خانواده قربانیان و مجروحان واژگونی اتوبوس جزییات حادثه را روایت کردند/نسخه مرگ در پیچ گدوک
بعد از تونل بود که راننده با صدای بلند فریاد زد، ترمز بریده. او و شاگردش همه مسافران را به انتهای اتوبوس هدایت کردند. راننده سعی داشت با دنده اتوبوس را متوقف کند، اما گردنه و شیب تند جاده سرعت ما را هر لحظه بیشتر میکرد. از طرف دیگر ماشینهای سواری زیادی هم در جاده بودند. ناگهان با یک سواری ٤٠٥ برخورد کرد و بعد از آن هم با یک هیوندا، تعادلش را از دست داد، به گاردریل حاشیه جاده برخورد کرد و ناگهان روی پهلو واژگون شد. اتوبوس از سمت شاگرد روی زمین خوابیده بود و حدود ١٠٠ متری به همینصورت روی آسفالت جاده حرکت کرد تا متوقف شد. من همه صحنه را بهخاطر دارم. نالهها و التماس مسافران را، همه شیشهها خرد شده بود، کشیده شدن اتوبوس روی جاده باعث شد که خیلیها جانشان را از دست بدهند، خیلیها زیر اتوبوس و آسفالت جادهپرس شدند
دیده بان ایران: حادثه واژگونی اتوبوس در گردنه گدوک ١٤ قربانی گرفت. این حادثه حوالی ساعت ٧ غروب روز یکشنبه در نزدیکی منطقه دوگل در جاده فیروزکوه به قائمشهر رخ داد. این اتوبوس که از تعاونی ٧ تهران به مقصد گنبد در استان گلستان در حرکت بود، به دلیل اشکال فنی در سیستم ترمز از مسیر اصلی منحرف و پس از برخورد با دو خودروی سواری واژگون شد. بنا بر اعلام پزشکی قانونی مازندران حادثه، ١٣نفر در محل حادثه جان خود را از دست دادند. در میان کشتهشدگان این حادثه، ٣ کودک خردسال و یک تبعه عراقی وجود دارد. همچنین در این واژگونی ٢٤نفر مصدوم شدند که براساس شنیدههای خبرنگار حال ٤نفر از آنها وخیم است.
عملیات نجات ٢٤ مصدوم حادثه واژگونی
ساعت ١٨:٤٦ وقوع یک حادثه رانندگی از سوی خودروهای عبوری به نیروهای هلالاحمر اعلام شد و نیروهای پایگاه دوگل بهعنوان نخستین نیروهای امدادی به محل حادثه اعزام شدند، اما با حضور این نیروها در محل حادثه مشخص شد که ابعاد این حادثه بسیار فراتر از تصادف دو خودروی سواری است. اینها را جهانگیر آذر رئیس جمعیت هلالاحمر شهرستان سوادکوه به «شهروند» گفت. به گفته او، نیروهای امدادونجات پایگاه دوگل ابتدا یک دستگاه هیوندای سواری حادثه را دیده و کار امدادرسانی به ٣نفر از مصدومان این حادثه را آغاز میکنند. همزمان با دریافت گزارشهای دیگر، درخصوص وقوع واژگونی یک اتوبوس تعدادی از نیروهای این پایگاه وارد جاده میشوند و پس از طی ٢٠٠ تا ٣٠٠متر از محل توقف خودروی هیوندا با اتوبوس واژگونشده مواجه میشوند. نیروهای امدادی در همان بررسیهای اولیه متوجه ابعاد وسیع این حادثه شده و موضوع را به پایگاه شهرستان سوادکوه اطلاع دادند و عملیات امدادونجات برای حادثهدیدگان این اتوبوس آغاز شد. رئیس جمعیت هلالاحمر شهرستان سوادکوه درباره جزییات این حادثه و نحوه امدادرسانی به مصدومان هم توضیح داد: «با توجه به گزارشهای اولیه، ما همه پایگاههای شهرستان سوادکوه را به منطقه اعزام کردیم و همزمان از جویبار، ساری، بابل، نکا و قائمشهر هم بهعنوان شهرستانهای