کد خبر: 40556
A

پیشنهادایجاد"سازمان ملی آموزش وتوسعه کارآفرینی"

مراجع رسمی تعدادبیکاران کشور را متاسفانه با اکثریت فارغ التحصیلان دانشگاهی بیش از3میلیون نفراعلام می کنند.سالانه بیش از1میلیون نفر باترکیب فوق به تعدادجویندگان کارافزوده شده وبرنامه دولت سالانه ایجادحدود1میلیون شغل،وطبق اعلام وزارت تعاون ،کارورفاه اجتماعی هزینه ایجاد هرشغل قریب 400میلیون تومان می باشد.امکانات ومحدودیت های دولت هم به ویژه محدودیت های مالی وبودجه درپاسخگویی به تقاضاهای متعدد هویدا بوده ونیازبه توضیح ندارد...

 پیشنهادایجاد"سازمان ملی آموزش وتوسعه کارآفرینی"

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران:  دکتر مهدی عبدالله پور پیشنهاد ایجاد"سازمان ملی آموزش وتوسعه کارآفرینی" را ارائه کرده است بخشی از این طرح در ذیل آمده است: 

 

اکثریت جامعه شناسان واقتصاددانان برجسته وومدیران ارشدکشور بیکاری رابه عنوان یکی ازجدی ترین مشکلات کشور برشمرده وباتعابیری نظیر"ابربحران"،"ابرچالش" ویا"سونامی لشکربیکاران" ازآن نام می برند. برخی ازخانواده هاهم با پوست،گوشت واستخوان آن رالمس کرده وباآن زندگی می کنند.

 

 مراجع رسمی تعدادبیکاران کشور را متاسفانه با اکثریت فارغ التحصیلان دانشگاهی بیش از3میلیون نفراعلام می کنند.سالانه بیش از1میلیون نفر باترکیب فوق به تعدادجویندگان کارافزوده شده وبرنامه دولت سالانه ایجادحدود1میلیون شغل،وطبق اعلام وزارت تعاون ،کارورفاه اجتماعی هزینه ایجاد هرشغل قریب 400میلیون تومان می باشد.امکانات ومحدودیت های دولت هم به ویژه محدودیت های مالی وبودجه درپاسخگویی به تقاضاهای متعدد هویدا بوده ونیازبه توضیح ندارد.درهمین رابطه به اذعان یکی از صاحب نظران کشوراگرسالانه حدود60میلیارددلارهزینه شود،پس از10سال می توان نرخ بیکاری رادرهمین حدنگه داشت. نگاه اجمالی به گزاره های فوق وشرایطی که بطور فشرده ترسیم شد.هرمنصف روشن ضمیروهرآن کسی که دل نگران جوانان پرانگیزه و پرانرژی بوده ودل درگروپیشرفت وتوسعه کشورداردرابایدبه تفکر و بازاندیشی واداردکه چکاربایدکرد؟ چه طرح ها وبرنامه های خردوکلان بایدطراحی کردکه درکوتاه وبلندمدت پاسخگوی این ابرچالش ملی باشد؟چه ظرفیت های ملی استفاده نشده ی داریم که بتوان به بالفعل کردن واستفاده اثربخش ازآنهاباسونامی لشگربیکاران مقابله کرد این طرح متناسب بادنیای مجازودرحدتوان البته نه الزاما برای پاسخ صرفابه پرسش های فوق، "آموزش وپرورش"راکه انسانی ترین،اثربخش ترین،کم هزینه ترین،وبه لحاظ نتایج وایجادتغییرات وانجام اصلاحات در(نگرش ها،رفتارها،هدف ها،روش ها، ابزارهاوفرایندهاوراهبردها)آثارآن پردوام ترین،برون دادهاوپیآمدهای آن قابل اتکاترین است رامبداِ عزیمت ونقطه حرکت وآموزش وتوسعه کارآفرینی را  موضوع بحث خودقرارداده است.

  

 

   کارآفرینی، مفهومی است که ازحدودبیش از300سال پیش ابتدا درادبیات اقتصادی،وبه تدریج درمباحث مدیریت ودنیای کسب کارواردشده  تعاریف ومعانی آن درطول زمان تحولات عمده ی پذیرفته وتغییرپارادایمی دردنیای کسب کاررا بدنبال داشته است. به نظرخیلی ازاقتصاددانان کارآفرین کسی است کهتمایل زیادی به پذیرش ریسک داشته وشانس زیادی برای رسیدن به سود.گروه دیگر،تاکید دارندکه کارآفرین کسی است که برخلاقیت خودش تکیه کرده وخلاقیت رابه بازار عرضه می کند.عده ی دیگرازصاحبنظران براین باورند که کارآفرین کسی است که کالاها،خدمات،یافرآیندهای جدیدی راکه بازارمتقاضی آن است به بازارعرضه می کند.

جوزف شوم پیتر(1950-1883)،کارآفرینی رابه عنوان"نیروی تخریب خلاقانه"Force of Creative Destructionمعرفی می کند.

نیروی که روش های تعیین شده ومرسوم انجام کسب کار ها را ازطریق خلق روش های بهتروجدیدترتخریب می کند. پیتردراکر(2005-1909)،کارآفرین کسی است که درصددتغییراست و آن راجستحومی کندوبه آن پاسخ می دهدوازتغییربه عنوان فرصت بهره می برد. امروزه اکثریت متخصصان این حوزه،دراین امرتوافق دارندکه کارآفرینی؛ارزش آفرینی وثروت آفرینی است وبه عنوان یک عنصرضروری برای تحریک رشداقتصادی و فرصت های اشتغال درهمه بخش هاست. درجهان پیشرفته واقتصادهای موفق کسب کارهای کوچک حاصل ازکارآفرینیدر پیگیریایجاداشتغال،رشددرآمدوکاهش فقر بسیارموفق هستند.سازمان همکاری های اقتصادی وتوسعه(OECD)درسال2003 اعلام کردکه راهبردهای تسریع کارآفرینی برای ایجاداشتغال ورشداقتصادی ضروری واساسی هستندومقامات حکومتی می توانندمشوق های رابرای ترغیب کارآفرینان

