کد خبر: 19601
A
فرحناز مینایی پور عضو مجمع زنان اصلاح طلب در گفت و گو با دیده بان ایران:

باید 12 سال مدیریت قالیباف در دوره گذشته بازخوانی شود باید تحقیق شود پول های شهرداری در کجا هزینه شده است؟/ زنان در تهران بی پناه هستند / ما باید شورای شهر داشته باشیم، ‌نه شورای شهرداری

زنان شهر به آموزش‌های متعددی نیاز دارند که باید از امکانات شهرداری مانند فرهنگسراها، خانه‌های محله‌ و شورایاری‌ها استفاده کنیم و زنان را آموزش دهیم. یک غده چرکینی در سطح شهر وجود دارد و آن زنان کارتن‌خواب هستند. اکنون مکان‌هایی به‌وجود آمده و در زمان شورای شهر قبلی با تلاشی که دوستان کردند اندک گرمخانه‌هایی برای زنان به‌وجود آمده که سعی می کنیم تعدادشان بیشتر شود. زنان در سطح شهر خیلی بی‌پناهند.

باید 12 سال مدیریت قالیباف در دوره گذشته بازخوانی شود باید تحقیق شود پول های شهرداری در کجا هزینه شده است؟/ زنان در تهران بی پناه هستند / ما باید شورای شهر داشته باشیم، ‌نه شورای شهرداری

دیده بان ایران: زنان می توانند شهر را مدیریت کنند." آموزش شهروندی یکی از وظایف بسیار مهم شهرداری است که در شهر تهران قسمت‌های مختلف شهرداری این کار را انجام می‌دهند. بودجه‌های بسیار زیادی برای این کار هزینه می‌شود اما آن‌گونه که ما می‌بینیم خیلی بازخورد ندارد. به اعتقاد من آموزش شهروندی را از طریق آموزش و پرورش و به‌وسیله مدارس می‌توانیم پیش ببریم" این ها را فرحناز مینایی پور؛ معاون دفتر وزارتی؛ وزارت آموزش و پرورش می گوید. مینایی پور عضو مجمع زنان اصلاح طلب در دوره هشتم مجلس کاندیدای تهران بود.

مشروح گفت و گوی پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران؛ در ذیل آمده است:

 

به عنوان یک شخصیت فرهنگی که سوابق زیادی دراین عرصه دارید.  چرا نامزد انتخابات شورای شهر شدید؟

من یک زن فرهنگی‌ام. دو دغدغه برای اعضای شهرم دارم؛ برای زنان و برای فرهنگیان و در امتداد آن برای تمام مردم شهرم. پاسخ شما را با اشاره به اهمیت حضور فرهنگیان در شورای شهر می‌گویم. در شهر تهران 6هزار مدرسه، 70هزار معلم و 1میلیون و 200هزار دانش‌آموز داریم و دو برابر این تعداد هم اولیای دانش‌آموز داریم. یعنی چیزی حدود 4میلیون نفر در شهر تهران با آموزش و پرورش درگیرند و با آن تعامل دارند. گروهی با این بزرگی باید نماینده‌ای در شورای شهر داشته باشد تا بتواند کارهایی را که در رابطه با آموزش و پرورش وجود دارد، هماهنگ کند. آموزش و پرورش و شهرداری ارتباطات بسیار زیادی با یکدیگر دارند. یک تفاهم‌نامه‌ همکاری بین شهرداری تهران و آموزش و پرورش امضا شد اما خیلی از مفاد آن اجرا نشد و روی زمین ماند.

آموزش شهروندی یکی از وظایف بسیار مهم شهرداری است که در شهر تهران قسمت‌های مختلف شهرداری این کار را انجام می‌دهند. بودجه‌های بسیار زیادی برای این کار هزینه می‌شود اما آن‌گونه که ما می‌بینیم خیلی بازخورد ندارد. به اعتقاد من آموزش شهروندی را از طریق آموزش و پرورش و به‌وسیله مدارس می‌توانیم پیش ببریم. اگر چیزی را در کودکی یا نوجوانی به بچه‌ها یاد بدهیم، کاملاً در ذهنشان نهادینه می‌شود. مثلاً برای نهادینه کردن فرهنگ ترافیک بیلبوردهای مختلفی به این کار اختصاص می‌یابد و کمپین‌های مختلفی شکل می‌گیرد و از گروه‌های مردم‌نهاد کمک می‌گیریم. اما اگر آموزش و پرورش را درگیر این کار کنیم و این سازمان متقاعد شود که در مدارس ساعات خاصی را به این موضوع اختصاص دهد یا مربیان پرورشی به‌طور خاص در این زمینه به بچه‌ها آموزش دهند، این قوانین به‌خوبی در ذهن بچه‌ها نهادینه می‌شود و پیش می‌رود. وقتی قوانین در ذهن بچه‌ها نهادینه شود، زمانی که بزرگ شوند خودشان رعایت می‌کنند و به فرزندان خود نیز آموزش می‌دهند. یا مثلاً اداره‌ای به‌ نام پسماندها داریم؛ یکی از منابع بسیار درآمدزای ما می‌تواند تفکیک زباله‌ها از منزل باشد. این سرمایه هنگفتی در سطح شهر ما است که ضایع می‌شود. اگر ما بتوانیم این جداسازی را از منزل انجام دهیم، در بازیافت این سرمایه هنگفت تلاش بزرگی کرده‌ایم.

شهرداری طی سال‌های گذشته تلاش زیادی کرده و آموزش‌های زیادی را در سطح شهر ارائه کرده است و سطل جداسازی زباله تر و خشک را به خانواده‌ها داده است ولی این هنوز نهادینه نشده و سرمایه بسیار هنگفتی از کشور و شهر ما به دور ریخته می‌شود. در شرایط فعلی ما خیلی نمی‌توانیم این را بازیافت کنیم و به سرمایه اولیه تبدیل کنیم. ما می‌توانیم این موضوع را به‌خوبی نهادینه کنیم؛ شهرداری با آموزش و پرورش قراردادی منعقد کند که این موضوع در کتاب‌های درسی گنجانده شود. همچنین معلم‌ها را در پروژه‌های آموزشی کوتاه‌مدت ضمن خدمت آموزش دهد که این تفکیک زباله چکونه از منزل صورت بگیرد. این معلم‌ها بچه‌ها را آموزش می‌دهند. آموزش معلمی که هر سال 30 دانش‌آموز دارد، منجر می‌شود که او در سال‌های متوالی این موضوع را به دانش‌آموزان خود بیاموزد. این بچه‌ها آموزش می‌بینند که چقدر این زباله –که ما آن را طلای کثیف می‌نامیم- ارزشمند است و اگر بتوانند آن را در منزل جداسازی کنند، سرمایه هنگفتی برای کشور به دست می‌آید. تنها راهی که ما می‌توانیم این موضوع را در ذهن بچه‌ها و خانواده‌ها نهادینه کنیم، آموزش و پرورش است. اگر در کلاس‌های درسی خود این را به بچه‌ها آموزش بدهیم، آن‌ها در خانه والدین خود را مجبور می‌کنند که این تفکیک زباله را انجام دهند. این‌ بچه‌ها در زمان بزرگسالی هم خودشان این کار را انجام می‌دهند و هم به فرزندان خود در این رابطه آموزش می‌دهند.

در نتیجه اگر شهرداری در امر آموزش با آموزش و پرورش همکاری کنند، اتفاقات بسیار مهمی می‌تواند در سطح شهر بیفتد. مثلاً در مسئله آلودگی هوا یا محیط زیست که شهرداری‌ها معمولاً در این رابطه بودجه‌هایی برای آموزش شهروندی در نظر می‌گیرند، به نظرم‌ بهترین جا برای ارائه این آموزش‌ها مدارس ما و کلاس‌های درسمان است. اگر یک نفر در شورای شهر باشد و بتواند این پیوند حسنه را بین شهرداری و آموزش و پرورش به‌وجود بیاورد، اهمیت آموزش و پرورش و کارکرد تعلیم و تربیت را بداند و بتواند به شهرداری هم بقبولاند که بودجه خود را از طریق آموزش و پرورش هزینه کند، فکر می‌کنم حرکت خوبی در سطح شهر داشته باشیم.

 

DSC_2928

آیا باز هم هزینه تهران با تراکم‌فروشی باید تأمین شود؟

اکنون به این نقطه رسیده‌ایم که شهرمان زیبا نیست و تراکم‌فروشی وجود دارد. مثلاً چهارراه جهان کودک یکی از گره‌های ترافیکی است اما در آنجا دارند یک برج می‌سازند. بر چه مبنایی این کار دارد صورت می‌گیرد؟ خودروهایی که سرنشینانشان می‌خواهند به این برج بروند باعث افزایش این گره ترافیکی خواهند شد. چنین کارهایی انجام می‌شود تا پول هنگفتی دریافت شود و بتوانند شهرداری را اداره کنند. به‌نظرم شهرداری اصلاً نباید تراکم‌فروشی را رواج دهد. می‌بینیم که شهر ما اصلاً زیبا نیست و هر جایی یک برج سر به فلک کشیده است. شهرداری باید به‌جز تراکم‌فروشی، منابع مالی دیگری را برای خود تعیین کند و بتواند آن‌ها را در چرخه بیندازد و از آن استفاده کند.

یکی از عمده‌ترین کارهای شهرداری تهران جمع‌آوری زباله‌ها و تمیز کردن سطح شهر است و پیمانکاران زیادی در این بخش دارند فعالیت می‌کنند. شهردای در اینجا مناقصه می‌گذارد و به این پیمانکاران پول می‌دهد که این زباله‌ها را جمع‌آوری کنند. یعنی کار را به کسی می‌دهد که پول کمتری از آن دریافت کند؛ در صورتی که می‌تواند این روند را برعکس کند. ما می‌گوییم آشغال طلای کثیف است و شهرداری می‌تواند این را به پیمانکار بفروشد. به این صورت که مزایده بگذارد و بگوید هر پیمانکار چقدر به شهرداری می‌دهد که اجازه پیدا کند آشغال‌های یک منطقه را جمع‌آوری کند. پیمانکار باید خودش اجازه داشته باشد زباله‌ها را تفکیک کرده و بفروشد. در صورتی که اکنون برعکس است و پولی به پیمانکار داده می‌شود تا زباله‌ها را جمع‌آوری کند. این زباله‌ها در نهایت به کهریزک ریخته شود و در آنجا پیمانکاری وجود دارد که زباله را تفکیک کرده و می‌فروشد. به جای چنین کاری می‌توان از در منزل زباله را فروخت و یک منبع درآمدی از این طریق برای شهرداری ایجاد کرد.

باید موارد مختلف بررسی شود و ببینیم چگونه می‌شود درآمد شهرداری را از آن طریق افزایش دهیم تا بشود این تراکم‌فروشی را متوقف کنیم یا کاهش دهیم. آقای قالیباف 60هزار میلیارد تومان برای شهرداری بدهکاری گذاشته است. ما امیدواریم اصلاح‌طلب‌ها به شورای شهر وارد شوند و شهردار اصلاح‌طلب هم انتخاب شود. ‌شهرداری این حجم بدهی دارد و ما شعار می‌دهیم که با تراکم‌فروشی مخالفیم؛ پس شهرداری باید چگونه اداره شود؟ یعنی ما باید برنامه مدونی داشته باشیم که بگوییم چه چیزهایی را می‌خواهیم جایگزین تراکم‌فروشی کنیم. فکر می‌کنم در حوزه‌های مختلف می‌توانیم اندک اندک درآمدها را جمع کرده و جای فروش تراکم را پر کنیم.

معضل ترافیک تهران چه زمانی قرار است حل شود؟ آیا شورای شهر جدید طرحی برای این موضوع دارد؟

در زمان دولت آقای خاتمی طرحی چندساله شروع شد که قرار بود معضل ترافیک تهران را تا سال 1390 حل کند؛ واقعاً هم ترافیک کم شده بود اما دوباره مسیری طی شد که منجر به ایجاد گره‌های ترافیکی زیادی شد. اگر قرار باشد ریشه‌ای این موضوع را بررسی کنیم، فکر نمی‌کنم اصلاح‌طلب‌ها بتوانند این مسئله را حل کنند. روزانه چندهزار خودرو دارد تولید می‌شود و این‌ها وارد شهر می‌شود؛ در کنار این‌ها چقدر خودرو ساخته می‌شود؟ از سوی دیگر وسایل حمل و نقل عمومی ما خیلی ضعیف است و ما در همه نقاط شهر مترو نداریم و اتوبوس‌ها به همه مناطق نمی‌روند، همچنین تعداد آن‌ها کم است و فرسوده هستند. اکنون اگر گفته شود اصلاح‌طلب‌ها گره ترافیکی شهر را حل می کنند، شعاری بیش نیست. چون زیرساخت‌هایی نیاز دارد که باید طی چند سال ایجاد شود، ‌یکی از عمده‌ترین این‌ها بحث توسعه مترو است که دارد به‌تدریج انجام می‌شود. فکر نمی‌کنم شورای شهر آینده موفق بشود این را طی دوره خود حل کند،‌ می‌توان این مشکل را با انجام برنامه‌هایی کاهش داد اما نمی‌توان آن را حل کرد.

البته این کار تا حد زیادی به کمک‌های دولتی نیز وابسته است؟ آیا فکر می‌کنید رابطه اصلاح‌طلب‌ها با دولت می‌تواند کمک کند که بودجه‌ای به شهرداری تزریق شود؟

این مسائل در روابط دوستانه و اندکی سیاسی حل می‌شود. اگر ان‌شاءالله آقای روحانی رئیس جمهور شود و اصلاح‌طلب‌ها نیز بتوانند شورای شهر را در اختیار بگیرند و یک شهردار اصلاح‌طلب و همسو با دولت قرار دهیم، فکر می‌کنم بتوانیم برای شهر تهران از بودجه‌های دولتی بیشتری نسبت به زمان فعلی استفاده کنیم.

اگر شما وارد شورای شهر تهران شوید، آیا مسئله املاک نجوری را پیگیری می‌کنید؟

یکی از دردها و نقاط تاریک ذهن مردم تهران همین املاک نجومی بود که متأسفانه بسیار ظالمانه، به یک عده نورچشمی واگذار شد. به‌نظرم باید تمام این‌ موارد بررسی شود و مابقی قیمت ملک را به قیمت همان روز از آن‌ها دریافت کنیم. نمی‌گوییم ملک از آن‌ها گرفته شود یا به نرخ امروز محاسبه شود که به‌نوعی ظلم شود اما به‌ هر حال باید مابقی قیمت املاکی را که ارزان گرفته‌اند پرداخت کنند یا نهایتاً پولشان را پس بگیرند و ملک‌ها را بازگردانند. حتماً یکی از مواردی که باید پیگیری شود املاک نجومی است و فکر می‌کنم این یکی از مشکلات است.

چرا شورای شهر چهارم نتوانست این موضوع را به‌درستی پیگیری کند؟

گفته می‌شود که رانت‌های ثروت و قدرت در تمام مقاطع شورای شهر وجود دارد، قطعاً چنین موضوعی در آن دوره نیز وجود داشته است. مسئله دیگر این است که اصلاح‌طلب‌ها اکثریت شورای شهر را نداشتند و نمی‌توانستند شهردار را استیضاح و برکنار کنند و شاید ترجیح دادند با تنش کمتری این موضوع را حل کنند.

مگر شورای شهر جای سیاسی است؟

قطعاً یکی از این نهادهاست؛ البته همه می‌گویند شورای شهر سیاسی نیست. ما اصلاح‌طلب‌ها خواهان اداره کشور هستیم، می‌گوییم ما آن را بهتر اداره می‌کنیم. مثلاً دلایلی را ذکر می‌کنیم که طرف مقابل شایستگی ندارد و بعد دلایلی را مطرح مطرح می‌کنیم که فرد مورد نظر ما بهتر می‌تواند کشور را اداره کند. دقیقاً شهر هم همین ‌گونه است. یعنی شهر را عده‌ای اداره می‌کنند که با ذکر دلایلی می‌گوییم شایستگی نداشته‌اند. این شهر توسط گروهی که ما می‌گوییم بهتر اداره می‌شود. تخصص داشتن یک قسمت و سیاسی بودن فرد قسمت دیگری است. فرد باید کارنامه مشخص سیاسی داشته باشد و در عملکرد گذشته نشان داده باشد که اهل رانت و رشوه نیست. باید بتواند فعالیت تخصصی‌اش را با حفظ نگرش سیاسی خود پیش ببرد. اعتقاد دارم شورای شهر محلی سیاسی است؛ در دوره‌های گذشته دیدیم که شهردار تهران، رئیس جمهور کشور شد. نمی‌دانم چرا می‌گویند شورای شهر سیاسی نیست. به‌نظرم کاملاً سیاسی است و ما باید مدیریت کنیم که افراد سیاسی متخصص در آن قرار بگیرند. متخصصی که دید سیاسی نداشته باشد، ممکن است خیلی راحت بتوانند او را با رشوه‌های نجومی بخرند؛ کما اینکه تجربه‌اش را داشتیم. افراد سیاسی متخصص و یا متخصصین سیاسی باید وارد شورای شهر بشوند. چنین افرادی می‌توانند جهت‌گیری درستی داشته باشند. ما اصلاح‌طلب‌ها می‌گوییم کشور را بهتر اداره می‌کنیم و یکی از آن نقاط تهران است؛ پس اداره این جمع ناخودآگاه سیاسی می‌شود.

شورای شهر یعنی ارتباط مستقیم با مردم و درخواست‌های آنان. اولین برداشت مردم از اسم شورای شهر و شهرداری جایی است که از آن‌ها پول دریافت می‌کند و در آن پارتی وجود دارد. چگونه می‌خواهید این نگرش منفی را اصلاح کنید؟

ما باید شورای شهر داشته باشیم، ‌نه شورای شهرداری. اصلاً چرا شورای شهر باید فقط محدود به شهرداری باشد؟ نهادهای بسیار مهم دیگری در سطح شهر داریم که شورای شهر با آن‌ها کار دارد. همان‌ طور که مثال زدم آموزش و پرورش یکی از نهادهای بسیار مهمی است که شورای شهر با آن سر و کار دارد. نهادها و ارگان‌های متعددی مانند استانداری، نیروی انتظامی و... وجود دارند که شهرداری مستقیماً با آن‌ها در ارتباط است. متأسفانه سازوکارهای ارتباط با این‌ها به‌خوبی تعریف نشده و فقط به شهرداری محدود مانده است. امیدوارم اصلاح‌طلب‌ها بتوانند با حضورشان در شورا این سازوکارهای متعدد را ایجاد کنند و در ارتباط با جاهای دیگر عملکرد مناسبی داشته باشند. در رابطه با سؤال شما باید بگویم به‌نظرم شفاف‌سازی لازم است و اینکه تمام مسائل بیان شود. مثلاً‌ هر 6 ماه یک بار یا هر سال موارد مختلف به مردم اعلام شود.

خودتان چنین کاری انجام می‌دهید که مثلاً هر صد روز یک بار چنین گزارش‌هایی را اعلام کنید؟

صد روز یک بار نمی‌شود، حتی شاید هر 6 ماه یک بار هم مقدور نباشد. چون از نظر سیستم حسابداری و مالی اعداد و ارقام سالانه جمع بسته می‌شود. اصلاً شاید این سازوکار را در شهرداری تهران نداشته باشیم که هر 6 ماه یک بار بتوانیم گزارش دهیم اما قطعاً می‌توان سالانه این کار را انجام داد. تعجب می‌کنم چه علتی داشته که تا کنون چنین گزارش‌هایی به مردم ارائه نمی‌شده است.

1 (5)

درباره تخلف‌هایی که در 12 سال گذشته انجام شده چگونه عمل می‌کنید؟ در خاطرم هست که آقای چمران گفتند نمی‌گذاریم تخلف شود اما اولین کاری که کردند تخلف‌های آقای احمدی‌نژاد را به قول خودشان داخل کمد گذاشتند.

یکی از نقاطی که در مجلس هم اشاره شد این است که از نظر دید کلان سیاسی خوب نیست که تمام اعضای شورای شهر تهران اصلاح‌طلب‌ باشند. به‌نظرم باید از هر دو دیدگاه همیشه افرادی حضور داشته باشند و برآیند حرف‌های درست این افراد اجرا شود. شاید یک خطر باشد که شورای شهر کلاً به دست اصلاح‌طلب‌ها بیفتد و پیش‌بینی می‌شود که شورای شهر اول تکرار شود. اگر همه شورای شهر در اختیار اصلاح‌طلبان باشد قطعاً باز هم برای انتخاب شهردار تهران بین خودشان دو دستگی ایجاد می‌شود. اگر شهردار هم اصلاح‌طلب باشد شورای شهر برای انتقاد از او دچار دشواری می‌شود، از سوی دیگر نمی‌شود که انتقاد نکند.

یکی از وظایف اصلی شورای شهر همین است و اگر نام من در لیست باشد، با دوستانم هم‌قسم می‌شویم که آن موارد را استخراج کنیم و به مردم بگوییم در شهر تهران چه گذشته است. پل صدر قرار بوده با 800 میلیارد تومان ساخته شود اما به‌یکباره رقم آن به 7هزار میلیارد تومان رسید. چه اتفاقی در این میان افتاد، کجای محاسبه‌شان اشتباه بود، این پول کجا رفت و...؟ باید به مردم گزارش کاملی داده شود که بدهکاری آقای قالیباف و شهرداری تهران به چیست؟ فکر می‌کنم در صد روز اول باید گزارش شفافی به مردم داده شود. باید از همان ابتدا مردم را محرم راز خود بدانیم، وقتی آن‌ها به ما اعتماد کرده‌اند ما هم باید به آن‌ها اعتماد کنیم و گزارش کار ارائه کنیم و یقیناً باید 12 سال گذشته بازخوانی شود که این حجم پول در کجا هزینه شده است؟

البته پیش‌بینی می‌کنم رانت‌های ثروت و قدرت مانع می‌شوند و کارشکنی می‌کنند. اما من قول می‌دهم به اندازه خودم این مسئله را پیگیری کنم؛ اصلاً باید هیئتی توسط شورای شهر تعیین شود و به آن مأموریت دهد که این بررسی را انجام دهد و گزارش خود را به مردم ارائه کند که در شورای شهر چه اتفاقی افتاده است؟

شخص شهرداری که شما انتخاب می‌کنید، شهردار تهران باقی خواهد ماند یا 4 سال بعد ادعای ریاست جمهوری می‌کند؟

در دوره‌های قبل باب شده که شهردار تهران رئیس‌جمهور می‌شود. این اهمیت کار شهرداری تهران را می‌رساند که آن‌قدر جای مهمی است که فرد قابلیت این را دارد بعد از شهرداری تهران بتواند رئیس جمهور شود. به‌نظرم این‌ها خیلی با هم منافاتی ندارد. مثلاً معاون اول و وزیر کاندیدای ریاست جمهوری می‌شوند، شهردار تهران هم حق دارد کاندیدا شود اما حق ندارد در 4 سال خدمتش به‌گونه‌ای سیاسی‌کاری کند که همه چیز را به یک جهت سوق دهد. اکنون این گونه است و تمام محلات، شورایاری‌ها و فرهنگسراها در جهت خاصی فعالیت می‌کند.

اکنون معاون اول رئیس جمهور کاندیدا شده، نمی‌توانیم به او بگوییم کاندیدا نشو. او هم از ماه‌های قبل شروع می‌کند برای رئیس جمهور شدن خود فعالیت کند. این چیزی است که به‌نظرم اجتناب‌ناپذیر است. چون در شهر و محل هستیم می‌بینیم که این رفتار ملموس‌تر است؛ شاید اگر معاون اول این کار را انجام دهد، مردم سطح جامعه نبینند اما در رابطه با شهرداری چون سطح جامعه آن را می‌بیند، بیشتر ملموس می‌شود. ما نمی‌توانیم به فرد بگوییم او را شهردار می‌کنیم به شرط اینکه رئیس‌جمهور نشود.

شما به‌عنوان یک خانم کاندیدای شورای شهر چه کاری را برای زنان انجام می‌دهید؟

یکی از نقاطی که بسیار دردناک است مشکلاتی است که در حوزه زنان وجود دارد. اکنون زنان روسپی، معتاد و کارتن‌خواب زیادی داریم. همچین زنان سرپرست خانوار و شاغل هم گروه دیگری هستند. در سطح شهر تهران چند گروه از جمله آنچه اشاره شد می‌توانیم برای زنان در نظر بگیریم. یکی از دغدغه‌های اصلی من حوزه زنان است. باید در عرصه کارآفرینی به زنان کمک شود،‌ مخصوصاً زنان سرپرست خانوار که حامی ندارند. باید از جاهای کوچک استفاده شود؛ مانند واحدی که شهرداری اکنون برای این زنان دارد. آن قسمت خوب هم کار می‌کند؛ چون از نزدیک در جریان فعالیت این بخش هستم. باید بتوانیم شایستگی و لیاقت از خودمان نشان دهیم تا در زمینه زنان سرپرست خانوار، آموزش و توانمندسازی زنان بهتر کار کنیم.

زنان شهر به آموزش‌های متعددی نیاز دارند که باید از امکانات شهرداری مانند فرهنگسراها، خانه‌های محله‌ و شورایاری‌ها استفاده کنیم و زنان را آموزش دهیم. یک غده چرکینی در سطح شهر وجود دارد و آن زنان کارتن‌خواب هستند. اکنون مکان‌هایی به‌وجود آمده و در زمان شورای شهر قبلی با تلاشی که دوستان کردند اندک گرمخانه‌هایی برای زنان به‌وجود آمده که باید سعی کنیم تعدادشان بیشتر شود. زنان در سطح شهر خیلی بی‌پناهند. مثلاً در خانواده دعوایی صورت می‌گیرد و شب ‌هنگام زن توسط شوهرش در خیابان رها می‌شود. در هر منطقه، مکانی وجود ندارد که این‌ها بتوانند به آن جاها پناه بیاورند. زنان مختلفی دچار مشکل هستند، برخی از شهرستان‌های دیگر فرار می‌کنند و به تهران می‌آیند، زنانی که دچار مشکلاتی هستند و معتادند، زنانی که از سوی خانواده رانده می‌شوند و... . اکنون ممکن است گرمخانه‌هایی وجود داشته باشد که همه آن‌ها را نشناسند؛ باید به‌گونه‌ای باشد که در هر منطقه شهرداری این مکان‌ها با اسم و رسم وجود داشته باشد. باید این مکان‌های امن برای زنان شناسایی شود تا اگر زنان در چنین موقعیت‌هایی قرار گرفتند بتوانند به این جاها بروند و حداقل شب را بگذرانند.

مشکل دیگری که وجود دارد این است که این افراد باید صبح از این محل‌ها متواری شوند و دوباره شب برگردند. باید یک راه‌ حل منطقی برای این مسئله ارائه شود. نمی‌شود گفت آنجا ساکن بمانند چون در آن صورت آنجا را به خانه خود تبدیل می‌کنند و هیچ جایی نخواهند رفت. اما این هم راه حل نیست که بگوییم‌ صبح بروند در سطح شهر متواری باشند و شب برگردنند در آنجا بخوابند. ان‌شاءالله بشود با استفاده از نظر نخبگان و با اتکا به راه‌های کارشناسی برای این معضل راهکاری داد؛ این مسئله خیلی دغدغه‌ام است.

آیا سرانه امکانات ورزشی برای زنان در تهران مناسب است و این امکانات با عدالت تقسیم شده است؟

یک مرحله قبل از آن باید اشاره کنم که همه زنان نمی‌آیند از این امکانات استفاده کنند. باید زنان را آموزش دهیم که اگر ورزش نکنند در آینده چه مشکلاتی برایشان پیش می‌آید. باید گروه‌ها و جاهایی وجود داشته باشد که خودشان شروع کنند. گعده‌های زنانه‌ای معمولاً بین خودشان وجود دارد که مثلاً برخی در انجمن اولیا و مربیان مدرسه گروهی دارند، برخی صندوق قرض‌الحسنه دارند و... . باید بتوانیم از طریق گروه‌های مختلف با زنان ارتباط برقرار کنیم و از آنان دعوت کنیم بیایند و استفاده کنند از این همه ورزشگاهی که خیلی از ساعات کاریشان شاید خالی باشد و از همه ظرفیت آن‌ها استفاده نمی‌شود. باید اطلاع‌رسانی بیشتری کنیم تا زنان از امکانات ورزشی بیشتر استفاده کنند. معمولاً در اداره‌ها مکان‌های ورزشی در نظر گرفته شده که افراد می‌توانند یک ساعت از زمانشان را بروند ورزش کنند. باید اطلاع‌رسانی بیشتری انجام دهیم و سعی کنیم بیشتر از برنامه‌های تلویزیونی استفاده کنیم.

زنان امکانات ورزشی کمتری نسبت به مردان در اختیار دارند؛ آیا شورای شهر می‌تواند با همکاری نهادهایی مانند وزارت ورزش و جوانان برای گسترش این امکانات اقدام کند؟

اعتقاد ندارم فضای کمتری برای زنان وجود دارد؛ فکر می‌کنم همه چیز برای زنان مانند مردان جامعه وجود دارد. زنان کمتر از این امکانات استفاده می‌کنند. چون معمولاً علاقه دارند که خانه بمانند، مثلاً مسائلی که زنان خانه‌دار دارند یا زنان شاغلی که بیرون کار می‌کنند و وقتی به خانه می‌آیند می‌خواهند به کار خانه‌شان برسند، باعث شده که آن‌ها برای سلامتی بدنشان و ورزش کمتر زمان می‌گذارند. خیلی از این موارد با آموزش و اطلاع‌رسانی حل می‌شود. باید مشوق‌هایی داشته باشیم که بتوانیم زنان را از خانه بیرون بیاوریم تا بیشتر از امکانات موجود استفاده کنند.

ورزشگاه‌ها، پارک‌ها، امکانات ورزشی و استخرهایی که وجود دارد هم برای زنان است و هم مردان. اما شاهدیم که مردها بیشتر از این امکانات استفاده می‌کنند، شاید دلیلش فراغ بال بیشتر آنان است و اینکه خیلی در حوزه خانه مشغول نیستند و اغلب کار بیرون را انجام می‌دهند. بنا به عوامل متعدد مردان بیشتر از زنان این امکانات را مورد استفاده قرار می‌دهند. باید به‌گونه‌ای عمل کنیم که اطلاع‌رسانی بیشتری به زنان انجام شود، ارتباط بیشتری با آنان برقرار کنیم و آنان را از خانه‌ها بیرون بیاوریم و آن‌ها به ورزششان اهمیت بیشتری بدهند.

در همه وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها بخشی از ساختمان را به محل ورزش اختصاص داده‌اند تا کارکنان آن سازمان از آن استفاده کنند اما باز هم می‌بینیم که زنان کمتر این کار را انجام می‌دهند. تیم‌های مختلف ورزشی مانند فوتبال و والیبال هم در سازمان‌های مختلف وجود دارد که زنان در این بخش هم کمتر مشارکت می‌کنند. ان‌شاءالله بتوانیم کار خاصی در زمینه ورزش زنان انجام دهیم و این را بیشتر در سطح شهر گسترش دهیم و زنان بیشتری از امکانات ورزشی استفاده کنند. یکی از بخش‌هایی که شورای شهر می‌تواند به شهرداری تأکید کند و به آن کمک کند که در آن بهتر عمل شود، ورزش بانوان است.

در کنار آن باید به زنان سرپرست خانوار نیز توجه شود که نیاز به آموزش‌هایی دارند در زمینه اینکه چگونه کسب‌وکار ایجاد کنند. گاهی از واژه توانمندسازی استفاده می‌کنیم اما خانم مولاوردی می‌گویند از کلمه توان‌افزایی استفاده کنیم، چون هر زنی توانمندی‌هایی دارد که ما باید سعی کنیم آن را افزایش دهیم. زنان سرپرست خانوار یک گروه از این‌ها هستند. مشکلی که با آن همراه است زنان روسپی هستند که در سطح شهر وجود دارند. اینکه ما ادعا کنیم مشکل را حل می‌کنیم و... نشدنی است؛ در هیچ جای دنیا هنوز نتوانسته‌اند این مشکل را حل کنند. به هر حال نیازی از بشر است و باید بتوانیم آن را ببینیم و برایش راه‌حلی عاقلانه و منطقی در نظر بگیریم. به‌نظر من ایجاد مکان‌هایی کاملاً شناسنامه‌دار که کمی از شهر فاصله داشته باشند تا این زنان و مردان در آن نقطه جمع شوند باعث می‌شود پراکندگی این‌ها را از سطح شهر بتوانیم جمع‌آوری کنیم. اگر جایی در خارج از شهر برای این افراد به‌وجود آوریم، بسیاری از آسیب‌های اجتماعی حل خواهد شد.

.

ایجاد مرکز مطالعات شهری در تهران خیلی جدی گرفته نشده است؛ چنین مرکزی نداریم و طرح‌های شهری مقطعی است. آیا شورای شهر آینده مرکز مطالعات شهری را به‌وجود می‌آورد؟

یکی از برنامه‌های اصلاح‌طلبان باید ایجاد مرکز مطالعات شهری باشد. ما شورای شهر را یک مجلس کوچک و یک پارلمان محلی باید ببینیم. در مجلس شورای اسلامی مرکز مطالعات و پژوهش‌ها را داریم، دقیقاً یک چنین چیزی باید برای شهرداری ایجاد شود. آثار، عیب‌ها و فعالیت‌های گذشته نباید گم بشود و هر گروهی که می‌آید از ابتدا شروع کند و به‌دنبال خیلی چیزها بگردد. اگر ما یک مرکز مطالعات و پژوهش‌های شهری در تهران داشته باشیم این فرآیندها بهبود می‌یابد که فکر نمی‌کنم هزینه زیادی هم برای ایجاد چین مرکزی نیاز باشد. ساختمان چنین مرکزی و نیروی انسانی آن می‌تواند از ساختمان‌ها و نیروهای موجود تأمین شود، می‌توان نیروی انسانی متخصص و پژوهشگر را شناسایی کرد و این مرکز را راه‌اندازی کرد. یقیناً یکی از وعده‌های ما به مردم همین خواهد بود.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر