کد خبر: 185742
A

رنج بیماران در بیمارستان‌های دولتی؛ از کمبود امکانات تا رفتار نامناسب و خشونت‌آمیز کادر درمان

رنج پرستاران و پزشکان جوان به‌ویژه در بیمارستان‌های دولتی کم نیست. اخبار پیوسته خودکشی پزشکان مؤید همین ماجراست. همچنین بدرفتاری برخی از همراهان بیماران با کادر درمان که انکارناپذیر است؛ اما در این سوی میز پزشکان و پرستاران، رنج بیماران در مواجهه با برخی کادر درمان باز هم به‌ویژه در بیمارستان‌های دولتی خود مثنوی هفتاد من کاغذ است.

 رنج بیماران در بیمارستان‌های دولتی؛ از کمبود امکانات تا رفتار نامناسب و خشونت‌آمیز کادر درمان

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛ رنج پرستاران و پزشکان جوان به‌ویژه در بیمارستان‌های دولتی کم نیست. اخبار پیوسته خودکشی پزشکان مؤید همین ماجراست. همچنین بدرفتاری برخی از همراهان بیماران با کادر درمان که انکارناپذیر است؛ اما در این سوی میز پزشکان و پرستاران، رنج بیماران در مواجهه با برخی کادر درمان باز هم به‌ویژه در بیمارستان‌های دولتی خود مثنوی هفتاد من کاغذ است. بیماران و همراهان آنها که رنج و دردشان را به دوش کشیده‌اند و از روستاها و شهرهای دور و نزدیک به امید درمان به تهران یا دیگر کلان‌شهرها خودشان را رسانده‌اند؛ مواجه می‎‌شوند با به سر دویدن و نرسیدن و بوروکراسی‌های پیچیده اداری و البته کمبود امکانات بیمارستانی و تخت‌های بستری. «میم» یکی از کسانی است که به‌تازگی این تجربه را از سر گذرانده است و می‌گوید: «وقت، کرامت بیمار و حتی گاهی حال او در بیمارستان‌های دولتی هیچ است. چند وقت پیش، ساعت هشت صبح با نامه فوق تخصص جراحی قلب، پدرم را به بیمارستان (...) بردم تا برای جراحی بستری شوند. گفتند ۳۰ تا ۴۵ دقیقه منتظر بمانید تا مسئول پذیرش بیاید. حدود ۱۵ بیمار قلبی با همراهان‌شان پشت در بخش جراحی که یک راهروی نسبتا کوچک بود، منتظر بودند. شش، هفت صندلی بیشتر نبود و همه بیمارانی که با نامه فوری پزشک برای بستری به آنجا آمده بودند، بدحال ایستاده بودند. رفتم به مسئول بخش وضعیت را گفتم، آمد بیرون و گفت همراه‌ها بلند شوند و بیماران بنشینند. یکی، دو نفر بلند شدند و دو نفر از بیماران نشستند. تا اینکه ساعت ۹ شد و گفتند همراهان بیماران بیایند داخل. نام بیمار و شماره تماسی گرفتند و گفتند تا ساعت یک باید صبر کنیم. تماس می‌گیرند و می‌گویند چند نفر امروز پذیرش می‌شوند. یعنی چهار ساعت معطلی».

او ادامه می‌دهد: «ساعت یک برگشتیم پذیرش بخش جراحی و گفتند چون تخت کم است، فقط بیمارانی که در نوبت رزرو روزهای قبلی بودند، پذیرش می‌شوند. بقیه بروند تا در دو، سه روز آینده با آنها تماس گرفته شود تا برای پذیرش مراجعه کنند. گفتم پدرم از شهرستان آمده‌اند و حال‌شان هم خوب نیست. رفت‌وآمد برای‌شان کار راحتی نیست. شرایط تهران‌ماندن را هم ندارند؛ چون در خانه آسانسور نداریم و طبیعتا بیمار قلبی نمی‌تواند چهار طبقه را با پله بالا و پایین برود. چند نفر دیگر هم همین وضعیت را داشتند. به‌سختی توانسته بودند در میهمان‌سرای بیمارستان جا بگیرند و حالا باید میهمان‌سرا را تحویل می‌دادند و برمی‌گشتند شهرستان و دوباره یک هفته بعد همین روند را طی می‌کردند. به مسئول بخش گفتم چرا امروز گفتید بیمارها بیایند؟ می‌توانستید اعلام کنید که دست‌کم همراه بیمار بیاید و نوبت بگیرد. گفت انتظار دارید همین که از راه رسیدید، بروید توی اتاق عمل؟ مریضی که در آستانه جراحی قلبی است، نباید متحمل استرس شود و به مراقبت‌های خاصی نیاز دارد. واقعا حل این موضوع و نوبت‌دهی درست نباید کار خیلی سختی باشد؛ اما احساس می‌کنم موضوع سلامتی و جان بیماران به قدری کم‌اهمیت است که اراده‌ای برای اصلاح این چرخه معیوب نیست». او معتقد است: «واقعا کار سختی است که روزی که دکتر نامه پذیرش می‌دهد، نام و مشخصات بیمار در سیستم بیمارستان ثبت شود و براساس‌این و زمانی که تخت‌ها خالی شد، با بیماران تماس گرفته شود تا برای بستری مراجعه کنند؟ اما هر‌چه در آن چند روز گفتیم و تماس گرفتیم، برای کسی اهمیتی نداشت و گفتند که همیشه وضعیت پذیرش همین‌طور بوده و خلاصه وضعیت همین است که هست!».

کمبود تخت

وضعیت بد پذیرش بیماران در بعضی از بیمارستان‌ها، علاوه بر نادیده‌گرفتن کرامت بیماران از سوی برخی از کادر درمان، کمبود امکانات بیمارستانی هم هست. سال 94، رئیس وقت انجمن مراقبت‌های ویژه ایران کمبود تخت در بخش مراقبت‌‎های ویژه را یک معضل جدی خوانده بود و به نظر می‌رسد بعد از گذشت حدود یک دهه این مشکل همچنان پابرجاست و هنوز در کشور با استاندارد جهانی فاصله داریم. 20 آذر 1402، بهروز رحیمی، معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت بهداشت در توضیح همین موضوع گفته بود «الان حدود ۱۶۰ هزار تخت بیمارستانی و ۸۵ میلیون هم جمعیت داریم. این دو عدد را تقسیم کنیم می‌شود ۱.۸۸ یا ۱.۸۹، به ازای هزار نفر جمعیت و تا عدد ۲.۵ تخت بیمارستانی، فاصله زیادی داریم. در کشورهای منطقه که منظورمان عراق و افغانستان نیست، این عدد حدود سه و در اروپا حدود پنج و در کره و ژاپن ۱۰ است؛ پس اینکه برخی افراد می‌گویند ضرورت ندارد، حتما نمی‌دانند که مفهوم این عدد و فاصله‌ها چیست».

کمبود  پرستار

به‌تازگی نیز محمد شریفی‌مقدم، دبیر کل خانه پرستار، به بُعد دیگر کمبود امکانات درمانی که همان کمبود نیروی انسانی به‌ویژه پرستاران در حوزه سلامت است، اشاره کرده و گفته بود: «اول اینکه در ایران با کمبود پرستار مواجه هستیم. در دنیا یک نُرمی برای پرستاری وجود دارد. مثلا در اروپا به ازای هر هزار نفر، 10 پرستار وجود دارد. در بعضی جاها این تعداد به 12 نفر هم می‌رسد و بعضی جاها نیز هشت تا 9 پرستار به ازای هزار نفر موجود هستند. متوسط این رقم شش تا هفت پرستار است. سازمان بهداشت جهانی حداقل این رقم را سه نفر اعلام کرده است؛ یعنی اگر به ازای هر هزار نفر کمتر از سه پرستار وجود داشته باشد، مردم دچار خسارت می‌شوند و مرگ‌ومیر بالا می‌رود؛ یعنی تعداد پرستار با میزان مرگ‌ومیر ارتباط مستقیمی دارد. در کشور ما این رقم 1.6 تا 1.7 پرستار به ازای هر هزار نفر جمعیت است؛ یعنی تعداد پرستاران در ایران نصف حداقل استاندارد جهانی است؛ بنابراین مردم هم نصف خدماتی را که باید دریافت کنند، نمی‌گیرند». به عقیده او پرستاران موجود، انگیزه‌ای برای ادامه کار ندارند: «در دنیا پرستاران جزء قشری هستند که بالاترین حقوق‌ها را می‌گیرند؛ چراکه این شغل سخت، پرخطر، پرمسئولیت و پراسترس است. برای همین دولت‌های مختلف در دنیا نگاه ویژه‌ای به این شغل دارند تا به طرق مختلف بتوانند از سختی این شغل کم کنند. انگیزاننده‌های مالی و حقوق یکی از همین شیوه‌هاست. مثلا پرستاران در اروپا حدود سه تا چهار هزار یورو حقوق می‌گیرند یا در آمریکا به طور متوسط حدود پنج هزار دلار دریافتی دارند؛ در‌عین‌حال تعداد پرستاران هم به‌قاعده است و فشار روی آنها به نسبت کشور ما کمتر است». موضوع دیگر مورد اشاره شریفی‌مقدم، اختلاف حقوق پزشک و پرستاران بود: «این اختلاف حدود دو تا سه برابر در تمام دنیاست؛ اما در ایران این اختلاف تا صد برابر می‌رسد». همچنین وجود گروه سلطه در نظام سلامت، پایین‌بودن شأن و منزلت پرستاران، ساعات کار طولانی، اضافه‌‌کاری‌های اجباری و پرخطر‌بودن این شغل از دیگر عوامل بی‌انگیزگی پرستاران و ترک این شغل است.

