زهرا نژادبهرام: در محلات شهر، «سراهای تجربه» بسازیم/ جامعه ما باید به سالمندانش احترام بگذارد/ فرهنگ احترام در پایتخت باید ارتقا پیدا کند
تاکید من بر این است که در شهر ما باید فرهنگ احترام ارتقا پیدا کند و اولین گام برای این ارتقا، احترام گذاشتن به خود است. ما در قرآن به صراحت می شنویم که به والدین و بزگترها احسان کنید. احترام به سالمندان زمینه ساز احترام به خویشتن. شهر و جامعه است.
به گزارش دیده بان ایران؛ «در بحث مناسب سازی فضاهای شهری، سالمندان هم در کنار، کودکان، زنان باردار و معلولان به فضایی غیر از آنچه امروزه بر شهرهای ما حکمفرماست، نیاز دارند تا مانند سایر شهروندان که همان مردان سالم بالغ هستند، بتوانند از امکانات شهری استفاده کرده و خانه نشین نشوند.»
این ها بخشی از صحبتهای زهرا نژادبهرام، عضو هیات رئیسه شورای شهر تهران است که هرجا بحث مناسب سازی فضاهای شهری و رفع فضاهای ناایمن در شهر مطرح شده، مکررا مورد تذکر او قرار گرفته است.
نهم مهرماه «روز جهانی سالمندان» است. سالمندی سنی است که انسان به لحاظ بازنشسته شدن و دوری از مشغله های روزمره، مستعد هر گونه افسردگی یا گوشه گیری است. چه خوب که مدیریت شهری با فراهم آوردن امکانات لازم جهت حفظ روابط اجتماعی افراد، از آسیبهای روحی و روانی هم جلوگیری کند.
پاتوق هایی برای گذران ساعاتی از زندگی شهروندان سالمند، ایده ایست که نژادبهرام تحت عنوان «سراهای سالمند» مطرح می کند. او می گوید: از آن جا پارک ها همه روز سال نمی توانند پاسخگوی حضور سالمندان باشند؛ سراهای سالمند، می توانند محیطی را هم برای سرگرم شدن سالمندان فراهم آورند و هم به مکانهایی برای انتقال تجربیات در حوزه های متفاوت بدل شوند.
آنچه می خوانید حاصل گفتگوی خبرنگار دیده بان ایران با رئیس کمیته شهرسازی شورای شهر تهران، است که تاکید دارد؛ «سن کشور ما به سمت سالمند شدن پیش می رود؛ مراقب شهرمان و تجربه هایش باشیم.»
- نظرتان درباره روز سالمند و ضرورت وجودی آن چیست و چرا باید چنین روزی را گرامی بداریم؟
روز جهانی سالمند به واقع، روزی نمادین برای بزرگداشت سالمندان جامعه محسوب می شود. سالمندی بیماری و عارضه و عیب نیست بلکه بخشی از واقعیت زندگی بشری است و همانطور که برای همه دوره های زندگی مان برنامه ریزی می کنیم برای دوره سالمندی هم باید این کار را انجام دهیم.
- مدیریت شهری در این برنامه ریزی چه نقشی دارد؟
مدیریت شهری در این زمینه نیازمند برنامه ریزی هماهنگ و پویاست و سالمندان، در ضرورت ایجاد پویایی و سرزندگی نباید با دیگر شهروندان تفاوتی داشته باشند. به همین دلیل فکر می کنم ظرفیت های اولیه ای که مدیریت شهری می تواند ایجاد کند، امکان تردد آسان است و این کمترین چیزی است که می توانیم برای شهروندان سالمندان مهیا کنیم. تردد آسان این امکان را به شهروندان سالمند می دهد که اگر تمایل داشته باشند بتوانند از این ظرفیت ها استفاده کنند.
در این میان با توجه به رویکردهایی که داریم می توانیم کانونها و سراهای خاصی برای سالمندان ایجاد کنیم. سراهایی تحت عنوان؛ «سراهای تجربه» که فرصت های استثنایی برای انتقال تجربه از شهروندان سالمند به سایر شهروندان هستند. این سراها هم احساس مفید بودن در سالمندان ایجاد و هم فرصت بهره برداری از ظرفیتهای سالمندان برای اقشار جوان و نوجوان فراهم می کند .
