انتقاد جوان از سیاستهای بسته و ناکارآمد صداوسیما
شاید سیاستهای بسته و ناکارآمد و تاریخ گذشته صدا و سیما بدنه تلویزیون را مجبور به ساخت این مجموعههای شترگاوپلنگ میکند. مجموعه کمدی- سیاسی- اجتماعی- عشقی که در یک زمان میخواهد تمام مشکلات مردم را از پایین شهر گرفته تا شمال شهر بیان کند، مشکلات جوانان را نشان دهد، درباره فواید ازدواج صحبت کند، مادر مسنی مقتدر و پدری روستایی را که نگران پسر مسئولش هست، نشان بدهد، به فکر ازدواج سالمندان باشد و تازه مسائل سیاسی مملکت را هم به چالش بکشد تا بلکه بتواند از هفتخوان اخذ تصویب برای ساخت با وجود تهیهکننده کارکشتهای در حوزه سریال کمدی، بگذرد.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران؛ جوان نوشت، گسل سومین تجربه علیرضا بذرافشان بعد از ساخت سریالهای «نابرده رنج» و «هفتسنگ» در کسوت کارگردان است. مجموعه در 40 قسمت 45 دقیقهای از 19 مرداد از شبکه یک در حال پخش است.
این سریال که ابتدا با نام «بینمک» در 14 دیماه سال گذشته کلید خورد، یک کمدی اجتماعی- سیاسی است. این سریال داستان یکی از معاونان وزرا به همراه محافظ شخصیاش را به شکل طنز و با چاشنی سیاست روایت میکند. نویسنده و کارگردان این مجموعه در گفتوگو با جامجم درباره سریال عنوان کرد: گسل، یک سریال سیاسی ـ اجتماعی است. البته برای پرداخت به اتفاقات سیاسی روز یک وزارتخانه تخیلی ایجاد کردهایم، یعنی ارگانی ساختگی به اسم وزارت منابع را طراحی کردهایم.
اکنون با رسیدن به قسمتهای پایانی این مجموعه میتوان گفت که نویسنده در اجرای مسائل بیان شده در متن و ساخت موفق نبوده است. او نتوانسته چهرهای عزتمند و قابلدفاع از یک مدیر دولتی نشان دهد، در عوض ما با مدیری سفیه اما پاکدست و سالم روبهرو هستیم که از آرمانهای انقلاب جز یکی دو شعار چیزی بیشتر نه در زندگی شخصی و نه در زندگی کاری او مشاهده نمیکنیم. او که از عهده مسئولیت و تعهدش برنمیآید و در یک اقدام انقلابی دست به استعفا میزند، علاوه بر اینکه حس ستایشی در مخاطب نسبت به استعفایش القا نمیکند بلکه بی لیاقتی خود را کاملاً اثبات میکند. روح حاکم بر این سریال کاملاً منطبق با بیاعتمادی مردم نسبت به مسئولان آن هم از نوع پاک و حقوق نجومینگیر است. همچنین در مواجهه با شخصیت محافظ مدیر هم با یک کلاف سردرگم روبهرو هستیم. با دیدن او که عاشق دختر مقام مسئول است، ناخودآگاه تفکر مخاطب درباره محافظان مسئولان دچار دگرگونی میشود و خبری از اهداف مقدس و حفاظت از ذخایر نظام در کار نیست!
شاید سیاستهای بسته و ناکارآمد و تاریخ گذشته صدا و سیما بدنه تلویزیون را مجبور به ساخت این مجموعههای شترگاوپلنگ میکند. مجموعه کمدی- سیاسی- اجتماعی- عشقی که در یک زمان میخواهد تمام مشکلات مردم را از پایین شهر گرفته تا شمال شهر بیان کند، مشکلات جوانان را نشان دهد، درباره فواید ازدواج صحبت کند، مادر مسنی مقتدر و پدری روستایی را که نگران پسر مسئولش هست، نشان بدهد، به فکر ازدواج سالمندان باشد و تازه مسائل سیاسی مملکت را هم به چالش بکشد تا بلکه بتواند از هفتخوان اخذ تصویب برای ساخت با وجود تهیهکننده کارکشتهای در حوزه سریال کمدی، بگذرد.
در مورد فیلم و سریالهای تلویزیون که این روزها نه مورد رضایت عوام است نه خواص، تقریباً میتوان گفت که این محصولات همگی دچار یک معضل هستند و آن این مسئله است که موضوعات خوب، مثبت، انقلابی و مذهبی دستمایه تولید محتوایی برضد خود موضوعات میشود و در مرحله پخش آن موضوعات را کاملاً نسخ میکند. حال این سؤال قابلتوجه است که چه کسانی از این روند رضایت دارند و سود میبرند که تغییر نگرش و اصلاحی اساسی در این پروسه صورت نمیگیرد؟