سرقت «مناسبتی»
«آثار فرهنگی در شهر به سرقت میرود.» این خبر البته نخستینباری نیست که روی خروجی رسانههای مختلف، خبرگزاریها و روزنامهها قرار میگیرد. پیش از این، بارها و بارها، خبرها حاکی از این بوده که فلان اثر فرهنگی چه در قامت مجسمه پارک ملت و چه بهعنوان تابلو، به سرقت رفته است. حالا اما پاهای به جا مانده از یک کودک، دوباره موضوع سرقت آثار فرهنگی را روی «خط خبر» قرار داده است.
دیده بان ایران: «آثار فرهنگی در شهر به سرقت میرود.» این خبر البته نخستینباری نیست که روی خروجی رسانههای مختلف، خبرگزاریها و روزنامهها قرار میگیرد. پیش از این، بارها و بارها، خبرها حاکی از این بوده که فلان اثر فرهنگی چه در قامت مجسمه پارک ملت و چه بهعنوان تابلو، به سرقت رفته است. حالا اما پاهای به جا مانده از یک کودک، دوباره موضوع سرقت آثار فرهنگی را روی «خط خبر» قرار داده است.
داستان این فقره، ماجرای یک «سرقت» مناسبتی است. سرقتی که گویا با هدفی خاص مجسمه یک کودک را انتخاب کرده و همزمان با روز جهانی کودک، آن را به سرقت برده است. مجسمهای که از وسط پایتخت و از یک میدان پرتردد به سرقت رفته و هنوز تحرک خاصی در مسئولان حوزه فرهنگی هم دیده نمیشود. مانند آن چیزی که بهرام دبیری، نقاش نامآشنا تجربه کرده و در گفتوگو با «شهروند» از آن گله داشته است؛ یا خبری که عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به «شهروند» گفته و در آن، خبر از آمادگی مجلس برای پیگیری موضوع داده است.
شهرداری، بیواکنش
آنطور که یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به «شهروند» گفته، درباره موضوع مجسمههای سرقتی، چیزی به این کمیسیون ارجاع نشده است. جمشید جعفرپور، نایبرئیس دوم کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که «آیا مجلس قصد ندارد به موضوع دزدیده شدن آثار فرهنگی از سطح شهر ورود کند، گفت: مجلس شورای اسلامی باید بر اجرای قوانین نظارت داشته باشد. در حوزه فرهنگ هم همین است و ما بهعنوان نمایندگان مردم بر حسن اجرای قوانین حوزه، نظارت داریم اما در پاسخ به این سوال که مجلس باید ورود کند یا قصد ورود داشته باشد، باید این را عرض کنم که هنوز موضوعی تحت این عنوان به کمیسیون ارجاع نشده است. جعفرپور تأکید داشت: مالک این مجسمهها شهرداری است و آنها باید بهعنوان متولی امر، ماجرا را در دستور کار قرار دهند و از مجاری مختلف پیگیری کنند. در این فقره هم هنوز چیزی از سوی شهرداری یا هر نهاد دیگر به کمیسیون ارجاع نشده است.
در این میان، گویا واکنش شهرداری یا شورای شهر در حد تأسف و اعلام خبر بوده است. دیروز مطابق آنچه خبرگزاریها منتشر کردند، معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی شهر تهران از سرقت مجسمه کودک در حوالی میدان ونک خبر داده و اعلام کرده بود که «این مجسمه اسفند ۹۵ رونمایی و پس از آن در محل اشاره شده (میدان ونک) نصب شد و همزمان با روز جهانی کودک به سرقت رفت»!
مطابق آنچه «سیدمجتبی موسوی» تأیید و تأکید کرده، کارشناسان سازمان زیباسازی هم خبر سرقت این مجسمه را در فضای مجازی دیدهاند و بعد از انتشار آن، در محل حاضر شده و این موضوع را تأیید کردهاند. البته موسوی بر این هم صحه گذاشته است که «در سالهای اخیر شاهد سرقت مجسمههای بسیاری در شهر هستیم». سرقتهایی که پیشتر و از سال ١٣٨٩، گزارش شده و تا امروز ادامه دارد. مطابق گزارشی که «شهروند» دوسال پیش منتشر کرده بود؛ «جنجالیترین پرونده سال ٨٩، پروندهای بوده برای سرقت معمایی تندیسها و سردیسهای پایتخت» پروندهای که ٢ پوشه مجلد شده و هزاران برگه تحقیقات پلیس را در خود جای داده است. پروندهای که با یک تماس ناآشنا مبنی بر خبر سرقت شروع شده و تا امروز ادامه دارد. تماس ناآشنایی که ادعا داشته، «مجسمهها با وانت نیسان آبیرنگی جابهجا شدهاند» چیزی شبیه آنچه در فقره سرقت تابلوی نقاشی از آثار بهرام دبیری رخ داده است.
