به گزارش
دیده بان ایران ؛ شاید مطلع باشید یا خود شما هم برایتان پیامک "رویت بی حجابی و کشف حجاب" در خودروتان ارسال شده باشد. شب قدری که گذشت پیامکی آمد مبنی بر گزارش بی حجابی در ماشین ما، من بر حسب مشغله تا هفته گذشته به پلیس امنیت اخلاقی مراجعه نکردم. مزید بر اینکه گفته بودند این پیامک ها اشتباه شده.
با این حال من به پلیس امنیت اخلاقی واقع در خیابان وزرا مراجعه کردم. ابتدا خواستم که بر حسب حق شهروندی ابتدا بندهای قانونی شامل شدن شکایت را ببینم، راحت تر بگویم؛ خواستم بدانم طبق چه بند قانونی ای کشف حجاب مصداق شامل شدن شکایت از سمت پلیس امنیت اخلاقی می شود. متصدیان اجتناب کردند. سپس خواستم مستنداتی که مبنی بر کشف حجاب در ماشین من بوده را به من ارائه دهند. ندادند؛ " آقا ما به شما هیچی ارائه نمیدیم" بعد از اینکه هیچ مدرکی مبنی بر کشف حجاب در ماشین من ارائه نشد و چون تاخیر در مراجعه داشتم باید ماشین را یک هفته تسلیم یکی از چهار پارکینگ پلیس امنیت اخلاقی می کردم. برای چه؟ برای اینکه رفع شکایت شود! ابتدا به پارکینگ شیخ بهایی رفتم و سامانه متصلی نداشت و قبض هم ارائه نمیداد.
لاجرم به پارکینگ ترمینال چهار مهرآباد رفتم تا بعد از یک هفته بتوانم با مراجعه به وزرا و سپس ستاد ترخیص ماشین را آزاد کنم. امروز بعد از یک هفته مراجعه کردم و بعد از شش ساعت معطلی به ما گفتند که شکایت شما از خارج تهران بوده، از اسلامشهر. یعنی پلیس امنیت اخلاقی اسلامشهر گزارش کشف حجاب داده است! من که سالهاست اسلامشهر نرفتم! ماجرا از این قرار است که به علت کمبود نیروی راهور یا ناجا، از شهرستان ها نیرو اعزام می شود به تهران و گزارش می دهند اما نکته مهم اینجاست که وقتی مامور شهرستان گزارش رد کند باید به استان شاکی رفت و کار در تهران پیگیری اولیه نمی شود؛ یعنی من کنار عده ای تهرانی دیگر بودم که پلیس امنیت اخلاقی مشهد و مازندران و اصفهان و سمنان از آنها شکایت کرده بود! حالا اینکه این افراد اصلا از تهران خارج نشده بودند. فلان خانوم تاریخ شکایت را آورده بود و پاسپورتش را که در آن تاریخ اصلا ایران نبوده و از فلان شهرستان شکایت بی حجابی از او شده و باید حداقل دو نوبت به شهرستان مذکور برود. اول برای تسلیم خودرو و بعد برای کارهای اداری و ترخیص. امروز به من گفتند از شما پلیس امنیت اسلامشهر شکایت کرده و چون در حیطه تهران بزرگ نیست شما باید یک هفته دیگر خودروی خود را در پارکینگ نگاه دارید و بعد بیایید به پلیس امنیت اخلاقی و بعد از آن به اسلامشهر رفته و سپس رفع شکایت کنیم، سپس با پرداخت خلافی و عوارض شهری به ستاد ترخیص رفته و پس از آن به پارکینگ مهرآباد و بعد صاحب ماشین خودتان می شوید.
به مرکز بازرسی پلیس (١٩٧) رفتم شکایت کردم که من حق دارم مطلع شوم چرا این شکایت را دریافت کردم، بعد از مکتوب کردن ماوقع گفتند پنج روز پیگیری این موضوع زمان میبره کما اینکه من هفته گذشته هم مراجعه کرده بودم و جوابی نگرفتم. برای تسهیل پیگیری گفتن به امنیت اخلاقی کل واقع در خیابان گیشا برو، رفتم و موضوع را مطرح کردم، گفتند به واحد امنیت اخلاقی واقع در شهرک اندیشه فاز دو مراجعه کنم و ماموری که گزارش داده را پیدا کنم و از او شکایت کنم! خب؟ تا الان یا باید خنده تان گرفته باشد یا مثل من از شدت فشار نتوانید بر خود مسلط باشید.
تمام این ایعاد یک طرف، میخواهم از دو ماجرا در خلال این دو مراجعه به واحد امنیت اخلاقی واقع در وزرا برایتان بگویم. در چهارشنبه گذشته وقتی در صف بودم، خانمی میان سال که تماما پوشیده بود، سهوا شال سرش نصفه بر سر بود، متصدی با صدای بلند داد زد "این خانم از بس نفهمه که نمیدونه با این سر و وضع من کارشو راه نمیندازم. خانوم بورو خودتو بپوشون حجاب سرت کن بعد بیا" و امروز که در صف بودم نفر پیش روی من خانم مسنی بود که مجددا شالی که بر سر داشت به صورت سهو نیمه باز بود و متصدی با صدای بلند در حالی که داد می زد و تهمت بی دینی و تحقیر در صحبت هایش موج میزد از پشت کانتر خارج شد و خانم مسن را به صورت نامحترم تا دم در پلیس امنیت برد و گفت که حق ندارد با این پوشش وارد شود. به همین راحتی!
همه نکته اینجاست. روزانه چند صد نفر از نقاط مختلف تهران و حومه به مرکز امنیت اخلاقی مراجعه میکنند که پیامک دریافت کردند. ریشه این پیامک کجاست؟ در دایره امنیت وزارت کشور مصوب شده یا دستور مجلس بوده؟ فوه قضائیه ورود کرده؟ این طرح که در نهایت هیچکس زیر بار مسئولیتش نمی رود از کجا آمده؟
در خلال پیگیری ها متوجه شدم هیچ عکسی به عنوان مستند وجود ندارد و ضابطین قضائی یا ماموران ناجا با ارسال پلاک از طریق پیامک یا سامانه گزارش بی حجابی و کشف حجاب را می دهند. به همین راحتی. یعنی شما بیش از دو هفته از زندگی ساقط می شوید. پس معلوم می شود که مستندی ارائه نمی دهیم یعنی اصلا مستندی وجود ندارد جز یک گزارش پیا
نکته بعدی این است که کاری ندارم که من از خانواده مذهبی هستم و نه همسر و نه دوست مونثی دارم و مادرم چادر به سر است و فاصله منزل ما تا اسلامشهر بیش از هفتاد کیلومتر است؛ بحثم دقیقا رفتاری است که با کرامت انسانی مردم می شود! نگاه تحقیر آمیز، برخورد قهری و صد در صد دفعی به خاطر یک تصمیم که پیشینه قانونی نداشته و مسیر پیگیری آن که به وسعت ایران است!
نکته تاسف آمیز دیگر این است که افرادی وجود داشتند که تعهد دادند و دوباره پیامک کشف حجاب برای آنها آمده و مجددا باید به این روند دهشتناک ورود کنند. یعنی امنیت روانی شهروندان به زیر صفر میل میکند. شما هر لحظه امکان این را به خود می دهید که پلاک خودروی تان به عنوان عامل خطرآمیز امنیت اخلاقی گزارش شود و از بسیاری از حقوق خود مثل فروش خودرو و واگذاری و پرداخت های خلافی و غیره محروم شوید.
در آخر شاید مقتن ترین چیزی که می توانم بگویم این است که هرکس که به دنبال راه اندازی و پیگیری این طرح است هیچ نیتی جز تخریب اسلام و کشور ندارد.
پیمودن این روند، روسری را بر سر کسی محکم نمی کند و اسلام را نه در قلب وارد که از دماغ افراد خارج میکند. اگر تمام مساله کمبود بودجه است این نامنصفانه ترین مسیر است و اگر نیتی غیر از این است تبریک مرا پذیرا باشید، چون بهترین روش برای ساختن بمب ساعتی از مردم عادی را انتخاب کردید و به حق در این راستا موفق عمل می کنید.
و این وسط آنچه گلوی مرا خنج میدهد شعارهای آزادی معابانه ای است که زمان انتخابات ها یا در خلال مصاحبه ها گفته شد و جز تخریب همان آزادی ها و طولانی شدن صف سفارت خانه های کشورهای غربی، ماحصلی نداشت. ثمره ای نداشت جز بغض فروخورده مردمی که به شخصیت شان توهین می شد و صرفا برای اینکه کارشان راه بیوفتد لال می شدند.
راستی به حفاظت اطلاعات قوه قضائیه، دایره امنیت وزارت کشور، بازرسی ناجا هم زنگ زدم و مکررا توضیحات فوق را ارائه کردم و بیشترین چیزی که حاصل شد حس تنها بودن و گسیختگی بیش از حد کشور بود و این ناامنی که نکند هفته دیگر مراجعه کنم و مجدد یک هفته دیگر به تصرف در اموالم ادامه دهند و من خلع ید تر از این باشم که حتی بتوانم با یک سرگرد صحبت کنم.
یادداشت : محسن محبی
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام
ماشین من و طی یک هفته سر کوچه منزل خودم 4 بار کشف حجاب زدن رقتم وزرا گفتن 7 روز بعد 7روز رفتم گفتن یک هفته
به خانمی که پشت باجه بود میگم خانم من اون تایم سر کار بودم ماشین دم محل کار بوده نگاه میکنه میگه شاید خصومت شخصی باشه .......
ی همچین مملکتی داریم