به پذیرش ریسک موقعیت های جدیدبکارگیرند. بنابراین،ازآنجاکه دولت جمهوری اسلامی بویژه درزمینه ایجاداشتغال بامحدویت های غیرقابل انکاری مخصوصا ازنظرتامین بودجه ومتاسفانه برنامه های خلاقانه مواجه می باشد، ومتاسفانه سازمان های مسول اصولا فاقدراهبردمشخصی هستند. به نظرمی رسد راهبرد ملی یکپارچه آموزش وتوسعه کارآفرینی درحمایت وترغیبکارآفرینی وتشویق کارآفرینان برای رشد،توسعه وپیشرفت اقتصادی وتوزیع فرصت های برابراشتغال وایجاد درآمدپایداربرای آحادجامعه وکاهش فقر و افزایش درآمدسرانه بسیارحیاتی است. وجود لشکر بیکاران،بویژه تحصیل کرده های(برای هرکشوری فرصت استثنایی است)بیکاردرکشوری که درطول تاریخ دوحوزه تجارت وکشاورزی کسب کارهای اصلی ساکنان آن بوده،کشوری که درآن نام خانوادگی خیلی از باشندگان آن ازمشاغل خانوادگی شان اخذمی شده( دراین رابطه می توان فهرست های مطولی تنظیم کرد)،پرسش برانگیزوبیش ازآن تاسف برانگیزمی باشد.کسب کارهای که نه تنها"هویت ساز"که "فرهنگ ساز"هم بودند.بدون وابستگی به دولت ها شکل می گرفت وفرهنگ ویژه خودراداشت وآمیخته با باورهای مذهبی گونه ی از"کارآفرینی موروثی" نسل به نسل منتقل می شدوهرنسلی برمبنای خلاقیت های خودبه این فرایندتداوم واستمرارمی بخشید.متاسفانه،بابوجودآمدن دولت مدرن ,بزرگ ترشدن ساختار دیوانی  که باگذشت زمان متورم تر،تنبل تر،ناکارآمدترشده باوجوداین، مبلغ دلبستگی ووابستگی به "آب باریکه"دولتی، مروج پشت میزنشینی هم بوده است.بدین ترتیب دامنه خلاقیت وکارآفرینی وارزش آفرینی ملی محدودتر و  ذائقه  ملی به "آب باریکه دولتی معتادتر"ونهایتا خیلی ازمشاغل خانوادگی که نقش موثری درایجاداشتغال داشتندبه بوته نسیان سپرده شدند.درنتیجه،امروزه اکثرجوانانچشم بردهان دولت،ودهان به دستان پدرومادروخانواده دوخته اند. جوانان برومنداین مرزوبوم که اکثریت شان محصول نظام آموزش عالی هستند که علیرغم وجود خیلی ازمدیران واعضای هیات علمی با حسن نیت، به تدریج شأنیت و مرتبت علمی خودرا از دست داده به آب باریکه دانشجویان اعتیادیافته وکارکرد "سوپرمارکتی"بهخودگرفته است.هرچندتک ستاره های فارغ التحصیل دانشگاه های متعددتوانسته اندموجبات پیشرفت های افتخارآمیزوخیره کننده ی دربرخی حوزه رافراهم کنند.کشوربااین همه امکاناتی که صرف دانشگاه کرده،و می کند هر چند همیشه نسبت به نیازدانشگاه اندک وحتی ناچیزبوده است. لاکن مدیران کشورنباید تحت تاثیراین پیشرفتهای اندک وقلیلی که توسطتک ستاره های ازجوانان باهوش وپراستعداد کشور درب رخی حوزه ها قرارگرفته وانتظارات خودراازدانشگاه وقابلیت های عظیمی که دارند و نقش حیاتی که می توانند در رفع نیازهای کشورایفاکنند پایین بیآورند.باقاطعیت می توان گفت که جهت گیری هایفعلی دانشگاه های کشوربا نیازهای واقعی وفوری کشورفاصله ی زیادی دارد.گویی، نظام آموزش و پرورش کشور، اعم از آموزش وپرورش عمومی وآموزش عالی ازاصل طلایی "انعطاف پذیری دربرنامه ریزی آموزشی"غفلت کرده است.

اصل علمی که فلسفه ی جودی آن انطباق یافته هاودستآوردهای جدیدعلمی بانیازهای ملی ومحلی درقالب برنامه های آموزشیبه منطور محقق شدن این نیازهااست رابه بدست فراموشی سپرده اند. و در طول زمان وبه تدریج،متاسفانه بسان کارخانه وماشین صدورمدرک  "درتغییرنگرش ورویکردملی ازارزش آفرینی" به مدرک گرایی راتسهیل نموده ودراین جهت نقش ایفاکرده است.   مادر عصر"فست ها"زندگی می کنیم.دراین عصر،تحولات سرعت فزاینده به خودگرفته است.جوامعی که اقتضائات زمانی وفرصت های پیرامونی خودرا نه شناسندبطورفزاینده ازتحولات جهانی عقب خواهندماند.فرصت شناسی وفرصت آفرینی از وجوه بارزاین عصرمی باشد.دربعداقتصادی کارآفرینی یا ارزش آفرینی ازدیگر وجوه عصر سرعت می باشد.

