غذای لاکچری نشینها؛ ژامبون گوزن تا موز قرمز!
فهمیدن اینکه فاصله ثروتمندان و فقرای تهران هرروز بیشتر میشود، چندان سخت نیست؛ نه نیازی به آمارهای رسمی دارد، نه دادههای منحنی لورنز و مقایسه ارقام ضریب جینی؛ شاید نگاهی به سبد خرید ساکنان محلههای دیپلماتنشین تهران همه چیز را روشن کند.
به گزارش دیده بان ایران؛ شاید پیشتر کسی تصور نمیکرد روزی برسد که در همین تهران خودمان، ثروت و فقر، تا این اندازه رخ به رخ یکدیگر قرار گیرند؛ تصورش سخت بود که روزی فاصله 12ــ10کیلومتری جنوب تا شمال تهران، آنقدر زیاد شود که با یک عمر دویدن هم نتوان آن را طی کرد.
باورکردنی نیست که امروز در شرایطی قرار گرفتهایم که در یک گوشه پایتخت ایران، برخی از سرِ نداری مجبور به گرو گذاشتن کارت یارانهشان برای خرید نان باشند و عدهای دیگر مثل ریگ، پول خرج ژامبون گوزن و سوسیس قوچ شکار و میوههایی کنند که حتی جنوب شهریها، اسمش را هم نشنیدهاند.
گرچه اختلاف طبقاتی، موضوع جدیدی نیست و سالهاست مردم کمدرآمد جامعه با آن دست و پنجه نرم میکنند و به خودشان قبولاندهاند که نباید شغل، درآمد، خانه، ماشین، تفریحات، مدارس فرزندان و خلاصه زندگیشان را با ژن خوبها، آقازادهها و خیلیهای دیگر از این دست مقایسه کنند، ولی شاید هیچ وقت تا این اندازه، بین قشر «دارا و ندار»، «پردرآمد و کمدرآمد» و «ثروتمند و فقیر» فاصله نبوده است.
مسئلهای که فهمیدنش چندان سخت نیست؛ نه نیاز به نمودارهای اقتصادی ضریب جینی دارد، نه آمارهای مرکز آمار؛ فقط کافی است یکبار از شمال شهر و خیابانهای فرشته و زعفرانیه و بهقول معروف محلههای دیپلماتنشین، قدمزنان بهسمت جنوب شهر بروید تا دروازهغار و اتابک و اگر حوصله داشتید تا حاشیههای این کلانشهرِ پهنپیکر.
اگر سری به برخی مراکز خرید سوپرلاکچری شمال شهر بزنید، شاید خیلی چیزها برایتان غیرعادی باشد؛ ازآب معدنیهای اروپایی و شیر و کیکهای خارجی، تا میوههای عجیب و غریبی که نه اسمشان را شنیدهاند و نه میدانید چطور باید آنها را خورد؛ میوههایی که در بستهبندیهای خاص و با برند همان مرکز خرید و با قیمتهایی نجومی عرضه میشود، میوههایی که باید پرسید؛ چطور و از کجا از این پاساژهای سوپرلاکچری سر درآوردهاند؟
ژامبونها و سوسیسهایی با گوشت گوزن و آهو که بهگفته صاحبان فروشگاههای لاکچری، بهدلیل طبع گرم و آهن فراوان، طالبان زیادی میان ثروتمندان و اقشار پردرآمد جامعه دارد و مطابق میل و سلیقه آنها سفارش داده شده است.
شهر تهران بهشدت درگیر توزیع ناعادلانه ثروت است؛ بهنحویکه در مقابل گزارشهایی که هر روز از فقر و پایین آمدن کیفیت زندگی مردم منتشر میشود، آدمهایی با زندگی لاکچری و پر زرق و برق و خودروهای میلیاردی و خانههای چند دهمیلیاردی صف کشیدهاند؛ افرادی که در برابر مردمی جلوهگری و خودنمایی میکنند که تا دیروز زندگی نسبتاً خوبی داشتند و حالا برای تأمین قوت لایموت، کارت بانکی یارانه گرو میگذارند.