زبالههای خطرناک همسایه زمینهای کشاورزی
کشور نیازمند ساخت ٣٣٣سایت برای مدیریت پسماند ویژه است تعداد پیمانکاران مجوزدار برای حمل پسماند صنعتی زیر انگشتان یک دست است
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران؛ از پشت تپه خودش را به ما میرساند و میگوید «بار دارید؟» و ما که مثلا قرار است لجنهای صنعتی کارخانه روغنمان را در این بیابان چال کنیم گُل از گُلمان میشکفد و به عیوض که دستورویش سیاه است و لهجه افغانستانی دارد میگوییم چطور باید پسماندها را در این بیابان دفن کنیم؟
لودر اجاره کنید تا خاک بریزد رویش. نمیشود مثل بقیه آشغالها بماند.
کسی برای نظارت میاد؟
نه کسی نیست.
حالا قیمت را بگو. کامیونی ١٠٠ هزار، ٢٠٠ هزار، چند؟
نگران قیمت نباشید. آشنا شدیم دیگر. بفرمایید یک چایی در خدمت باشیم.
قلب بیابان را درآوردهاند. زمین با گودالی عمیق مأمن زبالههایی است که از دور و نزدیک میآید. زمینهای اطراف صفادشت کرج مدتهاست که از رمق افتادهاند و نایی برای زندگی در آنها نیست. چه زمینی که عیوض با یک اتاق در آن ساکن است و چه زمینهای کشاورزی اطراف که آنها هم بینصیب از پسماندهایی نیست که در رگهای زمین در جریان است. وسط بیابانی که تا چشم کار میکند، نه آب است و نه علف؛ پسماندهای صنعتی و ویژه زیر خروارخروار خاک دفن میشوند تا کسی نشانی از آنها نیابد. هر ساعتی از شبانه و روز که آماده حمل شوید، کسی در این بیابانها آماده است تا راه و چاه را برای دفن پسماند نشان دهد. پسماندهایی که ویرانگرترین زبالهها برای محیطزیست و آینده بشرند. عیوض و چهار پسربچه دیگر که میگوید از اقوامش هستند روز و شبشان میان آشغالها میگذرد. عیوض کار تفکیک پلاستیک و مشمع و ضایعات دیگر را از مردی اجاره کرده که صاحب این بیابان است، باید زمان آوردن پسماندهای صنعتی و ویژه را هم با او هماهنگ کنیم. مردی که پشت تلفن محتاط است: «یک هفته نیستم بعد خودم با شما تماس خواهم گرفت» عیوض هم محتاط است و اول میگوید این بیابان فقط محل دفن پسماندهای همین محل است که خودروهای شهرداری میآورند. اما مشتریهای خوبی هستیم و میخواهیم هرچه زودتر کار را شروع کنیم. میگوییم چند روز قبل خودرویی را دیدیم که لجن تصفیهخانه آورده به این بیابان و ما هم فهمیدیم که اینجا محل دفن است و چون کارخانهمان نزدیک است میخواهیم بیاییم اینجا و او هم با ما راه میآید: «هرموقع خواستید تشریف بیاورید. این هم شماره تماس من.»
پسرها بیتوجه به ما مشغول کارند. کمسن و کمجان. یکی از آنها هنوز لباس افغانستانیاش نو است و آینهدوزی روی لباسش زیر آفتاب تند مرداد میدرخشد. «برجی یکمیلیون تومان دستمزدشان است.»
عیوض ید طولانی در تفکیک زباله دارد و از وضع قیمتی بقیه مکانهای تفکیک هم بیاطلاع نیست. گاراژی در مردآباد دارد که چرخیها بارشان را به آنجا میآورند. چرخیهایی که صبح تا شبشان در کوچه و خیابان میگذرد تا بار تفکیکی خالص و تروتمیز برای گاراژ ببرند. «قرار بود تفکیک زباله شهرک صنعتی اشتهارد را بگیرم. به صاحب آنجا گفتم برای تفکیک زباله ماهی ٨میلیون تومان میدهم. او گفت ١٢میلیون تومان بده. قبول نکردم و کار جور نشد.»
برای این بیابان روزی ۶-۵ خودرو مکانیزه، ۴نیسان و ۲خاور پسماند زباله و نخاله و پسماند میآورند. عیوض نمیگوید چند خودرو پسماندهای صنعتی و ویژه به این بیابان میآید. همچنان که مشغول صحبتیم یک کامیون راهش به جاده خاکی باز میشود، کامیون لجنکش است، پشت تپهها گم میشود. جایی که در آن لجنهای صنعتی را خالی میکند. بعد رویش خاک میریزد تا پسماندها خوراک زمین شوند. خوراک ما. تمام زمینهای اطراف محل کاشت صیفیجات است و این پسماندها در طولانیمدت راهشان را به سفرههای آب زیرزمینی باز میکنند. آبی که با آن خیار و گوجه و بادمجانها آبیاری میشوند و سر سفره ما میآیند. قلب زمین از طپش افتاده.
٣١ استان،۴ سایت
نیما صدر، فعال محیطزیست، چند هفته قبل خودروهای حمل پسماند صنعتی را در این منطقه دید. تعقیبشان کرد و به بیابانی بعد از صفادشت و بیبی سکینه رسید، آنجا که دیگر فقط زمین بایر است و آفتاب. هیچکس شاهد روز و شبهای گودال داخل بیابان نیست: «زمینهای بایر این منطقه تا بوئینزهرا و... بهراحتی میتوانند محل دفن پسماندهای پرخطر باشند، چون ناظری وجود ندارد و البته این اتفاق مختص این منطقه نیست. مناطق بسیاری وجود دارد که در کنار پسماندهای عادی، پسماندهای صنعتی و ویژه هم در آن دفن میشود.»
تنها چهار سایت مدیریت پسماند ویژه در کل کشور وجود دارد. نخستین سایت مدیریت پسماند صنعتی در سال ١٣٨١ در استان سمنان به راه افتاد که همان ابتدای فعالیت به دلیل مشکلات اجتماعی تعطیل شد و با پیگیری مسئولان استانی در سال ١٣٩٥ مجددا راهاندازی شد. بعد از آن در سال ٤٨ سایت ساوه و بعدها سایت قزوین و اصفهان دو سایت دیگری بودند که برای فعالیت آماده شدند تا کارخانههایی که فعالیت صنعتی و تولید پسماند پرخطر داشتند، پسماندهایشان را به این سایتها ببرند.
این سایتها پس از آن شکل گرفت که ایران عضو معاهده بینالمللی بازل شد. معاهدهای که در سال ١٩٨٩ در کشور سوییس برای مدیریت صحیح پسماندهای خطرناک بسته شد. ٣٥کشور شرکتکننده آن را امضا کردند و ایران هم از شهریورماه ١٣٧١ به عضویت معاهده بازل درآمد. قانون مدیریت پسماندها شامل پسماندهای ویژه در سال ١٣٨٣ به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان رسید. براساس این معاهده پسماندهای حاصل از انواع صنایع براساس نوع فرآیند تولیدی و سایر فعالیتهای انسانی که با توجه به ماهیت مواد خطرناک و خواص مضر زیستمحیطی در ردیف پسماندهای خطرناک هستند، به ٤٥گروه طبقهبندی شدهاند که هرکدام از این گروهها با علامت اختصاری Y نشان داده میشوند. ٤٥گروهی که بسیاری از کشورهای دنیا آنها را میسوزانند و از حرارت آن برای تولید برق استفاده میکنند. اما در ایران این پسماندها سوزانده میشود تا حجم و آلودگی آن کم شود.
صدر میگوید هر واحد صنعتی باید سالانه حداقل یکبار خوداظهاری مدیریت پسماندهای خود را تهیه کند و به سازمان محیطزیست تحویل دهد. در این خوداظهاری انواع پسماندهای تولیدشده در واحد صنعتی و مقدار و روش امحای هریک به تفکیک مشخص شده است. هر واحد صنعتی باید با توجه به نوع پسماند و روش امحای اصولی و ملاحظات اقتصادی، مرکزی را که توانایی امحای پسماندهایش را دارد، انتخاب و با آن قرارداد منعقد کند. اما متاسفانه تنها معیاری که مدنظر صنایع قرار میگیرد، صرفه اقتصادی است: «حتی دیده شده برای امحای پسماندی که قابل سوزاندن نیست با مرکزی که فقط مجهز به کوره زبالهسوز است، قرارداد امضا شده و به نظر من این موضوع تنها با سنجش توانمندی سایت مدیریت پسماند برای امحای هر پسماند در مرحله عقد قرارداد و پس از آن نظارت تخصصی و دقیق بر نحوه اجرای قرارداد توسط کارشناسان ادارات محیطزیست قابلحل است.»
بهگفته صدر یکی دیگر از معضلات پیش روی مدیریت اصولی پسماند، ظهور شرکتهای کاغذی (Paper Company) و فعالشدن آنها در زمینه مدیریت پسماند است. این شرکتها بدون داشتن سایت و امکانات لازم برای مدیریت پسماند و تنها با داشتن مجوزهایی مانند مجوز حمل یا بازیافت از مراجع ذیصلاح و گاهی با دریافت نمایندگی از یکی از سایتها با صنایع قرارداد میبندند. «جالب اینجاست که این شرکتها ابتدا با عنوان نماینده یکی از سایتها اقدام میکنند، اما قرارداد به جای اینکه با سایت مذکور امضا شود، به اسم شرکت امضا میشود و احتمالا سایت کلا در جریان منعقدشدن برخی از قراردادها نبوده و برای همین هم عدم ورود پسماند به سایت پیگیری نمیشود. در سال١٣٩٥ سازمان محیطزیست برای ساماندهی وضع موجود و جلوگیری از واسطهگری در قراردادهای پسماند، بهدنبال حذف شرکتهای کاغذی بود که در این صورت واحد صنعتی ملزم به عقد قرارداد مستقیم با سایت مدیریت پسماند شده و سرنوشت پسماندها به راحتی قابل ردگیری و نظارت بود، اما به دلایلی که برای من روشن نیست هنوز روال گذشته ادامه دارد.»
زمین، پسماند میبلعد
«کف خاور پلاستیک گذاشته بودند و روی آن گونیگونی لجن بود. نمیدانم از کدام کارخانه بود، اما وقتی به محل دفن رسیدند، پلاستیک را کشیدند و لجنها خالی شد. به همین راحتی... هرچه بود از روی کیفیت ظاهری میشد حدس زد لجن تصفیهخانه است.»
روش بستهبندی هر کدام از پسماندهای ویژه با دیگری متفاوت است. بسیاری از کارفرمایان اطلاع دقیقی از شرایط امحای پسماند ویژه ندارند و به راحتی به شرکتها اطمینان میکنند و از طرفی چون بیش از هرچیز برای یک کارفرما ارزان تمام شدن کار مطرح است، توجهی به چگونگی انجام کار ندارند. شرکتهایی که نماینده شدهاند، به نام شرکت اصلی قرارداد نمیبندند و با نام شرکت جدید این اتفاق میافتد و در خیلی از موارد سایت اصلی خبر ندارد. «البته باید بگویم که سایتهای اصلی هم آنچنان خوب کار نمیکنند. هر دستگاه یک ظرفیتی دارد. کوره یک میزان مشخص میتواند پسماند دریافت کند. بر روی این امر نظارت نیست. مثلا ظرفیت روزانه یک تن است اما سایتها با چند کارخانه بزرگ قرارداد میبندند و در حقیقت امکان رسیدگی به این حجم از پسماند را ندارند. بنابراین هر اتفاقی که فکرش را بکنید رخ میدهد.»
قیمت حمل هر نوع پسماند ویژه با توجه به ترکیبی که دارد در سایتهای مخصوص متفاوت است، اما شرکتهایی که در هر استان مسئولند در ابتدا ممکن است با کیلویی ٤٠٠تومان پسماند را حمل کرده و بعد از مدتی به جای بردن به محل اصلی در بیابانهای اطراف خالی کنند تا سود بیشتری ببرند. «مشکل اصلی بر روی همین سود و زیان است. شرکتها باید افرادشان را برای حملونقل پسماند ویژه تربیت کنند که خود این آموزش هم هزینهبر است. آنها اقدامات محیطزیستی را بهعنوان هزینه میبینند.»
ساخت سایتهای مدیریت پسماند مواد صنعتی هم کار آسانی نیست. این سایتها باید ارزیابی زیستمحیطی شوند. زمینی که قرار است به پسماند داده شود، مکانیابی شود. نباید زمینهای کشاورزی در اطرافش باشد، میزان بارندگی و باد ارزیابی شود. باید عنوان شود شیرابهای که تولید میکند چه میشود. چندین ارگان باید هماهنگ باشند: «در هر استان فرمانداری و محیطزیست باید همکاری کنند تا این کار عملیاتی شود.» راهاندازی چنین سایتی در کرج به خاطر نزدیکی به تهران و تعداد بالای صنایعی که در آن قرار دارد، حتما سرمایهگذاران زیادی جذب خواهد کرد: «بافت کرج و اطرافش کاملا ماسهای است و به راحتی همه چیز را به عمق زمین میکشد. تمام مواد مضر در پسماندهای صنعتی را.»
