کد خبر: 66794
A
در گفت و گو با دیده بان ایران مطرح شد:

مریم شاهرخی، روانشناس: نقش فضای مجازی در زیاد شدن خیانت در بین خانواده ها را نمی توان نادیده گرفت

فضای مجازی بدلیل حس اولیه غیر واقعی بودن و امکان زیاد پنهان کاری براحتی افراد را دچار خطا و لغزش می کند. افراد با این حس که بدلیل ندیدن ضلع سوم رابطه ، خیانتی مرتکب نشده اند چنان پیش می روند که بعد از بدام افتادن در یک رابطه فرازناشویی تازه بخود آمده و مستقیما با تبعات مخرب آن دست به گریبان هستند.

مریم شاهرخی، روانشناس: نقش فضای مجازی در زیاد شدن خیانت در بین خانواده ها را نمی توان نادیده گرفت

به گزارش دیده بان ایران؛  ازدواج یکی از اساسی ترین تصمیم گیری های هر فرد در زندگی است و متعهد ماندن به این عهد و پیمان نیز از حساس ترین مسائل فیمابین زوج است. بنابراین ازدواج عرصه نشان دادن تعهد است، عهد به اینکه از لحاظ عاطفی و جنسی به همسر خود پایبند ماند و روی رابطه احساسی و صمیمیت سرمایه گذاری کرد و تا پایان عمر با یکدیگر زیست. این تعهد شالوده زندگی مشترک است در غیر این صورت اعتماد متقابل بین همسران کمتر خواهد شد و تعهد زناشویی حدی ست که در آن، افراد دیدگاه بلند مدتی روی ازدواجشان دارند و برای رابطه خود فداکاری می کنند، برای حفظ و تقویت همبستگی و اتحادشان قدم بر می دارند و با همسرشان حتی هنگامی که ازدواجشان پاداش دهنده نیست.

بر اساس تحقیقات انجام‌ شده یکی از علل مهم طلاق پایبند نبودن زن و شوهر به زندگی مشترک و خیانت آنها است که متأسفانه امروزه شاهد و شنونده بسیاری از این اتفاقات هستیم که زن و شوهر با خیانت و عدم نهاد به زندگی مشترک خود اقدام به تخریب پایه و اساس زندگی مشترکشان و در نهایت طلاق و جدایی می‌کنند.

مریم شاهرخی، روانشناس بالینی و مدیر مرکز مشاوره کرانه خرد در خصوص تعهد و عدم پایبندی زوجین به اصول یک زندگی مشترک می گوید: در جامعه امروز با تغییر ساختار ها و شیوه های ارتباطی و همچنین تعاملات خانوادگی، دلایل افراد هم برای ازدواج و ارتباط و هم برای خیانت دستخوش تغییرات عمده ای شده است.

در گذشته سیستم ازدواج بیشتربر مبنای تایید خانواده گسترده و در جهت پذیرش عضو جدید از یک خانواده بزرگ برای ورود به یک خانواده بزرگ دیگر بود.تمایل اشخاص، علاقمندی های شخصی و الویت های فردی جایگاه های بعدی را اشغال می کردند. تقسیم نقشها بصورت کاملا سنتی زنانه و مردانه تعریف شده و انتظارات از هر عضو خانواده بروشنی مشخص بود.

وی ادامه داد: پسران در اویل سنین بعد از بلوغ به صورت سنتی شغلی در کنار پدر داشتند و با دختری از خانواده مورد تایید مادر ازدواج کرده و در یک اتاق منزل پدری بصورت غیر مستقل ،زندگی مشترک را آغاز می کردند..نقش زن فرزند آوری و کمک در خانه داری به مادر و خانواده همسر تعریف می شد و مرد یگانه نان آور خانواده و زیر نظر پدر بود.

با تغییر سیستم اجتماعی، افزایش تحصیلات، اشتغال زنان و به تبع آن استقلال زنان قواعد بازی به کلی تغییر کرده و الویت های شخصی؛ علائق فردی و رضایت از زندگی دو نفره جایگاه مهمتری در زندگی مشترک پیدا کردند . گرچه  سرگردانی بین نقشها هنوز هم ح نشده باقی مانده اند.

