ماجرای پیادهکردن یک زن به دلیل بیحجابی از اسنپ چه بود؟!
لابهلای انواع و اقسام توییتها علیه اسنپ و اعلام تحریمکردن آن، توییت یکی از کاربران مذهبی توجه زیادی به خودش جلب کرد. او نوشت: «تو جمعی اهل دل و پای کار انقلابی بودیم و خروجی جلسه این شد: که با دوستان یک سامانه حملونقل برای خانوادههای مذهبی و متشرعین راه بندازیم. انشاءالله استارت کار رو از تهران میزنیم! دونفر سرمایهگذار داریم و دونفر کم داریم.»
به گزارش دیده بان ایران؛ هربار که شرح برخورد یکی از رانندههای اسنپ با یک مسافر سر از شبکههای اجتماعی درمیآورد، ماجرا برای مدتی روی بورس میماند اما معمولا تیم اسنپ که اشراف خوبی هم روی فضای مجازی دارند، با یک تماس عذرخواهی یا حتی برگرداندن پول و دادن امتیازات مختلف غائله را میخوابانند اما اینبار ماجرا طوری پیش میرود که به نظر نمیرسد غائله به همین راحتیها تن به خوابیدن بدهد. برای کسانی که اهل شبکههای اجتماعی نیستند و احتمالا ماجرا را جسته و گریخته شنیدهاند، باید گفت که چند روز پیش یکی از کاربران توییتر با انتشار مشخصات یکی از رانندههای اسنپ به نام سعید عابد، ادعا کرد که این راننده او را به دلیل رعایتنکردن حجاب کنار بزرگراه پیاده کرده است. بلافاصله موج انتقاد از راننده شروع شد و خیلی از کاربران شروع به توییت علیه اسنپ کردند اما خیلیها هم انگشت اتهام را به سمت کاربر شاکی نشانه گرفتند. برخی از آنها او را متهم به انتشار اطلاعات خصوصی راننده اسنپ کردند و گفتند که اگر شکایتی هم بوده، نباید با انتشار اطلاعات شخصی راننده همراه میشده است، بعضی دیگر هم گفتند که طبق قانون مملکت، او باید حجابش را رعایت میکرده و حق با راننده اسنپ بوده است. به فاصله یک روز دختر شاکی درحالی که توییت اول را پاک کرده بود، خبر داد که از طرف اسنپ با او تماس گرفته و عذرخواهی شده است. او نوشت که همین کار برای آرامشدنش کافی بوده اما همین اتفاق که باعث آرامشدن او شده بود، زمینه ناآرامیهای دیگری را آماده کرد. کاربرانی که از همان ابتدا دختر را متهم به رعایتنکردن قانون و حجاب میکردند، اینبار از اسنپ بابت عذرخواهیاش عصبانی شدند. انتشار خبر اخراج سعید عابد از اسنپ هم آتش آنها را شعلهورتر کرد. آنها که از همان اول از اسنپ خواسته بودند بابت پایبندی راننده به قوانین از او به خوبی تقدیر شود، وگرنه علیهاش کمپین تحریم راه میاندازند. حالا بهانه بهتری برای راهاندازی این کمپین داشتند.
از هر دو طرف دلجویی کردیم
درحالی که کمپین کاربران ارزشی علیه اسنپ درحال شکلگیری بود و مثل یک گلوله برفی بزرگ و بزرگتر میشد. اسنپ اعلام کرد که نهتنها اخراجی در کار نبوده بلکه از راننده هم برای انتشار اطلاعات شخصیاش دلجویی شده است. در این بیانیه آمده بود: «طبق قوانین اسنپ، کاربران متعهد به رعایت قوانین اسلامی، اخلاقی و اجتماعی هستند. همچنین حفظ حریم خصوصی کاربران و عدم انتشار اطلاعات شخصی هریک از طرفین از دغدغههای مهم اسنپ محسوب میشود. درصورت بروز اختلاف بین هریک از کاربران مسافر و راننده، اسنپ با تمام امکانات خود (از جمله مرکز تماس ۲۴ساعته، واحد رسیدگی به شکایات و فرآیند میانجیگری) نهایت تلاشش را در جهت حفظ رضایت هر دوطرف و رفع اختلافات ایجادشده به کار میگیرد. بر همین اساس، در این مورد نیز صحبتهای لازم با هریک از طرفین انجام شده است. از کاربر راننده بابت انتشار اطلاعات شخصیشان دلجویی به عمل آوردهایم و ایشان با رضایت شخصیشان در ناوگان اسنپ به فعالیت خود ادامه میدهند. علاوه بر آن، رعایت اصل مشتریمداری اقتضا میکرد که پس از ذکر شرایط و قوانین اسنپ، از مسافر نیز به دلیل ناتمامماندن سفرشان دلجویی شود.»
روایت سعید عابد
بیانیه تیم اسنپ اگرچه شائبه اخراج راننده را از بین برد اما تأثیر چندانی روی عصبانیت آن دسته از کاربران توییتر که شروع به تشویق همدیگر برای تحریم اسنپ کرده بودند، نگذاشت؛ چون آنچه آنها را عصبانی کرده بود، دلجویی از دختری بود که به علت آنچه بیحجابی اعلام میشد، از خودرو پیاده شده بود. از آن طرف سعید عابد، رانندهای که یک پای ماجرا بود، دیروز صبح به یکی از برنامههای صداوسیما آمد و ماجرا را با کمی تفاوت روایت کرد. او گفت: «روز ۱۶ خرداد برای من تقاضایی از سمت این خانم در شهرک قائم تهران آمد که من آن را پذیرفتم. وقتی رسیدم، این خانم همان ابتدا در خیابان بدون روسری بود و من به خودم گفتم طبق روال گذشته وقتی سوار خودرو شد، از ایشان تقاضا میکنم به خاطر جریمه نقدی که برای خودروهایی که چنین تخلفی دارند، انجام میشود، روسریاش را سر کند. هنوز ۱۵۰متر از محل سوارشدن خانم فاصله نگرفته بودیم که من از ایشان تقاضا کردم که روسری خود را سر کند، اما ایشان با لحن تندی گفتند که شما بهتر است در کار دیگران دخالت نکنید و رانندگیتان را بکنید. بعد از شنیدن این جمله من نگه داشتم و گفتم که با این حساب من نمیتوانم شما را برسانم و دقیقا همان بلوار قائم و درحالی که تنها ۱۵۰متر از مبدأ فاصله
گرفته بودیم، نگه داشتم که خود خانم از خودرو پیاده شدند و من از ایشان نخواستم از خودرو پیاده شوند، حتی گفتم که میتوانم ایشان را به مبدأ برگردانم.»او در یک جای دیگری از حرفهایش به موضوع انتشار اطلاعاتش در فضای مجازی هم پرداخت و گفت: «تا پیش از انتشار این توییت توسط رفتار این خانم به جز خانواده، هیچکس از اقوام و آشنایان نمیدانست که من در اسنپ هستم و الان همه از این موضوع با خبر شدهاند و تماسهای متعددی در اینباره میان دوست و آشنا داشتم. من در طول این مدت که در اسنپ مشغول بودم، حتی درخواست افرادی که در نزدیکی محل سکونت اقوام و دوستانم زندگی میکردند را قبول نمیکردم اما حالا این خانم با این کار همه را با خبر کرد، البته من شرمنده نیستم. من بازنشسته هستم و مثل خیلیهای دیگر که در این شرایط اقتصادی نیازمند درآمد بیشتر هستند، در اسنپ مشغول شدم.»این حرفها آتش تهیه بیشتری برای عصبانیت کاربران علیه اسنپ فراهم کرد اما آن طرف ماجرا هم ساکت ننشست. عده زیادی در توییتر صداوسیما را به جانبداری متهم کردند و گفتند که باید آن طرف ماجرا را هم دعوت میکرد. تا این لحظه جنگ تمامعیار مجازی بین دوطرف ماجرا در جریان است و مسئولان اسنپ هم در گفتوگو با «شهروند» خبر از تلاش برای تهیه یک بیانیه دیگر دادند تا یک بعد دیگری از ماجرا را هم روشن کنند.
سامانه حملونقل متشرعین، آلترناتیو تحریمیها
لابهلای انواع و اقسام توییتها علیه اسنپ و اعلام تحریمکردن آن، توییت یکی از کاربران مذهبی توجه زیادی به خودش جلب کرد. او نوشت: «تو جمعی اهل دل و پای کار انقلابی بودیم و خروجی جلسه این شد: که با دوستان یک سامانه حملونقل برای خانوادههای مذهبی و متشرعین راه بندازیم. انشاءالله استارت کار رو از تهران میزنیم! دونفر سرمایهگذار داریم و دونفر کم داریم.» این توییت توانست تا حدی ماجرا را به سمت و سوی دیگری ببرد و قریحه طنز خیلیها را شکوفا کند .بعضیها هم موضوع را جدی گرفتند و نقدهایی نسبت به آن داشتند. اغلب آنها میگفتند چرا باید متشرعین جدا از بقیه جامعه لحاظ شوند و تاکسی مخصوص
داشته باشند؟به نظر میرسد اختلافات فرهنگی در جامعه از این پس به اشکال دیگری هم بروز کند و این تازه یکی از اتفاقات برای این فاصله باشد.