حسین راغفر: با حذف ارز ترجیحی جامعه توان تهیه دارو را از دست خواهد داد/ هدف از حذف ارز ترجیحی، ایجاد بحران در کشور است/ رئیسی در دیدار با اقتصاددانان گفت ارز۴۲۰۰ تومانی را حذف نمی کنیم اما صبح بعد از روز دیدار لایحه حذف ارز ترجیحی را به مجلس فرستاد!
استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا درباره تبعات حذف ارز ترجیحی به دیده بان ایران گفت: اگر تولیدات داخلی با ارز و داروی خارجی جایگزین شود چیزی بالغ بر 40 میلیارد دلار، هزینه ارزی آن خواهد بود که در شرایط کنونی، کشور از این ظرفیت و توانایی برخوردار نیست. در پشت این ماجرا، یک هدف جدی و البته عامدانه برای براندازی سیاسی و ایجاد بحران جدی در کشور وجود دارد تا برخی از این طریق به هدفهای مشخصی برسند.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ «به رئیسی هشدار دادیم که در صورت حذف ارز ترجیحی شاهد تبعات بسیار گستردهای خواهیم بود» این اظهارات یکی از اقتصاددانانی است که چندماه پیش در جلسه ابراهیم رئیسی با کارشناسان اقتصادی، حضور داشت. جلسهای که در آن تصمیم گرفته شد که ارز 4200 تومانی حذف نشود اما این تصمیم تنها چند ساعت پابرجا ماند و صبح روز بعد دولت انقلابی لایحه حذف ارز ترجیحی را تقدیم مجلس کرد.
به گزارش دیدهبان ایران، هنوز مدت زیادی از سال جدید نگذشته اما اثرات حذف ارز 4200 تومانی بر زندگی و معیشت مردم مشهود است! قیمتهایی که تا قبل از حذف ارز ترجیحی روزانه بالا میرفت حالا به لطف دولت مدعی حمایت از مستضعفان، ساعتی افزایش قیمت پیدا می کند. در همین رابطه با حسین راغفر، کارشناس مسائل اقتصادی به گفتوگو با دیده بان ایران پرداخته که مشروح آن را در ادامه خواهید خواند.
با حذف ارز ترجیحی جامعه توان تهیه دارو را از دست خواهد داد
*آقای راغفر! با وجود انتقادات فراوان سرانجام دولت ابراهیم رئیسی ارز ترجیحی را از بودجه 1401 حذف کرد؛ با توجه به هشدار که شما چند ماه پیش به او دادید چرا با این وجود در چنین شرایط آن هم با این شرایط کشور کماکان ارز ترجیحی را حذف کردند؟
اصلیترین دلیل حذف ارز 4200 تومانی، افزایش ارزش منافع ریالی دولت است. همیشه دولتها خودشان قیمت ارز را بالا میبردند تا بتوانند کسری بودجهیشان را جبران کنند.اثرات این عملکرد، افزایش سرسامآور تورم است. افزایش قیمت ارز تاثیر بسیاری بر روی بخشهای اقتصادی کشور دارد. قیمت ارز با پیاز سیبزمینی فرق میکند! بیش از 70 دصد هزینههای صنعت، ارزی است. در همین صنعت داروسازی کشور که بخشی از بودجهاش از این طریق تامین میشود، دولت باید حدود 30 درصد پولی که از بانک استقراض میکرد را بهره میداد. این روند باعث شد که دولت ارز کالاها را از 4200 تومان به بیست و خوردهای افزایش دهد. نکته قابل توجه دیگر این است از زمانیکه دارو تولید میشود تا زمانیکه در اختیار مصرف کننده قرار می گیرد 40 درصد بابت هزینه های بسته بندی و توزیعی به قیمت آن افزوده می شود! بنابراین اگر قیمت پایه تولیدی افزایش یابد این 40 درصد هم افزایش مییابد. به همین دلیل دارو با قیمت خیلی بالاتری به دست مصرف کننده خواهد رسید. با توجه به وضعیت اقتصادی مردم و این افزایش قیمتی که از دارو میبینیم قطعا جامعه بهویژه خانوادههای ضعیف، توان تهیه دارو را از دست خواهد داد. دارو یک کالای معمولی نیست که به سهولت از کنار افزایش قیمت آن بگذریم و انتظار داشته باشیم که مردم بهجای دارو چیز دیگری جایگزین کنند. به همین دلیل افزایش قیمت ارز سبب میشود بخش قابل توجهی از جمعیت کشور که در تهیه اقلام خوراکی هم دچار مشکل هستند، از دسترسی به دارو هم محروم شوند.
