مرتضی افقه: با این تیم اقتصادی دولت، چندان امیدی ندارم که در صورت احیای برجام، وضع اقتصادی ایران بهتر یا خیلی بهتر شود
مرتضی افقه: «قیمت ارز احتمالا تا ۲۳-۲۴ هزار تومان کاهش پیدا میکند، اما بعید میدانم در این رقم ثابت بماند چراکه مدتی طول میکشد تا ایران بازارهای فروش نفتش را دوباره پیدا کند، برای این کار همچون تجربه گذشته ناچار است نفت را زیر قیمت بفروشد تا بتواند بازار را از دست رقبایش بگیرد.»
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ مرتضی افقه استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز، در مورد پیشبینی خود از اقتصاد ایران در صورت احیای برجام، بیان کرد: «احیای برجام برای ایران اجتناب ناپذیر است؛ به رغم آنچه دولت فعلی پیش از این تبلیغ میکرد اما خودشان هم میدانستند که بدون رفع تحریمها نمیتوانند اقتصاد ایران را به خوبی اداره کنند و به بنبست میرسند. اما وقتی توافق صورت گیرد در وهله اول اثر روانی به اقتصاد وارد میشود و اثرش هم مثبت است.»
وی در ادامه درمورد این اثرات مثبت، عنوان کرد: «قیمت ارز احتمالا تا 23 24 هزار تومان کاهش پیدا میکند اما بعید میدانم در این رقم ثابت بماند چراکه مدتی طول میکشد تا ایران بازارهای فروش نفتش را دوباره پیدا کند، برای این کار همچون تجربه گذشته ناچار است نفت را زیر قیمت بفروشد تا بتواند بازار را از دست رقبایش بگیرد. بنابراین آثار اقتصادی توافق به سرعت در متغیرهای داخلی مشخص نمیشود. به همین دلیل اثر روانی اولیه باعث میشود نرخ ارز در حدود 26 هزار تومان بازگردد. اما از طرف دیگر ارزهای بلوکه شده کره جنوبی و یکی دو کشور دیگر میتواند زودتر از موعد به اقتصاد کشور تزریق شود. همچنین دولت هم دستش در انجام یک سری از بدهیها و تحقق بعضی وعدههایی که در تداوم تحریمها کاملا بلند پروازانه بود، کم و بیش باز میشود.»
این کارشناس مسائل اقتصادی تاکید کرد: «در نهایت به باور من وضع بهتر نمیشود اما با توافق برجام وضعیت بدتر هم نمیشود. یک بحث مربوط به دولت جدید و سیاستهایش است و یک بخشی هم مربوط به این است که موانع کشور چندان ارتباطی به دولتها ندارد. بنابراین با توجه به اینکه در تیم اقتصادی دولت فعلی ناهماهنگیهایی وجود دارد و تخصص و تجربه قابل قبولی برای این مسئولیت ندارند، چندان امیدی ندارم که وضع بهتر یا خیلی بهتر شود بلکه تنها میتوانم بگوییم که وضعیت بدتر نمیشود.»
افقه در پاسخ به این پرسش که این موانع شامل چه مواردی است، گفت: «مشکلات کشور نمودش اقتصادی هست اما ریشههای غیراقتصادی دارند و اینجا بخشی از کج فکریها به بسیاری از اقتصاددانها بازمیگردد که تلاش میکنند این ریشههای غیر اقتصادی را با فرمولها و نسخههای اقتصادی حل کنند. نتیجهاش هم این سه دهه پس از جنگ است که تقریبا هیچ ثمرهای نداشته است؛ چراکه وابستگی به نفت کاهش پیدا نکرده و اقتصاد هم در برابر تحریمهای خارجی به شدت آسیبپذیر است.»
وی در پایان تاکید کرد: «این موانع منجر به آن شده است که کشور به شدت وابسته به نفت بماند و به رغم اینکه از ابتدای انقلاب تا امروز نزدیک به هزار میلیارد دلار نفت فروختهایم ولی اوضاع اقتصاد بهبود پیدا نکرده است. یکی از اشکالات این است که دست به ریشههای غیراقتصادی نمیزنیم و به غلط فکر میکنیم با فرمولهای صرفا اقتصادی میتوانیم مشکلات اقتصادی را حل کنیم.»