معین، درخواست کمک کردیم. نیروهای هلالاحمر سوادکوه با همه امکانات لازم به محل حادثه اعزام شدند و کار امدادرسانی را آغاز کردند.» او ادامه داد: «ابتدا با همکاری اورژانس کار انتقال مصدومان به بیمارستان «زیرآب» انجام شد. در مجموع ٢٥ مصدوم به مرکزدرمانی زیرآب منتقل شدند. پس از آن، رهاسازی و خارجکردن اجساد از سوی نیروهای هلالاحمر آغاز شد، اما شدت این حادثه باعث متلاشیشدن برخی از اجساد شده بود، همچنین جسد دوتن از جانباختگان این حادثه به داخل رودخانه فصلی پرتاب شده بود. درنهایت با خارجکردن همه اجساد تعداد کشتهشدگان این حادثه به ١٤نفر رسید. البته براساس آخرین اخبار دریافتی از بیمارستان زیرآب یکی از مصدومان نیز صبح دوشنبه در اثر شدت جراحاتهای واردشده فوت کرد.» او درباره وضع سایر مصدومان هم گفت: «براساس آخرین اخباری که از کادردرمانی بیمارستان زیرآب به ما اعلام شده، حال ٤نفر از مصدومان وخیم است و تعدادی از مصدومان برای دریافت خدماتدرمانی به بیمارستانهای ساری، بابل و قائمشهر اعزام شدهاند».
درهمین حال، علی عباسی مدیرکل پزشکی قانونی مازندران از احراز هویت همه ١٣ جانباخته حادثه واژگونی اتوبوس در سوادکوه خبر داد و دراینباره گفت: «شمار کشتهشدگان حادثه واژگونی اتوبوس در جاده سوادکوه پیش از این ١٤نفر اعلام شده بود، اما پس از بررسی قطعات و اعضای اجساد قربانیان این حادثه در پزشکی قانونی شهرستان ساری، مشخص شد که قطعات موجود در دو کاور متعلق به یکنفر است، بنابراین تعداد اجساد به ١٣نفر کاهش پیدا کرد. در واقع ١٣نفر از هموطنان در این حادثه جان باختند که اجساد همه کشتهشدگان پس از حضور بستگان آنها در پزشکی قانونی شناسایی و احراز هویت و تحویل خانوادهها شد.» به گفته عباسی، در میان جانباختگان این حادثه، یک پسر و ٢ دختر خردسال هم وجود دارد، همچنین یک تبعه عراقی نیز در این حادثه جانش را از دست داده است.
روایت سرنشینان نجاتیافته از حادثه
تونل دوم ورسک را رد کرده بودیم. نزدیکی منطقه دوگل راننده سعی کرد دنده را عوض کند، اما موفق نشد، همین موضوع باعث شد که اتوبوس در شیب گردنه شتاب و سرعت بیشتری پیدا کند. بعد از چند لحظه کنترل اتوبوس از دست راننده خارج شد، مثل اینکه به چیزی برخورد کرده بودیم، چند تکان شدید و یکدفعه همهجا تاریک شد. اینها را رضا یکی از سرنشینان این اتوبوس به «شهروند» میگوید. پسرجوانی که برای انجام کاری عازم گنبد بود. به گفته او، بعد از واژگونی اتوبوس چند نفر از نیروهای هلالاحمر او را از بین چند چمدانها و ساکهای مسافرتی بیرون کشیدند: «خیلی ترسیده بودم، باورم نمیشد که زنده باشم، صحنه وحشتناکی بود، صدای ناله مسافران هنوز توی سرم است، هوا هم خیلی سرد بود، نیروهای هلالاحمر من را چندبار معاینه کردند و به من گفتند خیلی خوششانسی که از چنین حادثهای جان سالم به دربردهای. من فقط قسمتی از دستم آسیب دید، آن هم به خاطر شیشهخردههای کف جاده بود، اما خیلیها در این حادثه به طرز فجیعی کشته شدند. حرکتکردن اتوبوس روی پهلو، خیلیها را از بین برد.»
علی یکی دیگر از مسافران این اتوبوس است. او که برای یک کار اداری عازم گنبد بود، یکی دیگر از نجاتیافتگان این حادثه است. او علت این حادثه را ایراد ترمز اتوبوس عنوان میکند و در اینباره به «شهروند» میگوید: «بعد از تونل بود که راننده با صدای بلند فریاد زد، ترمز بریده. او و شاگردش همه مسافران را به انتهای اتوبوس هدایت کردند. راننده سعی داشت با دنده اتوبوس را متوقف کند، اما گردنه و شیب تند جاده سرعت ما را هر لحظه بیشتر میکرد. از طرف دیگر ماشینهای سواری زیادی هم در جاده بودند. ناگهان با یک سواری ٤٠٥ برخورد کرد و بعد از آن هم با یک هیوندا، تعادلش را از دست داد، به گاردریل حاشیه جاده برخورد کرد و ناگهان روی پهلو واژگون شد. اتوبوس از سمت شاگرد روی زمین خوابیده بود و حدود ١٠٠ متری به همینصورت روی آسفالت جاده حرکت کرد تا متوقف شد. من همه صحنه را بهخاطر دارم. نالهها و التماس مسافران را، همه شیشهها خرد شده بود، کشیده شدن اتوبوس روی جاده باعث شد که خیلیها جانشان را از دست بدهند، خیلیها زیر اتوبوس و آسفالت جادهپرس شدند.»
داغ پیشکسوتان والیبال
قربان توسن و آشور طاغن نافعی دو نفر از قربانیان این سانحه هستند که در راه برگشت از جلسه ناظران فدراسیون والیبال در تهران، دچار این حادثه شدند. این دو قربانی ٦٥ و ٧٠ ساله در عرصه والیبال فعالیتها و افتخارات زیادی داشتند و در آخرین فعالیتشان هم جان خود را از دست دادند. این دو، از پیشکسوتان و چهرههای معروف والیبال گنبد و گرگان بودند. احمد توسن پسر قربان توسن درحالیکه هنوز از شنیدن خبر فوت پدرش شوکه است، به «شهروند» میگوید: «پدرم ٤٠سال در عرصه والیبال فعالیت کرد. تمام زندگیاش والیبال بود. او از بزرگان والیبال استان گلستان و حتی کشورمان بود. نزدیک به ٤٠سال سابقه داوری والیبال استان گلستان را داشت و عضو فدراسیون داور ملی کشور بود. همچنین ٨ سالی میشد که دبیر هیأت والیبال استان گلستان شده بود. شنبهشب بود که عازم تهران شد. به همراه آشور نافعی رفت. آنها با هم دوست بودند و آشور نافعی هم مثل پدرم چندینسال سابقه فعالیتهای درخشان در عرصه والیبال را داشت. با هم برای برگزاری کلاسهای توجیهی ناظران فدراسیون والیبال میرفتند. یکشنبه صبح این کلاس چهارساعته برگزار میشد. برای همین پدرم به همراه آشور نافعی رفت تا یکشنبه صبح سر کلاس حاضر شود. این کلاس برای مسابقات لیگ برگزار میشد و از پدرم هم برای حضور در آن دعوت کرده بودند. ساعت ٣ بعد از ظهر بود که طی تماسی که با پدرم داشتم، متوجه شدم کلاس تمام شده و قرار است آنها برگردند. اینبار هم همراه آشور نافعی برمیگشت. تقریبا حوالی ساعت ٤ بود که اتوبوسشان حرکت کرد. قرار بود هر وقت رسید من خودم به دنبال پدرم بروم. آشور نافعی به گنبد میرفت و پدرم به گرگان میآمد.»
او درباره اینکه چطور متوجه این حادثه شده است نیز میگوید: «حدودا ساعت ٧ بعد از ظهر بود که از طریق کانال خبری گرگان متوجه حادثه شدم. میدانستم که پدرم در همین اتوبوسی است که تصادف کرده؛ برای همین بلافاصله با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما کسی پاسخگو نبود. وقتی چندینبار تماس گرفتم و جواب نداد، فهمیدم که اتفاق بدی افتاده است. در شوک و نگرانی بودیم که خبر دادند مجروحان و قربانیان را به بیمارستان زیراب منتقل کردهاند. بلافاصله به آنجا رفتیم و متوجه فوت پدرم شدیم. هنوز هم باورمان نمیشود. پدر من ورزشکار بود و روحیه خوبی داشت. صحیح و سالم بود و همچنان به فعالیتهای ورزشیاش مثل گذشته ادامه میداد. او بازنشسته اداره پست بود، با این حال هیچوقت ورزش و والیبال را رها نکرد. به دلیل انگیزه و پشتکار پدرم بود که ما هم به ورزش و والیبال علاقهمند شدیم. ما خانوادگی والیبالیست هستیم. من و برادر و سه خواهرم همگی والیبالیست هستیم و پدرمان در این عرصه کمک زیادی به ما کرد. او افتخارات زیادی داشت و داور مسابقات برونمرزی هم بود، ولی یک حادثه او را از ما گرفت و ما را داغدار کرد.»
آشور طاغن نافعی نیز یکی دیگر از پیشکسوتان در عرصه والیبال است. او هم قربانی این حادثه شد و به همراه دوستش در سانحه تصادف اتوبوس جان باخت. داوود، پسر آشور نافعی درباره پدرش به «شهروند» میگوید: «پدرم نزدیک به ٣٠ تا ٤٠سال سابقه در عرصه والیبال داشت. دبیر ورزش استان گلستان، شهرستان گنبد و داور والیبال بود. خیلی ورزش را دوست داشت. عاشق والیبال بود. به دلیل اینکه ورزش میکرد بنیهای قوی داشت و صحیح و سالم بود. آن روز هم به جلسه ناظران فدراسیون دعوت شده بود. به همراه قربان توسن که از دوستان قدیمیاش بود رفتند و دیگر بازنگشتند. تا ظهر روز حادثه با پدرم در تماس بودم، اما از بعد از ظهر دیگر پاسخگوی تماسهایش نشد. هرچه تماس میگرفتیم جواب نمیداد. دیگر نگران شدیم. دلشوره زیادی گرفته بودم. همان لحظه از یکی از همکارانم شنیدم که چنین حادثهای رخ داده است. بلافاصله با پسر آقای توسن تماس گرفتم و متوجه شدم که او زودتر به بیمارستان رفته و متوجه مرگ پدرهایمان شده است. ما هم بلافاصله به بیمارستان رفتیم و جسد پدرمان را شناسایی کردیم.»
او در ادامه صحبتهایش میگوید: «ما هم خانوادگی در عرصه والیبال فعالیت داریم. چهار برادر و یک خواهر هستیم که همگی چندین سال است که والیبال را بهعنوان ورزش و فعالیت حرفهای انتخاب کردهایم. خود من داور بینالمللی لیگ برتر والیبال هستم و همیشه این پدرمان بود که ما را به انجام این ورزش و فعالیت در این عرصه تشویق میکرد. او به دلیل روحیه خوبی که داشت همیشه ما را تشویق میکرد و به ما انگیزه میداد. هرکدام از ما اگر در این عرصه به جایی رسیدهایم آن را مدیون پدرمان هستیم. استان گلستان دو نفر از پیشکسوتان و حرفهایهای این عرصه را
از دست داد.»
پیگیری قضائی حادثه سقوط اتوبوس
در محور سوادکوه
راننده این اتوبوس زنده است و دستور قضائی صادر شده و تحقیقات برای مشخص شدن علت دقیق حادثه ادامه دارد. اتوبوس مورد نظر قدیمی بوده و در نزدیکی تونل ورسک، خودرو کنترل خود را از دست داده است.