روزهایی که بر شورای شهر چهارم گذشت
شجاع پوریان: بهترین رویکرد شورای چهارم بحثهای کارشناسی بود، منهای توجه به پایگاههای خطی و فکر/ مرتضی طلایی : در شورای چهارم مردم را راضی نکردیم به ما رأی ندادند/ غلامرضا انصاری : تصمیمات باندی و سیاسی، بدترین خاطره از شورا
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران: شهروند نوشت؛ شورای چهارم هم تمام شد. سیصد و هفتاد و پنج جلسه پر از حرف و حدیث شورای شهر تهران تمام شد؛ شورایی که از همان روزهای نخست با حاشیههای یک عضو اصلاحطلب شروع شد و ٤سال بعد با شهامتهای یک عضو اصولگرا به پایان رسید. الهه راستگو، عضو اصلاحطلب بر عهد و پیمان خود پا گذاشت و به کاندیدای رقیب برای شهرداری رأی داد و رحمتالله حافظی، عضو اصولگرا از سال دوم شورا از حقانیت اصولگرایان ناامید شد و برای پیگیری حق شهروندان راه خود را برای همیشه تغییر داد، اما این شورای پرفرازونشیب، تلخی و شیرینیهای زیادی داشت. تلخیهایی که در گفتوگو با ١٢ از اعضای شورای چهارم شهر تهران در حوادثی چون آتشسوزی خیابان جمهوری، ماجرای پلاسکو، روزهای پرجنجال پلاسکو و ناتوانی اعضای شورا در گرفتن حق شهروندان ختم شد و شیرینیهایی که در ارتباط با تصویب برنامه ٥ساله شهرداری، گسترش حملونقل عمومی و اتفاقاتی بود که در نهایت مردم را به رأی برای تغییر مدیریت شهری رهنمون کرد. واکنش اعضای شورای چهارم شهر تهران به نتایج انتخابات شورای پنجم و سرنوشت کاریشان از دیگر سوالاتی بود که هر کدام از اعضا پاسخی به آن دادند.
تلاش کردم شورای شهر باشم و نه شورای شهرداری
عباس جدیدی| بهترین خاطره من به دوسال اول شورا برمیگردد که نحوه بررسی طرحها غیرسیاسی بود. به هر شکل، شورای منسجمی بود و همه عزیزان در زمینههای مختلف و از طیفهای متفاوت وجود داشتند و در تصویب نهایی، نگاه سیاسی کمتر بود. این محدود به یکی، دو سال اول شورا بود که اگر ادامه پیدا میکرد، خیلی بهتر بود. هر چه به انتخابات ریاستجمهوری و انتخابات شورا نزدیک شدیم این فضا رفتهرفته از بین رفت و جدل و بحثها رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت که این روی ناخوشایند من از این دوران بود. البته من بهعنوان یک عضو مستقل، نگاه مستقلام را حفظ کردم و هر جا حق و حقوق مردم مطرح بود دست من بالا رفت و همیشه تلاش کردم شورای شهر باشم و نه شورای شهرداری. من اگر جایی حرص و جوش زدم و صدایم بالا رفت، جایی بود که احساس کردم حق مردم در حال ضایعشدن است. درمجموع، خدمتگزاری مردم بهترین خاطره بود. بدترین خاطرات هم موقعی بود که مواردی را کارشناسی میکردم و به نفع مردم و شهر میگفتم، اما متاسفانه چون فضا، سیاسی بود در خبرگزاریها و سایتها صحبتهای خودم را برعکس و متفاوت میدیدم، یعنی گروهی ۱۸۰ درجه متفاوت حرفهای ما را منتشر میکردند که این بیتقواییها خاطره بد من بود. درباره حاشیهها هم الان فضا همه چیز را مشخص کرده است. یک جریانی به وجود آمد که علیه ورزشکاران عمل میکرد و من در صدر این جریان قرار گرفتم. درواقع من هیچ کار خطایی نکرده بودم و به عیادت یک پیشکسوت رفتم ولی عکسی منتشر کردند و جریانی علیه من ساختند. «آسمان بار امانت نتوانست کشید، قرعه فال به نام من دیوانه زدند»؛ من کوچک مردم هستم و به خاطر این مردم هیچ چیزی را به دل نمیگیرم، اما کسانی که این عکسها را مونتاژ کردند، من آنها را شاید ببخشم ولی خانواده من هرگز آنها را نمیبخشند. من کوچک مردم هستم و اگر خندهای به لبهای مردم بهواسطه این عکسها آمد باز هم خوشحالم. آدم در بازی سیاست که وارد شود خواسته یا ناخواسته این فضا به وجود میآید و این جفایی بود که به جامعه ورزش کشور وارد شد. در آینده هم چه در شورا باشم و چه نباشم، نوکر مردم هستم.
