یک جامعه شناس مطرح کرد/ اقلیما: اغلب زنان روسپی از محلی که کار میکردند، وارد این حرفه شدهاند/ اگر کار مناسب برای زنان وجود داشته باشد، آنها زیر بار زور و درخواستهای نامشروع کارفرمایان نمیروند
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران گفت: یکی از مهمترین دلایلی که زنان به واسطه آن مورد تعرض جنسی قرار میگیرند؛ مساله کار است. این در حالی است که دولتها موظف به تولید کار متناسب با شرایط زنان هستند. اگر کار مناسب برای زنان وجود داشته باشد خیلی از زنان برای کارکردن زیر بار زور و درخواستهای نامشروع کارفرمایان نمیروند. برخی از زنانی که در این زمینه دچار آسیب میشوند سرپرست خانوار هستند یا هزینههای خانواده را تأمین میکنند. به همین دلیل اگر کار خود را از دست بدهند با چالشهای جدی در زندگی خود مواجه میشوند.
به گزارش دیده بان ایران؛ با شناسایی سرشاخههای آزار جنسی زنان در شبکههای اجتماعی موجی از افشاگری در این زمینه به وجود آمده و بسیاری از زنانی که تاکنون سکوت کرده بودند واقعیتهای زندگی خود را در شبکههای اجتماعی بروز دادهاند. اتفاقی که در گذشته در جامعه ما رخ نمیداد و زنان معمولا در چنین مواردی بیشتر سکوت میکردند. سوال اینجاست که آیا شبکههای اجتماعی باورهای اشتباه در این زمینه را تغییر داده و زنان برای احقاق حقوق از دست رفته خود بهترین راه را شبکههای اجتماعی دیدهاند؟آیا افشاگری در شبکههای اجتماعی بهترین راه برای جلوگیری از تکرار این اتفاقات است؟ واکنش جامعه ایران که باورهای دیگری نسبت به تعرض به زنان دارد، چه خواهد بود؟آیا جامعه چنین تغییر و تحولاتی را میپذیرد؟ چرا در این ماجرا نام برخی چهرههای فرهنگی و اجتماعی سرشناس به میان آمده است؟ این سوالات مهمترین دغدغههای جامعه ایران نسبت به این اتفاق است. به نظر میرسد زمان آن رسیده که این موضوع، که مدتها مسکوت باقی مانده بود، به صورت ریشهای مورد تحلیل و بررسی جامعهشناسان و روانشناسان قرار بگیرد و به یک جمعبندی منطقی و علمی برسد. هرچه این مشکلات را زیر قالی پنهان کنیم پیامدهای آن بیشتر گریبان جامعه را خواهد گرفت. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع گفت و گو با دکتر مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران را در ادامه میخوانید.
با افشاگری برخی زنان در مورد تعرضهایی که نسبت به آنها صورت گرفته موجی در شبکههای اجتماعی در این زمینه شکل گرفته که بسیاری از کسانی که در این زمینه آسیبدیده بودند مشکلات خود را عنوان کردهاند. آیا شبکههای اجتماعی منشأ تحول در برخی باورهای اشتباه جامعه در این زمینه شده است؟
این مسأله را باید به دو بخش فردی و اجتماعی تقسیم کنیم. مسأله فردی پس از مدت کوتاهی دارای گستره کمی است و پس از مدتی از بین میرود. این در حالی است که مشکلات اجتماعی در کوتاهمدت به وجود نمیآید و به همین دلیل نیز سالها طول میکشد تا از بین برود. تعرض به زنان در قبل از انقلاب نیز وجود داشته و کسی نمیتواند مدعی شود پس از انقلاب بهوجود آمده است. نکته مهم این است که چرا در گذشته کسی در این زمینه افشاگری نمیکرد اما امروز این اتفاق رخ داده است؟ در گذشته اگر قرار بود دراین زمینه افشاگری صورت بگیرد باید در رسانهها صورت میگرفت که هیچ سردبیری حاضر نمیشد دست به چنین اقدامی بزند. مهمترین دلایل تعرض به زنان در جامعه ما بیکاری، فقر و تورم است و به همین دلیل نیز کار به جایی رسیده که به حد فاجعه رسیده و دیگر زنان نمیتوانند آن را تحمل کنند. قبل از انقلاب این وضعیت در بین هنرپیشهها وجود داشت و همه نیز میدانستند که فلان هنرپیشه با دیگران ارتباط دارد. در شرایط کنونی نیز ممکن است بسیاری از دخترانی که در نهادهای خصوصی کار میکنند به شکلهای مختلف با آسیب مواجه شوند. ما در تحقیقاتی که در انجمن علمی مددکاری اجتماعی درباره زنان روسپی انجام دادهایم به این نتیجه رسیدهایم که اغلب زنان روسپی از محلی که کار میکردند، وارد این مسیر شدهاند. در اغلب موارد کارفرما به دلیل اینکه این زنان مطلقه بودهاند و نیاز مالی داشتهاند از آنها درخواست جنسی میکردهاند که گاهی این زنان برای از دست ندادن کار خود مجبور بودهاند به درخواست کارفرما پاسخ مثبت بدهند. پس از مدتی نیز این کار برای آنها عادی میشده و در نهایت به روسپیگری روی آوردهاند.
چرا در جاهای خصوصی این اتفاق رخ میدهد؟آیا به دلیل محدودیتهای نظارتی است؟
اگر واقعبینانه به قضیه نگاه کنیم این اتفاق در بین اقشار مختلف جامعه رخ میدهد. به عنوان مثال بین اساتید دانشگاهها، بازیگران سینما و... نیز این اتفاقات رخ میدهد. نکته مهم اینکه در اغلب کشورهای جهان افشاگری در این زمینه و مراجعه به قانون وجود دارد اما در ایران چنین کانالهایی برای بیان اینگونه مشکلات وجود ندارند یا اگر وجود داشته باشند به اندازهای سخت و دشوار است که فرد احساس میکند برای حفظ آبرو بهتر است سکوت کند. کسانی که امروز چنین ادعاهایی را مطرح کردهاند به راحتی نمیتوانند ادعاهای خود را ثابت کنند؛ یعنی ثابت کردن این موضوع در ایران به سادگی امکانپذیر نیست. دلیلی که آسیبدیدگان در فضای مجازی مسائل خود را مطرح میکنند این است که این افراد را کسی نمیشناسد و به راحتی میتوانند مشکلات خود را بازگو کنند. هر چند در این ماجرا مراجع قانونی عنوان کردهاند که آسیبدیدگان میتوانند به صورت محرمانه مشکلات خود را عنوان کنند اما بسیاری به دلیل ترس از آبرو چنین کاری نمیکنند. مطرحشدن این مسائل در شبکههای اجتماعی و در رسانهها باعث میشود کسانی که دارای مقام و منصب یا کارفرما هستند و چنین رویکردی را دنبال میکنند متوجه باشند که روزی باید در مقابل قانون نسبت به رفتارهای خود پاسخگو باشند. بدونشک مهمترین دستاورد شبکههای اجتماعی این است که دختران و زنان کمتری آسیب ببینند. مشکل اساسی در بین دختران جوان و زنان نیست؛ بلکه مسأله زمانی شکل پیچیدهای به خود میگیرد که کودکان و خردسالان در محیط منزل و توسط آشنایان مورد تعرض قرار میگیرند. اغلب این کودکان به دلیل اینکه در سن پایین مورد تعرض قرار گرفتهاند تا آخر عمر با این چالش مواجه هستند و این خاطره تلخ را فراموش نمیکنند. برخی از این افراد از مردان متنفر میشوند و حتی پس از ازدواج نیز از رابطه زناشویی لذت کافی را نمیبرند. این اتفاق در کشورهای دیگر هم رخ میدهد. نمونه بارز چنین اتفاقی برای کلینتون رئیسجمهور اسبق آمریکا رخ داده که با منشی خود رابطه داشته و این مساله با بازتاب بینالمللی همراه شده است. حتی پروندههای فساد جنسی برلوسکونی نخستوزیر سابق ایتالیا نیز به شکل گستردهای در مطبوعات ایتالیا منتشر شده است. در نتیجه نمیتوان این مشکل را مختص به یک جامعه دانست.
