شهرداری و امامزاده هفت تن؟!
نصرت اله تاجیک: این هفت نفری که شورای شهر انتخاب نموده تا از میان آنها یکی را به عنوان شهردار برگزیند همگی را میشناسم و همه از مدیران میانی و بالای کشور و هر یک به میزانی در مدیریتهای سابق خود موفق و دارای تجربیات فراوانی هستند اما حجم مشکلات و میزان بالای درجه بحرانی که در سازمان شهر، شهرداری و مدیریت خدمات شهری وجود دارد این یاداشت را نه تحلیلی و نه تجویزی که در یاداشتهای دیگر به آنها خواهم پرداخت بلکه توصیفی و به منظور آشنائی مردم عزیز تهران انتشار میدهم و امیدوارم در این موضوع موثر و مفید باشد.
به گزارش دیده بان ایران، نصرت اله تاجیک در وبلاگش نوشت: شورای شهر پنجم با آن آرای بی نظیر و بی سابقه ائی که آورد و طبیعتا" آن انتظار به حقی که مردم از این شورا دارند، از هر چی نمره خوب بگیرد در انتخاب شهردار با توجه به حاشیه های بیرونی و درونی نزدیک به یکساله شورا خیلی خوب، پخته و موفق عمل نکرده است. زیرا از یکطرف اهمیت و تاثیر نقش مدیریت شهری نه تنها در زندگی روزمره مردم تهران و کشور بلکه حیات سیاسی مملکت قابل چشم پوشی نیست و از طرف دیگر شاید شهردار دوم خود را باید با دغدغه و مطالعه بیشتری انتخاب کند و یا حتی ممکن است این آخرین اشتباه این شورا باید باشد! زیرا مجموعه تصمیمات و فعالیتهای مدیریت شهری تاثیر آنی بر فعالیتهای پایتخت دارد و میتواند به آرامش و یا تنشهای فراوان اجتماعی بیانجامد.
این هفت نفری که شورای شهر انتخاب نموده تا از میان آنها یکی را به عنوان شهردار برگزیند همگی را میشناسم و همه از مدیران میانی و بالای کشور و هر یک به میزانی در مدیریتهای سابق خود موفق و دارای تجربیات فراوانی هستند اما حجم مشکلات و میزان بالای درجه بحرانی که در سازمان شهر، شهرداری و مدیریت خدمات شهری وجود دارد این یاداشت را نه تحلیلی و نه تجویزی که در یاداشتهای دیگر به آنها خواهم پرداخت بلکه توصیفی و به منظور آشنائی مردم عزیز تهران انتشار میدهم و امیدوارم در این موضوع موثر و مفید باشد.
یکسالی است که در جلسات کمیته اقتصاد و تنظیم مقررات شورای شهر تهران که زیر نظر معاونت اجرائی شورا تشکیل میگردد شرکت میکنم تا تجربیات کارشناسی و مدیریتی خودم در داخل و خارج کشور را در زمینه مسائل مبتلابه شهرداری تهران و مدبریت شهری که در این کمیته مطرح میشود ارائه نمایم. کمیته ائی متشکل از تعدادی افراد با تجربه اجرائی و تعدادی از اعضای هیاتهای علمی دانشگاهها در زمینه مدیریت شهری. دغدغه و وظیفه اصلی این کمیته چگونگی اداره شهر و شهرداری و ساماندهی مدیریت شهری تهران که تاثیر بسزائی بر کلیه شهرهای کشور دارد توسط درآمد پایدار است و نه کلیه فروشی!
در این مدت طی دو مرحله تعدادی از مسئولین شهرداری و تمامی مدیران سازمانهای نوزده گانه شهرداری، بعضی از شهرداران مناطق بیست و دو گانه و پاره ائی از مدیریتهای ستادی در کمیته فوق حضور پیدا کرده و توضیحاتی در زمینه رویکرد، نحوه ساماندهی سازمان متبوعشان، بیانیه ماموریت و چشم انداز ، اهداف و عملکرد خود توضیح داده اند. یکبار برای معرفی خود و سازمان و چالشهایشان به اعضای کمیته و بار دیگر برای دفاع از بودجه پیشنهادی خویش. دیدگاه و استنباط خویش از این جلسات را در بخش تحلیلی ارائه خواهم داد و بررسی و تجزیه و تحلیل ذینفعان سازمان شهر، شهرداری و مدیریت خدمات شهری را نیز به فرصت دیگر میسپارم اما شکی نیست که در اثر تعامل ناقص این نیروها تغییرات بسیار زیادی در هسته سخت و ظاهری شهر تهران صورت گرفته است. این امر لازم اما هم کافی نبوده و هم به هسته نرم شهر بی توجهی زیادی شده است. عدم کفایت نیز هم در مقایسه تطبیقی با پایتخت کشورهای دیگر و مخصوصا" منطقه و همسایگان و هم از منظر ظرفیتهائی که در این شهر وجود دارد قابل توجه هستند. اما هم در نحوه نیل به این مظاهر پیشرفتها و تغییرات که با تراکم (کلیه شهر!) فروشی حرف و حدیثهای فراوان است و تبعات و مخاطراتی به دنبال دارد از جمله بدهی نجومی شهرداری که این سازمان را به مرز ورشکستگی کشانده است.
انتظار مردم تهران اینست که این هفت مدیر در ابتدا سعی کنند با ارائه نگاه تحلیلی خود از 1- چالشهای شهر تهران ، 2- مخاطرات نگاه مکانیکی مدیریت شهری گذشته در طول سالهای 1382-1396 به مردم از طریق رسانه ها و سپس بطور جزئی تر در صحن شورا و پیشنهاد راه حلهای خود به صورت شفاف در قالب برنامه و تیمی که باید آنرا اجرا کند، زمینه اقناع افکار عمومی را فراهم کنند. این اقدام میتواند هم به افزایش آگاهی مردم از مشکلات اساسی شهر تهران کمک کند و هم به جدیت مدیریت خدمات شهری برای حل مشکلات واقف و با شهرداری همراه شوند و این روش به تقویت مسئولیت پذیری شهروندان در برابر شهر نیز کمک میکند. این یعنی همراه شدن شهروندان، کارشناسان شهری و رسانهها با روند مدیریت خدمات شهری که شورای شهر زمینه و بستر آنرا فراهم کرده است. باید باور کنیم که شهر دارای کالبد و روحی زنده و پویا است و اداره آن نیاز به سازماندهی یک مجموعه بسیار پیچیدهای دارد که شهردار آن بیش از آن که نگاه سخت و مکانیکی داشته باشد، باید در درجه اول دارای درک صحیحی از مفهوم شهر و نیز توانایی ارائه مدیریت شهری پویا و در درجه دوم دارای نگاه تحلیلی و جامع برای حل معضلات شهری باشد. البته این در شرایط عادی است و نه وضعیت بخرانی که شهرداری تهران با آن روبرو است!
با مجموعه اطلاعاتی که من دارم نه به آینده شهرداری تهران خوشبین هستم و نه به شق القمری که یکی از این هفت تن مدیران که همگی افرادی محترم و با تجربه هستند در این زمینه خواهد نمود! دلیل این ادعا نیز اینست که هر دو شهردار محافظه کار پیشین هم کلامی گفته اند و هم عملا" نشان داده اند که بلائی بر سر شهرداری تهران آورده اند که راهی جز ادامه این راه برای کسی نمانده و ادامه آن راه نیز خوشنامی برای کسی نمی آورد. لذا با گذری کوتاه و با دید انتقادی در شهر تهران و دیدن معضلات ترافیکی، زیست محیطی، جمع آوری پسماند، نا بسامانی ساخت و ساز، شاخص های آلودگی هوا، کمبودهای خدماتی، عدم مشارکت شهروندان در تعاملات مدیریت خدمات شهری، کمبود مسئولیت پذیری شهری در مقابل زیر ساختها و مظاهر نرم و سخت خدمات شهری و در صدر آنها معضلات اجتماعی فرهنگی این شهر و نوع رفتار پرخاشگرانه و غیرقابل باور شهروندان با هم به راحتی می توان پی برد که کالبد و روح شهر تهران دچار بحران عمیقی شده است. این وضعیت نیازمند مدیری است که به روشهای مدیریت بحران آشنا و بتواند با ارائه برنامه و تیم مناسب برای اجرای این برنامه با این معضل اساسی کشور روبرو شود و نه آنکه معضلات اساسی شهرداری تهران خود را به آنها تحمیل و شهردار هم به بحرانهای عمیق شهرداری تهران اضافه شود! انشاالله که اشتباه کنم!