سطح انتظارات از مدیریت شهری آینده تهران بالا است
عبدالحسین مختاباد| پلاسکو بدترین خاطره ام بود. در انتخابات شورا چون در لیست نبودم می دانستم رأی نمی آورم اما همینطوری و به اصرار دوستان وارد شدم اصلا هم برای من مهم نبود. حتی قبل از عید هم تصمیم داشتم در انتخابات شورا شرکت نکنم اما بعد از عید با اصرار دوستان تصمیم عوض شد. شورای چهارم در بحث مدیریت فرهنگی هنری موفق نبود. دوست داشتیم بحث ها روان تر و سلیس تر شود اما انجام نشد، شهرداری به خیلی از سؤالات ما پاسخ نداد. ساختار سازمان فرهنگی شهرداری تهران باید با همکاری مجلس و شورا به نظام سازمانی برگردد تا شهرداری کاملا پاسخگو باشد و از حالت هیأت امنایی در بیاید. امیدواریم شورای اصلاح طلب موفق شود البته سطح انتظارات از این شورا بالا است اما با ترکیب مدیریتی که ایجاد می شود امیدواریم که مشکل شهرداری حل شود.
بدترین خاطرهام ماجرای املاک نجومی بود
معصومه آباد| برنامه پنجم شهرداری تهران بهترین مصوبه شورای چهارم بود که برای اداره شهر برنامه تعیین کرد. شهری که مبتنی بر برنامه باشد، میتواند پیشرفتها و عقبماندگیهای آن را رصد کرد. بدترین خاطره من در شورای چهارم در روزی بود که ماجرای املاک نجومی مطرح شد. قبل از مطرحشدن آن صراحتا به کسی که میخواست خبر را نشر دهد، توضیح دادم که هیچ ارتباطی با خانه، صاحبخانه و بهرهبردار آن ندارم. البته از او تشکر کردم خبری که هنوز تأیید نشده را با من در میان گذاشت، اما مسأله بد مدیریت شد و قبل از تأیید مراجع قضائی در اختیار رسانهها قرار گرفت و هجمه بسیار شدیدی هم به شورا وارد کرد. نباید موضوعی که اثبات نشده بود، در معرض افکار عمومی قرار میگرفت. اعلام شده بود املاک نجومی دوهزار و٢٠٠ میلیارد است اما چند روز قبل هم دادستان اعلام کرد که بعد از بررسی از ١٨٦ مدیر شهری فهمیدیم که تخلف ٦ میلیارد و ٢٠٠ میلیون تومان بوده است. این ماجرا سه قوه را درگیر و باید محاسبه کرد که چه هزینهای برای بازرسی و بررسی از این ماجرا در این سه قوه خرج شد. من با این مسأله تلخکام بودم و پلاسکو هم مسأله بعدی بود که اثرات عمیق و عاطفی شدیدی بر من داشت. پلاسکو ضایعه دردناکی بود که بهترین عزیزان خود را از دست دادیم. بعد از اعلام نتایج انتخابات واقعا برایم خوشایند نبود که اصلاحطلبان یکدست رأی آورده بودند، چون شورای ترکیبی دستاوردهای بیشتری دارد. از طرفی موضوعی که ما تاکنون از تریبون اصلاحات شنیدیم، این بود که تکصدایی نداشته باشیم اما جای تعجب داشت که چرا تلاش کردند شورا تکصدایی شود، به نظرم این اتفاق خوبی نخواهد بود و دیگر اشکالات از این خانه بیرون نمیآید، چون الان خیلی چیزهایی که مطرح میشد، شهردار میآمد از خود دفاع میکرد و تذکرات مبنای صحت نداشت. بعضی جاها هم درست بود. معتقدم اقداماتی که شهرداری در ١٢سال گذشته انجام داد، بینظیر بود و فکر نمیکنم که تکرار نشود.