دبیری در گفتوگو با «شهروند» از شرح آن ماجرا اطلاع داده است؛ شرح ماوقع سرقت یک تابلو به اندازه ١٣٠ در ١٨٠ سانتیمتر. سرقت تابلو در خیابانهای پایتخت که ابعاد آن هنوز هم کامل مشخص نشده و دبیری هم کار را رها کرده است. او به «شهروند» گفت: ابتدا با وکیل صحبت کردم. وکیل هم با توجه به شواهد گفت که موضوع خیانت در امانت است اما ترجیح دادم موضوع را از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیری کنم. موضوع از نظر من تمام شده است؛ زیرا پیگیری آن از نظر حسی و روحی خیلی برایم مساعد نبود اما بحث اصلی این است که معتقد بودم حتما باید کار از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حل شود.
دبیری در پاسخ به اینکه چه کسی باید موضوع سرقت مجسمهها یا آثار فرهنگی را از سطح شهر پیگیری کند، به «شهروند» گفت: ما به عنوان هنرمند و تمام شهروندان همه و همه مسئولیت و وظیفه اجتماعی داریم. متاسفانه امروز انجمنهای صنفی و انجمنهای هنری تقریبا بیخاصیت شدهاند و اساسا وظایفی از این دست را به فراموشی سپردهاند. دبیری افزود: در ماجرای سرقت تابلوی من، هیچکدام از این گروهها حتی یک خط در اعتراض به این اقدام مطلبی ننوشته و اعتراضی نکردهاند؛ چون موضوع اصلا شخصی نیست. درباره مجسمههای سرقتی هم این وظیفه اجتماعی و مسئولیت شهروندی هرکدام از ما به عنوان هنرمند است. بهویژه انجمنهایی مانند انجمن نقاشان، انجمن مجسمهسازان و.... تأسف آنجاست این انجمنها امروز مهمل شدهاند؛ دور هم جمع میشوند تا مثلا هر دو سال یکبار، یک بینال برگزار کنند. بینالی هم که برگزار میشود معمولا در پایینترین سطح است؛ آخرین بینالی که در حوزه تجسمی و مجسمهسازی شرکت کردم، کارهایش بیشتر شبیه کاردستی بود.
بهرام دبیری این را هم گفت که چندی پیش در یکی از برنامههای رادیویی این وظایف اجتماعی را برای انجمنها توضیح دادم که مدیر یکی از انجمنها در اعتراض میگفت انجمن ما دنبال بیمه بوده و کار صنفی کرده است و.... من آنجا عرض کردم که هنرمند مثلا نقاش صنف نیست؛ میشود نقاش ساختمان و... را به عنوان صنف به حساب آورد. نقاش، مجسمهساز و... هنرمندند و هنرمندبودن خیلی شخصی است و در قالب صنف نمیگنجد بنابراین اگر انجمنی در این زمینه تشکیل میشود بخشی از کارش موضعگیری در همین زمینههای اجتماعی و فرهنگی است. دبیری این را هم افزود که ما زمانی کانون نویسندگان داشتیم که میگفتند صنفی است اما بهدرستی درباره موضوعات اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی اعلام نظر میکرد و مردم هم به همین دلیل آنها را میشناختند. دبیری بر این موضوع تأکید داشت: بنابراین در این زمینه که آثار فرهنگی شهر دارد به غارت میرود، این انجمنها باید ورود کنند و وظیفه آنهاست در حالی که همه سکوت کردهاند که آنها به موضوع ورود کنند.
کمیسیون ورود کند
از سوی دیگر احسان قاضیزاده، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و عضو ناظر سازمان صداوسیما در گفتوگو با «شهروند» بر این موضوع تأکید دارد که ما به عنوان نمایندگان مردم میتوانیم در هر زمینه ورود کنیم. در این موضوع هم هر چند هنوز چیزی به کمیسیون ارجاع نشده اما میشود با همکاری دیگر نهادها موضوع را در دستورکار قرار داد.
قاضیزاده در پاسخ به این سوال که «موضوع سرقت آثار فرهنگی سطح شهر، از سال ٨٩ سابقه دارد و اگر قرار بود کسی موضوع را به کمیسیون ارجاع بدهد تا به حال ارجاع داده بود؛ اگر همچنان بحث به کمیسیون ارجاع نشود، چه میکنید؟» گفت: باید در این زمینه با حضور دیگر اعضای کمیسیون به بحث بنشینیم و از مراجع مسئول و ذیربط گزارش بخواهیم. اگر نهادهای متولی موضوع را به کمیسیون ارجاع ندهند، باید ورود کنیم و بحث را در دستورکار قرار دهیم. مهم این است از منظر نظارتی، مجلس و بهطور ویژه کمیسیون فرهنگی، میتواند در موضوعاتی نظیر این ورود کند.
منبع: شهروند