یک جامعهشناس: جامعه را نمیتوان به سبک و سیاق «دوران قاجار» اداره کرد
یک جامعه شناس در خصوص مشکلات اجتماعی دوران پساکرونا معتقد است: جامعه ایران در روزها و ایام پس از کرنا همچنان گرفتار تشدید وضعیف بد اجتماعی و تراکم و بازتولید آن است و تا مرز فروپاشی بنا به دلایلی فاصله دارد. مع هذا اگر چنانچه اقدام های لازم در جهت سیاست گذاری و مدیریت بخش های اجتماعی انجام نگیرید معضلات متراکم شده تهدیدی جدی برای تامین ثبات و امنیت و در نهایت رشد اجتماعی خواهد بود.
به گزارش دیده بان ایران؛ دکتر سیدیعقوب موسوی، دانشیار جامعه شناسی دانشگاه الزهراء در پاسخ به این سوال که بسیاری از کارشناسان حوزه جامعه شناسی از احتمال افزایش میزان بزهکاری در جامعه آینده ایران حرف می زنند این وضعیت در دوران پسا کرونا چگونه ارزیابی می شود؟ گفت: بررسی شرایط کنونی بطور کلی نشانگر آن است که مشکلات اجتماعی و پیامدهای مترتب بر آن ریشه در ساختار ناکارآمد جامعه ما در دهه های اخیر و وضعیت برخاسته از رکود اقتصادی بعد از تحریم که لزوما ارتباطی با بحران کرونا ندارد، قرار دارد. سال هاست که به طور گسترده ای کشور گرفتار تنگناهای مختلف اقتصادی و اجتماعی است. طی این سالها به دلیل سازوکارهای سیاسی و اقتصادی تکانه های تندی متوجه بخش های مختلف شده است. شوک های متوالی ارزی همراه با افزایش قیمت کالاهای عمومی و کاهش پیوسته پول ملی آثار و نتایج بدی را متوجه کشور در تمام سطوح کرده است. از منظر جامعه شناسی کاملا قابل پیش بینی بوده و هست که ترکش های این بحران های رو به تشدید اقتصادی در کنار فقدان برنامه بازدارنده از یک طرف، فشار و تحریم اقتصادی از سوی امریکا و جبهه همدست آن در جهان علیه منافع ملی، موجب تولید ترکش هایی شده است که به طور مزمن و آشکار نظام اجتماعی و عمومی را مورد هدف قرار داده و موجب بروز معضلات مختلف و آسیب های گردیده است.
وی افزود: ساختار اجتماعی کشور که میراث چند دهه ناکارآمدی سیاست گذاری اجتماعی آن است با روبرو شدن در قبال انبوهی از گرفتاری های جدید از جمله انسداد آشکار در بخش های اقتصادی و اداری و مدیریتی دچار بدکارکردی و اختلال مضاعف شده است. ما امروز متاسفانه شاهد تشدید این مشکلات و بازتولید وسیع آن هستیم. تبعات شیوع ویروس کرنا چند ماهی است که کلیت ساحتار جامعه را تحث تاثیر و موچب شده است که حجم و سطح و نتایج تهیدید خود مشکلات اجتماعی افزایش یابد. متاسفانه نه نهادهای غیررسمی و نه نهادهای رسمی نیمه رسمی در شرایطی نیستند که قادر به مدیریت مطلوب و پذیرفته شده شرایط باشند. ما اکنون گذشته از تراکم معضلات اقتصادی و فقر و محرومیت شکننده طبقات کم درآمد و فاقد تامین اجتماعی و نیز از کار افتادگان و مشاغل خرده پا به ظهور اشکال جدید آشکار و مزمن آسیب های اجتماعی از نوع سرقت و اعتیاد و خشونت و بزه و تجاوزات به حقوق فردی و مانند آن روبرو هستیم.
دکتر موسوی تصریح کرد: متاسفانه نهادهای متولی که وظیفه کنترل و کاهش آسیب ها را بر عهده دارند از جمله سازمان بهزیستی و یا نهادهایی چون آموزش و پرورش که خود اکنون در وضعیت نیمه تعطیل قرار دارد و نیز وزارت کشور و مجموعه استانداران و فرمانداران برنامه و خط مشی مشخص و پایداری را در دستور کار ندارند. آنچه مشاهده می شود انطباق دستگاه ها با شرایط روزمره و نیز روزمرگی سیاست ها و برنامه ها است. مشخص است تداوم این شرایط و نتایج منفی ناکارایی سیستم اجرایی و نیز ادامه شرایط کرونایی و جزر و مدهای حاصل از آن چه نتایج سخت تری را به کشور تحمیل خواهد کرد . از امروز می توان با افزایش و تراکم در سطح اشکال مختلف از بزه و خلاف و قانون شکنی و نظایر آن را در کنار اشکال محتلف دیگر از آسیب ها در بعد اجتماعی و اقتصادی را پیش بینی کرد. می توان پیش بینی کرد دامنه معضلات خانواده ها افزایش و ناهنجاری هایی از نوع ستیز گروهی و یا تنش در سطح گروههای اجتماعی افزایش می یابد. فقرا بیشتر فقیر و اقشار حاشیه نشین گسترده تر و اعتیاد و تبهکاری و هنجار شکنی افزایش می یابد. گزارش حجم دعاوی قطعا افزایش پیدا خواهد کرد و مقامات قضایی می توانند این مساله را گزارش کنند. دولت ناچار است راه حلی های بلند مدت و نیز کوتاه مدت از نوعی ضربتی و کارشناسی شده را به اجرا گذارد. ادامه شرایط کنونی دوران کرنا قطعا ما را با مخاطرات اجتماعی زیادی روبرو خواهد کرد، مخاطراتی که برخاسته از نوعی یاس و سرخوردگی و بلاتکلیفی در مردم به ویژه جامعه جوان کشور است.
این جامعه شناس با بیان اینکهمخاطرات اجتماعی که جامعه ایران را تهدید می کند دامنه گسترده ای دارد و از خانواده ها شروع، گروههای شغلی و صنفی و بخش های مختلف جامعه و مناسبت های اجتماعی را شامل می شود اظهار داشت: البته آنچه اکنون دربعد مشکلات اجتماعی وچود دارد، میراث شرایط اجتماعی نامطلوب چند دهه گذشته است و متاسفانه آنچه غایب است، مدیریت اجتماعی پایدار است. آثار و نتایج گسست های اجتماعی در بخش های مختلفی چون زیست اجتماعی و رضایت مندی و خانواده دیده می شود، این بخش ها همگی به هم ارتباط دارند. پیامد این شرایط نا مقبول اجتماعی در تعلیم و تربیت و در مجموع در رضایت مندی اجتماعی از کشور و احساس مثبت از زیست دیده خواهد شد. در خصوص اینکه چه باید کرد، باید گفت رویکردهای علمی اجتماعی به شیوه های گوناگونی با این نوع معضلات باید برخورد کند. بخشی از آن کلان نگری و تاکید بر تنظیم سیاست های کلان اجتماعی است.
دکتر موسوی ادامه داد: بیان آلام و مصایب اجتماعی خود بخشی از مسیولیت اجتماعی است تا متولیان و مدیران و کارشناسان در برنامه ریزی برای آن ها راه حل هایی عملیاتی جستجو کنند. اینکه سرخوردگی جوانان از حل معضلات و نوعی وادادگی و رها شدگی به حال خود را نتیجه می دهد و در نقطه مقابل انرژی هدایت شده اجتماعی دامنه پیوند و همکاری و مشارکت را تقویت می کند و افزایش مشارکت اجتماعی به معنای کاهش هزینه های دولت. راهکار موثر در این زمینه طراحی و تقویت نظام مدیریت اجتماعی است. یعنی مدیریت بخش هایی که با افکار عمومی و فرهنگ سر و کار دارد. رسانه ها و صدا و سیما و مطبوعات و شبکه های مجازی و… که فکر و ایده می دهند و این بخش ها باید درست مدیریت اجتماعی شوند. در ساحت و اجرای الگوهای مدیریت موثر اچتماعی از تمام اندیشه ها و تجربیات استفاده شود.
وی افزود: مدیریت اجتماعی به معنی مدیریتی حرفه ای و کارشناسی و فنی است. یعنی مدیریتی سیاست گذارانه و به روز و زمان مند. نظام های اجتماعی ایران به دلیل ترکیب جمعیت بسیار پویا و زنده و بالنده است. نمی توان آن را با سبک و سیاق دوران قاجار و ماقبل آن اداره کرد. مدیریت نظام اجتماعی کاهش آسیب ها و افزایش ضریب پایداری و توسعه اجتماعی به آدم هایی پویا و خلاق نیاز دارد. متاسفانه تلقی بسیاری از مدیرانی که در سطوح مدیریتی قرار دارند در قبال مدیریت مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور بسیار خوشبینانه و مثبت است. به لحاظ حل و فصل مشکلات عمومی بر آمده از شرایط بیماری کرونا گویا ما نمره بسیار خوبی را احراز کرده و می کنیم اما واقعیت بنا به دهها کد و نشانه حکایت دیگری را برای ما ترسیم می کند و آن تشدید مشکلات اجتماعی و بازتولید متراکم آن در مرز تهدید و فروپاشی اجتماعی است. هستند در بین اصحاب علوم اجتماعی در کشور که فروپاشی اجتماعی را واقعیت جامعه امروز ایران می دانند اما شخصا بر این نظرم که جامعه ایران در روزها و ایام پس از کرنا همچنان گرفتار تشدید وضعیف بد اجتماعی و تراکم و بازتولید آن است و تا مرز فروپاشی بنا به دلایلی فاصله دارد. مع هذا اگر چنانچه اقدام های لازم در جهت سیاست گذاری و مدیریت بخش های اجتماعی انجام نگیرید معضلات متراکم شده تهدیدی جدی برای تامین ثبات و امنیت و در نهایت رشد اجتماعی خواهد بود.
شفقنــــا