جامعه ایران چه نگاهی به این مسأله دارد؟آیا باورهای اجتماعی در این زمینه نیاز به تغییر ندارد؟
تغییر باورهای جامعه نسبت به این مسأله نیاز به زمان دارد و ممکن است چندین دهه طول بکشد. نکته مهم در این زمینه این است که اغلب مردان تا به سن ازدواج میرسند به شکلهای مختلف رابطه برقرار میکنند. با این وجود هنگامی که قصد ازدواج دارند به دنبال دختری هستند که هیچ آسیبی نداشته باشد. این مسأله نشان میدهد هنوز از نظر فرهنگی دارای مشکل هستیم. برخی از زنان اگر پسر آنها یک دختر نظافتچی خارجی را که با پسرهای زیادی بوده به عنوان همسر خود انتخاب کند کلاه خود را بالاتر میگیرند که پسر من دختر فرانسوی گرفته است. این در حالی است که اگر پسر آنها عاشق یک دختر نجیب و عفیف در محلههای پایین شهر شود با آن مخالفت میکنند و اجازه نمیدهند باآن دختر ازدواج کند. در جامعه ما زنانی که دچار تعرض میشوند برای ثابت کردن حرف خود با چالشهای زیادی مواجه میشوند. این در حالی است که در کشورهای خارجی هنگامی که زنی چنین ادعایی را مطرح میکند تحقیقات مختلفی انجام میگیرد تا صحت این ادعا مشخص شود. نکته دیگر اینکه تعریفی که در ایران از آسیب جنسی صورت میگیرد با تعریفی که در کشورهای دیگر جهان صورت میگیرد، متفاوت است. به عنوان مثال در آمریکا فردی که در پیادهرو امنیت اجتماعی زنان را خدشهدار کند به عنوان آسیبزننده جنسی شناخته میشود و مورد پیگرد قانونی قرار میگیرد. این در حالی است که گاهی مشاهده میشود هنگامی که یک خانم در پیادهروهای ایران عبور و مرور میکند چندین ماشین جلوی پایش ترمز کرده و برای او مزاحمت ایجاد میکنند.
چرا تعاریف آسیبهای جنسی در جوامع مختلف تعاریف مختلفی دارد؟ از نظر علمی آسیبهای جنسی به چند مورد تقسیم میشود؟
بسیاری از آسیبهای جنسی تا آخر عمر با زنان باقی میماند و در ساحتهای مختلف زندگی آنها خود را بروز و ظهور میدهد. رابطه تحمیلی جنسی یکی از آسیبزنندهترین مواردی است که ممکن است به یک فرد وارد شود. این مسأله حتی درباره زنان روسپی نیز وجود دارد؛ چراکه اگر تحمیل شود از بسیاری جهات ضربههای جبرانناپذیری میخورند. در اسلام اهمیت این نکته به خوبی روشن شده است. در اسلام آمده در روابط زناشویی که زن و مرد به هم محرم هستند، اگر مرد از زن تقاضای رابطه جنسی کند و زن به هر دلیلی امتناع کند قابلقبول است و اگر مرد رابطه جنسی را به زن تحمیل کند مصداق تجاوز قرار میگیرد. این مسأله نشان میدهد اسلام تا به این اندازه نسبت به این مسأله و رضایت زن حساسیت نشان داده است. شاید آثار جسمی تعرض به زنان در کوتاه مدت قابل درمان یا ترمیم باشد اما اثرات روحی و روانی این اقدام تا سالها با آنها باقی میماند. اغلب زنانی که با چنین آسیبهایی مواجه هستند پس از مدتی این آسیبها را به بیرون انتقال میدهند و به شکلهای مختلف به دیگران آسیب میزنند. اغلب این زنان دچار پرخاشگری میشوند که میتواند به دیگران آسیب بزند.