چه بسا سالمندانی که علاقه مند به حضور در سراهای تجربه اند، این امکان را پیداکنند که با نسلهای پیش از خود ارتباط برقرار کنند و بتوانند بخشی از فضای زندگی خود را از طریق گفتگو، فرصتهای بیان اطلاعات تاریخی، فرصت های مطالعه و... به مشارکت بگذارند.
یک مثال ساده اینکه اگر کسی بخواهد از گذشته میدانها و خیابانهای شهر یا آدم ها و شخصیت های تاریخی، اطلاعاتی کسب کند، با وجود چنین فضاهایی باشد به هدف خود می رسد البته باید به این نکته هم اشاره کرد که نحوه استفاده بهینه از این سراها را خود شهروندان هستند که تعیین می کنند.
- در بسیاری از موارد سالمندان به لحاظ بهداشتی و درمانی به امداد و یا چکابهایی نظیر فشار، قند، شنوایی سنجی، فیزیوتراپی و... نیاز دارند. آیا انجام چنین مواردی در این اماکن هم می تواند صورت بگیرد؟
بله؛ یکی از بخشهای دیگر که مورد نیاز برای سالمندان در سراهای تجربه همین معاینات پزشکی می تواند باشد به این دلیل که آنها همیشه نیازمند این هستند که مراقبتهای خاصی از بدنشان صورت بگیرد، نیازمند چکاب آسان هستند تا امکان بروز خطرهایی که تهدیدشان می کند را به حداقل برسانند و همه این امور می توانند در همان سراهای سالمند به وقوع بپیوندد.
- در شرایط کمبود منابع و امکانات، آیا بهتر نیست امکان را بیشتر به جوان تر ها اختصاص دهیم؟
جامعه ای که به سالمندانش اهمیت دهد یعنی به نسلها و به انسان هایش اهمیت می دهد. اگر جامعه ای به سالمندانش اهمیت ندهد و فضا را برای بهره گیری از ظرفیت های اجتماعی فراهم نکند، نشان از این دارد که کمترین توجه را نسبت به منابع انسانی اش داشته است. چنین جامعه ای اگر به جوانانش هم اهمیت می دهد می خواهد نیازها و خواسته های خودش را پیش ببرد تا نیازهای شهروندان جوانش را.
لذا تصویر رسیدگی مدیریت شهری با سالمندان را می توانیم در نگاهمان از نظر انسانی، فرهنگی، هویتی و تداوم نسل به این سمت هدایت کنیم که حفظ حرمت سالمندان، وظیفه ماست. برنامه ریزی برای آنها وظیفه ماست؛ تعبیه بهره برداری از فرصتهای شهر، وظیفه ماست؛ نگاه انسانی به همه شهروندان هم وظیفه ماست.
- در حال حاضر شهر ما برای تردد سالمندان، چکاب پزشکی، گذران اوقات فراغت یا حتی حفظ حرمت سالمندان مناسب است؟
خیر. مناسب نیست. متاسفانه شهرهای ما تا به حال، این فرصت گرانبها را از دست داده اند. جامعه جهانی اما این ظرفیت ها را دیده و به آن توجه می کند و این در حالی است که دین ما تا حد زیادی به احترام گذاشتن به بزرگترها تاکید داشته.
این مساله مهم است که در گذشته زندگی ها گسترده و سالمندان در فضاهای بزرگ خانواده بودند و هیچگاه احساس غیر مفید بودن و تنها بودن نمی کردند. در حالی که امروزه خانواده ها هسته ای شده اند و استقلال زندگی در سالمندان فرصتی برای انتقال تجربه، گفتگوی مشترک و بیان احساساتشان فراهم نمی کند اما وجود «سرای تجربه»، می تواند مهیاکننده این فرصت باشد.
تاکید من بر این است که در شهر ما باید فرهنگ احترام ارتقا پیدا کند و اولین گام برای این ارتقا، احترام گذاشتن به خود است.
ما در قرآن به صراحت می شنویم که به والدین و بزگترها احسان کنید. احترام به سالمندان زمینه ساز احترام به خویشتن. شهر و جامعه است.