بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان در عمان، چرا ایران عقب ماند!
در خبرها آمده بود یکی از بزرگترین نیروگاههای خورشیدی جهان در عمان افتتاح شد. هرچند این خبر، ویژه و شگفتانگیز بود، اما از آنجا که ما در سالهای اخیر اخبار افتتاح و رونمایی از پروژههای بزرگ بینالمللی را در چند کشور کوچک حاشیه خلیج فارس بارها شنیدهایم، برایمان عادی شده است و تعجب نکردیم.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ در خبرها آمده بود یکی از بزرگترین نیروگاههای خورشیدی جهان در عمان افتتاح شد. هرچند این خبر، ویژه و شگفتانگیز بود، اما از آنجا که ما در سالهای اخیر اخبار افتتاح و رونمایی از پروژههای بزرگ بینالمللی را در چند کشور کوچک حاشیه خلیج فارس بارها شنیدهایم، برایمان عادی شده است و تعجب نکردیم.
به عبارتی، از بس افسوس خوردهایم و آه کشیدهایم، سِر شدهایم و کمتر مثل گذشته ساکنان این حاشیهها را تحقیر و تمسخر میکنیم؛ چون میدانیم ورق برگشته است و آنها در مسیر پرسرعت پیشرفت و ما در همان جاده خاکی همیشگی لِکولِک میکنیم و پیش میرویم.
بازارهای بزرگ و پررونق بینالمللی، قطارهای پرسرعت، کشتیرانی پیشرفته، حملونقل هوشمند، موفقترین خطوط هوایی، موزههای بزرگ، آثار معماری شاخص، عجیبترین و بلندترین برجهای جهان، بزرگترین هتلهای جهان، بزرگترین مراکز تجاری و تبادلات پولی و بانکی و ترانزیت کالا و دیتا، جزایر مصنوعی، پروژههای سازگار با محیط زیست، فناوریهای تأمین آب شیرین، رویدادهای بینالمللی فرهنگی-هنری و ورزشی و صدها پروژه بینالمللی و اقتصادی که در امارات، قطر، عمان، کویت و عربستان در حال بهرهبرداری یا تکمیل یا اجراست، شاهد این مدعاست.
چگونه میشود ایران بزرگ ما با آن پیشینه تمدنی و فرهنگی، با آن همه ذخایر انرژی و منابع طبیعی، با آبوهوای چهارفصل و اقلیم متنوع، با جمعیت بیش از ۸۰ میلیونی، با آن همه صنایع کوچک و بزرگ، با آن همه استعداد، اندر خم یک کوچه باشد و آنگاه چند همسایه کوچک در حاشیه جنوبی خلیج فارس و در یکی از بیابانیترین و گرمترین نقاط جهان که با فقدان آب، اقلیم و منابع طبیعی نیز روبهرو هستند، آرمانها و ایدههایشان را تحقق بخشند، مردمانشان در رفاه و آرامش باشند، فرزندانشان با خیال راحت تحصیل، تفریح و ازدواج کنند، هوای محیط زیستشان را داشته باشند، گردشگران و سرمایهگذاران را از خوشآبوهواترین نقاط جهان به گرمترین و بیابانیترین نقاط بیاورند و هر روز بر اندوخته و اعتبار مملکت کوچکجثه خود بیفزایند و در کوران خبرها و رفتوآمدهای بینالمللی قرار گیرند؟
ما گاهی به خیال آنکه دنیا در چند دهه پیش متوقف شده است، تصور میکنیم ملت عرب حاشیه خلیج فارس مشغول فروش نفت و ولخرجی و خوردن پول آن است و فردا که نفت ته بکشد و تمام شود، کلاهشان پس معرکه! زهی خیال باطل! آنها سالهاست پول نفت را در فناوری، فوتبال، فلزات قیمتی، بورسهای جهانی، انرژیهای نو، بازار جهانی مسکن، کشتیرانی و هواپیمایی بینالمللی، بانکداری، گردشگری بینالمللی و صنایع کوچک و بزرگ سرمایهگذاری کردهاند و فردا اگر منابع نفت و گازشان ته بکشد و تمام شود، آب از آب تکان نخواهد خورد.
حقیقت تلخی است اما باید بپذیریم در زمانی که ما با تعصب و تبختر به تاریخ باستان و هوش خودمان میبالیدیم و دیگران را تمسخر میکردیم، آنها بهعنوان برادران مسلمانمان پیش رفتند و در مسابقه توسعه از ما خیلی جلو زدند. بازارهای جهانی را فتح کردند و ما ماندیم و انبوهی از مشکلات. حالا با شعارهای کهنه و کلیشهای، زانوی غم در بغل گرفته و نشستهایم و کاسه چهکنم چهکنم دست گرفتهایم! کار به جایی رسیده است که دیگر کسی باورمان ندارد؛ حتی خودمان خودمان را!