مصونیت از دسترفتهی «دوو»/تولیدکنندهی کرهای دیروز؛ برند اجارهای امروز
نشست خبری گروه صنعتی انتخاب در حالی روز دوشنبه، 24 آبان 1400 و با حضور محدود و گزینششدۀ رسانهها برگزار شد که پس از صحبتهای مدیران این گروه صنعتی ابهامات فعالیت دوو در ایران دو چندان شد. در حالی که پیش از این انتخاب بر کرهای بودن محصولات دوو تأکید داشت، حالا آن را برند اجارهای معرفی میکنند تا بدین شکل مصونیت از دست رفتهی خود را بازیابند.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ نشست خبری گروه صنعتی انتخاب در حالی روز دوشنبه، ۲۴ آبان ۱۴۰۰ و با حضور محدود و گزینششدۀ رسانهها برگزار شد که پس از صحبتهای مدیران این گروه صنعتی ابهامات فعالیت دوو در ایران دو چندان شد. در حالی که پیش از این انتخاب بر کرهای بودن محصولات دوو تأکید داشت، حالا آن را برند اجارهای معرفی میکنند تا بدین شکل مصونیت از دست رفتهی خود را بازیابند.
شاید روزی که مدیران گروه صنعتی انتخاب، نماینده خودخواسته برند دوو در ایران، در حال جمعآوری امضا برای تمدید ممنوعیت واردات لوازم خانگی به ایران بودند، تصور نمیکردند که همین قوانین محدودکننده گریبانگیر خودشان شود و مردم و رسانهها بیش از پیش بر فعالیت دوو در کشور تمرکز کنند.
مأموریتی که لو رفت
پس از دستور رهبر معظم انقلاب مبنی بر تمدید ممنوعیت واردات لوازم خانگی به کشور بود که بهناگاه مدیران دوو با چرخشی ۱۸۰ درجهای به تحرکات چراغ خاموش این برند پایان بخشیدند و به تبلیغات گسترده آن در بیلبوردهای شهری و تیزرهای تلویزیونی روی آوردند.
البته خشنودی آنها از ابلاغ این حکم حکومتی، سراسیمگیشان در انجام مأموریتی را در بر داشت که سالها برای اجرای آن منتظر بودند؛ مأموریتی که شاید بتوان این طور توصیف کرد «حذف رقبای اصلی و گرفتن انحصار بازار».
اما این بار شرایط به گونهای دیگر رقم خورد و مصونیت دوو در مقابل محدودیت فعالیت و واردات ال.جی و سامسونگ مورد پرسش جامعه قرار گرفت؛ بهویژه آنکه عرضهکنندگان این برند به بازار ایران، همواره بر کرهایبودن محصولات دوو تأکید داشتهاند و لااقل هیچگاه تلاشی در راستای آگاهسازی جامعه مبنی بر تولید این محصولات در خاک ایران انجام ندادهاند. حالا نیز در نبود کرهایها فرصت را غنیمت شمرده تا خود را تنها خارجی موجود در بازار لوازم خانگی ایران جا بزنند.
تنها بازماندهی دوو
بررسیهای «تصلا» نشان میدهد که دوو نهتنها برندی کرهای نیست، بلکه دیگر هیچ شرکتی در بعد جهانی محصولی به نام دوو به بازار عرضه نمیکند. تنها بازمانده دوو یک لوگوست که آن هم فقط در ایران و تحت رهبری گروه صنعتی انتخاب تولید میشود.
اطلاعات به دستآمده در این زمینه نشان میدهد که «دانگبو» دیگر شرکت کرهای چند سالی است که با خرید امتیاز دوو، تولید محصولات آن را به یکی از شرکتهای زیرمجموعههای خود واگذار کرده و اکنون دووِ سابق با نام «وینیا» به بازار عرضه میشود و بیشتر در کشورهای آمریکای جنوبی فعالیت دارد.
همراهسازی رسانهها برای تحقق جاهطلبیها
پس از پیگیریهای «تصلا» و دیگر رسانهای، سرانجام انجمن ملی حمایت از حقوق مصرفکنندگان نیز به ماجرای فعالیت دوو در ایران ورود و با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «لوازم خانگی تولید داخل که به هر نحو با برچسب برند خارجی در بازار عرضه میشوند، فاقد اصالت خارجی و فاقد تکنولوژی روز شرکت صاحب برند هستند.». پیش از هر شرکت دیگری باید برند دوو را مخاطب چنین جملهای بدانیم؛ همین بیانیه کافی بود تا گروه صنعتی انتخاب شبانه و بهسرعت تبلیغات گسترده دوو را از سطح شهر جمعآوری کرده و آگهیهای اسنوا را جایگزین آن کند.
این در حالی است که انتظار میرفت وزارت صمت که به کوچکترین اتفاقات با دستور و ابلاغیه واکنش نشان میدهد، این بار هم مستقیماً به ماجرای فعالیت برندی جعلی ورود کند و تولیدکنندگان آن را مورد بازخواست قرار دهد. با این حال گروه صنعتی انتخاب برائتجویی خود را به جمعآوری تبلیغات محدود نکرد و روز دوشنبه هفته جاری با برگزاری نشستی خبری و دعوت از تعدادی رسانهها، تلاش خود برای عادی جلوهدادن اوضاع به نمایش بگذارد.
گرچه خبرنگاران به این نشست خبری دعوت نشده بودند تا حداقل در قبال گزارشهای پیشین خود پاسخی دریافت کنند، اما شنیدهها حاکی از این است که این نشست هم بیشتر شبیه به یک شو تبلیغاتی و همراهسازی رسانهها با جریان فعالیت دوو در ایران بود تا یک جلسهی پرسش و پاسخ رسانهای.
گویا حمایت بیچون و چرای دولت از گروه صنعتی انتخاب برای مدیران انتخاب کافی نیست و آنها برای جاهطلبیهای خود سپرهای دفاعی رسانهای یا دروازهبانان خبری هم نیاز دارند تا در جنگ سایبری هم انحصار را به دست بگیرند.
با این حال خبرنگاران، محمد حسین فهیمی، مدیرعامل گروه صنعتی انتخاب، را که در این نشست حضور داشت بارها مخاطب پرسش خود قرار دادند که یا با پاسخی مبهم مواجه شدند و یا مدیر روابط عمومی این گروه صنعتی، بحث را به سمت و سوی دیگری هدایت کرده است. این نشست که با تنشهایی هم همراه بوده پس از حدود یک ساعت و به بهانۀ کسالت مدیرعامل انتخاب به پایان رسیده و حتی خبرنگاران گزینششده موفق به دریافت مصاحبه اختصاصی نشدهاند.
حرفهایی در تضاد با امیدنامۀ انتخاب
گرچه معمولاً نشستهای خبری در راستای شفافسازی و پاسخ به پرسشهای مطرح در جامعه برگزار میشود، اما امروز در جلسه گروه صنعتی انتخاب اتفاق دیگری رخ داده و صحبتهای محمد حسین فهیمی، مدیرعامل گروه صنعتی انتخاب نه تنها نوری بر نقاط تاریک فعالیت دوو در ایران نتابیده، بلکه ابهامات گذشته را دو چندان کرده است.
فهیمی در مهمترین بخش از صحبتهای خود بر اجارهایبودن لوگوی دوو اشاره کرده و گفته است: «اگر گفته میشود که چرا ال.جی و سامسونگ از ایران رفتند و دوو نرفت، دلیل این است که دوو بومیسازی شده بود و نمیتوانست برود. ما برند دوو را اجاره کردهایم، اما مواردی مانند ال.جی و سامسونگ در ایران تنها نمایندگی فروش داشتند.».
حال اگر این صحبتها را در کنار امیدنامه گروه صنعتی انتخاب بگذاریم بار دیگر تناقضهایی ایجاد میشود که بعید است پاسخی برای آن وجود داشته باشد، اما تصویر پایین امیدنامهای است که این گروه صنعتی در اختیار سازمان بورس اوراق بهادار گذاشته و در سایت رسمی و دولتی کدال هم قرار گرفته است؛ در هیچ بخشی از این امیدنامۀ احتمالاً یکطرفه که تا سال ۲۰۲۴ هم اعتبار دارد، صحبتی از اجاره برند یا لوگو به میان نیامده و صراحتاً به فروش حجم بالای محصولات شرکت دوو در ایران اشاره میشود که این نه بومیسازی محصولات را به ذهن متبادر میکند و نه ذیل انواع قراردادهای اجاره قرار میگیرد.
ضرورت جمعآوری برندی که ۱۰۰ درصد کرهای است
او همچنین اذعان دارد: «دوو برند ۱۰۰ درصد کرهای است که از ۵۴ سال پیش وجود دارد، ولی با مشکلات مالی مواجه شده است. با این حال هنوز این برند در نقاطی مانند آمریکای جنوبی فعال است.». اگر حتی از تغییر نام دوو به وینیا و جمعآوری کامل عنوان دوو در جهان چشمپوشی کنیم، همین یک نکته کافی است تا فعالیت دوو را در ایران غیرقانونی بدانیم؛ «دوو برند ۱۰۰ درصد کرهای است». اگر دوو ۱۰۰ درصد کرهای است طبق دستور مقام معظم رهبری باید آن را هم مانند ال.جی و سامسونگ مشمول ممنوعیت عرضه در ایران بدانیم.