نتوانستیم برخورد مناسبی داشته باشیم
محمدمهدی تندگویان| موضوع پلاسکو بدترین اتفاق بود و درواقع یک فاجعه شهری بود و ما آنطور که باید نتوانستیم آن را ساماندهی کنیم که البته هنوز هم اثرات منفی آن باقی است. بهترین اتفاق شفافسازی خیلی از موضوعات برای مردم بود. مردم به این نتیجه رسیدند که کل بدنه مدیریت شهری را در حوزه شورا و شهرداری تغییر دهند و فکر میکنم بهترین اتفاق شورای چهارم بود. موضوعات به قدری شفاف بود و حقوق مردم به آنها یادآوری شد که تصمیم گرفتند تغییر را ایجاد کنند و درنهایت این کار انجام شد. البته این اتفاق بار سنگینی را هم به کسانی که در شورا و شهرداری آینده روی کار میآیند، تحمیل میکند. ما در موضوعات شورای چهارم نتوانستیم آنطور که شایسته است مسائل شهرداری را شفاف کنیم، در موضوعات مالی، بحث ذیحساب نهایتا به جمعبندی خاصی نرسیدیم. هیچوقت مشخص نشد باید با کسی که تخلف کرده چه برخوردی شود همینطور در مورد اسناد فاقدی که وجود دارد. در موضوع استخدامها و وحدت رویه در شهرداری به نتیجه خاصی نرسیدیم و کسی پاسخگو نبود. هنوز مسأله تابلوهای تبلیغاتی شهری بلاتکلیف است و هیچ وحدت رویه فرهنگی در شهرداری نیست؛ ما نتوانستیم آنطور که شایسته است نظارت خود را عملیاتی کنیم. فقط توانستیم موارد را به اطلاع مردم برسانیم، اما برخورد مناسبی صورت نگرفت و کارآمدی ما ضعیف بود. میدانستم که در انتخابات رأی نمیآورم. طبیعی بود که با ورود دو لیست که از سوی دو حزب قوی حمایت میشوند افراد مستقل شانس کمی دارند هر چند با گرایش اصلاحطلبی. در مورد لیست علمی تخصصی و عملیاتی که بسته نشد اعتراض هم داشتیم و هنوز داریم اما چون الان طیف اصلاحطلبان در شورا هستند منتظر موفقیت این طیف هستم. یکی از آرزوهای من این است که این طیف از مدیریت شهری سربلند بیرون بیاید. در این چند هفته شایعات زیادی درباره پستهای مختلف من در شهرداری بوده است اما تا به حال هیچ کس نه از طرف شورا و نه از طرف آقای نجفی به صورت عملیاتی برای بدنه شهرداری با من وارد مذاکره نشده است.
مبارزه با فساد هزینه دارد
محسن سرخو| چندین خاطره بد دارم؛ زمانی که اخبار بدی را مبنی بر تخلفات، بیقانونیها، و اگذاری اموال و املاک و یا بعضی قراردادهای خلاف مقررات میدیدیم جزو موارد بسیار تلخ ما در شورای شهر بود. در کنار آن زمانی که از کنار حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری با سهلانگاری گذشتند و باعث شد که واقعه ای مثل پلاسکو با عمق حادثه بدتر رخ دهد؛ اینها روزهایی است که خاطرات تلخی را برای ما رقم زد.خاطرات خوب هم به زمانی برمیگردد که موفق شدیم برنامه ٥ ساله دوم را به تصویب برسانیم و یا خطوط جدید مترو و اتوبوس در تهران که به بهرهبرداری میرسید و مشاهده میکردیم مردم با آسایش بیشتری در این شهر زندگی می کنند برای ما لذت بخش بود. وقتی آدم می خواهد با فساد مبارزه کند هزینه دارد تهمت می زنند و فشارهایی را از بیرون و سایر دستگاهها اعمال می کنند که فرد را از وظایف نمایندگی که برعهده دارد باز دارند که اینها دشواری نمایندگی را بیشتر می کند که ما هم همه سختی های آن را به جان خریدیم.
بررسی غیرسیاسی مسائل، بهترین خاطره از شورا
مجتبی شاکری| من فکر میکنم مهمترین اتفاق این چهارسال در بعد برنامهریزی، برنامه پنجساله دوم بود که ما تصویب کردیم. کاری که در مترو انجام شد بسیار شایسته بود که بدون کمک دولت صورت گرفت. پدیده شهر آفتاب هم میتوانست گره ترافیکی خیابان سئول را باز کند ولی همکاری نکردن دولت باعث شد که استفاده شایستهای صورت نگیرد. در آسیبهای اجتماعی هم به نظرم پیشگامی شهرداری خوب بود ولی دیگر دستگاهها همکاری لازم را انجام ندادند. بهترین خاطره من از این چهارسال به بررسی غیرسیاسی مسائل برمیگردد. عمده مباحثی که در شورای شهر مطرح است، مطالبات مردمی است و گرایش سیاسی در آن دخالت ندارد. شاید جز انتخاب هیأترئیسه و شهردار، بقیه مطالبات در همه کمیسیونها، گرایش جناحی در آنها یافت نمیشود. نمونههای متعددی را میتوان در هر کمیسیون مثال زد و این خاطره خوب شورای چهارم است اما درباره بدترین خاطره این چهارسال هم بگویم که خیلی دوست داشتم در بحث آسیبهای اجتماعی بتوانیم چهره شهر را با همکاری دیگر دستگاهها تغییر دهیم و بتوانیم معتادان و کودکان کار و کارتنخوابها را به زندگی برگردانیم که متاسفانه همکاری نکردنِ دیگر دستگاهها آن را به سرانجام نرساند. بحث تابآوری شهر و ساختوسازها در مقابل بحران و زلزله هم بسیار مهم است و من مشتاق بودم که به سرانجامی برسد که نرسید. علاوهبر این، بحث مناسبسازی شهر برای استفاده معلولان هم یکی دیگر از مواردی بود که به نتیجه مورد نظر نرسید و من از این موارد بهعنوان ناکامیها یاد میکنم.
بهترین رویکرد شورای چهارم بحثهای کارشناسی بود، منهای توجه به پایگاههای خطی و فکری
ولیالله شجاعپوریان| یکی از خاطره خوب من در شورای چهارم حضور آقای مسجدجامعی بهعنوان رئیس شورا در سال اول شورای شهر چهارم بود. بهترین رویکرد شورای چهارم بحثهای کارشناسی بود منهای توجه به پایگاههای خطی و فکری. البته همچنان دفاعهای خارج از اصول و منطق از شهردار تهران وجود داشت در حالی که خط قرمزمان مردم است. شورای چهارم تا همین حالا ٣٧٠ جلسه رسمی دارد که پرکار بوده است اما متاسفانه رئیس شورا به جای اینکه جلسات پایانی را به گزارش کمیسیونهای شورا اختصاص دهد، این فرصت را به شهرداری داد تا گزارشهای یکطرفه معاونان شهردار در آن ارایه شود. در جلسات شورا هم آییننامه جلسات اداری حاکم نبود و رئیس شورا همیشه بر اساس سلیقه شخصی خود عمل میکرد. درباره گمانهزنیهایی که در مورد ورود من به شهرداری تهران وجود دارد، هنوز هیچ صحبت رسمی نشده است؛ اما با توجه به سابقه فرهنگیام برنامهریزی شده است تا در روزهای پایانی هفته آقای محمدعلی نجفی را ببینیم.
خاطره زیاد دارم؛ همهاش به دلیل «آن مسائل»
الهه راستگو| من بیشتر از همه و به دلیل آن مسائلی که پیش آمد، خاطره دارم ولیکن بهعنوان یک خاطره خوب و بهعنوان یک عضو شورا که علاقهمند بودم در این عرصه و طبق نظر مقام معظم رهبری که مسئولان باید برای خدمتگزاری به مردم از همه سبقت بگیرند، هرچند که کوتاهیهایی وجود داشت ولیکن تلاشم این بود که در خدمتگزاری به مردم کوشا باشم. بهترین خاطراتم مربوط به دورانی است که مسئولیت ستاد توانافزایی و حمایت از سازمانهای مردمنهاد شهر تهران را برعهده داشتم. با توجه به اینکه این ستاد از سازمانهای مردمنهاد متفاوتی تشکیل شده بود که در ١٦ کارگروه تخصصی فعالیت داشتند و بیشتر در حوزه آسیبهای اجتماعی کمک میکردند، هر وقت میتوانستیم برای یک خانم سرپرست خانواری مسکنی تأمین کنیم یا اینکه به کمک «انجیاو»ها برای معلولی خدمتی انجام دهیم یا کمک به ازدواج جوانانی که شرایط ازدواج را داشتند ولی امکاناتی نداشتند، از بهترین خاطرات من بود. بدترین خاطره من هم زمانی بود که آن پنجشنبه صبح حادثه پلاسکو اتفاق افتاد و متاسفانه تعدادی از آتشنشانها و مردم عزیز را از دست دادیم و امیدوارم هیچوقت این اتفاق برای این مردم نیفتد.
در شورای چهارم مردم را راضی نکردیم به ما رأی ندادند
مرتضی طلایی| حادثه پلاسکو از تلخترین حوادث دوره ما بود که فارغ از موضوع ساختمان و ایمنی، این اتفاق ناشی از سهل انگاری ما و نبود مسئولیتپذیری اجتماعی ما چه در زمان اصل وقوع و چه در به شهادت رسیدن آتش نشانان است. بازخوانی حادثه نشان می دهد اگر به موقع ساختمان را تخلیه کرده بودند هرگز آتش نشانان شهید
نمی شدند بنابراین چرا اینها رعایت نشد که اینقدر هزینه بدهیم. شیرینی های شورا ناظر بر این است که مردم چه انتفاعی از شورا بردند. بهترین تصویر دوره چهارم توسعه حمل و نقل عمومی است. نمی خواهم به شورای پنجم بدبین باشم اما امیدوارم باعث شویم اعتماد مردم بیشتر شود. به هر حال در انتخابات شائبه هایی بوده اما امیدواریم که مردم لذت ببرند و دوره بعد هم به همین عزیزان رأی بدهند. از قبل در محاسبات مان پیشبینی کرده بودیم که شرایط رأیآوری لیست ما کار سختی است؛ بهدلیل اتفاقات زیادی که در دوره چهارم رخ داد نتوانستیم مردم را راضی کنیم، حق و باطل آن را کاری ندارم ولی در بعضی موارد مردم راضی نبودند. بنابراین به نوعی برآورد ما این بود که جریان ما رأی نمی آورد در عین حال برای ما فرقی
نمی کرد ضمن اینکه اگر چیزی مازاد بر دستمزد به ما داده اند باید ناراحت باشیم که دیگر این فرصت را نداریم اما من همان آدم ١٠ سال قبل هستم. از این بابت برای من فرقی نمی کند باشم یا نباشم. درباره آینده کاری هم فعلا جای خاصی پیشنهاد نشده است، برای شهرداریهای چند شهر پیشنهاد داشته ام که البته نتیجه بعد از مشخص شدن شهردار آن شهرها معلوم می شود.
شورای یکدست آسیبپذیر است
اقبال شاکری| بهترین خاطرهام این بود که در شورای چهارم مورد اعتماد مردم قرار گرفتم. همچنین افتتاح خطوط مترو در تهران و انتخابات شورایاریها و مصوباتی که با زندگی مردم ارتباط مستقیمی داشت، جزو خاطرههای خوب من است. پلاسکو هم که نهتنها برای من بلکه برای شهروندان و کل کشور ضایعه بسیار بدی بود.
وقتی نتایج انتخابات اعلام شد آمادگی نتیجه را داشتیم البته فرآیند انتخابات فرآیند رقابتی است؛ عدهای رأی میآورند و عدهای خیر. اگر چه من عضو علیالبدلها شدم اما به نظرم میشد انتخابات بهتر برگزار شود و اطلاعرسانی درستی انجام شود. اگر قرار بر رقابت باشد باید بین کاندیداها باشد نه لیستها، چون در این صورت بار سیاسی لیستها به شورا اضافه میشود و این اتفاق خوبی برای شهر نیست و حتی من پیشنهاد جداسازی آن را هم دادم اما به هر حال ما نتیجه را پذیرفتیم، آرزوی موفقیت کردیم و حتی اعلام کردیم که میتوانیم به آنها کمک کنیم. به نظرم شورای پنجم شورایی است که اگر اعضای آن خوب دقت نکنند آسیبپذیر خواهد بود؛ چون شوراهای یکدست آسیبپذیریشان نسبت به شوراهای متفاوت بیشتر است. امیدوارم مدیریت هوشمندی روی آن رخ دهد و جلوی آسیب را بگیرد که اتفاقاتی مثل شورای اول نیفتد. امیدورام با تدبیر، درایت و هوشمندی که اصل آن خدمتگزاری به مردم است همه تعلقات حزبی را هم بگذاریم تا همه چیز در جهت خدمت به مردم باشد. برنامهریزی شده تا در روزهای پایانی هفته آقای نجفی را ببینیم.
تصمیمات باندی و سیاسی، بدترین خاطره از شورا
غلامرضا انصاری| بهترین خاطره من از این چهارسال به اوقاتی برمیگردد که احساس میشد باری از روی دوش مردم برداشته شده و این لحظات بهترین خاطره من بوده است. بدترین خاطره هم تصمیمات باندی و سیاسی بوده که دودش به چشم مردم میرفت. هر وقت تصمیمی با گروهبازی سیاسی سبب آسیب به رفاه شهروندان میشد من را رنج میداد و این بدترین خاطره این چهارسال است. علاوهبر این، شیشهای شدن تصمیمات در شورای شهر یکی از تلاشهای شایسته در این دوره بوده است؛ فراکسیون اصلاحطلبان تلاش کرد که جزییات اطلاعات و قراردادهای شهرداری در معرض نقد و نگاه افکار عمومی قرار بگیرد و بتوانیم مانع از تخلفات شویم که همین تصمیم فراکسیونی هم توانسته مانع از تخلفاتی شود.
نتیجه انتخابات شورا برایم عادی بود
مهدی چمران، رئیس شورا | بهترین و بدترین خاطرهام از جلسات شورای شهر تهران را یادم نیست و باید بیشتر درباره آن فکر کنم. زمانی هم که نتایج انتخابات پنجمین دوره شورای شهر تهران اعلام شد، مسأله برای من خیلی عادی بود. نتیجه انتخابات شورای شهر برای من تقریبا قابل پیشبینی بود و البته شاید هم کمی از آن و نتیجه آن خوشحال شدم.
اعضا برای حسابرس مشترک همکاری نکردند
علیرضا دبیر| بهترین خاطره من وقتی بود که موضوعی را مصوب میکردیم. زمان ماجرای املاک و دعواهای مربوط به آن، روزهای خیلی بدی بود اما روزهایی که بودجه آخر سال مصوب میشد بهترین روزهای من بود. هر کاری که به نفع مردم بود دنبال کردیم اما دوست داشتم حسابرس مشترک بگذاریم که به حرف ما گوش ندادند هرچند که وزرات کشور آن را قانون کرد.