۱۲ مانع مشترک بر سرراه اشتغال زنان
در سراسر جهان، زنان بیشتر از مردان احتمال بیکار بودن و استخدام نشدن در مناطق مختلف را دارند. این در حالی است که اختلاف جنسیتی در اختصاص مشاغل به زنان و مردان، در بعضی مناطق شکل حادتری به خود میگیرد مانند شمال افریقا و کشورهای عربی، جایی که میزان بیکاری زنان جوان تقریبا دو برابر مردان جوان است آن هم در حالی که زنان در سالهای اخیر توانستهاند تحصیلات بیشتری داشته باشند. اینها نشان میدهد که افزایش تحصیلات به تنهایی نمیتواند موانعی که بر سر راه اشتغال زنان وجود دارد را از میان بردارد.
دیده بان ایران: در کنار تبعیضاتی که به بسیاری از زنان اجازه نمیدهد تحصیلاتشان را ادامه دهند، آنها وقتی هم که وارد محیط کاری میشوند، با تبعیضات شغلی روبهرو هستند؛ مواردی مانند کمتر بودن دستمزد، وجود کلیشههای جنسیتی، دسترسی نداشتن به منابع مالی و زمینهای کشاورزی و بسیاری از موانع دیگر که باعث میشوند زنان با سختیهای بیشتری برای قدم گذاشتن در عرصه کار همراه باشند.
با این که بعضی کشورها تلاش کردهاند این موانع را تا حدودی برطرف کنند، این روند چندان رضایتبخش نیست به طوری که تنها 67 کشور، قوانین ضد تبعیض جنسیتی در مشاغل را به تصویب رساندهاند و در 18 کشور، شوهران میتوانند مانع کار کردن همسرانشان شوند.
در ادامه، حقایقی را درباره کار زنان و موانع آن بخوانید که برگرفته از بخش زنان سایت سازمان ملل است.
نیروی کار
حتی با روند جهانیسازی و در شرایط اقتصادی دنیای امروز که به نیروی کار بیشتری نیاز است، زنان باز هم از استخدام به عنوان نیروی کار بازمیمانند. نابرابریهای جنسیتی همچنان باعث میشوند زنان به عنوان پایینترین حلقه زنجیره در نظر گرفته شوند و مشاغلی به آنها اختصاص داده شود که نه جایی برای ارتقا دارند، نه امکانات رفاهی، نه امنیت شغلی و نه درآمد مناسب.
آمار سال 2015 نشان میدهد مردان بیش از 76 درصد نیروی کار را تشکیل میدهند در حالی که این عدد برای زنان کمتر از پنجاه درصد است. تمام اینها در حالی است که زنان نیمی از نیروهای کار در جهان هستند و بر اساس تحقیقات، با تغییر قوانین برای ایجاد شرایط مناسب کار زنان، تا سال 2025، 26 درصد به درآمد جهانی سالانه تولید ناخالص داخلی افزوده میشود.
مشکلات استخدامی
در سراسر جهان، زنان بیشتر از مردان احتمال بیکار بودن و استخدام نشدن در مناطق مختلف را دارند. این در حالی است که اختلاف جنسیتی در اختصاص مشاغل به زنان و مردان، در بعضی مناطق شکل حادتری به خود میگیرد مانند شمال افریقا و کشورهای عربی، جایی که میزان بیکاری زنان جوان تقریبا دو برابر مردان جوان است آن هم در حالی که زنان در سالهای اخیر توانستهاند تحصیلات بیشتری داشته باشند. اینها نشان میدهد که افزایش تحصیلات به تنهایی نمیتواند موانعی که بر سر راه اشتغال زنان وجود دارد را از میان بردارد.
تصویر زیر نشاندهنده این است که میزان بیکاری در جهان و شکاف جنسیتی بین زنان و مردان در میزان بیکاری است.
