جمعآوری میزان یارانهها و سرمایهگذاری آن برای توسعه کشور به جای بازتوزیع نظام یارانهای بسیار منطقیتر است. اکنون دیگر حتی مسئولان هم میدانند چنین راهحلهایی، عملی نیست.
عباد، سخنان پزشکیان و قالیباف در اولین مناظره را منطقیتر از سایر کاندیداها دانست و بیان کرد: این دو نامزد که معتقد به کوچکتر شدن دولت بودند و بیشتر تمایل به درخواست کمک از بخش خصوصی و اتاقهای بازرگانی داشتند.
وی افزود: به نظر می رسد، این دو نفر و بعد از آنها مصطفی پورمحمدی، کاندیداهای اصلحتری برای بهبود محیط کسبوکار و وضعیت اقتصادی کشور هستند چراکه این سه نفر، قائل به کوچک کردن دولت هستند؛ اما سه کاندیدای دیگر، نظرات کارشناسی و منطقی ارائه ندادند. همچنین به نظر میرسید که سه نفر دیگر قصد دارند دخالت دولت در تمام عرصههای اقتصادی را بیشتر کنند.
این فعال اقتصادی با تاکید بر اینکه رئیس جمهور آینده باید حتما یک تیم متخصص اقتصادی از دیدگاههای مختلف برای خود تشکیل دهد، افزود: دولت از یک سو در ازای برخی کالاها یارانه میدهد و از سوی دیگر هم آن کالا را ارزانتر نیز به فروش میرساند. پس باید حتما سیاستهای کلی علمی را دنبال کند چراکه سبد انرژی کشور دچار مشکلاتی است.
عباد با تاکید بر همین مسئله، خاطرنشان کرد: اگر سیاستگذار بخواهد به موضوع حذف یارانه فکر کند، حتما باید تغییراتی در سبد انرژی کشور نیزاعمال کند. نمیتوان بدون آمادهسازی در این خصوص تصمیمگیری کرد. به گفته وی اول باید همه ابعاد یک مساله را به شکل کامل بررسی کرد و پس از آن یک تصمیم نهایی که جامع و کامل است را برای اصلاح نظام یارانهای گرفت.
این فعال اقتصادی در پایان گفت: به هر حال دولت انرژی را بسیار ارزان میفروشد و در اختصاص یارانهها هم دهکها محروم منتفع نمیشوند و تنها بخش کوچکی از مردم از این طرح استفاده میکنند. خوب است که تیم اقتصادی رئیس جمهور آینده، ابتدا همه جوانب را بسنجند و بعد دست به اقدامات مهم بزنند.
ایده زاکانی چه بود؟
آنچه که از گفتههای زاکانی می توان نتیجه گیری کرد این است که این کاندیدا مدعی شده که مشارکت مردم در امر سیاسی، مستلزم مشارکت آنان در امر اقتصادی است.
البته دقیقا مشخص نیست که منظور این کاندیدا از شرکت دادن مردم در امر اقتصادی چیست؟ این طور که زاکانی برنامه خود را توضیح داده دولت احتمالی او قرار است به جای یارانه به مردم اعتبار طلا عرضه کند تا این گونه از مصرف بیرویه حاملهای انرژی در کشور جلوگیری شود.
این ادعا در زمانی مطرح میشود که به گواه آمارها، علت اصلی مصرف بالای سوخت و به خصوص بنزین در کشور، خودروهای بیکیفیتی هستند که مصرف سوخت بسیار بالایی دارند.
این در حالی است که کیفیت پایین ناوگان حملونقل عمومی شهری، از دیگر دلایل مصرف بیرویه سوخت است. در واقع، زمانی که قطار شهری کیفیت مطلوبی ندارد و نسبت مصرفکنندگان از خدمات ناوگان حملونقل ریلی شهری، بسیار بیشتر از تعداد قطارهاست، مردم هم ترجیح میدهند به جای استفاده مترو، از خودروی شخصی استفاده کنند. همچنین یکی دیگر از انتقادهای مردم نسبت به شبکه حملونقل عمومی، فرسوده بودن اتوبوسها و همچنین خودرو تاکسی شهری است.
البته این تمام ماجرا نیست چراکه اساسا تغییر مسیر ریلگذاری یارانهها به سمت و سوی تخصیص اعتبار طلا به مردم غیرممکن است زیرا کشور پتانسیل تزریق این حجم از نقدینگی را ندارد. تخصیص اعتبار طلا به جای انرژی، همان قدر قابل دستیابی است که توزیع روزانه ۱۲۰ تن گوشت و تحویل آن درب خانههای مردم قابلیت اجرایی دارد.
منبع: سایت دیده بان ایران