در ماجرای اخیر نام برخی افراد در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مطرح شده است؛ چرا باید این اتفاق در این سطح از جامعه ایران رخ بدهد؟
بسیاری از این اتفاقات در سطوح پایین جامعه و در بین اقشار ضعیف جامعه رخ میدهد که قابل شناسایی و پیگیری نیست. این در حالی است که اگر همین اتفاق در بین هنرمندان و چهرههای مطرح اجتماعی رخ بدهد با واکنش عمومی مواجه میشود. به هر حال انتظار افکار عمومی از چهرههای مطرح زیاد است و به همین دلیل اگر خطایی از آنها سر بزند با واکنش عمومی مواجه میشود. نکته دیگر اینکه اگر چنین خطایی از یک چهره مطرح سر بزند به جایگاه صنفی خود نیز ضربه زده است. به عنوان مثال اگر یک استاد دانشگاه یا یک پزشک یا یک کارگردان سینما دست به چنین اقدامی بزند جایگاه اساتید دانشگاه پزشکان و هنرمندان کشور زیر سوال میرود و ممکن است با اعتراض همصنفیهای خود نیز مواجه شود. این وضعیت در همه کشورهای جهان نیز وجود دارد. نمونه بارزش نیز کلینتون رئیسجمهور سابق آمریکا بوده است. در جامعه آمریکا رابطه جنسی به شکل متفاوتی تعریف شده است. با این وجود هنگامی که یک فرد به ریاستجمهوری میرسد انتظار مردم این است که برخی مسائل اخلاقی را رعایت کند. این به معنای آن نیست که بیل کلینتون تا قبل از این با کسی رابطه نداشته و ممکن است داشته باشد. با این وجود مردم جامعه آمریکا به دنبال آن بودند که چرا وی در زمان ریاستجمهوری آن هم با منشی خود رابطه داشته است. در شرایط کنونی حتی به اندازه انگشتان یک دست هم شاید افرادی نباشند که دختران دانشجو را برای گرفتن نمره تحت فشار میدهند. این در حالی است که این دختران انتظار ندارند فردیکه به آنها آموزش میدهد چنین درخواستی از آنها داشته باشد.
آیا برای احقاق حقوق زنان آسیبدیده نیاز به تغییر قوانین و سازوکاری مشخص وجود ندارد؟راهکار شما برای کاهش این آسیبها چیست؟
یکی از مهمترین دلایلی که زنان به واسطه آن مورد تعرض جنسی قرار میگیرند؛ مساله کار است. این در حالی است که دولتها موظف به تولید کار متناسب با شرایط زنان هستند. اگر کار مناسب برای زنان وجود داشته باشد خیلی از زنان برای کارکردن زیر بار زور و درخواستهای نامشروع کارفرمایان نمیروند. برخی از زنانی که در این زمینه دچار آسیب میشوند سرپرست خانوار هستند یا هزینههای خانواده را تأمین میکنند. به همین دلیل اگر کار خود را از دست بدهند با چالشهای جدی در زندگی خود مواجه میشوند. نکته دیگر اینکه باید کانالهای امنی برای اظهار این مشکلات توسط زنان ایجاد شود تا زنان و دختران آسیبدیده بتوانند بهراحتی و بدون ترس از آبرو مشکل خود را با مراجع قانونی در میان بگذارند. در این زمینه قانون نیاز به تجدیدنظر دارد و باید برای چنین زنانی مصونیت ایجاد کند تا بهراحتی طرح مشکل کنند و در نهایت با مجرم برخورد کنند. یکی دیگر از ریشههای اصلی این ماجرا به تربیت در خانوادهها و تبعیضهایی که بین دختران و پسران در محیط منزل گذاشته میشود، بازمیگردد. بسیاری از خانوادهها از ارتباط پسران خود با دختران دیگر اطلاع دارند. با این وجود از این نوع رابطه جلوگیری نمیکنند. این در حالی است که همین خانوادهها درمورد دختران خود سختگیریهای زیادی میکنند. مسائل اجتماعی یک روزه به وجود نیامده که ظرف یک روز از بین برود. اگر میخواهیم آسیبهای زنان جامعه کمتر شود باید از همین امروز کار را شروع کنیم و با فرهنگسازی زمینه را برای از بین بردن این مشکلات آماده کنیم. اگر از امروز آغاز کنیم در 50 سال آینده میتوانیم عنوان کنیم با جامعهای مواجه خواهیم بود که زنان در آن از امنیت قابلقبولی برخوردار هستند.
منبع: آرمان