روند رو به رشد تجاوز به عنف در ایران/ بیشترین تجاوز به زنان و دختران در تهران صورت می گیرد/ آمـــــــار
خشونت علیه زنان معضلی است که در همه جوامع و دوران ها مطرح بوده است و تا کنون نیز نه تنها از این اقدام غیر انسانی کاسته نشده بلکه افزایش یافته و به اشکال آن نیز اضافه شده است؛ «تجاوز جنسی» یکی از مواردی است که به عنوان مصداقی از خشونت علیه زنان و همچنین به مثابه نقض حقوق بشر از آن یاد می شود که هر روزه در سراسر جهان، بسیار رخ می دهد.
به گزارش دیده بان ایران، تجاوز به عنف نوعی رفتار خشن و تحقیرآمیز است که از طریق اعمال جنسی و برای ابراز قدرت، خشم و همچنین رفع نیازها که گاهی ریشه در مشکلات روانی متجاوزگران دارد صورت میگیرد و زنان و کودکان، افرادی هستند که بیشتر مورد تجاوز قرار می گیرند. شناسایی زمینهها، انگیزهها و علل تجاوزجنسی، میتواند در خصوص ارائه راهکارهای پیشگیرانه، مقابلهای و بازتوانی بزهدیدهها مؤثر واقع شود. اما در خصوص قتل آتنا اصلانی، دختربچه پارس آبادی که توسط یک مرد ۴۲ ساله مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفت و سپس به قتل رسید و همچنین تبعات تجاوزات جنسی به کودکان و نحوه آموزش های لازم در این خصوص با روانشناسان گفت وگو شده است که در پی می آید:
دکتر فرزاد حاتمی، روانشناس اجتماعی در در آسیب شناسی موضوع قتل آتنا می گوید: برای عامه مردم قاتل چیزی نیست جز یک قاتل که سزاوار مرگ است اما برای جامعه شناسی که دنبال فهم شکل گیری پدیده قتل است این تفکر به شدت انتزاعی است که در قاتل به قول هگل چیزی جز قاتل نبینیم و تمام اسانس انسانی را درون وی به همین خصوصیت تقلیل دهیم. قتل یکی از جدی ترین نوع جرایم خشن است که در صورت رخداد خسارت های جبران ناپذیری را برای قاتل و قربانی ، خانواده های آنها و اعضای اجتماع محلی وارد می کند. قتل یک امر عادی نیست مگر در جوامعی که خشونت بخش طبیعی از زندگی روزمره آنها باشد. علی رغم انعکاس برجسته رفتارهای خشن و قتل در رسانه ها و برنامه های نمایشی، این پدیده کمتر به صورت تحلیلی مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است.
قاتل و عامل مرگ آتنا یک بیمار جنسی است
این روانشناس اجتماعی در بحث آسیبشناختی اجتماعی و روانشناسی قتل آتنا، باید ببینیم چرا یک مرد ۴۰ ساله مرتکب چنین قتلی میشود. در واقع قاتل و عامل مرگ آتنا یک بیمار جنسی است. این افراد اختلالات روانی جدی ای در زمینه جنسی دارند. واضح است فردی که به قصد آزار جنسی یک دختربچه هفت ساله به او تعرض کرده، تعادل روانی لازم را ندارد. متاسفانه اکنون برخی از افراد جامعه درگیری های روانشناختی با مسائل جنسی دارند. این افراد با وجود تاهل و حتی داشتن فرزند و خانواده به دلیل نداشتن فضای مناسب و پاسخگو در روابط زناشویی به تعادل نمی رسند و این بیماری همچنان همراه با آنهاست.
وی در ادامه تصریح کرد: در واقع زمینههای روانی که شخص در خانواده با آن روبهروست، اختلافات مستمری که در گذشته آن فرد وجود داشته، محرومیت از محبت و عاطفه از طرف خانواده در طول زندگی، زندگی او را در بزرگسالی نابود میکند. به این موارد باید فقر حاکم بر خانواده و ناتوانی آنان در تأمین خواستههای فرزندان را نیز اضافه کرد که همه این موارد موجب میشود فرزندان در بزرگسالی بهنوعی عقدهای بار آیند و این عقدهها را با بروز خشونت در جامعه نشان دهند.
این روانشناس اجتماعی در خصوص راهکارهایی برای کاهش اینگونه جرمها نیز گفت: بههرحال باید قبول کنیم اتفاقهایی ازایندست هزینهای است که کشور ما برای استفاده از فضای مجازی پرداخت میکند. افزایش خشونت در میان افراد جامعه بهخصوص خشونتهای جنسی، بیانگر میزان تأثیر فضای مخرب مجازی و غفلت ما از ساماندهی این فضاهاست.
آموزش بهترین راهکار پیشگیرانه
دکتر حاتمی به نقش موثر آموزش در بروز اتفاقاتی نظیر ” آتنا” اشاره کرد و گفت: معتقدم به جای هرگونه جنجال و شعار به سمت شرایطی پیش رفت که کودکان در زمان و به میزان مناسب و از سوی فرد مناسب آموزش ببینند و متعاقب آن نیز نوجوانان با این مقوله آشنا شده و حدود ارتباط را بدانند. بطوریکه حتی در ارتباط با محارم و اطرافیان هم باید ملاحظاتی را رعایت کرد، هیچ دلیلی وجود ندارد که افراد به بهانهی انس و نزدیکی فامیلی و حتی محرمیتهایی غیر از ازدواج، از حدود و مرزهای شناخته شده خارج شوند، زیرا این موضوع میتواند عواقبی جبران ناپذیر داشته باشد.
