متهم به قتل همسر در دادگاه: او مهدور الدم بود/ بازپرس در بازجویی گفت اگر اعتراف نکنم دخترم را بازداشت میکند و من به همین خاطر فداکاری و اعتراف کردم
قاضی زالی به متهم گفت: بازپرس چرا باید یک دختر نوجوان و بیگناه را بازداشت کند؟ آیا حاضر هستی این حرف را مقابل بازپرس هم بگویی؟
به گزارش دیده بان ایران؛ مرد جوان که بهخاطر سوء ظن به همسرش او را به قتل رسانده بود، صبح دیروز در حالی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد که قتل را انکار کرد و مدعی شد اعترافاتش به خاطر بازداشت نشدن دختر نوجوانش بوده است.
رسیدگی به این پرونده از 2 سال قبل با گزارش درگیری مرگبار خانوادگی در منطقه فرحزاد تهران آغاز شد. وقتی مأموران به صحنه جرم رفتند متوجه شدند زن جوانی بهنام آمنه 29ساله بعد از درگیری با شوهرش به قتل رسیده است.
با بررسیهای مأموران، دختر نوجوان این زوج مدعی شد پدرش اکبر 31ساله مادرش را با ضربات چاقو به قتل رسانده است بدین ترتیب اکبر بازداشت شد و پس از اعتراف صریح به قتل و تحقیقات تکمیلی کیفرخواست علیه او به اتهام مباشرت در قتل عمد همسرش صادر شد و صبح روز گذشته در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
در ابتدای این جلسه 6 فرزند متهم و مقتول در دادگاه حاضر شده و فرزندان بزرگ این زوج از پدرشان اعلام گذشت کردند اما از سوی رئیس قوه قضائیه برای فرزندان صغیر این زوج درخواست دیه شد.
پسر 15 ساله مقتول هم پس از خواهرش در جایگاه ایستاد و گفت: من روز حادثه سرکار بودم و با اینکه برای ما مسجل شده که پدرمان قاتل است اما رضایت دادیم تا بیشتر از این تنها نشویم. با رفتن مادرمان خیلی اذیت شدیم و نمیخواهیم پدرمان را هم از دست بدهیم.
در ادامه متهم به جایگاه رفت و با رد اتهام قتل عمد گفت: من با همسرم درگیر شدم و چند ضربه هم به او زدم اما ضربهای به گردن آمنه نزدم در جریان بازجویی هم این موضوع را به بازپرس گفتم اما او حرفم را قبول نکرد و گفت اگر اعتراف نکنم دخترم را بازداشت میکند و به همین خاطر من فداکاری و اعتراف کردم.
در این هنگام قاضی زالی به متهم گفت: بازپرس چرا باید یک دختر نوجوان و بیگناه را بازداشت کند؟ آیا حاضر هستی این حرف را مقابل بازپرس هم بگویی؟
متهم پاسخ داد: قبول دارم که زنم را با چاقو زدم اما ضربات من بهصورت و بازویش بود و ضربهای به گردنش نزدم.
قاضی تأکید کرد: تو خودت قبل از اینکه بازپرس سؤالی بپرسد درباره ضربه زدن به گردن همسرت اعتراف کرده ای. در واقع اول اقرار کردی و بعد انکار. اگر بازپرس تو را وادار کرده بود اول باید انکار میکردی و بعد اقرار. این مسأله نشان میدهد که واقعیت را نمیگویی!
منبع: ایران