لجن و پسماند در بشقاب غذای شهروندان
آلودگی از بین نمیرود. در پسماندهایی مانند لجن تصفیهخانهها، آلودگی در دل لجن جا میگیرد و تصفیه چه بهصورت بیولوژیکی، چه فیزیکی و چه شیمیایی باشد، از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میشود: «آلایندههای موجود در پساب در فاز لجن تصفیهخانه قرار گرفته و درنهایت این لجن از پساب جدا میشود. بهعنوان مثال در تصفیه فاضلاب آبکاری ابتدا کروم ٦ ظرفیتی به کروم ٣ظرفیتی تبدیل شده و کروم ٣ ظرفیتی به همراه لجن تهنشین میشود، پر واضح است که این لجنها نیاز به امحای اصولی و جلوگیری از ورود به محیطزیست دارند.»
در زمان بارندگی لجن تخلیهشده تصفیهخانه و سایر پسماندهای پرخطر کل آلایندهها به همراه باران به زمین نفوذ کرده و سفرههای آب زیرزمینی را آلوده میکنند، اگر این آب مستقیما به وسیله انسان مصرف نشود، قطعا در مصارف کشاورزی و دامپروری مصرف شده و بدین ترتیب انواع آلایندهها در ظرف خوراکمان حاضر میشود، در بشقابهای سبزیجات و گوشت و مرغی که مصرف میکنیم.
در سایتهای مخصوص کارگرهایی وجود دارند که باید پسماندها را بیخطر کنند.
صدر میگوید مدیریت اصولی پسماند هزینه زیادی دارد: «به عنوان مثال لجنهای تصفیهخانهها باید ابتدا آبگیری و خشک و سپس در ظروف مناسب بستهبندی شوند، همچنین بارگیری و تخلیه پسماندهای بستهبندیشده باید به وسیله جرثقیل، لیفتراک یا سایر ماشینآلات انجام شود که هزینههای زیادی در پی دارد، برای حمل پسماند باید از خودروهایی استفاده شود که دارای حداقل استاندارد جهت جلوگیری از انتشار آلودگی باشند، مراحل بستهبندی، بارگیری، حمل و تخلیه باید با نظارت کارشناسان آموزشدیده انجام شود که مستلزم هزینه است و در انتها برای بیخطرسازی پسماندها روشهای متنوعی مانند کوره زبالهسوز، تثبیت، خنثیسازی و دفن مهندسی و... وجود دارد که همگی هزینهبر هستند.»
شهرداری جمعآوری پسماند را به پیمانکار واگذار کرده و علاوه بر آن وظیفه شهرداری صرفا جمعآوری پسماند شهری است و نه پسماندهای صنعتی که روش هرکدام متفاوت است. براساس قانون، تولیدکننده وظیفه رسیدگی به پسماند صنعتی را دارد: «مشکل اصلی این است که جانمایی صنایع بدون علم انجام گرفته. صنایع در مناطقی پا گرفتهاند که جای درستی برای شکلگیری صنعت نیست و همین مشکل را دوچندان کرده است» آن هم در موقعیتی که مجوز حمل پسماندها در دست سازمان پایانههاست «نظارت نیست در غیراینصورت ارایه مجوز از سوی این سازمان مشکل خاصی ندارد، اما آنچنان میزان تخلفات بالاست که دیگر کسی نمیتواند مقابل آنها بایستد مگر آنکه عزمی جدی برای این مورد شکل گیرد و سازمان حفاظت از محیطزیست با قاطعیت وارد عمل شود.»
کارشناس مدیریت پسماند از همان لحظه ابتدای بارگیری پسماند تا لحظهای که به سایت مخصوص میرسد، باید حاضر باشد. کل بستهبندی را مورد بررسی قرار دهد و بارگیری کنترل شود، چون میدانیم لجنی که در این زمینها تخلیه میشود، درنهایت در ظرف خوراکمان حاضر خواهد شد.
پساب خودروسازها روان در جوی آب
برای اشکان معمارزاده، عضو هیأتمدیره اتحادیه صنایع بازیافت، خالی کردن پسماندهای صنعتی در صفادشت اتفاق عجیبی نیست. موردی است که روزانه در گوشهگوشه کشور رخ میدهد. حتی در جاده شلوغی چون جاده مخصوص کرج: «صفادشت هم در کنار آن چهار شهر چند سالی است که سایت مدیریت پسماند صنعتی دارد، اما باور کنید این اتفاق اصلا عجیب نیست. کافی است از مقابل خودروسازیها عبور کنید. پساب فرآیندهای خودروسازی که پساب خطوط رنگآمیزی خودرو است و خیلی خطرناک است، با تانکر بار زده میشود و در جویهای جاده مخصوص خالی میکنند که این مورد فراوان است. همینقدر راحت.»