این روانشناس با تاکید براینکه ازدواج از شکل یک مراسم ناگزیر خانوادگی خارج شده و به یک انتخاب شخصی تبدیل شده است گفت: از سوی دیگر وظایف خانوادگی ناگزیر کاهش یافته و رفت و آمدهای گهگاهی با خانواده گسترده جایگزین حضور مستمر در کنار خانواده گسترده  شده است. این تغییرات ، هنوز بصورت فرهنگ عام مورد پذیرش قرار نگرفته است به این معنا که اگر چه دختران و پسران خود دست به انتخاب همسر بصورت مستقل و بدون در نظر گرفتن نظر خانواده می زنند ولی از طرفی تاب عدم تایید خانواده را در مورد انتخابشان ندارند. و فشار عدم تایید را به همسر و واحد خانواده هسته ای منتقل می کنند. حمایت خانواده گسترده کمتر شده گرچه توان استرس زایی آنها برای زندگی نوپا ثابت مانده است.

از طرفی نسل فعلی والدین که خود در زمان قبل  تحت فشار شدید والدین خود  بوده و اجازه اعتراض و یا صحبت در مورد نا رضایتی و حتی مطرح کردن درخواست طلاق بعنوان یک تابوی آبروریزانه را نداشتند، با جبران افراطی برای حمایت های بی دریغ از فرزندان، پیشنهاد های تندی مطرح می کنند که می تواند منجر به تشنج در خانواده نوپا شود.

شاهرخی می گوید: تمام این زیر ساخت در مواجهه با سیستم جدید ارتباطات اجتماعی که برخورد مستقیم و غیر مستقیم افراد دو جنس را در فضای درس و کار و فضای مجازی  فراهم کرده و والدین ناآگاهی که خود در این معرض نبوده بنابراین قادر به آموزش اجتماعی حفظ حریم به فرزندان نیستند منجر به تبعات زیادی  در این زمینه شده است.

فضای کاری نیاز به تعریف حد و حدود برخورد همکاران دارد. فضای مجازی بدلیل حس اولیه غیر واقعی بودن و امکان زیاد پنهان کاری براحتی افراد را دچار خطا و لغزش می کند. افراد با این حس که بدلیل ندیدن ضلع سوم رابطه ، خیانتی مرتکب نشده اند چنان پیش می روند که بعد از بدام افتادن در یک رابطه فرازناشویی تازه بخود آمده و مستقیما با تبعات مخرب آن دست به گریبان هستند.

تمام حد و حدود برای یک ارتباط سالم بایستی به افراد بصورت پیشگیرانه آموزش داده شود 

وی با اشاره به نقش عدم رابطه صحیح جنسی در شکل گیری خیانت در خانواده ها اظهار کرد: دلایلی مانند جذابیت جنسی یا محرومیت  افراد از رابطه سالم تا حدی می تواند نقش داشته باشد ولی از یک فرد متعهد انتظار می رود در برخورد با نیازها و کمبود ابتدا سعی در حل مشکل با شریک زندگی خود کند و بعد از آن و در صورت عدم موفقیت در تامین نیازهای اساسی دست به ترک تعهد زده و با فرد دیگری پیوند برقرار کند. در واقع چنانچه نیاز جنسی بصورت پایه در فرد مشکل داشته باشد آنچه باعث خیانت و در نتیجه کشش فرد به خارج از سیستم خانواده می شود ناتوانی در حل مساله و مشکل گشایی است تا خود نیاز جنسی.

وی همچنین درباره نقش حکومت در این بین افزود: متاسفانه سیاست های حاکمیتی عمدتا بر مبنای انکار مشکل و پاک کردن صورت مساله ، پیشنهاد برگشت زنان به خانه و قطع دسترسی های اجتماعی بین زن و مرد استوار هستند نه بر مبنای پذیرش شفاف مشکل و تلاش در جهت آموزش برای پیشگیری یا حل مشکلات.

این مبنا زمینه ساز پنهانکاری است نه حل مشکل .نتیجه نفی و انکار و نادیده گرفتن این مشکلات افراد متاهل با روابط خارج از ازدواج است که بصوت پنهان و نیمه پنهان دست به خیانت و تخریب سیستم خانواده زده و متسافانه الگوی بسیار مخرب و ناسالمی برای نسل بعدی فراهم می آوردند

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر