چرا معلمان از اول هفته در اعتصابند؟
روز یکشنبه تصویر معلمها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد، معلمهایی که در شهرهای مختلف و مدارس گوناگون کنار هم نشسته بودند و بعضیهاشان هم تکههای مقوایی رو به دوربین در دست داشتند که مطالباتشان و تاریخ و نام مدرسه روی آن نوشته شده بود. شکل این اعتراض هر چند متفاوت بود اما اصل آن در تمامی سالهای گذشته تکرار شده است. خواستههای معلمان از دولت به دولت دیگر و از وزیری به وزیر دیگر منتقل میشود و هنوز بخش مهمی از آن حل نشده باقی مانده است. چه اتفاقی افتاده که هنوز اولین ماه سال تحصیلی جدید به پایان نرسیده، کار معلمان به اعتراض کشیده است؟ محمد فلاحی، عضو هیاتمدیره کانون صنفی معلمان تهران توضیح میدهد: «نمیشود گفت اتفاق جدیدی رخ داده، خواستهها عموما همان خواستههای صنفی قبلی است ازجمله کیفیت آموزش و حقوق معلمان. شاید اتفاق جدید این باشد که در چند ماهه اخیر نابسامانی اقتصادی شرایطی را ایجاد کرده که البته همه حقوقبگیران را به نوعی دچار دشواری کرده اما برای معلمان که همواره از میانگین درآمدی جامعه پایینتر بودهاند این فشار به صورت مضاعف وارد شده است. حقالتدریسهایی که برای کمکهزینه زندگی رویش حساب میکنند از بهار تاکنون پرداخت نشده و خب حقوق اصلی هم که کلا شرایط مطلوب نداشته. از طرف دیگر برخوردهای پلیسی که با معلمان شده، کسانی که خواستهاند صدای اعتراضشان را به جایی برسانند هم از مواردی است که باید پیگیری شود.»
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ خواسته های معیشتی، نبود امنیت شغلی، عدم توجه مسئولان آموزش و پرورش می تواند از مهم ترین دلایل اعتراض اخیر معلمان باشد. روز یکشنبه تصویر معلمها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد، معلمهایی که در شهرهای مختلف و مدارس گوناگون کنار هم نشسته بودند و بعضیهاشان هم تکههای مقوایی رو به دوربین در دست داشتند که مطالباتشان و تاریخ و نام مدرسه روی آن نوشته شده بود.
شکل این اعتراض هر چند متفاوت بود اما اصل آن در تمامی سالهای گذشته تکرار شده است. خواستههای معلمان از دولت به دولت دیگر و از وزیری به وزیر دیگر منتقل میشود و هنوز بخش مهمی از آن حل نشده باقی مانده است.
چه اتفاقی افتاده که هنوز اولین ماه سال تحصیلی جدید به پایان نرسیده، کار معلمان به اعتراض کشیده است؟ محمد فلاحی، عضو هیاتمدیره کانون صنفی معلمان تهران توضیح میدهد: «نمیشود گفت اتفاق جدیدی رخ داده، خواستهها عموما همان خواستههای صنفی قبلی است ازجمله کیفیت آموزش و حقوق معلمان. شاید اتفاق جدید این باشد که در چند ماهه اخیر نابسامانی اقتصادی شرایطی را ایجاد کرده که البته همه حقوقبگیران را به نوعی دچار دشواری کرده اما برای معلمان که همواره از میانگین درآمدی جامعه پایینتر بودهاند این فشار به صورت مضاعف وارد شده است. حقالتدریسهایی که برای کمکهزینه زندگی رویش حساب میکنند از بهار تاکنون پرداخت نشده و خب حقوق اصلی هم که کلا شرایط مطلوب نداشته. از طرف دیگر برخوردهای پلیسی که با معلمان شده، کسانی که خواستهاند صدای اعتراضشان را به جایی برسانند هم از مواردی است که باید پیگیری شود.»
هر چند در شبکههای اجتماعی عکسها و شعارهای معلمان دست به دست میچرخید اما فلاحی میگوید که این راهی نیست که مطلوب معلمان باشد: «تجمع و اعتراض آخر راه است و نه برای معلمان و نه برای تشکلها گزینه مطلوبی نیست. میشود گفت این یک گزینه تحمیلی است و مربوط به زمانی که همه راههای دیگر امتحان شدهاند ازجمله نامهنگاری به نهادهای مختلف مسوول، گفتوگوهای انفرادی و جمعی با مسوولان، یادداشت نوشتن و مصاحبه در رسانهها، صدور بیانیههای مختلف و هشدار در مورد مسائل مختلف از جمله افت کیفیت آموزشی، معلمان بازنشسته، حقوق معلمان و... داده میشود.
سالهاست که با هر مجلس و دولتی که عوض شده یکسری از مسائل توسط نمایندگان و رییسجمهورها مطرح میشود که من میخواهم اینها را تغییر دهم و وقتی انتخاب میشوند انگار آن وعدهها مشمول مرور زمان میشود و مشکلات بر جای خود باقی میماند. یعنی این موضوع فقط منحصر به یک دولت و دو دولت نیست، سالهاست که ادامه دارد. برای همین سیستم آموزش و پرورش ناکارآمد است، نه معلمش راضی است و نه دانشآموزی در این سیستم پرورش پیدا میکند که توانمند باشد. زیان این موضوع برای کل جامعه است.»
وزیر گفت معلم یکشغله اموراتش نمیگذرد
«جالب است، دیروز در مدرسه بودم که حراست به مدیر زنگ زد تا خبر بگیرد که آیا اعتراضی هست یا نه. به مدیر گفتم این همه معلمها تاخیرهای پرداختی یک ساله دارند، حقوقشان عقب میافتد و هر اتفاق دیگری که برایشان میافتد کسی پیگیر نمیشود حالا که چنین خبری شده سریع دست بهکار میشوند. خب طبیعی است وقتی معلمها میبینند که چنین اقدامی سریع واکنش به دنبال دارد دست به اعتراض و تجمع میزنند. ما که مدام داریم در رسانهها میگوییم و مینویسیم، با وزیر دیدار میکنیم، همه راهها را میرویم اما انگار وقتی خواستهها وارد فاز عملی میشود بیشتر دیده میشود.»
محمدرضا نیکنژاد، معلم و فعال صنفی هم میگوید که در پیش گرفتن اعتراض انتخاب اول معلمها نیست اما مشکلاتی وجود دارد که نمیشود در برابرشان سکوت کرد: «حقوق معلمها که من یکیاش هستم قرار بود به صورت میانگین 15درصد اضافه شود حالا دولت به صورت غیرقانونی این عدد را تبدیل کرد به 10درصد. چرا میگوییم غیرقانونی؟ چون با توجه به عقبافتادگی تاریخی که حقوق معلمان نسبت به سایرین دارد خود دولت تصویب کرد که افزایش حقوق 15درصدی باشد، مجلس هم آن را تصویب کرد و تبدیل به قانون شد اما خوردیم به موضوع تحریمها و عدد را با وجود وجود قانون تبدیل کردند به 10درصد.»
نیکنژاد برای توصیف وضعیت معلمان و به واسطه آن وضعیت آموزش در مدارس به گفتههای خود وزیر استناد میکند: «خود وزیر در تلویزیون اعلام میکند: من متاسفم که بگویم معلم بدون شغل دوم زندگیاش نمیچرخد. خب معلمی که شغل دوم و سوم دارد دیگر دغدغهاش درس نیست. معلمها دلسوزند که میگویند ما تمرکزمان از بین رفته و نمیتوانیم کارمان را درست انجام بدهیم. در همین اعتراضها شعارها را ببینید که با همه این اوضاع شعارهایشان فقط در مورد معیشت نیست بلکه جنبه آموزش رایگان و وضعیت عدالت آموزشی و... را هم دربر میگیرد. حاکمیت باید خوشحال باشد که معلمان اینقدر دلسوزانه به فکر دانشآموز و وضعیت آموزشی هستند که میگویند در مدارس فرسوده جان دانشآموزان در خطر است، از بین رفتن آموزش رایگان شکاف آموزشی را بیشتر میکند و از طرفی دنبال حقوق خودش هم هست چون من میتوانم شغل دوم و سوم بگیرم اما با این حجم کار دیگر نمیتوانم معلم حرفهای کارآمد باشم.»