سعید مدنی: بخش قابل توجهی از جامعه ایران از سیاست دولت در زمینه فاصله گذاری اجتماعی تبعیت نکرده اند
سعید مدنی پژوهشگر آسیبهای اجتماعی : توصیههای بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی بدون در نظر گرفتن وضعیت معیشت برای بخشی قابل توجهی از جامعه باد هوا است. زیرا مردم نیازمند، بین مرگ به دلیل فقر و مرگ به خاطر کرونا، دومی را انتخاب میکنند. دولت به تبعات و آثار سیاستهای خود بر وضعیت گروههای نابرخوردار بی توجه است. گروههای آسیبپذیر اقتصادی به توصیههای بهداشتی ویژه این ایام، بیتوجه هستند، این گروهها که البته تعدادشان کم نیست، گروهی در بخش رسمی کار میکنند مانند کسانی که قراردادهای پاره وقت و نیمه وقت دارند یا در فعالیتهای معمول روزمره مشغولند، اما بخش قابل توجه از آنها در بخش غیر رسمی شاغلاند
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ سعید مدنی پژوهشگر آسیبهای اجتماعی و نویسنده کتاب«جامعه شناسی روسپیگری»، در تحلیل عدم اثرگذاری کرونا بر تنفروشی در تهران به دیدارنیوز گفت: شواهد متعدد و گزارشهای رسمی نشان میدهد که بخش قابل توجهی از جامعه ایران از سیاست دولت در زمینه فاصله گذاری اجتماعی تبعیت نکرده، به ویژه در روزهای اخیر در سطح عمومی شاهدیم که فاصله گذاری فیزیکی کمتر مورد نظر قرار میگیرد. علت کلان این مساله با سیاستهای مقابله با بحران کرونا مرتبط است. سیاستگذاری برای تغییر رفتار عمومی و ترغیب جامعه به در پیش گرفتن رفتاری خاص در شرایطی ویژه و غیرعادی، مستلزم توجه به تمام جنبههای زندگی از جانب سیاستگذار است.
وی ادامه داد: یکی از موانع جدی عدم تبعیت بخش قابل توجهی از جامعه از فاصلهگذاری اجتماعی به مساله معیشت باز میگردد. وقتی که از معیشت و دشواریهای آن صحبت میکنیم روشن است که منظور گروههای کم برخوردار و کسانی اند که تابآوری لازم برای پشت سر گذاشتن ایام کرونا و حفظ کیفیت زندگی خود در شرایط بحران را ندارند، زیرا کار خود را ازدست داده و حمایتی نیز دریافت نمیکنند.
مدنی ادامه داد: توصیههای بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی بدون در نظر گرفتن وضعیت معیشت برای بخشی قابل توجهی از جامعه باد هوا است. زیرا مردم نیازمند، بین مرگ به دلیل فقر و مرگ به خاطر کرونا، دومی را انتخاب میکنند. دولت به تبعات و آثار سیاستهای خود بر وضعیت گروههای نابرخوردار بی توجه است. گروههای آسیبپذیر اقتصادی به توصیههای بهداشتی ویژه این ایام، بیتوجه هستند، این گروهها که البته تعدادشان کم نیست، گروهی در بخش رسمی کار میکنند مانند کسانی که قراردادهای پاره وقت و نیمه وقت دارند یا در فعالیتهای معمول روزمره مشغولند، اما بخش قابل توجه از آنها در بخش غیر رسمی شاغلاند، برای مثال به گفته پایگاه اطلاع رسانی ایرانیان وزارت رفاه، ۴ ونیم میلیون خانوار یعنی حدود ۱۸ میلیون نفر در پنج دهک پایین درآمدی قرار دارند و در بازار غیر رسمی کار میکنند و تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد نیز نیستند، این جمعیت قابل توجه اساسا تاب و توان متوقف کردن کسب و کار خود را ندارد، زیرا تحت پوشش هیچ خدمات اجتماعی و بیمهای نیست. اینها فقط بخش کوچکی از خانوارهای آسیب پذیر را تشکیل میدهند که به نان شب محتاجاند و دولت ترجیح میدهد چشم بر هم گذارد و آنها را نیبند.
سعید مدنی در ادمه بحث خود در خصوص ارتباط میان عدم توجه بخشی از جامعه به سیاست فاصله گذاری اجتماعی و معیشت، به زنان تنفروش اشاره کرد و گفت: زنان تنفروش بخشی از جامعه هستند که انگیزهشان برای کسب درآمد از طریق فروش تن، تامین معیشت خود و خانوادهشان است. اغلب تنفروشان کسانی هستند که برای تامین نیازهای اولیه مانند حداقلِ خوراک، پوشاک و مسکن مجبورند تنفروشی کنند، به این اعتبار، آنان ناچارند علی رغم خطراتی که کرونا برایشان دارد کارشان را ادامه دهند.
وی افزود: بخش قابل توجهی از جمعیت زنان تنفروش در گروههای فقیر یا متوسط نزدیک به خط فقر قرار دارند که هم فاقد پساندازاند و نمیتوانند با تکیه بر آن برای مدتی کارشان را متوقف کنند و هم شرایطشان به گونهایست که اگر فعالیت روزمرهشان را انجام ندهند خود و خانوادشان در معرض فقر شدید و گرسنگی قرار میگیرند؛ بنابراین آنها برای بقای خود ریسک میکنند و سلامتیشان را به خطر میاندازند. البته زنان تن فروش در شرایط عادی هم این ریسک را کرده و میکنند و کار در شرایط کرونا برایشان تفاوت چندانی با پیش از آن ندارد، زیرا آنها پیش از کرونا نیز در زمره گروههای پر خطر قرار داشتند، این خطر میتواند ایدز، هپاتیت یا کرونا باشد. برای زن تنفروش کرونا خطرناکتر از هپاتیت و ایدز نیست؛ بنابراین نمیتوان از آنها انتظار داشت به خاطر رعایت اصول بهداشتی پیشگیری از کرونا رفتار خود را تغییر دهند. برای اغلب آنها تن فروشی راهی برای بقا است.
مدنی ادامه داد: سوی دیگر ماجرای تنفروشی، خریداران و مشتریان و در واقع مجرمان اصلیاند، زیرا از نیاز زنان تنفروش سو استفاده کرده و در قبال پول شخصیت و عزت آنها را مخدوش میکنند، اغلب علیرغم تعلق زنان تنفروش به گروههای کم درآمد، مشتریان در گروههای پر درآمد قرار دارند و میتوانند حتی با وجود بحرانهای ناشی از کرونا منابع مالیشان را هزینه راههای غیر متعارف رفع نیازهای جنسیشان کنند.