تبعیض شغلی
تبعیضهای شغلی که درباره زنان وجود دارد شامل موارد زیادی میشود؛ از تفاوت در میزان دستمزدها گرفته تا اختصاص مشاغل کماهمیت و بدون ارتقا به زنان. مساله اینجاست که این موضوع، حتی در کشورهای پیشرفته هم وجود دارد و مختص کشورهای جهان سوم و در حال توسعه نیست. این تبعیضهای شغلی که نه بر اساس توانایی بلکه بر اساس جنسیت شکل گرفته است، باعث شده اصطلاحهایی مانند «سقف شیشهای» و «کف چسبنده» به وجود بیاید که به موانعی برای رشد و پیشرفت زنان در محیطهای شغلی اشاره دارد.
این تبعیضها باعث شده تعداد زنان در پارلمانهای سیاستگذاری کشورها به شدت پایینتر از مردان و تنها 23 درصد باشد و آنها در ردههای مدیریتی شرکتها و ادارات هم تعداد کمی را به خودشان اختصاص داده باشند. بیشترین بخشهایی که زنان در آنها مشغول کارند عبارتند از بخشهای خدماتی با 61.5 درصد و پس از آن کشاورزی 25درصد و صنعت 13.5 درصد.
تفاوت در میزان دستمزدها
به طور کلی در جهان، در ازای هر یک دلاری که مردان به دست میآورند زنان تنها 77 سِنت به دست میآورند و تحقیقات نشان داده حدود هفتاد سال طول میکشد که این فاصله در میزان دستمزدها به صفر برسد. برای به صفر رساندن این فاصله، عوامل زیادی موثرند؛ ازجمله سیاستهای حمایتی که برای مشاغل زنان به کار گرفته میشود. از آنجا که زنان در بیشتر کشورها مسئولیتهای مختلف خانوادگی را هم بر عهده دارند، به نظر میرسد لازم است بیش از گذشته درباره اقداماتی مانند ساعات کاری منعطف و تمهیداتی برای نگهداری از کودکان در نزدیکی محل کار والدین سیاستگذاری شود.
این حمایتها از زنان شاغل به این دلیل مهم است که تفاوت در میزان دستمزدها در بین زنان شاغلی که فرزند دارند بیشتر از زنان شاغل بدون فرزند است مثلا در آسیای جنوبی، تفاوت در میزان دستمزد در بین زنان دارای فرزند 35 درصد و زنان بدون فرزند چهارده درصد است، همچنین در آفریقا زنان دارای فرزند 31 درصد تفاوت در میزان دستمزد با مردان را تجربه میکنند در حالی که زنان بدون فرزند چهار درصد.
مشاغل بدون دستمزد
زنان حداقل دوبرابر و نیم بار بیشتر از مردان کارهایی را انجام میدهند که دستمزدی ندارد؛ کارهایی مانند مشاغل خانگی و مراقبتهایی که از دیگران انجام میدهند. آشپزی و نظافت، جمعآوری هیزم و آب نوشیدنی، مراقبت از کودکان، بیماران و سالمندان از مواردی هستند که زنان آنها را بدون هیچ دستمزدی انجام میدهند. این نداشتن دستمزد کارهای خانگی باعث میشود زنان باز هم فاصله بیشتری با مردان پیدا کنند.
تفاوت در کارهای بدون مزد و با دستمزد در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، در بین زنان و مردان، در تصویر زیر مشخص شده است؛ این تصویر نشان میدهد در کشورهای توسعهیافته، زنان در طول روز پنج ساعت کار بدون دستمزد و چهار ساعت کار با مزد انجام میدهند اما این میزان برای مردان شش ساعت کار با دستمزد و یک ساعت و نیم کار بدون مزد است. همچنین در کشورهای در حال توسعه، زنان چهار و نیم ساعت کار با مزد و سه و نیم ساعت کار بدون دستمزد انجام میدهند در حالی که این میزان برای مردان نزدیک شش ساعت کار با مزد و دو ساعت کار بدون دستمزد است.
مرخصی والدینی
از فرصتهایی که برای شاغلان در نظر گرفته میشود، مرخصی والدینی است. اما این مرخصی در بیشتر کشورها تنها برای زنان در نظر گرفته میشود و همین مساله باعث میشود آنها مدت زیادی از فضای کار دور بمانند و کارفرماها افرادی را به جای آنها استخدام کنند. این در حالی است که بعضی کشورها که عمدتا کشورهای توسعهیافته هستند، مرخصی بعد از تولد فرزند را به پدران و مادران اختصاص میدهند و نگهداری از فرزند را به هر دوی آنها واگذار میکنند. این موضوع، هم باعث میشود مردان بتوانند اوقاتی را با فرزندانشان سپری کنند و هم به مادران این فرصت را میدهد که از فضای شغلیشان دور نمانند.
مطالعات انجام شده در زمینه مرخصی زایمان نشان میدهد تنها 28 درصد از زنان شاغل در سراسر جهان از مرخصی زایمان بدون دغدغه بهره میبرند. همچنین تنها 36 کشور در استفاده از مرخصی زایمان، استانداردها را رعایت میکنند مبنی بر این که زنان حداقل باید چهارده هفته مرخصی زایمان با حقوق داشته باشند.
مشاغل غیررسمی
زنان سهم زیادی از شغلهای غیررسمی را در جهان به خودشان اختصاص دادهاند؛ این مشاغل مخصوصا در بین زنان مهاجر بیشتر دیده میشود.
مشاغل غیررسمی شامل دستفروشها، خردهفروشان، کشاورزان، افراد خویشفرما، کارگران بدون بیمه، کارگران فصلی و ... است. یکی دیگر از شکلهای مشاغل غیررسمی، کارهای خانوادگی است که اغلب زنان در آن فعالیت دارند و 63 درصد این افراد را شامل میشوند که بدون دستمزد و بیمه، مشغول فعالیت در کارگاههای خانوادگی یا زمینهای کشاورزی هستند.
نکته مهم در این میان آن است که این مشاغل عمدتا در فضاهایی غیرایمن انجام میشود و زنان نه تنها دستمزدی دریافت نمیکنند بلکه سلامتشان هم به خطر میافتد بدون این که بیمه سلامت یا مرخصی بیماری داشته باشند.
کارگران مهاجر
در حالی که کارگران مهاجر، در اقتصاد کشورهای مهاجرپذیر نقش دارند، اغلب از کمترین امکانات و خدماتی بهره میبرند، این مساله مخصوصا در بین زنان مهاجر بیشتر دیده میشود. این زنان اغلب در کارهای خدماتی مانند خدمترسانی در خانهها به کار گرفته میشوند که ساعات کار طولانی، کارهای فرساینده و زیاد، بدون بیمه و حمایتهای اجتماعی را متحمل میشوند.
حدود 57 درصد از کارگران خانگی هیچ ساعت کاری مشخصی ندارند و در این میان، تعداد زنانی که مورد انواع خشونت در کارهای خانگی قرار میگیرند و از حقوق انسانیشان بیبهره میمانند بیشتر از مردان است.
تصویر زیر نشان میدهد که حدود 44 درصد از کارگران مهاجر و هشتاد درصد از کارگران خانگی را زنان تشکیل میدهند و زنان مهاجر کارگر خانگی 73 درصد هستند.
خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان در محیطهای کاری به قدری فراگیر است که جنس، نژاد، سن و موقعیت نمیشناسد. زنان چه در مسیر رسیدن به کار و چه در محیط کارشان، مورد انواع خشونت قرار میگیرند؛ از نگاههای آزاردهنده تا انواع کلمات و تماسهای فیزیکی خشونتآمیز. در اروپا 55 درصد از زنان آزار و اذیت جنسی را تجربه کردهاند که از این میزان 32 درصد این آزار را در محل کار داشتهاند.
خشونت علیه زنان چه در محل کار اتفاق بیفتد و چه در خانه و خیابان، از توانایی فیزیکی و روانی زنان کم میکند و به آنها فرصت کمتری برای پرداختن به امور شغلی با خیال راحت را میدهد همچنین سبب غیبت آنها از محل کار و از دست دادن فرصتهای شغلی میشود.
موانع قانونی
در رسیدن زنان به وضعیت شغلی مناسب، نه تنها مساله فرهنگی و اقتصادی بلکه موانع قانونی هم وجود دارد که هم شامل فرصتهای شغلی دولتی و هم بنگاههای خصوصی است.
امروزه حداقل یک محدودیت قانونی مبتنی بر جنسیت درباره مشاغل زنان در 155 کشور وجود دارد، در 18 کشور قانون این اجازه را به مردان میدهد که از اشتغال همسرشان جلوگیری کنند و قوانین علیه تبعیض جنسیتی در استخدام تنها در 67 کشور اجرا میشوند.
حمایتهای اجتماعی
در حالی که حمایتهای اجتماعی نقش زیادی در کیفیت زندگی مخصوصا در دوران سالمندی دارد، زنان از این حمایتها بهره کمتری نسبت به مردان دارند. زنان مسن کمتر از مردان از خدماتی مانند بیمه و مزایای بازنشستگی برخوردارند به طوری که حدود 65 درصد (حدود 200 میلیون نفر) از افرادی را شامل میشوند که در سن بازنشستگی هستند اما هیچگونه درآمدی ندارند، این میزان برای مردان 35 درصد (حدود 115 میلیون نفر) است.
توجه به حمایتهای اجتماعی از زنان سالمند به این دلیل مهم است که تبعیضها در طول دوران اشتغال و میزان درآمد کمتر زنان، مانند یک دومینو به دوران میانسالی و بازنشستگی آنها هم میرسد و آنها را در شرایط سختتری نسبت به مردان میانسال قرار میدهد و با احتمال بیشتری در معرض فقر قرار میگیرند.
امکانات مدرن
اتوماسیون اداری، هوش مصنوعی، اینترنت، رباتیک و سایر امکانات دیجیتالی دنیای مدرن، از طرفی فرصت و از طرفی تهدید برای فرصتهای شغلی زنان محسوب میشوند. با وجود شکافهای جنسیتی که در دسترسی و استفاده از فنآوریهای دیجیتال و همچنین آموزش آنها بین دختران و پسران وجود دارد، بهکارگیری این فنآوریها در مشاغل، برای زنان هم میتواند مفید و هم مضر واقع شود.
بهرهگیری از امکانات دنیای مدرن در کار، میتواند به زنان تحصیلکرده فرصتی برای بهرهمندی از مشاغل را اعطا کند و تفاوتها و تبعیضهای موجود در اختصاص مشاغل تنها به مردان را از بین ببرد و همچنین با انعطاف در ساعات کاری و سرعت در انجام کارها، به زنان فرصت بیشتری برای کسب مهارتهای جدید و ارتقا بدهد، اما از طرف دیگر این امکانات میتواند زنانی را که کمتر به فرصتهای آموزشی دسترسی داشتهاند، از بازار کار دورتر و دورتر کند.
تصویر زیر نشان میدهد جمعیت جهانی استفادهکننده از اینترنت، 47 درصد هستند در حالی که فاصله جنسیتی در استفادهکنندگان از اینترنت 12 درصد است. همچنین جمعیت افراد در مناطق برخوردار از شبکه مخابراتی موبایل 95 درصد است در حالی که افرادی که در کشورهای کمدرآمد و با درآمد متوسطه زندگی میکنند که به موبایل دسترسی ندارند بیشتر از سه میلیارد نفر هستند که 1.7 میلیارد آنها را زنان تشکیل میدهند.