معمارزاده به ماده ٧ قانون مدیریت پسماند اشاره میکند که مسئولیت پسماند ویژه و صنعتی را تولیدکننده این پسماندها میداند: «در بخش پسماند شهری مسئولیت با شهرداریها، بخشداریها و دهیاریهاست. در ماده ٧ تبصرهای داریم که میگوید تولیدکننده پسماند میتواند اختیار این مورد را به افراد و شرکتهای معتمد بدهد. اینجاست که پای پیمانکاران معتمد سازمان حفاظت محیطزیست باز میشود.» دفتری با عنوان معاونت محیطزیست انسانی در سازمان محیطزیست وجود دارد که این دفتر به نام اداره آبوخاک شناخته میشود و ارزیابی پیمانکاران که آیا واجد صلاحیت هستند یا خیر، با این دفتر است و پس از آنکه صلاحیت دفاتر تایید شد، مجوز صادر میشود. «قطعا تخلفات گسترده در این میان رخ میدهد، اما واقعیت این است که در کل دنیا مدیریت پسماند صنعتی برعهده تولیدکننده است. اینکه سازمان پایانهها مجوز حمل صادر کند، به شرط رعایت آییننامه ایراد ندارد. مشکل رعایتنشدن دقیق قانون آن هم در مورد حساسی چون این مورد است.»
بهگفته معمارزاده، تعداد پیمانکاران مجوزدار در ایران که مجوزشان تمدید شده و اصولی کار میکنند زیر انگشتان یک دست است. مهمترین خللی که در آییننامه وجود دارد، مجوزدادن به شرکتهای معتمد سازمان است که در کل کشور به صورت سلیقهای اعمال میشود: «مدیرکل دفتر آب و خاک و مدیر ادارات کل استانی هرکدام به نحوی با این موضوع برخورد میکنند. هرکجا یک معیار وجود دارد. ادارهکل استانی سازمان حفاظت از محیطزیست مسئول رسیدگی است.»
دفتر آب و خاک سازمان محیطزیست حدود ٦سال قبل طرحی داد که براساس آن سازمان مشاورانی داشته باشد که برنامه عملیاتی مدیریت پسماند برای صنایع را تعریف کنند، اما برایش دستورالعمل اجرایی تعریف نکرد و همین هم دلیلی شد که طرح نتیجهبخش نباشد: «اگر مشاورانی باشند که معتمد سازماناند و ارزیابی پسماند صنعتی را داشته باشند، امکان نظارت درست حاصل میشود. به این ترتیب بانک جامع مدیریت پسماند در کشور شکل میگیرد، امکان نظارت درست برای سازمان ایجاد و معلوم میشود چه پسماندی کجا و با چه توناژی تولید میشود و این دست سازمان را برای نظارت باز میگذارد.»
معصومه ابتکار سال گذشته آماری از میزان پسماندهای ویژه ارایه داد. آماری که میگوید سالانه در حدود هشتمیلیون تن پسماند ویژه داریم. دفتر آب و خاک سازمان حفاظت از محیطزیست هم آمار ٣٢میلیون تن پسماند صنعتی غیرویژه را اعلام کرده است. مجموع سایتهایی که در کشور وجود دارند، روزانه حدود ٤٠٠تن ظرفیت مدیریت پسماند دارند: «با احتساب ٤٠میلیون تن؛ ظرفیت مدیریت پسماند ما زیر یکدرصد است و اگر یک سایت برزگ ٥٠٠تن در روز مدیریت پسماند داشته باشد سهدهمدرصد پسماند کشور را پاسخگو است، یعنی حدود ٣٣٣ سایت لازم است که پسماند کشور را مدیریت کنند.»
عیوض شال روی سرش را جابهجا میکند. پوست تنش س‑خت است و همرنگ لباسهایش تیره. زیر آفتاب بیدریغی که این دشتها را رها نمیکند و گردوخاکی که خودروهای حمل پسماند هر روز به پا میکنند، جایی برای نفسکشیدن باقی نمانده. در بیابانی که کیسههای آشغال و پسماندهای صنعتی در قلب زمین جا میگیرد.
شهروند