حسین راغفر: با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بحرانهای اقتصادی خواهیم داشت/بودجه ۱۴۰۱ تورمزا است
حسین راغفر، استاد اقتصاد:با توجه به اینکه مجلس ارز دولتی را حذف کرد قطعاً بحران های خیلی پرشتاب اقتصادی –اجتماعی را خواهیم داشت. چه کسی گفته ارز را باید 24 هزار تومان کند؟ چرا هزار تومان نکند؟ سوال اصلی این است که چه کسی این قیمت ها را تعیین می کند؟ دولت که قیمت ارز را کنترل می کند و اجازه نمی دهد از یک قیمت پائین تر بیاید ولی با قیمت ارز گران که الان وجود دارد تولید امکان پذیر نیست. امکان ندارد کسی سرمایه گذاری نکند یعنی ریال لازم را برای تامین نهاده های مورد نیاز برای یک فعالیت تولیدی وجود ندارد حتی در بخش خدمات. بنابراین کسی انگیزه ای برای فعالیت های تولیدی ندارد.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ دولت سیزدهم با تورم بالای 35 درصد مواجه است که اکثر تحلیلگران اقتصادی براین باور هستند دولت رییسی روزهای سختی را دارد میگذارند. نکته جالبی که در این روزها حاکم است؛ تیم اقتصادی دولت همراه همفکر در این وضعیت فعلی اقتصادی نیستند که همین امر تبعات زیادی را بهمراه خواهد داشت. دولت لایحه بودجه 1401 همخوانی با اقتصاد ندارد از جمله اینکه در اقتصاد اشاره به رشد 8 درصد شده است که در این شرایط اقتصادی این رشد امکانپذیر نیست. جال چرا در این شرایط دولت 8 درصد را اختصاص داده است؟
در همین باره با حسین راغفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا به گفتوگو پرداختهاست:
الزهرا به گفتگو پرداخته است:
*در لایحه بودجه امسال رشد اقتصادی 8 درصد را اشاره کردند. با توجه به وضعیت اقتصادی که داریم سال آینده رشد 8 درصد را خواهیم داشت؟
به نظر من، رشد اقتصادی نسبت به عملکرد سال 1400 ارزیابی می شود ولی با این فقدان برنامه نمی شود انتظار چنین رشدی را داشته باشیم. متاسفانه دولت برنامه ندارد برای اینکه بخواهد به چنین رشدی دست یابد. این رشد می تواند فقط با یک برنامه دقیق، منضبط و یک مدیریت اجرایی قوی قابل تحقق باشد ولی در شرایط کنونی این آمادگی ها وجود ندارد.
*با توجه به چنین اقتصادی که داریم دولت با چه نگاهی در لایحه بودجه هشت درصد را آورده است ؟
کسی که در این مملکت بازخواست نمی کند که چرا چنین وعده هایی دادید و محقق نشده است. متاسفانه برای اینکه عده ای را دلخوش کند از این حرف ها می زنند.
*عملیاتی نخواهد شد حتی اگر برجام به نتجیه برسد؟
رشد اقتصادی در این شرایط ربطی به توافق هسته ای ندارد. توافق هسته ای اگر یک مدیریت اقتصادی و برنامه مناسب وجود می داشت و وجود داشته باشد نقش برجام به شدت تقلیل می یابد به نحوی که به نظرم اهمیت یا وزن تحریم ها به شدت کاهش می یابد. اگر ملاحظه می فرمایید تحریم ها هنوز تاثیر دارد علت اصلی آنها نیز عملکرد ضعیفی که در داخل داریم. یعنی مشکل اساسی ما عملکرد اقتصاد داخلی که فاقد برنامه است و حضور نهادهای قدرت در اقتصاد که مسئولیت مستقیم آنها اصلاً اقتصادی نیست ولی حضور در اقتصاد دارند و این آثار خیلی مخربی برای اقتصاد کشور تاکنون داشته است. بنابراین، مشکلات ما بیش از هر چیزی مشکلات داخلیست و اگر یک برنامه منسجم و دقیقی داشتیم و مدیریت از خودگذشته و فداکار، نه مدیریت هایی که به فکر پر کردن جیب خود هستند، داشتیم می توانستیم انتظار داشته باشیم که وضعیت اقتصادی در شرایط کنونی متفاوت باشد و اینکه نرخ رشد 8 درصد در شرایط کنونی امکان پذیر می بود ولی وقتی دولت برنامه ای ندارد و وقتی مدیریت ها تجربه کافی برای رویارویی با مشکلات کنونی را ندارند این امر محقق نمی شود.
*با توجه به چنین وضعیتی که حاکم است باید انتظار رشد چند درصد را داشته باشیم؟
قطعاً شرایط سال آینده ما به احتمال خیلی زیاد بهتر از شرایط امسال خواهد بود ولی مشروط به اینکه هماهنگی بین سه قوه وجود داشته باشد که متاسفانه در شرایط کنونی به نظر می رسد یک نوع رقابت است و قوای دیگر هماهنگی کافی با دولت ندارند حتی دولت برنامه ای ندارد. اینکه اقتصاد بازار آزاد داشته باشیم در شرایط کنونی حرف محملی است. با این همه مشکلات و محدودیت ها این حرف فرصتی برای غارت منابع ارزی کشور است در حالیکه کشور با محدودیت های ارزی جدی روبروست و فقط فرصت فراهم می کند که گروه هایی منابع ارزی را از کشور تحت عنوان آزادی اقتصادی خارج کنند. به نظر من، کاملاً باید بودجه ارزی خیلی دقیق و مشخص داشته باشیم و بدانیم منابع ارزی حاصل شده کجا مصرف می شود. متاسفانه چنین چیزی وجود ندارد.
