کد خبر: 75742
A

آیا آوردن اسم عادل ترس دارد؟

او سال‌ها سخت و عاشقانه برای تلویزیون کار کرد، مخاطب جمع کرد، پول ساخت و فصلی از بهترین سریال‌های تلویزیونی را کارگردانی کرد که تا همین حالا هر کدام‌شان هزار مرتبه بازپخش شده‌اند، اما آخرش به نگهبانی سپردند او را داخل سازمان راه ندهد.

آیا آوردن اسم عادل ترس دارد؟

به گزارش دیده بان ایران،  بی‌گمان یکی از تلخ‌ترین لحظات ویژه‌برنامه‌های شب یلدای تلویزیون زمانی بود که رضا رشیدپور در پایان مصاحبه‌اش با محمدرضا احمدی، با ترس و لرز و ضمن طلب بخشش و مغفرت از مدیر سی‌وچند ساله شبکه سوم سیما، آرزو کرد کدورت‌ها برطرف شود و عادل فردوسی‌پور روی آنتن تلویزیون برگردد. شاید اگر آقای مجری می‌خواست در مورد پررنگ‌ترین خط قرمزهای اخلاقی حرف بزند، نیازی به این همه کرنش و لکنت زبان نبود، اما امروز انگار طرح اسم عادل در جایی که بیست سال برایش عرق ریخته، از هر تابوی دیگری سنگین‌تر است!

آدم غمش می‌گیرد از اینکه صداوسیما با سرمایه‌هایش چنین معامله زشتی می‌کند. دست رضا رشیدپور درد نکند که در زمانه نارفیقی لااقل رفیق باقی ماند، اما سوال این است که کدام کدورت بین فردوسی‌پور و تلویزیون باید رفع شود؟ اصلا  کجای کار عادل طی دو دهه خدمتش به سازمان و مردم «کدر» بوده که حالا نیاز به بخشش و عطوفت بزرگان کم‌سال شبکه باشد؟ اگر او ضعفی واضح یا خبط و خللی آشکار داشت، لابد تا به حال هزار بار با صدای بلند فریادش کرده بودید، اما کسی که در حراست از پاکدستی و خوشنامی برنامه‌اش حتی از پذیرفتن پیشنهادهای اغواکننده تبلیغاتی و حضور در استیج‌های سازمانی هم خودداری کرد، امروز به کدام گناه از ساحت سیما رانده می‌شود؟

شاید یلدای چند سال پیش که عادل ترتیب مصاحبه با محمدجواد ظریف را داد، گمان نمی‌کرد گفتگو با وزیر خارجه قانونی کشور که البته به طور صددرصد سانسور هم شد، به نقطه آغاز حذف او از تلویزیون تبدیل شود؛ چنان که چند یلدا بعدتر، حتی اسمش را هم با ترس و لرز روی آنتن ببرند؛ اما خب بالاخره اینجا «ایران» است و ما غیرممکن‌ها را ممکن می‌بینیم!

یک بار فردوسی‌پور برای یکی از ویژه‌برنامه‌های آخر سال نود تصمیم گرفت رضا عطاران را به استودیو دعوت کند، اما مدیران سازمان در لحظه آخر به او گفتند این بازیگر و کارگردان محبوب حق حضور در تلویزیون و شرکت در هیچ برنامه زنده‌ای را ندارد. آن روز بدجوری دل عطاران شکست. او سال‌ها سخت و عاشقانه برای تلویزیون کار کرد، مخاطب جمع کرد، پول ساخت و فصلی از بهترین سریال‌های تلویزیونی را کارگردانی کرد که تا همین حالا هر کدام‌شان هزار مرتبه بازپخش شده‌اند، اما آخرش به نگهبانی سپردند او را داخل سازمان راه ندهد. حالا عادل بهتر می‌فهمد میهمان ممنوع‌التصویرش آن روز چه زجری کشید. هزاران افسوس./ همشهری

 
 
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر