بررسی وضعیت طلاق در سال ۹۶
خانواده الگوی روابط اجتماعی درست است. وقتی این رابطه دچار خلل شود خواه ناخواه در همه روابط دیگر هم اثر میگذارد.
در سالی که گذشت تغییر لحظهای نرخ ارز و طلا، تغییر لحظهای موقعیت گسلها و تکانهای پشت هم و تغییر لحظهای تعداد حوادث، زیاد به چشم آمد، اما به تغییرات لحظهای دیگری که شاید بیش از همه اینها جامعه را تکان میدهد، کم محلی شد؛ شاید آنقدر طلاق گرفته ایم و از آن گفته ایم که دیگر اعلام "لحظهای شدن ثبت طلاق در سال ۹۶ "هم برایمان چیز خاصی نیست.
به گزارش سایت دیده بان ایران به نقل از فرارو، در سالهای گذشته همواره آمار طلاق بیشتر و بیشتر شد؛ کار به جایی رسید که سازمان ثبت احوال روی سایت خود نه تنها آمار جدیدی برای سال ۹۶ ارائه نکرد بلکه آمار سال گذشته هم دیگر قابل دسترسی نیست.
به گفته رئیس سازمان ثبت احوال در ۹ ماهه اول امسال، حدود ۴۸۰ هزار "ازدواج" به ثبت رسیده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدود ۵۰ هزار مورد کاهش داشته است.
اما در مورد طلاق، با بررسی تعداد لزوما نمیتوان به نتیجه درستی رسید. در سال جاری تعداد طلاقها ۲.۴ درصد کاهش داشته است، اما این کاهش به دلیل کاهش تعداد ازدواج بوده است. برای بیان دقیقتر وضعیت طلاق، از نسبت طلاق به ازدواج استفاده میشود.
در ۹ ماهه اول سال ۹۶، ۱۳۳ هزار واقعه طلاق در پایگاه ثبت احوال کشور ثبت شد؛ این یعنی از هر ۳.۶ ازدواج یکی از آنها به جدایی ختم میشود. در حالی که در سال ۹۵ به ازای هر ۳.۹ ازدواج یک طلاق داشتیم.
با این وضعیت هر بار که عقربه کوچک ساعت خودش را به عدد بعدی میرساند، حدود ۲۰ طلاق در کشور ثبت شده است؛ ۲۰ زندگی مشترک نابود شده، ۴۰ نفر در ازدواجشان بن بست رسیدند، بچههایی بلاتکلیفاند و خانوادههایی بعد از مدتها تنش و درگیری حالا نمیدانند چه باید بکنند.
وضعیت طلاق در استان تهران نسبت به کل کشور هم بحرانیتر است. چون امسال در این استان از هر ۲.۲ ازدواج یکی به طلاق ختم شد؛ تقریبا میتوان گفت: نصف زوجهای تهرانی از هم جدا میشوند.
همچنین بر اساس آخرین آمارها ۸۰ درصد طلاقها در کل کشور در پنج سال نخست زندگی رخ میدهد.مواردی که بیان شد صرفا آمار طلاق رسمی است. این در حالی است که به بنابر مشاهدات مشاوران ازدواج و جامعه شناسان میزان طلاقهای عاطفی در کشور دو برابر طلاقهای رسمی است.
اما علت چیست؟ طاقت افراد کم شده؟ فشارهای اقتصادی و اجتماعی قابل تحمل نیست یا آنطور که وزیر کار میگوید: «طلاق ساده شده و ارزشهای مدرنیته رشد کرده»؟
ربیعی با اشاره به اینکه مشکلات اقتصادی علت اصلی طلاق نیست گفته بود: اکنون طلاق به جای مناطق ۱۶ و ۱۸ در مناطق ۱، ۲ و ۳ پایتخت بیشتر است.
اما دکتر افسر افشار نادری جامعه شناس در گفتگو با فرارو عامل اقتصادی را مساله مهمی در ارتباط با افزایش طلاق در سال جاری میداند. به اعتقاد او حدود نیمی از علل افزایش طلاق مربوط به مسائل اقتصادی است. «اگر وزیر کار میخواهد تقصیرات را گردن "مدرنیسم" بیاندازد، دست کم برای آن، ۵۰ درصد سهم در نظر بگیرد! ۵۰ درصد بقیه مربوط به تصمیمات غلط دولت است که بخشی از آن در حوزه سیاستگذاری و بخش دیگر به حوزه قانونگذاری مربوط میشود».
این جامعه شناس افزود: در حوزه قانونگذاری مثالی بیان میکنم. یکی از تعاریف ازدواج پایایی است یعنی بقای ازدواج است که آن را تعریف میکند. اما دولت صیغه را به عنوان ازدواج موقت مطرح کرد، موقت بودن ازدواج بی معنی است و وقتی ازدواج که باید یک امر پایدار باشد موقت میشود آسیبهای بعدی هم پیش میآید.
به اعتقاد افشار نادری، دولت با این کار اعلام کرد در کشورهای دیگر هم همین است، زود ازدواج میکنند، زود هم طلاق میگیرند؛ یعنی به مردم الگو دادند که شما میتوانید دیگر در ازدواج پایایی نداشته باشید.
او افزود: اقدام دیگر دولت این بود که بعضی از سیاستگذاریهای ازدواج را به بنگاههای اقتصادی داد؛ مثلا مراسم دسته جمعی ازدواج ترویج شد، یعنی امر ازدواج را به بازی گرفتند، در کشور ما ازدواج یک امر مقدس و اسطورهای بود، بچهای که به دنیا میآمد از اول آرزو داشت عروسی کند؛ این اسطوره را از بین بردهاند. ازدواج را مسخره کردند، گفتند "ازدواج آسان"، خب ازدواج آسان طلاق آسان هم به دنبال دارد.
این جامعه شناس ادامه داد: مجموعهای از همه این عوامل را در بالا رفتن طلاق موثر میدانم و متاسفانه هیچ سیاستی هم جایگزین نشده که این مساله را درست کند؛ هر چقدر هم که تذکر میدهیم باز همان سیاستها ادامه پیدا میکند، ازدواج آسان شعار در و دیوار میشود، میگویند زودتر ازدواج کنید، مهم نیست، سخت نگیرید و... همه اینها دلیلی است که باعث میشود طلاق زیاد شده و از آن بدتر دیگر افراد تن به ازدواج ندهند.
اما مسالهای که در مساله مقایسه آسان و زیاد شدن طلاق بین کشورهای غربی و ایران وجود دارد، تناقضاتی است که جامعه ایران با آن مواجه شده است. در سالهای اخیر دیگر به مساله طلاق به شکل سنتی نگاه نمیشود.
افشار نادری در گفتگو با فرارو با بیان تناقضاتی که در مورد ازدواج و طلاق در کشور به وجود آمده است شرایط فعلی جامعه ایران را حتی فراتر از یک وضعیت پارادوکسیال میداند.
به اعتقاد او ما سنتی فکر میکنیم، اما میخواهیم مدرن زندگی کنیم، این مشکلی است که همه چیز زندگی اجتماعی ایرانیان را خراب کرده است. اگر ما تفکرمان هم یک تفکر مدرن بود مسالهای پیش نمیآمد. اما تفکرمان سنتی است زندگیمان مدرن؛ این تناقضی است که پیش آمده و این پارادوکس به تضاد تبدیل شده است و جامعه حتی از پارادوکس هم گذشته است.
این جامعه شناس گفت: این مورد شدیدا جای نگرانی دارد. ما بین مدرنیته و سنت گیر کردهایم و همین مساله باعث شده است که نمیدانیم میخواهیم مدرن زندگی کنیم یا سنتی، مدرن فکر کنیم یا سنتی. این مساله در دوره گذار وجود دارد و امیدواریم اگر از این دوره گذر کردیم این مساله حل شده باشد.
اما از آنجایی که پدیدههای اجتماعی باهم در ارتباطاند، قطعا وقتی یک پدیده اجتماعی دچار بحران میشود، بسیاری از مسائل جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد؛ همچنین یک بحران اجتماعی میتواد نشانهای از وجود بحرانهای دیگر باشد.
وقتی ازدواج که در جامعه ما به عنوان عمیقترین و صمیمیترین رابطه اجتماعی شناخته میشود دچار چنین وضعیت بحرانی شده است، نمیتوان برای سایر روابط اجتماعی هم سرنوشت بهتری متصور بود.
افشار نادری مهمترین موضوع در ضعیف شدن روابط اجتماعی در جامعه فعلی کشور را بی اعتمادی میداند: در جامعه ما اعتماد از بین رفته است. اگر دولت کاری کند که این اعتماد برگردد شاید ازدواجها هم سر و سامان دهیم. اما در وضع کنونی مردم اعتماد ندارند که بخواهند ازدواج کنند. مثلا از روزی که قصد ازدواج دارند میگویند حق طلاق با من است یعنی موقع ازدواج به طلاق فکر میکنند. این چیزی نیست که ما در گذشته داشته باشیم.
به اعتقاد این جامعه شناس، خانواده الگوی روابط اجتماعی درست است. وقتی این رابطه دچار خلل بشود خواه ناخواه در همه روابط دیگر هم اثر میگذارد.
اما در کنار هر بحرانی که به وجود میآید مسائل ریز و درشتی هم شروع به رشد میکنند که متاثر و نشانهای از همان بحران هستند. در سال ۹۶ هم با رشد پدیدههایی مواجه بودیم که با مساله افزایش طلاق در ارتباط اند و بیش از گذشته به چشم آمدند.
ازدواج سفید
در مورد ازدواج سفید آماری در کشور وجود ندارد، اما افزایش این پدیده به خصوص در شهرهای بزرگ بر کسی پوشیده نیست تا جاییکه وزارت کشور برای بررسی این موضوع ستادی تشکیل داده است.
همچنین بر اساس پژوهشی که در شهرهای بزرگ در مورد زندگی مجردی انجام شده است ۱۵ درصد پسرانی که زندگی مجردی را انتخاب کرده بودند ازدواج سفید را علت انتخاب خود بیان کردند.
اما نکتهای که در مورد اختلاف وضعیت فرهنگی کشورمان با غرب و تناقضات به وجود آمده در مورد طلاق بیان شد در مساله ازدواج سفید آشکارتر خودش را نشان میدهد.
در این زمینه معاون پژوهشی موسسه مطالعات جمعیتی کشور میگوید: «دلایل "همباشی" در کشور ما با کشورهای دیگر متفاوت است، در کشورهای دیگر تغییرات فرهنگی و ارزشی باعث رواج این سبک از زندگی شده، ولی در کشور ما مسائلی که برسر راه ازدواج است افراد را به این سمت سوق میدهد.»
طلاق توافقی
تا پیش از دهه ۸۰ تعداد پروندههایی که به صورت توافقی منجر به طلاق میشد بسیار کم بود. اما طی ۵ سال اخیر تعداد پروندههای طلاق افزایش یافته است و به نظر میرسد این مساله از جمله چالشهای دهه شصتی هاست.
مریم جمشیدی در گفتگو با فرارو مهمترین ایرادی که میشود به طلاق توافقی گرفت را بروز احساس پشیمانی میداند. فرایند طلاق توافقی کوتاه است و از آنجا که انسانها در موقع عصبانیت ممکن است تصمیماتی بگیرند که بعدا پشیمان شوند؛ لذا احتمال اینکه در موقع عصانیت از همسر خود، تصمیم به طلاق بگیرند، بالا است.
با توجه به اینکه در سالهای گذشته سیاستهای دولت نه تنها گرهای را از مشکل طلاق حل نکرده است بلکه سال به سال به آمار آن افزوده است انتظار میرود سیاستگذاریهای دولت در سال جدید چیزی فراتر از افزایش وام ازدواج باشد.
با نگاهی به کلیت روابط اجتماعی در جامعه و پدیدههایی مثل ازدواج سفید و کاهش طول عمر زندگی مشترک میتوان متوجه اتفاقاتی شد که زیر پوست جامعه در حال شکل گیری است. برخورد با این پدیدهها نیازمند دیدی درست و نبستن چشم رو به واقعیت هاست.