شراکت شاکی و متشاکی
البته برای ابهام در فعالیت دوو در ایران رجوع به گذشته نیاز نیست، گفتههای مدیرعامل گروه صنعتی انتخاب در همین نشست جملات پیشین خود را نقض میکند؛ چنانکه میگوید: «قرارداد بلندمدتی با دوو داریم تا از برند آنها استفاده کنیم.». و اینگونه ادامه میدهد: «سال ۸۹ گروه انتخاب در مزایده خرید دوو شرکت کرد و توانست آن را خریداری کند، ولی با وضع تحریمها دولت کره به صورت یکطرفه قرارداد را لغو کرد و مالکیت برند دوو به ما بازگردانده نشد.». آیا این دو جمله یکدیگر را نقض نمیکنند؟ چطور میشود دو بنگاه اقتصادی و با دخالت دولتها وارد دعوای حقوقی و مالی در بعد بینالمللی شوند، اما قراردادی بلندمدت با یکدیگر منعقد کنند.
کرهای جلوه دادن لوگوی اجارهای
مدیرعامل گروه صنعتی انتخاب همچنین در این نشست مدعی بومیسازی ۷۵ درصدی عمق ساخت شد، در صورتی که صورتهای مالی منتهی به خرداد امسال همین شرکت نشان از وابستگی ۸۰ درصدی این تولیدکننده به مواد اولیه خارجیِ اغلب چینی دارد. از سوی دیگر، اگر آنها ادعای بومیسازی و اجارهای بودن لوگوی دوو را دارند، چرا در تبلیغات خود، پیامهایی را از کره مخابره میکند؟! آن هم همزمان با خروج دو شرکت ال.جی و سامسونگ از خاک ایران. آیا این معنایی جز کرهای جلوهدادن دوو و فریب افکار عمومی دارد؟
بازی با کلمات
مدیرعامل گروه صنعتی انتخاب بر این نکته نیز تأکید داشته است که «ال.جی و سامسونگ از بازار ایران حذف نشدهاند، بلکه ایران را ترک کردهاند، نامه رهبری هم نامه انحصار نبود فقط در مقابل زمزمههایی که در مورد واردات لوازم خانگی کرهای در مقابل پولهای بلوکهشده بود مطرح شد. ما تعارضی با حضور کشورهای خارجی نداریم و مشکل ما نوع حضور آنهاست.برای مثال میتوانند به جای کالای کامل در کشور ما کمپرسور تولید کنند.».
در این زمینه هم باید توجه داشت که اشاره به حذف نشدن و ترککردن بیشتر شبیه بازی با کلمات میماند و این تاکتیک منسوخشده در تبلیغات و سخنوری است. همچنین انتخاب اگر تعارضی با حضور کشورهای خارجی ندارد چرا طی چند سال اخیر تمام تلاش خود را از نامهنگاری به بالاترین مقامات کشور تا فعالیتهای صنفی و تشکیل انجمن به کار گرفته است؟
تعیین تکلیف برای رقبا
از سوی دیگر، وی مشکل گروه صنعتی انتخاب را نوع حضور کرهایها در بازار ایران میخواند. گویا مدیران انتخاب فراموش کردهاند که ال.جی و سامسونگ رقبای تولیدکنندگان ایرانی به حساب میآیند و در بازار رقبا نمیتوانند برای یکدیگر تعیین تکلیف کنند. بهویژه آنکه این دو شرکت کرهای طبیعتاً هیچگاه نمیپذیرند تأمینکنندۀ کمپرسور اسنوا، دوو یا بست باشند.
اسطورهی رفع تحریمها؛ مالباخته به کرهایها
در نهایت اینکه برگزاری این نشست تنها افزایش ابهامات در رابطه با فعالیت دوو در ایران را در پی داشت. برندی که در اوج تحریمها خود را اسطوره دورزدن رفع تحریمها، رابط کرهایها در ایران و خط مقدم تولید ملی میدانست، اما اکنون که خطر را حس میکند خود را برند اجارهای، مالباخته در ارتباط با کرهایها، بدون هیچگونه رابطه سازمانی و تکنولوژیک با شرکت مادر و فقط مجاز به استفاده از لوگو معرفی میکند. سناریویی که آیا میتوان جز بازی با افکار عمومی معنای دیگری برای آن متصور بود؟