کار آفرینی امروزه، نه به عنوان "مد"یا"سلیقه"و"ذوق،علایق شخصی" کوتاه مدت که ضرورت انکارناپذیروروبه گسترش برای توسعه ثروت آفرینی وراهبردی برای مقابله با بیکاری با رویکردعلمی موردتوحه جدی مراکزمعتبرعلمی قرارگرفته است. در دنیای به شدت پیچیده ی مبتنی بررقابت ،کارآفرینانی دوام خواهندیافت وکارآفرینی رشدخواهدیافت که دانش کارآفرینی، رویکردهاو دسپیلین های علمی وپژوهشی مبتنی برکارآفرینی رامبنای عمل خودقراردهند.دیگرنمی توان باتکیه صرف برویژگی های شخصیتی "تک ستاره های دنیای کسب کار"کسب کارهای بزرگ مقیاس را راه اندازی وبطورمداوم

وبطورموثراستمرارداد.به نظرمی رسد بارزترین صفت کارآفرینان و یا ارزش آفرینان درچنین جهانی"فرصت شناسی"است.لازمه این مهم ،برخورداری ازمجموعه شایستگی های استتحت عنوان "شایستگی کارآفرینی"،به عبارت دقیق تر، لازمه فرصت شناسی،دارا بودن دانش،توانایی،مهارت،تجربه، و ویژگی های شخصیتی متمایز(نظیرخلاقیت ونوع آوری)است که درادبیات تخصصی ازآن به شایستگی کارآفرینی (تفصیل آن دراین مقال نمی گنجد) یاد شده است.

 دراین راستا،باید افزود که ارزش آفرینی فرایند ارادی، آگاهانه وتوأم با پیش اندیشی،ورفتاری برنامه ریزی شده می باشدکه شایستگی فرصت شناسی رابوجودمی آورد.بنابراین،کارآفرینی برخواسته ازچنین رفتارپیچیده وچندبعدی رانمی توان بهشانس وتصادف واگذارکرد، آن را"بایدآموخت،بایدآموزش دادوبایدیادگرفت".شوربختانه بایداذعان کرد که درکشورجزفعالیت های پراکندهوایجاداندک رشته یادانشکده کارآفرینی درتعداد اندکی ازدانشگاه هایفراوانی که داریم دراین رابطه برنامه جدی رامشاهده نمی کنیم. بدین منظورنگارنده این سطورقبلا دوطرح تحت عنوان"معماری مجدددانشگاه علمی کاربردی وایجاددانشگاهفنآوری کارآفرینی"وبه دنبال آن طرح دیگری رابرایایجادتغییرات درسازمان آموزش فنی وحرفه ی وتبدیل آن به "سازمان آموزش کارآفرینی"، اولی بطور مکتوب به وزارت علوم،تحقیقات وفنآوری اراِئه و مخاطب دومی وزارت تعاون، کارورفاه اجتماعی بودکه متاسفانه هر دو طرح تحت شعاع وهدف تیرب دفهمی سیاسی قرارگرفته ومثل همیشه دچارفرصت سوزی شده به بایگانی سپرده شدند. 

 

فلسفه کارآفرینی مبتی برتغییراست.تغییردرروش ها، فرآیندها، ساختارها، ابزارها، محصولات، تغییر در نحوه عرضه محصول وخدمت،تغییردربازار ودرنتیجه ایجادمزیت رقابتی که عنصرپایدارسازکسب کارها وتضمین کنندهموفقیت درازمدت کسب کاراست.مزیت رقابتی کارآفرینان درقدرتخلاقیت ونوع آوری آنان نهفته است.این خلاقیت ونوع آوری استکه کارآفرینان وکسب کارهای پویاوجستجوگر را ازکسب کارهایایستا وخودمالک متمایزمی کند.

 

 

 این سازمان می تواند برنامه هاوراهبردهای آموزشی برای ایجاد شایستگی کار آفرینی را در سطح ملی بطور یکپارچه سیاستگذاری  و با ایجاد هماهنگی اجرای آن راپیگیری کند.

    پنجم اسفند1396

      مهدی عبدالله پور

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر