نامه رسیدگی به پلاسکو در بایگانی شهرداری منطقه/ بودجه 50 هزار میلیاردی جان آتشنشانان را نجات نداد
مشخصشدن ضعف در کیفیت فرماندهی حادثه، قبل و بعد از ریزش ساختمان پلاسکو در گزارش هیأت ملی بررسی این حادثه، نشان داد دستگاههایی که بودجههای میلیاردی برای حفظ و حراست از شهر، ادوات و ساختمانها دارند و وظیفه سرکشی و نظارت بر عهدهشان است، خود نیازمند مدیریت هستند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: در ماههای منتهی به سال 96 حادثهای رخ داد که خیلیها را درگیر خود کرد. ساختمان معروف پلاسکو در 30 دقیقه تبدیل به جهنمی شد که همه را به حیرت واداشت و نشان داد حوادث شهری میتوانند تا چه حد بیرحم باشند.
در این حادثه تعداد 166 آتشنشان که در داخل ساختمان بودند جانشان را زیر آوار پلاسکو جا گذاشتند تا دیگران را به زندگی بازگردانند. سؤالی که بعد از این حادثه اذهان را به خود مشغول کرد، این بود که آیا نمیشد ادوات و دستگاههایی داشت تا این اتفاق کام مردم را تلخ نکند؟ موضوع دیگری که تا امروز به صورت سؤالی بیجواب مانده، این است که چرا مأموران آتشنشانی که به محل حادثه اعزام شدند از وضعیت ساختمان و احتمال ریزش آن اطلاعی نداشتهاند؟ و اینکه چرا کسی برای آتشنشانانی که درون ساختمان بودند اخطار خروج صادر نکرده است؟
سیدهادی بهادری، نایبرئیس دوم کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، با انتقاد از وضعیت ادوات و تجهیزات آتشنشانی در شهر تهران میگوید: «به نظر من قبل از حادثه پلاسکو اقدامات زیادی را سازمان مدیریت بحران میتوانست انجام دهد و الان هم برای ساختمانهای مشابه پلاسکو باید انجام شود و از نظر آتشسوزی مورد ارزیابی قرار گیرند، منتها بعد از این اتفاق مشکل بدتر شد؛ بعد از آتشسوزی و اطلاعرسانی حادثه پلاسکو موضوع بدتر شد زیرا درواقع آتشنشانهایی که برای خاموشکردن این حریق اعزام شدند هم تجهیزات و هم آگاهی مرتبط با حادثه را نداشتند که این ساختمان احتمال فروریزش دارد و نباید داخل ساختمان بمانند و از بیرون با استفاده از نردبان برای کنترل حریق اقدام کنند.»
این اظهارنظر نشان میدهد حتی تجهیزاتی که برای اطفای حریق در ساختمان پلاسکو استفاده میشده در حد این حادثه نبوده است. ضعف در تأمین تجهیزات آتشنشانی با وجود بودجهای چندده هزار میلیاردی نشان میدهد در سالهای اخیر برای تجهیز آتشنشانی در مقابله با حوادث در ساختمانهای بلندمرتبه کاری انجام نشده یا حتی خیلی کم انجام شده است. بهادری بودجه شهرداری تهران را برابر با بودجه عمرانی کشور میداند و معتقد است: «در تهران کلی ساختمانهای بلندمرتبه بالای 50 متر داریم و طبیعی است در سازمان عریض و طویلی که بودجهاش بالاتر از بودجه عمرانی کشور و حدود 50 هزار میلیارد تومان بوده، نداشتن یک نردبان بلند که برای اطفای حریق در ارتفاع استفاده شود، ضعف مدیریت است.»
نامهای که شهرداری بایگانی کرد!
اینکه در گذشته برای ساختمان فرسوده و زهواردررفته پلاسکو اخطار داده شده بود را همه میدانند و شاید کوتاهی مسئولان این ساختمان یکی از مهمترین دلایل بروز فاجعه باشد اما اینکه اخطار کتبی رسیدگی و برخورد با این ساختمان به شهردار منطقه تحویل داده شود و وی آن را به دست بایگانی بسپارد، نکته قابلتأملی است که باید مورد بررسی قرار گیرد. نایبرئیس دوم کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی گفته است: «نامهای از طرف سازمان آتشنشانی به شهردار منطقهای که پلاسکو در آن قرار داشت، آمده بود مبنیبر اینکه ساختمان پلاسکو وضعیت مناسبی نداشته و احتمال آتشسوزی در آن وجود دارد که بنده نیز این نامه را رؤیت کردهام. با توجه به اینکه این اعلام نگرانی از احتمال آتشسوزی و آسیبپذیری ساختمان در برابر آتشسوزی اعلام شد، تقریبا هیچ اقدامی صورت نگرفت و نامه احتمالا در شهرداری بایگانی شد.» تهران هر روز شاهد ساختهشدن بلندمرتبههایی است که سر به فلک میکشند اما آیا برای ایمنی و امداد در مواقع بحران این ساختمانها فکری شده است. کوچههای باریک که امکان تردد خودروهای سنگین و حتی سواری را ندارند قطع به یقین در روز حادثه میتوانند چنان گلوی مدیریت بحران را فشار دهند که نفسش بالا نیاید.
گزارش ملی پلاسکو کموکاستی و بیمسئولیتی مدیران شهری و دستگاههای ذیربط را به خوبی نشان داد اما موضوع مهمتر این است که از این حادثه درس بگیریم به جای اینکه از آن فرار کنیم. میرحمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز معتقد است: «قطعا میتوان از این گزارش قوانینی را به تصویب رساند که به مدیریت واحد شهری کمک کند. در همه شهرها به مدیریت واحد شهری نیاز داریم، مدیریت واحد شهری تا ایجاد نشود باید منتظر حادثه بود.»
گزارش پلاسکو استاندارد و در سطح ملی بود
عضو بررسی گزارش ملی پلاسکو گفت: از اظهارنظرهای جناحی در گزارشهای علمی اجتناب کنید تا زمینه احیای دانشگاهیان و گزارشهای علمی ایجاد شود. مهدی هداوند، عضو کمیته بررسی گزارش ملی پلاسکو، با بیان اینکه گزارش ملی بسیار کارشناسی و با دقت تهیه شده است، اظهار کرد: گزارش ملی با توجه به فرصت محدود و اطلاعاتی که در اختیار اعضا قرار گرفت، بسیار کارشناسی و دقیق بود. وی با اشاره به کمنظیربودن گزارش ملی در سالهای اخیر گفت: اعضای کمیته از استادان برجسته و شناختهشدهای بودند که گزارش را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دادند، اگرچه ممکن است نواقص و ایراداتی بر آن وارد باشد که آن هم محال نیست زیرا همیشه در مباحث علمی اختلافنظر وجود دارد؛ البته باب بحث و گفتوگو برای گزارش باز است اما معتقدم با توجه به فرصتی که به دولت داده شده بود، گزارش خوبی با رعایت استانداردهای لازم تحویل دادیم. عضو بررسی گزارش ملی پلاسکو با ابراز تأسف از برخی انتقادها مبنیبر پایینبودن سطح گزارش تصریح کرد: گزارش کارشناسی و در سطح گزارش ملی بود زیرا گزارش 6 پیوست علمی دقیق با اطلاعات، مستندات و تحلیلهای جداگانه دارد که تنها خلاصه آنها منتشر شده است. هداوند تأکید کرد: گزارش ملی حدود هزار و 700 صفحه بوده و گزارش تخصصی کمیتهها هنوز منتشر نشده و تنها گزارش کمیته حقوقی که در تهیه آن مشارکت داشتم حدود 70 صفحه است. وی با بیان اینکه منتقدان خلاصه گزارش را مطالعه کردهاند، ادامه داد: بسیاری از گزارشهای تخصصی منتشر نشده و منتقدان تنها خلاصه گزارش را مطالعه کردهاند. ازاینرو، چون انتظار تحلیل بیشتری داشتند با مطالعه کامل گزارش که چند روز گذشته منتشر شده، سطح توقع آنها برآورده میشود.
پرهیز از سانسور گزارش ملی درباره پلاسکو
این عضو کمیته بررسی گزارش ملی ادامه داد: این گزارش کاملا علمی بود و بهتر است موضعگیری سیاسی در بحث علمی نکنیم تا راه برای تحقیقات علمی بسته نشود تا از این به بعد شاهد گزارشهای علمی در سطوح دیگر برای پیشرفت و اعتلای کشور باشیم.
هداوند با انتقاد از سانسورشدن گزارش تأکید کرد: درباره گزارشهای علمی نباید جناحی اظهارنظر کرد. اگر کسی مستنداتی دراینباره دارد، بیاورد تا مورد بررسی قرار بگیرد و شفافسازی لازم برای روشنشدن افکار عمومی انجام گیرد. هداوند تأکید کرد: گزارش کاملا استاندارد و در سطح گزارش ملی بود. ازاینرو، بهتر است که برای احیای دانشگاهیان و گزارشهای علمی از انتقادهای بیپایه و اساس جلوگیری کنیم. بهادری، نایبرئیس دوم کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه در مجموعههای خدماترسان، ایمنی باید مورد توجه قرار گیرد، اضافه کرد: در تفکر مدیریت شهرداری و مجموعههای خدماترسانی که مستقیما به مردم خدماترسانی میکنند، باید موضوع ایمنی دیده شود. زمانی که سازمان عریض و طویلی به نام «سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران» در شهرداری درست میکنیم باید بخشی از توجه این سازمان و مدیریت آن به سمت مسائل ایمنی باشد تا ساختمانی دچار آتشسوزی نشود و چنین اتفاقی نیفتد. وی یادآوری کرد: در مقطعی در سازمان مدیریت بحران درباره امداد کوهستان برنامهریزی میکردند که اگر در کوه اتفاقی بیفتد شهرداری تهران چگونه باید وارد عمل شود. این اقدام هم درست بوده و هم کار خوبی است و باید انجام شود ولی وقتی برای یک کوهنورد چنین حساسیتی نشان میدهند طبیعی است که در ساختمانی با آن عظمت که دهها نفر در آن هستند حساسیت بیشتری نشان دهند زیرا حساسیت بالایی را میطلبد.
احتمال تکرار فجایعی مانند پلاسکو
بهادری با بیان اینکه این مشکل میتواند در سایر ساختمانهای بلندمرتبه فاجعهای دیگر را رقم بزند، اضافه کرد: فکر کنید این اتفاق در برج آاسپ که 50 طبقه و بالای 130 متر ارتفاع دارد، رخ دهد؛ در آن زمان چه باید کرد؟ باید منتظر باشیم تا آتشنشانها با کپسول آتش را خاموش کنند؟ بهادری افزود: مدیریت بحران با مدیریت شهری باید هماهنگ باشند و پلاسکو نشان داد که مدیریت بحران رها شده است. مدیریت بحران دانشی است که سازمان پیشگیری و مدیریت بحران آن را ندارد. سازمانی که نمیتواند یک ساختمان را مدیریت کند اگر فردا زلزله بیاید چهکار خواهد کرد. مردم در آن زمان به چه کسی باید امیدوار باشند که از کوچههای چهار و 6 متری تهران به دادشان میرسد.
مدیریت بحران رها شده است
نایبرئیس دوم کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه عملکرد ناامیدکنندهای را از مدیریت بحران در حادثه پلاسکو شاهد بودهایم، تصریح کرد: اینکه گفته میشود در قانون ابهاماتی وجود دارد، درست نیست. قانون، مدیر بحران در شهر تهران را شهردار میداند و شفافتر از این نمیتواند به مسئولیت مدیریت شهری اشاره کند. در سایر استانها هم استاندار مدیر بحران است و مثلا اگر در کرج اتفاقی بیفتد شهردار مسئول بحران نیست و استاندار باید جوابگو باشد. وی با بیان اینکه طبیعی است که قصور حادثه پلاسکو صددرصد به عهده یک نفر نیست، اظهار کرد: در شهر تهران با توجه به وضعیت فیزیکی شهر، شهردار مسئول مدیریت بحران است و این موضوع برای امروز و دیروز نیست. این قانون در زمان زلزله بم نوشته و ابلاغ شد. اینکه وزارت صنعت و کار باید برای نظارت وارد شوند را نفی نمیکنیم و طبیعی است که قصور صددرصد برای یک نفر نیست.
بهادری افزود: مسئول مستقیم پیشگیری و مدیریت از بحران شهرداری بوده و سازمان پیشگیری و مدیریت بحران جزئی از شهرداری است و باید در شرح وظایف آن دقت شود. در قانون شهرداریها در 1307 گفته شده اگر در دیواری احتمال ریزش و بروز خسارت در معابر وجود دارد شهرداری باید جلوی ریزش را بگیرد تا به کسی آسیب نزند. در آن زمان ساختمان بلندی نبوده اما مضمون قانون این بوده که در معابر عمومی نباید آسیبی به کسی وارد شود که اگر وارد شود شهرداری مسئول آن است.
نایبرئیس دوم کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی گفت: در حادثه پلاسکو دیده شده که تمام ساختمانهای اطراف معابر، مردم، اصناف و کسبه آسیب دیدند و این حادثه امکان دارد برای سایر ساختمانها که عمرشان بالای 60 تا 70 سال است بیفتد. بالاخره باید ارزیابیهایی برای کنترل این ساختمانها صورت گیرد. بهادری با اشاره به وظایف مالکان ساختمانها اضافه کرد: یک طرف حادثه پلاسکو، مالک آن یعنی بنیاد مستضعفان است که خود باید برای کنترل ایمنی ساختمان مراجعه میکرد. مدیریت شهری بحث اصلی این حادثه است که ما در آن مشکل داریم.
درس عبرت پلاسکو برای مدیریت شهری
ساختمان پلاسکو که روزی نمادی از بزرگترین ساختمانهای تجاری پایتخت بود، امروز جای خالی خود را به بحثهای اجتماعی و مدیریتی داده است. درواقع، پلاسکو قربانی شده تا بتواند چراغی برای روشنشدن وضعیت مدیریت شهری و بحران باشد.
در مدتی که از حادثه تلخ پلاسکو میگذرد نهتنها تهران بلکه کل کشور حوادث تلخ دیگری را تجربه کرد؛ سیل در استانهای شمالغربی و شمالی و زنجان و زلزله در مشهد که خسارات جانی و مالی بسیاری را بر جای گذاشت و داغ نبود مدیریت شهری را در کشور تازه کرد. اینکه امروز پلاسکو سر زبانها افتاده نباید کسی را رنجور کند زیرا این حادثه تلخ و ناگوار که میتوانست با مدیریت و فرماندهی درست، حادثهای کوچک و قابل کنترل باشد به فاجعهای ملی بدل شد که میتوان از آن کتابهایی برای عبرت آیندگان نوشت.
مدیریت شهری و مدیریت بحران دو موضوع بسیار مهم برای کنترل حوادث، سنجیدن امکانات و توانمندیهای نیروی انسانی است و باید این دو مهم، در کنار هم برای رفع خطرات احتمالی در شهری مانند تهران که بیش از 10 میلیون نفر جمعیت دارد، بهکار گرفته شود. متأسفانه در دوران پساپلاسکو نهتنها شاهد هماهنگی این دو در کنار هم نبودهایم بلکه با شانه خالیکردن مدیران شهری با بحران مسئولیتپذیری مواجه هستیم؛ پدیدهای که خود میتواند زمینهای برای بروز ناگوارترین حوادث در شهرها باشد که مسلما بیشترین آسیبها را به مردم وارد خواهد کرد. امروز بیش از سه ماه از آن واقعه میگذرد اما در این مدت حتی از یکی از مسئولان شهری بابت کمکاریها و عدم هماهنگی دستگاهها که یکی از مهمترین قصورات در به وجودآمدن تراژدی پلاسکو بود، عذرخواهی دیده نشده و انگار ارادهای هم برای بابشدن این اتفاق که میتواند اعتمادسازی بین مردم و مدیریت شهری را ترمیم کند، وجود ندارد.