کد خبر: 91685
A

گفت و گو با پسری که به خاطر ۸۷ هزار تومان پدرش را کشت

دوشنبه 17 شهریور مأموران آتش‌نشانی به خانه‌ای واقع در منطقه حکیمیه تهران رفتند پس‌از خاموش کردن آتش یک زن و پسر جوانش را که دچار سوختگی سطحی شده بودند از خانه بیرون آوردند اما پدر خانواده که دچار دودگرفتگی شده بود پس‌از انتقال به بیمارستان جان باخت.

گفت و گو با پسری که به خاطر ۸۷ هزار تومان پدرش را کشت

به گزارش سایت دیده بان ایران:دوشنبه 17 شهریور مأموران آتش‌نشانی به خانه‌ای واقع در منطقه حکیمیه تهران رفتند پس‌از خاموش کردن آتش یک زن و پسر جوانش را که دچار سوختگی سطحی شده بودند از خانه بیرون آوردند اما پدر خانواده که دچار دودگرفتگی شده بود پس‌از انتقال به بیمارستان جان باخت.

 این حادثه طبق اظهارات همسایه‌ها و کارشناسان آتش‌نشانی، حریق عمدی بوده و مأموران کلانتری در همان نزدیکی پسر خانواده به‌نام شهریار را به‌عنوان عامل این آتش‌سوزی دستگیر کردند.

بررسی‌ها نشان می‌داد که پسر جوان مدت‌هاست به ماده مخدر شیشه اعتیاد دارد و حتی برای ترک به کمپ نیز رفته است. اما پس‌از ترخیص دوباره به سراغ مواد مخدر رفته و معتاد شده بود.

شهریار 44 ساله که اعتیاد شدیدی به مواد داشت برای تأمین هزینه شیشه مدام با خانواده‌اش اختلاف داشته و شب حادثه نیز برای گرفتن پول بار دیگر با خانواده‌اش درگیر شده بود اما وقتی پدرش به او پول نداد از خانه خارج شد و لحظاتی بعد با ظرفی از بنزین به خانه برگشت و آنجا را به آتش کشید.

بدین ترتیب متهم برای تحقیقات به شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت انتقال داده شد. وی به قتل ناخواسته اعتراف کرد و به دستور بازپرس مرادی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد.

گفت‌وگو با متهم

چرا خانه پدرت را آتش زدی؟

 می‌خواستم از پدرم انتقام بگیرم. آن روز خیلی عصبانی بودم، مواد به من نرسیده بود حالم خوب نبود به همین خاطر داخل خانه بنزین ریختم اما نمی‌خواستم پدرم کشته شود. می‌خواستم با آتش زدن خانه از او انتقام بگیرم.

انتقام برای چه؟

آن روز پول نداشتم شیشه بخرم. به سراغ پدرم رفتم تا 87 هزار تومان بگیرم و با آن مواد تهیه کنم. اما مخالفت کرد و پولی به من نداد. از دستش عصبانی بودم، من به تنها چیزی که فکر می‌کردم تهیه مواد مخدر بود. به سراغ مادرم رفتم او 20 هزار تومان داد که با آن می‌توانستم فقط سیگار بخرم. با ناراحتی و کینه از خانه خارج شدم و به پمپ بنزین نزدیک خانه‌مان رفتم. با همان 20 هزار تومان بنزین خریدم و به خانه برگشتم.

چه کسانی داخل خانه بودند؟

 مادرم، برادر کوچکم و پدرم داخل خانه بودند. از انباری شروع کردم و بعد به اتاق‌ها رفتم بنزین را ریختم و فندک زدم. فکر نمی‌کردم پدرم کشته شود. مادر و برادرم از ناحیه دست دچار سوختگی شدند و خودم هم هنگام فرار پایم سوخت.

چطور دستگیر شدی؟

از خانه خیلی فاصله نگرفته بودم که توسط مأموران کلانتری و مردم دستگیر شدم.

همیشه پول مواد را از خانواده ات می‌گیری؟

20 سال است که اعتیاد دارم. هر موادی که فکر کنید مصرف کرده‌ام در این مدت با جوشکاری، هزینه و مخارج موادم را فراهم می‌کردم. اما از وقتی بیکار شده بودم پولی برای تأمین هزینه موادم نداشتم و برای همین از خانواده‌ام پول می‌گرفتم. آنقدر برای تهیه مواد مخدر از پدر و مادرم پول گرفتم که دیگر از من خسته شده بودند پدرم می‌گفت دیگر پولی برایش نمانده که بخواهد در این سن و سال هزینه مواد مرا پرداخت کند.

ازدواج کردی؟

نه. من خرج خودم را به زور می‌دادم چه برسد به اینکه خرج یک نفر دیگر را بدهم.

پشیمانی؟

از اینکه باعث مرگ پدرم شدم شرمنده و پشیمانم و عذاب وجدان دارم.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر