آموزش دعوا در شبکههای اجتماعی/ روزی 1500 مطلب با هشتگ " براندازم" تولید می شود
این روزها بیشتر خانوادههای ایرانی وقت خودشان را در فضای مجازی سپری می کنند، جوانترها علاقه بسیاری به اینستاگرام و توئیتر دارند و آنهایی که سن و سالی دارند بیشتر در فیس بوک و تلگرام میچرخند؛ همین موضوع موجب شده تا برخی از افراد اعلام کنند که ریشه بسیاری از ناهنجاریهای جامعه همچون خشونت و پرخاشگری، گسترش فضای مجازی است.
به گزارش دیده بان ایران؛ موضوعی که البته دکتر حسین امامی با آن مخالف است و در این باره میگوید: اینکه بخواهید فضای مجازی را عامل مهم ترویج خشونت در جامعه بدانید نوعی ساده انگاشتن مسأله است و فضای مجازی آیینه زندگی روزمره ما است و نه ریشه ناهنجاری ها. در این باره دکتر امامی ، پژوهشگر رسانههای نوین به پرسشهای خبرنگار ما پاسخ داده است.
به نظر شما چرا جامعه خشنتر شده است و اصلاً قبول دارید که جامعه خشن شده است؟
آستانه تحمل جامعه بشدت کم شده یا به تعبیری جامعه ایران نسبت به قبل پرخاشگر و خشنتر شده است. این از دو منظر جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی قابل بررسی است. از منظر جامعه شناسان علل اصلی رفتار پرخاشگری جامعه، فقر، بیکاری و شکاف طبقاتی است ولی روانشناسی اجتماعی به علل روانی این رفتار میپردازند و عاملی چون ناکامی را مطرح میکنند. البته اینها تنها عوامل خشونت جامعه ایرانی نیستند بلکه دلایل دیگری که ریشه اقتصادی و اجتماعی دارند بیشتر نمایان هستند. براساس آماری که وزارت بهداشت اعلام کرده است از هر چهار ایرانی یک نفر دچار اختلالات روانی است. این در شهرهای مختلف متفاوت است؛ مثلاً از هر سه تهرانی یکی دچار اختلال روانی است. پرخاشگری هم یکی از عواملی است که بر سلامت روان افراد اثر منفی میگذارد.
نقش فضای مجازی در این خشونت چقدر است؟
همواره از رسانهها به عنوان یکی از عوامل ایجاد خشونت در جامعه یاد کردهاند. فارغ از موضوعات محتوایی خشن که رسانهها تهیه میکنند علت دیگری هم دارد که مارشال مک لوهان آن را در نظریه امتداد مطرح کرده است که «رسانهها امتداد حواس ما هستند.» یعنی رادیو در امتداد حس شنوایی، تلویزیون و روز نامه هم در امتداد حس بینایی است. بنابراین رسانه باعث میشود بیشتر از اخبار اطراف مان یا خبرهای دورتر مطلع شویم. حال این تأثیرها میتواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد. رسانههای نوین همچون شبکههای اجتماعی و پیام رسان های موبایلی هم از این قاعده مستنثی نیستند بلکه تجمیعی از همه آن رسانهها هستند که قشر وسیعی از این تولیدکنندگان مطالب و خبرهای موجود در آن توسط مردم عادی جامعه تهیه و تولید میشود و نه الزاماً خبرنگاران رسانههایجمعی.
به عنوان مثال در همین ماجرای ورود گزینشی تعدادی از بانوان به استادیوم آزادی به صورت غیرمستقیم به مردم خصوصاً زنان این پیام داده میشود که مشکلاتی وجود دارد امثال این موضوع که در رسانه یا فضای مجازی به اشتراک گذاشته میشود بیتردید باعث خشنتر شدن جامعه میشود.
یعنی فضای مجازی میتواند یک عامل مهمی در افزایش خشونت در جامعه مطرح شود؟ چون برخی ریشه بسیاری از ناهنجاریهای جامعه امروز را در فضای مجازی میدانند.
اینکه بخواهیم فضای مجازی را عامل مهم در ترویج و افزایش خشونت در جامعه بدانیم نوعی ساده انگاشتن مسأله است، فضای مجازی مقصر این ماجرا نیست. ریشه به عوامل دیگری برمیگردد و نه فضای مجازی.
مگر فقط ما در کشورمان از شبکههای اجتماعی استفاده میکنیم؟ پس چرا دیگر کشورها با این پدیده خشونت مانند ما مواجه نیستند؟
آیا بهتر نیست اینگونه مقایسه کنیم که نسبت پرخاشگری در فضای مجازی در مقایسه با زندگی روزمره چقدر است؟ آیا این رفتار خشن در دو محیط یکسان است؟ البته من این تعبیری را که مطرح کردید به شکل دیگری اعتقاد دارم که ریشه بسیاری از ناهنجاریهای جامعه امروز در فضای مجازی منعکس و عیان میشود، یعنی فضای مجازی آیینه زندگی روزمره ماست و نه ریشه ناهنجاریها.
در خیلی از موارد هم شاهدیم که کامنتهای کاربران در بازخورد آن خبر، تندتر و خشنتر است. حال آنکه ممکن است همان کاربران در زندگی روزمره و ارتباطات رو در رو اینگونه خشن برخورد نکنند چرا در فضای مجازی خشونت بیشتر است؟
ویژگی اصلی که کاربران میتوانند در فضای مجازی راحتتر و بدون ملاحظه و سانسور حرف خود را بزنند میتواند چند دلیل داشته باشد. اول اینکه میتواند هویت کاربران، مجازی و غیرواقعی باشد. دوم اینکه میتواند در جمعها و گروههایی که همفکر هستند و خطری را از بابت پروندهسازی احساس نمیکنند بیان کنند. سوم اینکه فاصله بین عمل و عکسالعمل در شبکههای اجتماعی کم و زمان بازخورد سریع است. در فضای زندگی روزمره، کسی که بخواهد به صراحت کسی را نقد کند ممکن است در جمع فرصت اظهارنظر نداشته باشد ولی خصلت این شبکههای اجتماعی این است که تریبون دست همه است و میتوانند آزادانه بنویسند. نکته چهارم این است که شبکههای اجتماعی مکانی است برای تخلیه احساسات و هیجانات و شکایتهای زمانه. اگر در یک کشور جهان سومی که آزاد اندیشیدن و حرف زدن در آن تبعات داشته باشد معلوم است که مردم عصبانیتهای زندگی خود را در فضای مجازی تخلیه میکنند.
کدام شبکه اجتماعی بیشترین تأثیر را روی مردم داشته است؟
فیس بوک، اینستاگرام وتوئیتر میتوانند جزو شبکههای اجتماعی باشند که کاربران را بیشتر مستعد پرخاشگری و خشونت میکند. یکی از دلایل آن به نظر من میتواند تب لایک باشد. لایک ها یک غرور کاذب در فرد ایجاد میکند که گویی آنهایی که شما را لایک کردهاند هوادار، طرفدار یا موافق سرسخت شما هستند. بنابراین اعتماد به نفس کاذبی ایجاد میکند و موجب خودشیفتگی فراوان میشود و میتواند رفتارهای پرخاشگرانهای از کاربران را به دنبال بیاورد.
دلیل دیگری که این سه شبکه اجتماعی مستعد تأثیرگذاری در پرخاشگری و خشونت هستند فضا و محیط صمیمیتر این پلتفرم ها است. پس به همان اندازه که کسی صمیمانهتر برخورد میکند به همان اندازه باید انتظار شوخی یا حرفهای رکیکتر هم داشته باشد. البته این را هم عرض کنم نه تنها در پلتفرمها علتها فرق میکند بلکه علل خشونت و فحاشی برای شخصیتهای مختلف هم متفاوت است به عنوان مثال علت فحاشی در صفحه یک شخص سیاستمدار، میتواند تخریب آن چهره یا رقابتهای جناحی باشد. علت فحاشی در صفحه یک هنرپیشه نیز حسادت باشد و...
به نظر شما چگونه می توان از اینستاگرام و توئیتر استفاده کرد و کمترین آسیب را از منظر حرف های توهینآمیز دید؟
هیچ تضمینی وجود ندارد که از آسیبها و فحاشیها در شبکههای اجتماعی در امان بود جز اینکه خود مردم پایبند به اصول اخلاقی در شبکههای اجتماعی باشند. از طرفی دیگر هم گرچه برخی از امکانات تنظیمات مربوط به حریم خصوصی و تأیید درخواست دوستی در اینستاگرام وجود دارد ولی در برخی از موارد که جنبه عمومی تری دارد امکان تنظیمات برای نحوه مشاهده همگان وجود ندارد. به نظرم هرچه شخص درجه محبوبیت یا شهرتش بالاتر میرود احتمال مواجه شدن با فحاشیها برایش بیشتر میشود. تا پیش از بوجود آمدن این شبکههای اجتماعی، دسترسی مردم به افراد مشهور سخت و غیرممکن بود ولی اکنون براحتی نظرشان را در مورد صحبت و عکس آنها بهطور مستقیم مینویسند. به هرحال طبیعی است که عکسها یا حرف هایی که با سلیقه و تفکر برخی از اقشار جامعه هماهنگ نباشد بیشتر مورد هجمه قرار بگیرد.
در بین شبکههای اجتماعی کدام بیشتر روی رفتار جوانان تأثیرگذار است؟
بیشتر جوانان ایرانی وقت شان را در تلگرام و اینستاگرام میگذرانند. در ایران تحقیقی انجام نشده که به صورت علمی بیان کند کدام شبکه بیشترین تأثیر مثبت یا منفی را بر جوانان داشته است. اما نتایج یک نظرسنجی در بریتانیا مشخص کرده است که اینستاگرام در مقایسه با دیگر شبکههای اجتماعی بدترین تأثیر را بر سلامت روانی جوانان داشته است. البته این نتیجه را هم برای ایران میشود تعمیم داد که اینستاگرام به دلیل بصری و عکس محور بودن، تأثیر مخرب بر سلامت روان جوانان دارد. با پایش تصادفی اینستاگرام فارسی با نکاتی مواجه میشویم که جدا از توجه به لاکچری و علاقه به تماشای مدلها و زیبارویان، گرایشی عجیب و پیگیرانه به کشف و دست انداختن افرادی که به لحاظ روحی متعادل نمیرسند و سوژه کردن تمسخرآلود عده دیگری از کاربران با صورتها و آرایشهای اغراقآمیزغلیظ وجود دارد.
اخبار در شبکههای اجتماعی چقدر می تواند روی خشونت جامعه تأثیر بگذارد؟
یک مورد را درباره تأثیر غیرمستقیم خبرهای تبعیضآمیز و بیعدالتی بر خشونت جامعه عرض کردم. موضوعات دیگری هم که در رسانهها منعکس میشود میتواند باعث خشونت در جامعه شود همچون فساد اقتصادی، محرومیتها در مناطق فقیرنشین، رانتها، ژن خوب ها و مسائلی از این قبیل. علاوه بر اینها انعکاس خشونت در شبکههای اجتماعی عمدتاً با محوریت عکس و فیلم های فجیع نیز صورت میگیرد. همیشه نیت کسانی که این تصاویر را منتشر میکنند اطلاعرسانی نیست. از بالابردن میزان بازدید مطلب گرفته تا جذب اعضای جدید و کسب درآمد از تبلیغات از اهداف آنهاست. مخاطب از روی کنجکاوی و در جریان گرفتن جزئیات یک خبر تصاویر و فیلمها را میبیند که این روش غیراخلاقی منجر به مشوش شدن ذهن کاربران و در بلندمدت عادی شدن این رفتارهای خشن میشود که جامعه را نیز پرخاشگرتر و خشنتر میکند. در برخی از افراد هم اعتیاد به تماشای تصاویر و فیلمهای خشن را بیشتر خواهد کرد.
به نظر میرسد جنس خشونتها در توئیتر متفاوت با اینستاگرام و تلگرام است. علت آن را در چه میبینید و چکار باید کرد؟
بلی. متأسفانه در توئیتر ترویج خشونت آنلاین بسیار چشمگیر است؛ گرچه در اینستاگرام هم این خشونت وجود دارد ولی همانگونه که عرض کردم هدف در اینستاگرام تمسخر کردن و دست انداختن است ولی در توئیتر ما شاهد اظهارات نفرت پراکنانه با تم سیاسی هستیم که عمدتاً هدایت شده با تیمهای محتوایی امثال منافقین یا گروههای معاند نظام صورت میگیرد. یعنی توسط کارمندانی که فقط استخدام شدهاند در فضای توئیتر فعالیت کنند و هدفمند در صفحات افراد مشخص یا موضوعات مشخص کامنت یا نظر میگذارند. این افراد برای ترویج خشونت و نفرت، از توئیتر سوءاستفاده میکنند.
در این خصوص باید دولت ایران این موضوع را با مدیران توئیتر مکاتبه کند و اگر هم جواب نگرفت به سازمان ملل متحد یا مراجع حقوقی بینالمللی دیگر شکایت کند. چون این اقدام آنها از منظر حقوق فناوری و حقوق بینالملل ارتباطات مغایر با صلح و امنیت ملی و بینالمللی کشورهاست و احتمال اینکه این صفحات مسدود شود، وجود دارد. به هرحال این افراد اخبار جعلی زیادی هم تولید میکنند و با اکانتهای مختلف و روباتها خود را جمعیت زیادی نشان میدهند در حالی که در عالم واقع بسیار اندک هستند ولی با اکانتهای جعلی بیشمار. متأسفانه امریکا، اسرائیل و عربستان سعودی هم تأمین مالی آنها را برعهده گرفتهاند.
این تحلیل شخصی بنده نیست بلکه برپایه مستندی بوده است که شبکه الجزیره و کانال چهار انگلیس گزارشی را منتشر کردهاند مبنی بر اینکه 1500 نفر از اعضای سازمان منافقین در پایگاه اشرف در آلبانی روزانه میلیونها پیام در قالب هشتگهای براندازانه با هویت های جعلی تولید و در شبکههای مجازی تکثیر میکنند.