*به نظر شما وعده هایی که دولت در کارزار انتخابی خود اعلام می کرد در این هشت ماه عملیاتی شده است؟
به نظرم خیلی از کارشناسان، نه مردم عادی، انتظارات متفاوتی داشتند از آنچه در این 8 ماه عمل شده است. انتظار می رفت یک تغییرات اساسی مطابق آنچه وعده داده شد محقق شود. تقریباً هیچ تغییر اساسی در جهت گیری های اقتصادی بوجود نیامد و کماکان همان سیاست های دولت های قبلی دنبال می شود که این خیلی ناامیدکننده است. به نظر من، اگر این فرصت آخر برای کشور نباشد حداقل یکی از آخرین فرصت هایی است که بتوانند کشور را از این وابستگی های مخرب به درآمدهای نفتی جدا کند و بتواند یک مبارزه جدی با فساد انجام دهد، بتواند این الیگارشی حاکم بر جامعه و اقتصاد ایران را مهار کند و بتواند یک فرصت هایی برای گروه های پائین درآمدی و نوعی امید در دل جوانان با ایجاد فرصت های شغلی فراهم کند و حداقل چشم انداز چنین طلیعه ای را در مقابل دید مردم قرار دهد. متاسفانه هیچ یک از اینها تاکنون محقق نشده است. دعا می کنیم این کار را در ماه های آینده انجام دهند ولی قطعاً با آن وعده هایی که داده می شد فاصله خیلی زیاد است.
*با توجه به این امر می توان گفت سال آینده سال خوب اقتصادی نداریم؟
آن چیزی که می توانیم ارزیابی کنیم باید گفت بودجه ای که تعریف شده علی الاصول انتظار می رود بودجه چشم اندازی را در مقابل ما قرار دهد. بودجه مشکلات بسیار جدی دارد و آن همسوی با وعده هایی که در مبارزات انتخاباتی مطرح می شد، نیست. این بودجه تورم زاست و وجود نهادهای قدرت هم در اقتصاد کشور یک سم مهلک برای اقتصاد است. همچنین وجود نظامی ها و نهادهای امنیتی و غیره خیلی خطرناک در شرایط کنونی کشور که اقتصاد کشور را برنامه پذیر نمی کند و عملاً به طور کامل سیاست گذاران اقتصادی را خلع سلاح می کند. عملاً امکان اینکه یک برنامه روشنی برای اقتصاد کشور طراحی و اشتغالی را در جامعه فراهم کرد و فرصت های شغلی را ایجاد کرد و چشم اندازی برای بهبود معیشت مردم در نظر داشت به نظرم همراه با خوش بینی بیش از اندازه است.
*به نظر شما بودجه همخوانی با اقتصاد فعلی دارد؟
به نظر من، این حداقل کاری بود که دولت می توانست انجام دهد تا از افزایش قیمت جلوگیری کند. بعنوان مثال ارز 4200 تومانی برای چند نوع قلم کالاست و عملاً برای بقیه کالاها حذف شده است. با توجه به اینکه مجلس ارز دولتی را حذف کرد قطعاً بحران های خیلی پرشتاب اقتصادی –اجتماعی را خواهیم داشت. چه کسی گفته ارز را باید 24 هزار تومان کند؟ چرا هزار تومان نکند؟ سوال اصلی این است که چه کسی این قیمت ها را تعیین می کند؟ دولت که قیمت ارز را کنترل می کند و اجازه نمی دهد از یک قیمت پائین تر بیاید ولی با قیمت ارز گران که الان وجود دارد تولید امکان پذیر نیست. امکان ندارد کسی سرمایه گذاری نکند یعنی ریال لازم را برای تامین نهاده های مورد نیاز برای یک فعالیت تولیدی وجود ندارد حتی در بخش خدمات. بنابراین کسی انگیزه ای برای فعالیت های تولیدی ندارد. بدون فعالیت های تولیدی هم اصلاً امکان ایجاد ارزش افزوده و فرصت های شغلی وجود ندارد. بنابراین، آن وعده هایی که تاکنون داده شده موفق نخواهد شد. مگر اینکه دولت قیمت ارز را به شدت کاهش دهد که کاملاً معلوم است در دستور کار دولت نیست چون هزینه های خیلی زیادی دولت دارد و این را با ارز ارزان قیمت نمی تواند تامین کند. اما نکته قابل توجه این است که اگر چنین نکند تولید شکل نمی گیرد. بنابراین، همه وعده هایی که داده می شود، رشد اقتصادی فقط با رشد فعالیت های انگلی و سفته بازی و سوداگری محقق نمی شود. این باید با تولید صورت گیرد و تولید با ارز 24 هزار تومانی امکان پذیر نیست.
منبع: امتداد