روند رو به رشد تجاوز به عنف در ایران
این روانشناس اجتماعی در پایان تجاوز به عنف یکی از آسیب های شایع جامعه ایران است و روند آن نیز روز به روز در حال افزایش است،خاطر نشان کرد: نمی توان تجاوز را به کودکان یا نوجوانان،مذکر یا موثت نسبت داد چرا که هر فردی میتواند در معرض مخاطره باشد، مذکر یا مونث؛ بزرگ و کوچک تفاوتی ندارد و من معتقدم به جای پیچیدهتر کردن موضوع و بحثهای بیفایده که شاید خیلی مبنا و پایهی علمی و تخصصی هم نداشته باشند باید راهکارهای پیشگیری از بروز این آسیب ها با کمک کارشناسان حوزه های مختلف اجتماعی بکار گرفته شود ضمن اینکه آگاهی های لازم به خانواده ها بخصوص کودکان ازطریق محیط های آموزشی و والدین ارائه شود موضوعی که کاملا مورد غفلت واقع شده است.
«تجاوز جنسی و بحران های پیش رو» از نگاه روانشناسان
در ادامه این گزارش با دو روانشناس قبلا گفتگو شده است که هر کدام تعریفی از تجاوز جنسی ارائه داده اند و در مورد علت ها و انگیزه های متجاوزگران برای این اقدام و همچنین درباره نحوه برخورد با بزه دیدگان و مشکلات روحی و روانی آنان پس از تجاوز صحبت شد.
دکتر غلامحسین قائدی دانشیار روانپزشکی و عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد پیش تر در گفتگو با خبرنگار شفقنا زندگی در تعریف تجاوز جنسی عنوان کرده بود: تجاوز جنسی به هر نوع تماس یا رفتار جنسی با فرد بدون رضایت وی اطلاق می گردد. در حقیقت تجاوز جنسی نوعی خشونت جنسی است که معمولا شامل آمیزش جنسی شده و از طرف فرد یا افرادی در ارتباط با شخص دیگر که رضایتی در این ارتباط ندارد، صورت می پذیرد. این مساله در مورد افراد کم سن و سال حتی در صورت رضایت آن ها، نیز صدق می کند. تجاوز جنسی صرفا نزدیکی جنسی و تماس فیزیکی نیست و می تواند مولفه های دیگری نظیر بهره کشی روحی و روانی را نیز شامل شود. تجاوز جنسی معمولا با خشونت، تهدید و ارعاب، اجبار فیزیکی و سوء استفاده صورت می پذیرد.
متجاوزان دارای اختلالات جنسی هستند
وی در پاسخ به این پرسش که بیشتر چه افرادی و با چه نوع شخصیتی به تجاوز جنسی دست می زنند و چرا؟ گفت: به طور دقیق نمی توان در این مورد اظهار نظر کرد. زیرا آمارهای ارائه شده در سطح جهانی متفاوت هستند و البته در دوره های تاریخی مختلف نیز گوناگون بوده اند. برای مثال در زمان جنگ (مانند جنگ بوسنی، ویتنام، جنگ جهانی و …)، تجاوز جنسی یکی از روش های اصلی شکنجه بوده است، بنابراین در این دوره سربازان به دلایل مختلف اقدام به تجاوز جنسی علیه زندانیان، زنان و کودکان داشته اند. تجاوز جنسی طبق آمارها عمدتا از سوی مردان صورت می گیرد. بعلاوه آمارها نشان می دهد که ۷۰ درصد از تجاوزات جنسی توسط افرادی صورت گرفته است که آشنا بوده اند. به هر حال افراد متجاوز عموما نسبت به زنان احساس خصومت بالاتری دارند و ممکن است جامعه ستیز باشند، خشونت جنسی و عزت نفس پایینی داشته باشند. برخی مطالعات نشان داده است افراد متجاوز ممکن است دچار اختلالاتی در زمینه جنسی باشند. برخی مطالعات دیگر نشان داده است این افراد میل جنسی بالاتری دارند و عمدتا به دلیل عدم درک درست میل جنسی شان با اجبار جنسی نیز همراه بوده است. برخی افراد نیز به دلیل شکست در روابط عاطفی اقدام به تجاوز به افراد دیگر می کنند. برخی از این افراد ممکن است به دلایلی مثلا جذابیت جنسی و ظاهری، احساس حقارت داشته باشند و توسط زنان تحقیر و سرزنش شده اند و همین مساله باعث شده است به دنبال انتقام از طریق تجاوز جنسی باشند. بنابراین افرادی که احتمالا اختلال شخصیت ضداجتماعی یا اختلال شخصیت مرزی دارند، یا مردانی که دچار مشکلات جنسی یا عزت نفس پایین هستند ممکن است بیشتر اقدام به تجاوز جنسی داشته باشند. در پاره ای موارد نیز تجاوز جنسی با مسائل دیگری همراه بوده است؛ برای مثال اقدام به سرقت با تجاوز جنسی یا نوع دیگری از خشونت جنسی همراه بوده است.
قربانیان تجاوز چه کسانی هستند؟
قائدی معتقد است که زنان و کودکان بویژه زنان روسپی، زنان زیبا و جذاب و کودکان خیابانی قربانیان اصلی تجاوز هستند و افرادی که تحت سرپرستی دیگران قرار گرفته اند مانند کودکان و افراد مسن نیز ممکن است مورد تجاوز جنسی از طرف فرد مسئول قرار گیرند؛ آمارهای متعددی نیز از تجاوز جنسی در خانواده وجود دارد. تجاوز جنسی می تواند به شکل مذکر نسبت به مذکر و مونث نسبت به مونث نیز وجود داشته باشد،اما عمدتا از نوع مذکر نسبت به مونث است.
این استاد دانشگاه آسیب های ناشی از تجاوز جنسی را نیز اینگونه عنوان کرد: آسیب های ناشی از تجاوز جنسی می توانند بسیار بحرانی و دردناک باشند نظیر اضطراب، افسردگی، مشکلات خلقی، انزوا، گوشه گیری، ترس از حضور در جامعه، افت شدید عملکرد فردی در حیطه های گوناگون زندگی اجتماعی، تحصیلی، شغلی و خانوادگی تا جایی که حتی ممکن است فرد نتواند به خوبی کارهای روزمره خود مثل خوردن، خوابیدن و … را نیز انجام دهد. اختلال استرس پس از سانحه یکی از شایع ترین و بحرانی ترین اختلالاتی است که این افراد به آن مبتلا می شوند، کابوس های شبانه و مشکلات خواب نیز در بین این افراد شایع است. این مشکلات در اولین ماه های بعد از تجاوز می تواند بسیار شدید و فلج کننده باشند و چنانچه حمایت عاطفی و اجتماعی لازم از فرد به عمل نیاید ممکن است اوضاع بدتر نیز بشود.
شاید هرگز قابل فراموش نباشد
او ادامه داد: زمان مشخصی برای تداوم این علائم وجود ندارد. مساله این است که چنین شرایطی شاید هرگز قابل فراموش شدن نباشد، بنابراین عواقب آن حتی در سطح پایین نیز ممکن است همیشگی باشد. طببعتا حمایت های عاطفی، خانوادگی، اجتماعی و کمک های تخصصی می تواند در کاهش سطح و شدت مشکلات بسیار کمک کننده باشد، اما به احتمال زیاد این افراد تا مدت های مدید درگیر عواقب آن خواهند بود، بویژه اینکه ممکن است از سوی اطرافیان سرزنش شوند و حتی از سوی همسر، خانواده و اطرافیان طرد گردند؛ متاسفانه چنین مساله ای در برخی جوامع، فرهنگ ها و خانواده ها وجود دارد و باعث می شود افراد دچار آسیب های شدیدتر گردند و حتی در مواردی مورد سوء استفاده های جنسی توسط اطرافیان گشته و این چرخه برای آن ها تا مدت ها تکرار شود.
قائدی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه بهترین و درست ترین اقدامی که در وهله اول درباره افرادی که مورد تجاوز قرار می گیرند می توان انجام داد چیست؟ تاکید کرد: مطمئنا حمایت عاطفی، خانوادگی و اجتماعی بهترین و مناسب ترین برخورد با این افراد است. کمک های تخصصی در حوزه بهداشت روان و جسم می توانند به فرد کمک های شایانی بکنند. پرهیز از سرزنش فردی که مورد تجاوز قرار گرفته است و حمایت از وی می تواند مهمترین کار باشد، بویژه اینکه فرایند قانونی کار تا مدت ها طول می کشد لذا این افراد باید شدیدا توسط اعضای خانواده و اطرافیان مورد حمایت قرار گیرند.
این دانشیار روانپزشکی ضمن بیان اینکه در ایران آمار مشخصی در مورد تجاوزات جنسی ارائه نمی شود علت این اتفاق را اینگونه بیان کرد: بسیاری از افراد به دلایل متعدد اقدام به گزارش تجاوز نمی کنند. مورد سرزنش قرار گرفتن، ترس از بی آبرویی، ترس از مشکلات خانوادگی و بین فردی، و مسائل دیگر دلایلی هستند که مانع از ارائه گزارش می شوند در نتیجه آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد.
متدولوژی تامین نیاز جنسی باید از این چهار استاندارد برخوردار باشد
دکتر علی اکبر مرتضوی کیاسری رییس انجمن مراکز خدمات مشاوره و روانشناسی ایرانیان و رییس مرکز مشاوره رهگشا روانشناس دیگری است که در بررسی ریشه پیدایی تجاوز جنسی در افراد عنوان کرد: تجاوز یعنی خروج از استانداردهای منطقی، شرعی، قانونی و عرفی که ریشه در نیاز دارد و تامین نیازی که بر اساس این چهار استاندارد نباشد متجاوزانه است. یکی از نیازهای هفت گانه ای که در بخش طبقه بندی نیاز های انسان داریم یک مورد آن در بخش نیازهای فیزیو لوژیکی تامین نیازهای جنسی است.
وی ادامه داد: روش مناسب روشی است که باید قانونی، عرفی، شرعی و منطقی باشد. متدولوژی تامین نیاز جنسی باید از این چهار استاندارد برخوردار باشد. هر کدام از این استانداردها نباشند اصل موضوع زیبایی خود را از دست می دهد. مشکل بسیاری از افراد این است که به این استاندارد های چهارگانه توجه نمی کنند بنابراین خارج شدن از این استانداردها نام تجاوز به خود می گیرد.همچنین تجاوز زن به زن ـ مساحقه ـ و همجنس بازی مرد با مرد ـ لواط ـ که در شریعت اسلام هم اشکال دارد حرام است در هر دو مورد خروج از استاندارد ها صورت گرفته است. وی در پاسخ به این پرسش که تجاوز جنسی بیشتر از سوی مردان متاهل صورت میگرد یا مردان مجرد؟ گفت: به طور طبیعی نیاز خواهی های مردان یا زنان مجرد در تامین خواهی های غیر استاندارد از کسانی که متاهل هستند بیشتر است چون کانون نیاز مجردها فوران بیشتری دارد و متاهل ها چون کانون مشروعی برای تامین نیاز خود دارند علی القاعده آمارها هم خوشبختانه نشان می دهد بیشتر اتفاقاتی که رخ می دهد در حوزه مجردها است و کسانی که دارای خانواده هستند و به باورها، حرمت و استانداردهای خانوادگی اعتقاد دارن کمتر این نوع نیازها به آنها حمله می کند.