هدف از حذف ارز ترجیحی، ایجاد بحران در کشور است / حاکمیت همین یارانه کنونی را هم چند برابر کند بازهم قادر به افزایش قیمت دارو نیست! / با حذف ارز ترجیحی روند ورشکستهگی بیمهها تسریع مییابد
از طرفی دیگر؛ آقایان میگویند که افزایش قیمت دارو را به صورت یارانه به خانوارها پرداخت خواهیم کرد! اولا در مورد یارانه دارو باید بگویم مردم که همیشه دارو مصرف نمیکنند که یارانه دارو به آنها داده شود! دوما اگر حاکمیت همین یارانه کنونی را هم چند برابر کند باز هم قادر به جبران افزایش قیمت دارو نیست! سومین نکته این است که آنقدر دولتها چالههای متعدد هزینهای دارند که اصلا این منابع در اختیار مصرف کننده قرار نمیگیرد. چهارمین نکته که حائز اهمیت است مسئله بیمه هاست. وقتی هزینه های دارو به شدت افزایش مییابد سهم بیمه هایی که در معرض ورشکستهگی قرار دارند، به شدت افزایش پیدا میکند یعنی این بار بر روی دوش شرکتهای بیمهای گذاشته می شود که خودشان در معرض ورشکستهگی قرار داشته و با این تدبیر روند ورشکستهگی آنان تسریع مییابد. از سویی دیگر؛ شرکت های تولیدکننده خارجی تلاش دارند که داروهای خارجی جایگزین تولیدات داخلی شود. اگر تولیدات داخلی با ارز و داروی خارجی جایگزین شود چیزی بالغ بر 40 میلیارد دلار، هزینه ارزی آن خواهد بود که در شرایط کنونی، کشور از این ظرفیت و توانایی برخوردار نیست. در پشت این ماجرا، یک هدف جدی و البته عامدانه برای براندازی سیاسی و ایجاد بحران جدی در کشور وجود دارد تا برخی از این طریق به هدفهای مشخصی برسند. سالهاست شواهد متعددی برای براندازی سیاسی از طریق افزایش قیمتها و نارضایتیها، ایجاد اختلاف طبقاتی و پیامدهای عمیق و گسترده آن که به رشد جرم و جنایت، ناامنی، خودکشی، فرار مغزها و خروج سرمایه از کشور هستند. این افزایش قیمت ارز، ارزش پول ملی کشور را از این چیزی که است، کمتر میکند و باعث اختلال در اقتصاد کشور خواهد شد.
یک عده که دارای نفوذ در نظام هستند، ارز ترجیحی را حذف کردند!
*در جلسهای که چند ماه پیش با آقای رئیسی داشتید این هشدار را به او دادید که تبعات حذف ارز، جبران ناپذیر است و آقای رئیسی صحبتهای شما را قبول کردند اما با این حال او فردای همان شب لایحه حذف ارز ترجیحی را به مجلس فرستاد! به نظر شما این تناقض در صحبت و عملکرد رئیس دولت سیزدهم ناشی از چیست؟ آیا امکان دارد که ارگان یا نهاد دیگری این تصمیم را گرفته باشد و آقای رئیسی صرفا نقش اعلام تصمیم را برعهده داشته باشد؟
بنده بسیار تعجب کردم که آقای رئیسی صبح همان شب لایحه حذف ارز ترجیحی را به مجلس دادند! چون جلسهای که شب گذشته با ایشان داشتیم تا ساعتهای 22 طول کشید و من متوجه نمیشوم چطوری فردای آن روز ایشان به یکباره تصمیم بر حذف ارز ترجیحی گرفت و خیلی سریع هم لایحهاش را به مجلس فرستاد؟! به اعقتاد بنده یک نوع ناهماهنگی در داخل خود دولت وجود دارد و آنهایی که دنبال بالا بردن ارز دارند، از تصمیم آن شب ناراضی بودند. ما به آقای رئیسی هشدار دادیم که حذف ارز ترجیحی را به زمان دیگری موکول کند یعنی قرار شد ابتدا شرایط معیشتی مردم مقداری رو به بهبودی برود سپس دولت قیمت ارز را افزایش دهد. دولت باید به جای برداشتن پول از جیب مردم، تورم را با مالیات گرفتن کنترل کند. به اعتقاد بنده یک عدهای که کارگزار مناقع گروه های ثروتمند جامعه و دارای نفوذ در نظام هستند توانستند ارز ترجیحی را حذف کنند!
رئیسی متخصص مسائل اقتصادی نیست که به از او ایراد بگیریم / مواضع رئیسی اعتبار مسئولان را خدشهدار کرده است / قصد رئیسی از دادن وعدههای غیرقابل تحقق تزریق امیدواری به مردم است!
*آقای راغفر! برخی وعدهها و اظهارات آقای رئیسی نه تنها افکارعمومی را اقناع نمیکند بلکه باعث افزایش اعتراضات هم میشود. ایشان در این مدت که ریاست دولت سیزدهم را بر عهده داشتند چندین مرتبه وعدههای عجیب و البته امکانناپذیر را مطرح کردند که همین باعث انتقادات شدیدی از سوی مردم و کاشناسان شد! نظر شما در این باره چیست؟
کسانی که به ایشان مشاوره میدهند احتمالا نسبت به شاخص های اقتصادی ایران آگاهی ندارند و به همین دلیل توصیههایی به ایشان میکنند که با واقعیتهای جامعه ما هیچ تناسبی ندارد. به هر حال آقای رئیسی متخصص مسائل اقتصادی نیستند و این اشکال به مشاورشان ایشان وارد است نه خود ایشان. مواضع آقای رئیسی موجب نگرانی جامعه شده و اعتبار مسئولان را خدشه دار کرده است. بنابراین وعدههای بی ثمری که آقای رئیسی مطرح میکنند، پیشنهاد مشاورانشان است و قصد او از دادن وعدههای غیرقابل تحقق تزریق امیدواری به مردم است!
رئیسی با شاخصهای اقتصادی آشنایی ندارد
*اما الان یک نوجوان 15 ساله هم میداند که فقر مطلق را نمیشود در طی دو هفته ریشهکن کرد و به اعتقاد من این توجیه شما اصلا قابل نیست! برخی از رفتارهای آقای رئیسی اصلا قابل توجیه نیست چطور رئیس جمهور یک کشور در مواجهه با مردمی که مشکلات خودشان را مطرح میکنند به جای پاسخ دادن به آنها صحبت را به بیراهه میبرد؟!
البته این اظهاراتی که آقای رئیسی مطرح میکنند برای بنده هم بسیار تعجبآور است! چون ریشهکن شدن فقر مطلق در شرایط کنونی کشور به هیچ وجه امکانپذیر نیست! متاسفانه آقای رئیسی با شاخصهای اقتصادی که امروز اصلی ترین موضوع سیاست گذاری های بخش عمومی است، آشنایی ندارد.
منبع:سایت دیدهبان ایران- نازیلا معروفیان