سرگذشت دو راننده که بزرگ ترین فساد اقتصادی تاریخ ایران را رقم زدند؛ بابک زنجانی علیرضا زیبا حالت منفرد
علیرضا زیباحالت منفرد متولد ٢٠ آبانماه سال ١٣٥٢ درتهران است. منفرد در سن ٢٠سالگی ازدواج کرد و درخانهای استیجاری درجنوب شهر تهران ساکن شد. زیباحالت منفرد در سالهای جوانی راننده یکی ازمدیران میانی دولت بوده است. البته بلندپروازیهایی که داشت، به او کمک کرد تا یکی از بزرگترین باشگاههای بدنسازی تهران را دایر کند. او سرمایه این کار را به وسیله چکهای مدتدار تأمین کرد و کمتر از یکسال طول نکشید که طلبکاران پول خود را از او طلب کردند و درنتیجه منفرد بابت چکهای بیمحل راهی زندان شد. پس از اینکه از زندان آزاد شد،
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران؛ شهروند نوشت، دو راننده که ناگهان از پرونده بزرگ فساد نفتی ایران سر درمیآورند. بابک زنجانی که به گفته خودش راننده نوربخش رئیس سابق بانک مرکزی بوده و حالا دستیار او که به تازگی در دومینیکا دستگیر شده و گفته میشود راننده یکی از مدیران میانی دولت گذشته بوده است.
از رهاورد سیستم فسادپرور اقتصاد ایران، بابک زنجانی شصتوپنجمین ثروتمند جهان میشود و علیرضا زیباحالت منفرد دستیار بابک در زمره یکی از تاجران سرشناس و بزرگ مالزیقرار میگیرد و حتی نشان سلطنتی داتو را ازاین کشور دریافت میکند.
علیاکبر ماهرخزاد، مدیر امور حقوقی شرکت ملی نفت ایران گفته است؛ فعلا پرونده این شخص درمرحله مقدمات و بازجویی درمراجع قضائی است، ولی بهعنوان مهره اصلی که طرف بابک زنجانی درخارج ازکشور بوده و محمولههای نفتی را به فروش میرساند و وجوه را به حسابهایی که با هم هماهنگ کرده بودند، واریز میکردند، میتواند بهعنوان نفر دوم پرونده بزرگ نفتی محسوب شود. او تأکید میکند: ما منتتظر هستیم از همدست بابک زنجانی رازهای دیگری را از این پرونده برملا کنیم، اما درمورد این موضوع که چگونه دو راننده چنین سیری را طی کردهاند و پای آنها به پروندههای نفتی باز شده است، نظر ابوالفضل ابوترابی، دبیر کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس را جویا شدیم. این نماینده مجلس مشکل را در ساختار کشورمان و بهخصوص ساختار اقتصادی کشورمان میداند و به «شهروند» میگوید: باید بپذیریم که ساختار کشورمان سالم نیست و به تحول بنیادین نیاز دارد. در واقع همین ساختار معیوب علت اصلی رشد و نمو افرادی مانند بابک زنجانی، علیرضا زیباحالت و مهآفرید خسروی است.
اقتصاد ایران فسادپرور است
ابوترابی دبیر کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس با اشاره به اقتصاد دلالپرور و فسادپرور ایران ادامه میدهد: تا زمانی که چنین ساختار بیمار و ناسالمی وجود دارد، نهتنها شاهد بروز پدیدههایی مانند بابک زنجانی خواهیم بود، بلکه ممکن است در آینده شاهد بروز فسادهای بزرگتری باشیم.
او با یادآوری این موضوع که مهآفرید امیرخسروی هم از یک زندگی فقیرانه ناگهان تبدیل به یک غول اقتصادی شده بود، میگوید: سواد و موقعیت اجتماعی مهآفرید درحد صفر بود و در کرج در یک زیرزمین زندگی میکرد و حتی گفته شده که پول برای خرید کیک برای تولد فرزندش را نداشت. دبیر کمیسیون قضائی مجلس تأکید میکند: متأسفانه درکشور ما سیستم بهگونهای است که آدمهای عادی اینچنین رشد و نمو پیدا میکنند و سر از پروندههای فساد اقتصادی درمیآورند.
به گفته ابوترابی تحول بنیادین در ساختار اقتصادی کشورمان نیاز به اصلاح نظام بانکی و بانکداری و اصلاح نظام بودجهریزی دارد.
علیرضا سلطانی، کارشناس اقتصاد سیاسی هم دراین رابطه به «شهروند» میگوید: پدیده رایج دولت نهم و دهم خارجشدن نظام اقتصادی کشور ازنظم و قاعده بود که بساط سوءاستفاده افراد دیگر باز شد و با برخی ارتباطات توانستند به جاهایی که نباید و ثروتهای هنگفتی که نشاید دست پیدا کنند.
سلطانی عنوان میکند: هرجومرج، بیقاعدگی، بینظمی، بیقانونی سوغات دولت سابق بود و نتیجهاش هم رقمخوردن پدیدههایی مثل زنجانی و زیباحالت شد. در دولت سابق فرمان اقتصاد از دست دولت به راحتی در رفته بود و کشور حالا حالا باید جوابگوی آن هرجومرج اقتصادی باشد.
رانندهای به نام بابک!
بابک تک پسر خانواده زنجانی پس از گذراندن دوره آموزشی در اردکان یزد برای ادامه دوره سربازی به تهران منتقل میشود. آنگونه که خودش میگوید، دوره سربازی را در قرارگاه فرماندهی سپاه گذرانده و زمانی که درآن مجموعه بوده، هاشمیرفسنجانی برای بازدید به آنجا میرود و قرار میشود که تعدادی سرباز برای ریاستجمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. زمانی که بهعنوان سرباز به بانک مرکزی میرود، به او گفته میشود که باید راننده نوربخش، رئیس وقت بانک مرکزی باشد. پس از پایان دوران سربازی نوربخش از او میخواهد که بماند و مأموریت جدیدی دربازار ارز به او میسپارد. در واقع نوربخش برای اینکه از بالارفتن قیمت دلار جلوگیری کند، ٥-٤نفر را مأمور کرده بود که دلار از بانک مرکزی بگیرند و بفروشند. در روزهایی که قیمت رسمی دلار ٣٠٠تومان بود و دربین مردم شایع شده بود که قرار است نرخ هر دلار به هزارتومان برسد، از بانک مرکزی دلار میگرفت و میفروخت و به گفته خودش نخستین محموله ارزی که از بانک مرکزی برای توزیع در بازار گرفته تا قیمت دلار کنترل شود، ۱۷میلیون دلار بوده و نخستین کارمزدش ۱۷میلیون تومان. با آن پول هم یک دفتر در میرداماد میخرد اما پس از فوت نوربخش متوجه میشود که فروش چرم و سالامبور ارزهای زیادی را به کشور میآورد. به همین خاطر شروع به خرید پوست گوسفند و صادرات به ترکیه میکند. گویا بابک زنجانی تا سال ۹۰ ثروت زیادی نداشته، اما پس از آن درعرض دوسال و پس از اینکه تحریمها علیه ایران شدید میشود نفت ایران را میفروشد، اما پول آن را برنمیگرداند. با ۵/۱۳میلیارد دلار سرمایه به شصتوپنجمین ثروتمند جهان تبدیل میشود.
او در ابتدا با شکایت وزارت نفت متهم به پسندادن پول نفت شد، اما به تدریج پروندهاش ابعادی وسیعتر یافت. زنجانی رقم بدهیاش را ناقابل می داند و میگوید؛ پول خرد ته جیبش است اما حالا همین پول خرد برای مردی که سال ١٣٩٢ سرمایهاش را ٢٥هزارمیلیارد تومان معرفی کرد، دردسرساز شده است. به قیمت امروز چیزی درحدود ١٠هزارمیلیارد تومان بدهی دارد.
البته پرونده بابک زنجانی بیش از اینها پیچیده و گسترده است و اتهاماتش تنها به فروش نفتخام و باز پسندادن پول حاصل از آن ختم نمیشود. او درپرونده مرتضوی، مدیرعامل سازمان تأمیناجتماعی دولت دهم نیز دخیل است و چند فقره چک تضمینی از سازمان تامیناجتماعی بابت قرارداد واگذاری ١٣٨ شرکت کمبازده این سازمان به هلدینگ تحت مالکیتش دریافت کرده اما سرنوشت چکها معلوم نیست. ردپای زنجانی را میتوان در فوتبال و درخرید تیم راهآهن، سرمایهگذاری برای فیلمسازی، تولید لوازم آرایشی و بانکداری دید و یک پای فعالیتهایش هم به رضا ضراب تاجر ایرانی ساکن ترکیه گره خورده است.
رانندهای به نام علیرضا!
اما بابک زنجانی یک همدست تازه کشفشده دارد. علیرضا زیباحالت منفرد است که پس از دستگیری بابک زنجانی برای نخستینبار نام وی جسته و گریخته درجلسات دادگاه زنجانی شنیده شد. در آن روزها هیچکس اطلاعات دقیقی درباره او نداشت و به ذهن کمتر کسی میرسید که این تاجر در مالزی که به مقام سلطنتی داتو رسیده، درپرونده بابک زنجانی نقش داشته باشد. علیرضا زیباحالت منفرد متولد ٢٠ آبانماه سال ١٣٥٢ درتهران است. منفرد در سن ٢٠سالگی ازدواج کرد و درخانهای استیجاری درجنوب شهر تهران ساکن شد. زیباحالت منفرد در سالهای جوانی راننده یکی ازمدیران میانی دولت بوده است. البته بلندپروازیهایی که داشت، به او کمک کرد تا یکی از بزرگترین باشگاههای بدنسازی تهران را دایر کند. او سرمایه این کار را به وسیله چکهای مدتدار تأمین کرد و کمتر از یکسال طول نکشید که طلبکاران پول خود را از او طلب کردند و درنتیجه منفرد بابت چکهای بیمحل راهی زندان شد. پس از اینکه از زندان آزاد شد، مشغول خریدوفروش خودرو شد و به اندازهای پیشرفت کرد که تا قبل از ٢٧سالگی صاحب ٢ نمایندگی فروش خودرو، ازخودروسازیهای مشهور شد.
زیباحالت درشرایطی که ثروت قابل توجهی را به دست آورده بود، در سال ٨٢ و در ٣٠سالگی به مالزی مهاجرت کرد. او فعالیت اقتصادی خود را در مالزی با فروش سنگهای زینتی و شیشههای تزیینی شروع کرد و پس از گذشت چند سال با همکاری سفارت ایران در مالزی اقدام به تأسیس مدرسهای غیرانتفاعی مخصوص ایرانیان ساکن مالزی کرد. این اقدامات منفرد توجه مقامات حکومتی را در مالزی جلب کرد تا حدی که او به مقام ایالتی «داتو» رسید. مقام داتو یک مقام ایالتی و سلطنتی است که دارنده آن از مزیتهای ویژه اجتماعی و اقتصادی در داخل مالزی بهرهمند میشود.
ارتباط بابک زنجانی و زیباحالت از زمانی شکل گرفت که زنجانی از جایگاه منفرد درکشور مالزی با خبر شد و او را بهترین گزینه برای کارسازی امور خود در مالزی ارزیابی کرد.
جعفریدولتآبادی دادستان تهران درباره دستگیری این متهم نفتی با اشاره به اینکه او محمولههای نفت دریافتی توسط بابک زنجانی از وزارت نفت را ازطریق یک شخص هندیتبار، به شرکتهایی ازجمله العقیلی در امارات میفروخته، ابراز امیدواری کرد که با تحقیق ازاین متهم، سرنخهای لازم برای کشف وجوه حاصل از فروش محمولههای نفتی به بابک زنجانی به دست آید. گفته میشود، سود منفرد دراین اقدامات حق دلالی بوده که ازطرفین چینی و ایرانی دریافت کرده است. درباره مبلغ دریافتی منفرد گمانهزنیهای بسیاری وجود دارد و مبالغی از ٥ الی ٢٠میلیون دلار توسط منابع آگاه بیان شده است.