ریشه تجاوز جنسی در چیست؟
کیاسری همچنین درباره اینکه آیا ریشه همه تجاوزات جنسی فقط در نیاز خلاصه می شود اظهار داشت: خیر، نیاز یکی از عوامل است. گاهی می بینیم فرد نیاز هم ندارد ولی باز اینکار را انجام می دهد، وقتی زنی که شوهر دارد و مردی هم که زن دارد با یکدیگر رابطه جنسی پیدا می کنند موضوع نیاز نیست بلکه ناباوری و عدم اعتقاد به استاندارد تامین است همچنین زیاده خواهی و یا تنوع طلبی است. بعضی ها نیز در ابتدا به قصد تجربه در دام این قضیه می افتند.این روانشناس تاکید کرد: تجربه گرایی، زیاده طلبی، تنوع خواهی، ناباوری به ارزش های اخلاقی و عدم اعتقاد به استانداردهای اجتماعی در سطح عموم به ویژه نظام خانواده سه عاملی است که باعث بروز تجاوز جنسی می شود.تنوع طلبی ها و تجربه خواهی های غیر استاندارد اختلالات روانی را نشان می دهد.او معتقد است: خروج از استانداردهای دینی و فاصله گرفتن از ارزش های انسانی و ایمانی باعث هر نوع گرایش و پیدایش این دست از تجاوزات در جامعه می شود.
انواع تجاوز جنسی
این روانشناس درباره تبعات روانی فردی که مورد تجاوز قرار گرفته و همچنین وظیفه اطرافیان و جامعه در قبال او عنوان کرد: ما معتقدیم که حتی اگر دو نفر با هم تمایل هم داشته باشند که ارتباط جنسی برقرار کنند به استانداردها تجاوز کرده اند اما هر دو با هم.وی افزود: اما در تجاوزی که یک سمت تمایل داشته باشد و یک سمت نداشته باشد، یعنی مردی هجوم ببرد و زنی مقاومت کند و به تعبیری سرقت عفت یا تجاوز به عنف شده باشد یک سمت ستم کار و سمت دیگر ستمکش است، استاندارد جهانی نیز این نوع را، تجاوز می داند چرا که از یک طرف تمایل وجود ندارد و جبر است.کیاسری خاطرنشان کرد: اسلام دین حقیت است،اگر به حریم زنی بدون تمایل خود و به جبر تجاوز شده باشد، در فرهنگ اسلامی هیچ حکم شرعی بر او بار نیست. حضرت علی می فرمایند: و کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا، برای کسی که ستم می کند کینه توزی کن و برای کسی که ستم شده است مهربان و یاور باش.
اما و اگرهایی برای تربیت جنسی کودکان
و اما تربیت جنسی واژه ای است که تازگی ها به چشم ما می خورد و برای پدر و مادرهای قدیمی تازگی دارد، امکان دارد در ابتدا افراد ندانند که معنی این واژه چیست و یا در مقابل آن جبهه گرفته شود. اما باید گفت در تربیت جنسی به کودکان در هر مرحله سنی مطالب متناسب با همان سن به بچه ها آموزش داده میشود؛ وجود اجزای خصوصی بدن و محرمانه بودن آن را یاد می دهیم و این به فرزندان ما کمک می کنند تا از خود در برابر خطرات محافظت کنند. عموما در این مسایل مادران احساس نزدیکی بیشتری را نسبت به فرزندان خود دارند که البته این امر از سوی فرزندان هم هست. اما این بار می خواهیم بدانیم پدر و مادر به خصوص پدرها چه نقشی در تربیت جنسی فرزند خود دارند و آیا باید پدران هم در این حوزه وارد شوند؟ به همین دلیل با فیروزه سخندانی روانشناس و رفتارشناس جنسی مصاحبه ای انجام داده ایم:
فیروزه سخندانی روانشناس نیز قبلا به شفقنا زندگی گفته بود: یکی از مشکلات امروز جامعه این است که، به دلیل بی اطلاعی، والدین گمان می کنند وقتی برای بچه ها در رابطه با مسایل جنسی جای سوال است باید یا آن را انکار کنند و یا به طور کامل توضیح دهند در صورتی که کودک در هر مرحله ای باید یکی از مسایل جنسی و اطلاعات مربوط به اندام خصوصی خود را یاد بگیرد؛ مانند زمانی که کودکان در ابتدا هر چیزی را طبق عادت به سمت دهان می برد و به گفته فروید در مرحله رشد دهانی هستند و این باید به کفایت انجام شود یعنی نه بیش از حد و نه کمتر از میزان لازم چرا که اگر هر زمان فرزند گریه می کند مادر پستان پر شیر به او بدهد؛ فرزند در سالهای بعد نیز وقتی با مشکل رو به رو می شود فکر می کند باید چیزی در دهان خود قرار دهد تا تسکین پیدا کند. در این مرحله باید به والدین آموزش دهیم تا یاد بگیرند اگر زیر پای بچه خیس است و یا به دلایل غیر گرسنگی کودکشان گریه می کند نباید پستان پر شیر را در دهان بچه قرار دهند بلکه باید مشکل را حل کنند. و اینجا دو اتفاق برای کودک رخ می دهد اول اینکه مرحله دهانی را به سلامت طی می کند و دوم اینکه می داند یک مادر مراقب و آگاه وجود دارد که از او مراقبت می کند و وجود مادر مراقب و آگاه باعث میشود کودک احساس امنیت کند.
کودک این مرحله را طی می کند تا سن دوسالگی که بچه از شیر گرفته می شود و به غذا عادت می کند، او را به رفتن دستشویی عادت می دهند و دیگر از پوشک استفاده نمی کنند و بازی کردن با بچه های دیگر و همچنین رفتن و بازگشتن پدر و مادر در این دوره آموزش داده می شود.بعد از این دوره بچه ها با عضو جنسی بدنشان آشنا می شوند و دقیقا در همین دوره است که آنها با دست زدن به این عضو جنسی با کلماتی مانند شرم و حیا رو به رو خواهند شد. گفتن این کلمات به شکل اتوماتیک وار برای کودک این نتیجه را دارد که دست زدن به عضو جنسی، حرف زدن درباره آن و یا کسب اطلاع درباره آن به همراه شرم و حیا است. وقتی این اتفاق می افتد کودک عضو بدن خود را حدف میکند بنابراین ما نمی دانیم که در آینده وقتی دوباره با این عضو رو به رو می شود چه اتفاقی برایش رخ می دهد. ما روانشناسان معتقدیم که چیزی از محیط پیرامون حذف نمی شود بلکه در ناخوداگاه انسان ها ذخیره می شود و مشخص نیست چه زمانی ناخودآگاه بر زندگی ما تاثیر بگذارد.
برخی از والدین فکر می کنند که باید در خصوص مسایل جنسی سکوت کنیم تا فرزند بعد از بزرگ شدن خودش در این خصوص بفهمد اما اینجا این سوال مطرح می شود، از کجا؟ جز اینکه آدمی بر سر راه او قرار بگیرد و به او آموزش دهد که ما نمی دانیم آیا صلاحیت دارد یا خیر. چه بسا بسیاری از کودکانی که مورد تجاوز قرار می گیرند، فرد متجاوز به قصد آموزش نزدیک شده است وآینده آن کودک را نابود می کند، باید بدانیم که تاثیرات تجاوز جنسی تا پایان عمر همراه کودک است. به همین دلیل والدین باید بدانند که چه زمانی آموزش مسائل جنسی را به کودک خود شروع کنند ، اطلاعات کافی داشته باشند و به خوبی به فرزندشان کمک کنند.اگر والدین آگاه باشند و با شروع مرحله جنسی بچه ها که از دو تا پنج سالگی است اطلاعات مناسب و کافی در اختیار آن ها قرار دهند می توانند تا مرحله جنسی بعد که دوره بلوغ روند رشد را به راحتی طی کنند.
کودکان در هر دوره سنی یک سری اکتشاف برای خود دارند. در سال اول مکیدن و گاز گرفتن، تنها راه کشف دنیای پیرامون نوزاداست. از یکسالگی به بعد و با یادگیری کنترل بر ادرار و مدفوع با آن بازی می کند چرا که احساس کنترل کردن اولین احساسی است که به کودک نشان می دهد که بزرگ شده و رشد کرده است بنابراین مدام با آن بازی خواهد کرد؛ این اقدام به آنها احساس برنده شدن می دهد؛ خیلی از والدین شاکی هستند که فرزند روی لگن نمی نشیند و مدفوع نمی کند والدین باید یادبگیرند که این حس کنترل را به فرزند آموزش دهند تا در این مرحله باقی نمانند و از این مرحله عبور کنند. و در سن ۲٫۵ تا پنج سالگی ، کودک عضو جنسی خود را کشف میکند و شروع میکند به لمس کردن و بازی کردن با آن .
در خصوص مسائل جنسی کودکان از ۲٫۵ سالگی با اعضای جنسیشان آشنا می شوند؛ در این مورد پسرها زودتر با عضو جنسی آشنا می شوند اما دختر ها در این زمینه آسیب پذیرترند. بر اساس آمار کلینیکال بیشتر مراجعات موضوع خود ارضایی درباره کودکان دختر است و در خصوص پسران کمتر دیده می شود.والدین باید به این نکته توجه کنند تربیت جنسی مانند بقیه موارد رفتارها بین پدر و مادر مشترک است. اگر روابط زن و شوهر خوب نباشد نمیتوانند پدر و مادر خوبی هم باشند. در شرایطی که رابطه زن و شوهر مشکل داشته باشد؛ معمولا مادر و فرزند یک تیم می شوند و معمولا کسی که تنها رها می شود پدر است ولی وقتی که پدر به سمت مادر برود و به کارهای مادر کمک کند مثلا فرزند را حمام ببرد و پوشک کند و کارهای روزمره او را انجام دهد،این مادر است که می فهمد نباید زیاد به فرزند دلبسته باشد و بیشتر از همه باید به پدر بچه دلبستگی داشته باشد. در همینجا پایه یک زندگی سالم بنا گذاشته می شود .
ما می دانیم که کودک اول، به خصوص اگر پسر باشد یک دلبستگی خاص با مادر دارد. ارزوی هر فرزند پسر، بدست آوردن مادرش هست و ازدواج با او؛ پسر دوست دارد که مادرش را بدست آورند و با مادرش ازدواج کند البته باید این را در نظر داشت این نظر یک کودک ۴ یا ۵ ساله است که هنوز دختر همسایه را ندیده و مادرش تنها جنس مخالف وی است. درباره دخترها نیز همین طور است. برای این امر باید یک پدر مانند شیر بالای سر همسرش بایستد و پسر را از تصاحب مادرش نا امید کند. در حوزه روانشناسی می گویند مادر نباید تمام وقت در اختیار فرزند مخصوصا اگر جنسیت او پسر باشد بلکه باید اولویت های دیگری نیز در اختیار بگیرد. خیلی از مشکلات زناشویی که در سنین بالای مردان دیده می شود این است که پسر در سنین بالا نیز هنوز نمی تواند از مادر خود جدا شود و بعد از فوت پدر می بینیم که معمولا پسر اول نقش همسر را برای مادر بر عهده می گیرد. و این یک آسیبی است که با رعایت این اصول از سوی والدین و آموزش وی در دوران کودکی می تواند زندگی بهتری را برای فرزندان ایجاد کند.
باید به این موضوع اشاره کرد آنچه ما از زندگی افراد می بینیم ویترین زندگی آنهاست و حتی بسیاری مواقع مشکلات بین زن و شوهر مطرح هم نمی شود و افراد فقط در اتاق درمان مشکلات، مخصوصا مشکلات جنسی خود را بیان می کنند. خیلی از دختران هستند که به ظاهر زندگی موفقی دارند اما در اتاق درمان می نشیننند و گریه می کنند. ما در عصری زندگی می کنیم که آدم ها ترجیح می دهند ویترین نمایش دهند به خصوص سبک زندگی در تهران که آدها خیلی از هم فاصله دارند و ترجیح می دهند یک ماسک بر روی چهره داشته باشند و خیلی روابط صمیمی و عمیقی را نشان نمی دهند. در بسیاری از زندگی های زناشویی افراد سالها با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند بدون آنکه برای حل آن راهکاری بلد باشند.
کودکان تا سن ۳ یا ۳٫۵ سالگی که هنوز از عضو جنسیشان آگاه نیستند مشکلی نداریم ولی بعد که آگاه می شوند چه مادر بخواهد این عضو جنسی را بشوید و چه پدر باید چشمانشان را ببندند و هر چه این سن بالاتر می رود بچه ها به سمت استقلال بیشتر می روند اما باید قبل از ورود به مهدکودک این آموزش ها انجام شود چون امکان بعضی سوء استفاده ها فراهم نمی شود چون از منظر ما روانشناسان تجاوز به معنی ورود بی اجازه به حریم خصوصی افراد است به همین جهت هر نوع رفتاری به منظور ورود به حریم خصوصی کودک را تجاوز می دانیم.
در این خصوص هم والدین باید به مهدها تاکید کنند و هم مسئولین مهدکودک باید در این رابطه آموزش ببینند که در حال حاضر بسیار اندک هستند، باید والدین این مساله را مد نظر قرار دهند که هر چه سن فرزند بالاتر می رود تمایل کمتری برای حمام رفتن با والدین پیدا میکنند در سنین ۶ تا هفت سالگی بچه ها در این زمینه تقریبا مستقل می شوند. اما الزاما تاکید نمی کنیم که از سه سالگی فقط پدر پسر را حمام یا دستشویی ببرد و مادر دختر را ، ولی مساله بستن چشم ها باید رعایت شود چون فرزند در سنی است که می خواهد دربهای خصوصی پیش رو را باز کند و بداند که عضو خصوصی چه کسی شبیه اوست به همین دلیل ممکن است بارها درب حمام را یکباره باز کند هرچند در این خصوص بارها تذکر گرفته باشد. برای آموزش عضو خصوصی می توان از روی کتابهای آموزشی استفاده کرد یا اینکه به او گفته شود که تو شبیه پدرت یا شبیه مادرت هستی. در برابرکنجکاوی فرزندان باید اول خونسردی را حفظ کرد و سپس بپرسیم که خودش چه می داند و بعد یکی دو جمله به دانستنی هایش اضافه کنیم.
نتیجه تحقیقی که ما روی آن کار کرده ایم این است که بچه ها باید با دنیای واقعی روبه رو شوند. مثلا اگر وقتی بچه ها کار خوبی می کنند به آنها می گوییم که فرشته ها برای تو جایزه آورده اند، وقتی که بفهمد که فرشته ای نیست که زیر بالش او جایزه قرار دهد کاملا نگران می شود و دچار افسردگی خواهد شد؛ بهتر است والدین بگویند این جایزه را ما برای تو خریده ایم برای فلان کار خوبی که انجام داده ای.
در خصوص اینکه والدین به بچه می گویند ما چون خیلی هم دیگر را دوست داشتیم خدا تو را به ما هدیه داد باید توجه داشته باشیم که این جمله پایه ذهنی کودک می شود و وقتی در مهدکودک با جنس مخالف خود آشنا می شود و او را دوست می دارد به این نتیجه می رسد که باید بچه دار شود. هر مساله ای باید به بچه در سن خودش توضیح داده شود آنهم بر اساس واقعیت. به بچه ها باید بر اساس سنشان اطلاعاتی را منتقل کرد و برای این مسائل دوره زمانی مثلا از سه تا پنج سالگی و یا از پنج تا ۹ سالگی اطلاعات مشخصی آموزش داده می شود البته امکان دارد کودکی هوش بالایی داشته باشد و ما مجبور شویم در سن ده سالگی درباره آمیزش جنسی و بارداری به او توضیح دهیم و ممکن است که کودک خیلی کنجکاو نباشد و تا ۱۳ سالگی به خانواده برای ارایه این آموزش ها زمان بدهد. مهم این است که مادر پدر نگران نباشد و بتوانند توضیحات را بر اساس سن فرزند به خوبی ارایه کنند.
مرحله بعدی آموزش در سن بلوغ است که سن بلوغ به مراتب مهمتر از سن ۳ تا ۵ سالگی است و آنچه در آن سالها آموزش داده شده اکنون در ذهن و رفتار نوجوان تثبیت می شود و اگر بی مبالاتی در رفتار پدر و مادر و در برخورد با فرزندان باشد می تواند مشکلات غیرقابل جبرانی ایجاد کند.
متاسفانه مشکلات جنسی زیر پوست شهر است و ما در فضای مجازی از آنها آگاهی پیدا می کنیم و می بینیم که خیلی از این مشکلات فقط به خاطر بی اطلاعی والدین ایجاد شده است. افراد دارای مشکلات جنسی ممکن هست از لحاظ ظاهری شبیه بقیه افراد باشند در حال زندگی در شهر ما هستند اما کسی از این مشکلات با خبر نیست. پرخاشگری، کاهش تعداد روابط جنسی و سریع السیر انجام دادن روابط جنسی علائمی است که می توان در آنها تشخیص داد در ذهن این فرد چه چیزی می گذرد.البته خانم ها بیشتر به دنبال آموزش و مشاوره در این زمینه ها هستند چرا که آنها احساس می کنند که باید از نسل مراقبت کنند اما در خصوص مردان این اتفاق هنوز نیفتاده است.
بنابراین برای پیشگیری از این مشکلات که در بزرگسالی بروز می کند بهتر است از ابتدای کودکی رفتار صحیح جنسی با کودکان در دو مقطع ۳ تا ۵ سالگی و دروه بلوغ صورت گیرد. در این زمینه نیز کار دشوار نیست و والدین می توانند با یادگیری و شرکت در جلسات آموزشی از بروز این مشکلات دربزرگسالی جلوگیری کنند.یکی از نکات بسیار مهم که لازم است مطرح کنم این است که در خانواده هایی که زن سرزنشگر وجود دارد برای فرزن پسر بسیار خطرناک است، و این رفتار مادر میتواند یک مشکل اساسی برای پسر ایجاد کند
درباره پسرها بلوغ به شکل دیگری است اول قدشان بلند می شود، بعد رویش موی بدنشان زیاد می شود و سه اتفاق در حوزه جنسی برای آنها رخ می دهد که نشان دهنده بلوغ جنسی آنهاست و باید پدر در این خصوص آگاهی و توجه کافی داشته باشد. یکی از اتفاقهایی که پسران در بلوغ تجربه میکنند، نعوظهای صبحگاهی است، این موضوع باید برای آنها خوشایند باشد چرا که قلب یکی از وظایفش این است که صبح به صبح چک کند که آیا نعوظ صورت می گیرد یا خیر و نشانه آن است که بدن آماده بارور کردن است یا خیر. در ابتدا تعدادش بیشتر است اما با افزایش سن تعداد دفعات آن کمتر می شود. بنابراین پدر باید در این خصوص به پسر توضیح دهد که این اتفاق برای همه همجنس ها رخ می دهد و جای نگرانی ندارد. کافی است چند دقیقه در تخت بماند یا موزیک گوش دهد تا به شرایط اولیه بازگردد. اگر توضیح داده نشود نوجوان به عضو جنسی خود دست می زنند و کم کم بحث خود ارضایی پیش می آید. مورد دوم که برای پسران رخ می دهد نعوظ شبانه است. نباید فکر کنیم که این حاصل فکر کردن فرد به چیز خاصی است بلکه قلب یک پسر نوجوان موقع خواب هر دو یا سه ساعت یکبار مرحله نعوظ را چک می کند. این مسائل را باید پدر به فرزند توضیح دهد تا از آن نترسند. سومین اتفاق انزال های شبانه است که معمولا دم صبح پدیده خواب ارضایی ایجاد می شود که خود فرد نقشی در آن نداشته است به همین دلیل اگر آموزش مناسب داده نشود فرد احساس گناه می کند و در سرنوشت و آینده او تاثیر می گذارد. باید به این نکته توجه کرد دخالت مادران در مسائل بلوغ پسران قدغن هست و همچنین پدران نیز نباید در امور بلوغ دختران دخالتی داشته باشند. در خانواده های تک سرپرست باید برای آموزش بلوغ به بچه ها از یک فرد همجنس با بچه ها کمک گرفته شود.
بیشتر تجاوزات جنسی کودکان در ایران از سوی اطرافیان آنها صورت می گیرد
یک روانشناس از شیوع ۳۵ درصدی کودک آزاری در جوامع مختلف خبر داد گفت: البته در ایران هیچ تحقیق رسمی در این زمینه صورت نگرفته است اما با توجه به برخی مطالعات صورت گرفته به نظر نمی رسد این معضل در جامعه ما کمتر از آمار اعلام شده در جوامع دیگر باشد. در واقع بسیاری از کودک آزاری های جنسی به دلیل مسائل فرهنگی در کشور ما پنهان می مانند.
دکتر محمدحسین جعفری در گفت و گو با خبرنگار شفقنا زندگی؛ با تعریفی از کودک آزاری اظهار داشته بود: اگر چه کودک آزاری ابعاد مختلف روانی، جسمی، جنسی و غیره تعریف می شود اما آن چیزی که می تواند به عنوان سئوال و یا شاید به عنوان کودک آزاری در اکثر جوامع نادیده گرفته شود همان بعد کودک آزاری جنسی است که بیشتر به عنوان اقدامی خشونت آمیز و در اثر سلطه جویی کودک، شروع به سوء اسفاده ی جسنی و یا لذت جویی از آنها می کنند.
دکتر جعفری در ادامه آموزش جهت افزایش مهارت ها و توانایی شناختی کودکان را مهم ترین ابزار پیشگیری از تجاوزهای جنسی به آنها دانست و تاکید کرد: متاسفانه بیشتر کودک آزاری ها بخصوص تجاوزهای جنسی در ایران از سوی اطرافیان نزدیک کودک صورت می گیرد به همین دلیل کودکانی که مهارت ها و توانایی های شناختی لازم را در مورد مسائل مختلف نداشته باشند بیشتر در معرض این نوع رفتارها قرار می گیرند یا گاهی اتفاق می افتد که این افراد به دلیل عدم همین مهارت های شناختی اصلا متوجه نیستند که قربانی آسیب و سوء نیت دیگران قرار گرفته اند.
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه در بسیاری از مواقع آسیب ها و تبعات روحی و روانی ناشی از تجاوزات جنسی در کودکان تا پایان عمر جبران ناپذیر می شود، گفت: اگر چه پیامدهای ناشی از آسیبهای وارده به کودکان بر اساس سن، جنس، محیط خانوادگی و اجتماعی آنان متفاوت است اما با توجه به اینکه بیشتر تجاوزهای جنسی با کتک زدن صورت می گیرد علاوه بر آسیب های جسمی، فرد متحمل انواع آسیب های روحی و روانی کوتاه مدت و بلند مدت نظیر اضطراب، بدبینی، خشم، ترس، افسردگی، احساس عدم امنیت، بی خوابی، استرس، انزاوا طلبی، پرخاشگری، احساس تحقیر شدن، شب ادرای، بی اعتمادی و انواعی دیگر از اختلال هیجانی یا روانی می شوند.
بسیاری از تجاوزات به کودکان در جامعه ما پنهان می ماند
وی همچنین یادآور شد: با توجه به اینکه بسیاری از تجاوزات جنسی به کودکان بصورت عمدی پنهان می مانند و یا اینکه اصلا قربانی متوجه چنین آسیب وارده به خود نشده است بنابراین والدین و همچنین مربیان آنها در صورتی که متوجه برخی رفتارهای غیر طبیعی نظیر ناخن جویدن، اختلالات خلقی، گوشه نشینی، افت تحصیلی، بی خوابی و غیره در آنها شدند سریعا در جهت درمان روانشناسی آن اقدام کنند.
نقش والدین و مربیان در پیشگیری از تجاوزات جنسی
به گفته این روانشناس معمولا کودکانی که از سوی والدین و خانواده های خود کمتر مورد توجه قرار می گیرند بیشتر از دیگران قربانی تجاوزات جنسی می شوند این در حالی است که اگر رابطه صمیمانه بین اعضای خانواده بخصوص کودکان وجود داشته باشد، احساس امنیت، عزت نفس و اعتماد به نفس فرزندان نیز به مراتب افزایش می یابد در نتیجه کودکان کمتر به سمت و سوی محیط های دور از خانواده و حتی دنبال روابط عاطفی جدا از والدین خود می گردند، بنابراین لازم ست والدین بخصوص والدین شاغل با اختصاص زمان خاص به فرزندان خود، ضمن برقرار یک رابطه همدلی و دوستانه با آنها، به کودکان خود اجازه ابراز نظر و احساسات را بدهند.
دکتر جعفری در ادامه یادآور شد: هنگامی که کودکان مبتلا به اختلالات روان پزشکی از جمله اختلالات نقض توجه، بیش فعالی، اختلالات اضطرابی، بیماریهای جسمی و مزمن، همچنین زندگی در محیط و شرایط نامطلوب خانوادگی و اجتماعی باشند، این امر موجب تشدید آسیبهای وارده به کودک در مقابل حوادث و اتفاقات به خصوص تجاوز جنسی میشود.
وی د ر پایان خاطر نشان کرد: خوشبختانه امروزه موضوع تجاوز های جنسی در جامعه ما از سوی کارشناسان و حتی مسئولان حوزه های مختلف به عنوان یک آسیب جدی مورد بحث و کار کارشناسی قرار می گیرد و حتی هنرمندان نیز با ورود به این حوزه نظیر ساخت فیلم نظیر فیلم “هیس، دخترها فریاد نمی زنند” توانسته اند تا حدودی این معضل را به عنوان یک آسیب جدی و واقعیت اجتماعی مورد انتقاد و قابل بررسی در دید عموم قرار دهند که امیدوایم این مسیر در آینده بتواند تا حدودی از آسیب های کودک آزاری کاهش دهد.
وی افزود: احساس بیپناهی، استیصال و درماندگی از تبعات روانی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن در دوران کودکی است و کودک حس میکند که او دچارعمل بدی شده که نتیجهاش تجاوز جنسی بوده است و کسی نیز او را باور نمیکند. اگر تجاوز از سوی محارم انجام شده باشد، کودک به هیچ عنوان جرأت بیان آن را ندارد.
منبع: شفقنا