یک اقتصاددان: برخی معتقدند مردم هر چه فقیرتر باشند در اختیارترند و اگر سیر بشوند مطالبهگر خواهند شد/ جریانهای افراطی در ایران دوست دارند جامعه طبقاتی شود
محمد خوشچهره ضمن انتقاد از رویکردهای بحران زدای دولت گفت: برخی فکر میکنند با دوطبقه شدن جامعه اوضاع بهبود مییابد. معتقدند مردم هر چه فقیرتر باشند در اختیارترند. و اگر سیرتر بشوند مطالبهگر خواهند شد.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ محمد خوشچهره اقتصاددان مطرح ایرانی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ضمن تأکید بر اینکه طبقه متوسط در ایران کوچک شده و امروز اکثریت مردم ایران مصداق مستضعف و محروم هستند به خبرآنلاین گفت: باید به مصداقها و سیاستگذاریها پرداخت تا امکان نقد عملکرد دولتها فراهم شود.
خوشچهره درباره لاغرتر شدن طبقه متوسط اظهار داشت: جامعهی معقول جامعهای است که اکثریت مردم آن از تولید ثروت منتفع میشوند اما چنین اتفاقی در جامعهی تولیدمحور میافتد. خاصیت ارز نفتی انتفاع اکثریت مردم نیست. میبینیم ارزهای نفتی صرف قاچاق و غیره می شود و چنین خاصیتی را ندارند.
اینطور است که با افزایش مداوم ثروتمندان روبرو هستیم در حالی که تولید با بحران روبروست. مشکلات محیط زیستی بیداد میکند و اقتصاد با فساد و اختلاس و غیره دست به گریبان است. اصلا معنای توسعه پایدار همین است که مردم باید از ثروت جامعه منتفع شوند و رشد و توسعهی اقتصادی و افزایش تولید به محیطزیست و منابع حیاتی کشور آسیب نزند.
جامعه در حال حرکت به سمت دوطبقه شدن است اتفاقاً مطلوب برخی جریانهای سیاسی است که اغراض سیاسی خاص دارند و فرایندهای اقتصادی نیز در خدمت این ماجرا قرار دارد. برخی فکر می کنند با دوطبقه شدن جامعه اوضاع بهبود مییابد. معتقدند مردم هر چه فقیرتر باشند در اختیارترند. و اگر سیرتر بشوند مطالبهگر خواهند شد.
بنابر گزارش دیده بان ایران؛ خوش چهره افزود: پس همان طور که گفتم برخی جریانهای افراطی دوست دارند جامعه طبقاتی شود. مثلا مدل امریکا تا یک سری به شدت در درآمدهای روزانه و معیشت گرفتار شوند. خودم شاهدم بخشی از طبقهی متوسط تنها به خاطر گرانی مسکن ریزش کردهاند. فقط یک چهارم جمعیت ایران شیر میخورند. اینها جدی است. نباید نادیده گرفته شود. در کل الگوی رشد و توسعهی ما دچار اشکال است و باید این مسائل را حل کرد. سیاست دولت سیزدهم، همان سیاست دولت پیشین است.
موضوع این است که سطح هدفگذاری ما معیشت مردم شده است. منظورم این نیست پرداختن به معیشت مردم کار درستی نیست. من هم قائل به این موضوع هستم اما قائل به این هم هستم که تحتتاثیر این عملکرد سطح رفاه به شدت کاهش پیدا کرده و به جای رو به بالا بودن، رو به پایین است. ریشههای این کاهش رفاه در کاهش تولید ملی است که در اشتغال نمود پیدا میکند. به جای اینکه اینها را ببینیم و تحلیل بکنیم، میگویند نقدینگی بالا رفته است و باعث تورم است در حالی که نقدینگی یک عامل است و افزایش ان معلول مجموعهای از اتفاقات است. بله افزایش نقدینگی در رشد تورم تاثیر دارد اما اگر عوامل رشد تورم و کاهش رفاه بیست مورد باشند، یکی از عوامل نقدینگی است، آن هم نه عامل اول بلکه عامل بیستم. حالا چرا عامل درجه بیستم به عنوان عامل درجه اول معرفی میشود، را باید واکاوی کرد.
در وضعیت رکود تورمی خرید و فروش چندانی هم صورت نمیگیرد اما قیمتها بالا میرود. هر چند دولت سیزدهم در برخی جاها سعی کرد موانع تولید را رفع کند اما چون همه جانبه نگری نداشتند، موفق نشدند. مثلاً دستمزد، قیمت سوخت و انرژی و مواد اولیه و غیره بالا رفت و در نهایت مشکل حل نشد. نتیجه این است که با افزایش قیمت مواد غذایی، با کاهش مصرف حتی در حوزه لبنیات روبرو هستیم.
منبع: خبرآنلاین