بازی با جان بیمار

نارضایتی پرستاران و پزشکان از وضعیت موجود، تنها به اخبار فضای مجازی محدود نمی‌شود و می‌تواند وضعیت جبران‌ناپذیری برای بیماران به وجود بیاورد. مانند اتفاق تلخی که در پاییز 1402 در بیمارستان مفید تهران رخ داد. 9 آذر سال گذشته روز خوبی نبود. صبح این روز، یک نوزاد شش‌ماهه به نام النا در بیمارستان مفید تهران جان باخت. مرگ تلخی که با حواشی و روایات مختلفی همراه بود. پدر و مادر النا از اهمال کادر پزشکی این بیمارستان برای پذیرش نوزادشان و رسیدگی دیرهنگام به وضعیت او به دلیل تحصن در حیاط بیمارستان شکایت داشتند. از سوی دیگر مسئولان بیمارستان مفید دلایل دیگری از‌جمله مراجعه دیرهنگام نوزاد به بیمارستان، تداخل دارویی و دلایل پزشکی دیگری را دلیل این فاجعه اعلام کردند. همان موقع پدر النا در توضیح مرگ دلخراش دخترش به رکنا گفته بود: «النا تا صبح روز حادثه نتوانست یک دقیقه راحت بخوابد. با همسرم تصمیم گرفتم که او را به بیمارستان ببریم. ساعت هفت‌و‌نیم صبح جلوی در بیمارستان مفید رسیدیم. از همسرم خواستم تا زمانی که من جای پارک برای ماشینم پیدا می‌کنم، به پذیرش برود و النا را بستری کند. من هم بعد از چند دقیقه برگشتم و دیدم او به همراه دخترم النا هنوز روبه‌روی در بیمارستان منتظر مانده است! گفت اینجا اعتراض شده و کارکنان بیمارستان به دلیل عقب‌افتادن حقوق‌شان دست از کار کشیده‌اند!». گرچه مسئولان بیمارستان این روایت را نپذیرفتند و همان موقع اعلام کردند که ۳۰ دقیقه بعد از بستری، اقدامات درمانی انجام شد و نوزاد در حین دریافت بخور تنفسی به دلیل تندی تنفس، دچار خون‌ریزی ریوی شده و بعد ایست قلبی کرده است؛ اما حدود یک ماه بعد و در دی ماه 1402 و بر‌اساس نظریه کمیسیون پزشکی، بیمارستان مفید در مرگ این نوزاد شش‌ماهه مقصر شناخته شد. این کمیسیون پزشکی علت اصلی مرگ را نارسایی قلبی و تنفسی پیشرفته اعلام کرد و انجام‌نشدن به‌موقع رسیدگی‌های پزشکی در مرگ این نوزاد شش‌ماهه تأیید شد. قصور پزشکی یکی دیگر از علل ایجاد نارضایتی بیماران و ایجاد مشکلات و دردسرهای اغلب بی‌انتها برای آنهاست. در سال 1401 رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور از تشکیل ۱۲‌هزار‌و ۴۴۵ پرونده قصور پزشکی این سال خبر داد و گفت که‌ از این تعداد پنج‌هزار‌و 712 مورد منجر به محکومیت پزشک متخلف شده و شش‌هزار‌و 733 مورد هم با تبرئه به پایان رسیده است. به گفته او مجموع پرونده‌های قصور پزشکی در سال گذشته، ۱.۰۳ درصد افزایش داشته است. رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور همچنین گفته بود که رأی ۸۲ درصد پرونده‌های تشکیل‌شده در نظام پزشکی در سال 1400 به نفع بیماران صادر شده است.

موضوع مهم خشونت زایمانی

یکی دیگر از مشکلات بیماران در بیمارستان‌ها به‌ویژه بیمارستان‌های دولتی مختص زنان است؛ نارضایتی زنان باردار از بدرفتاری کادر بیمارستان و حتی پزشکان و پرستاران در پروسه زایمان. البته این موضوع به‌هیچ‌عنوان به معنی نادیده‌گرفتن تلاش کادر درمان نیست؛ اما این بدرفتاری واقعیتی جهانی است که در کشورهای مختلف وجود دارد و از آن به‌عنوان «خشونت زایمانی» یاد می‌شود.

خشونت زایمانی شامل بی‌توجهی، آزار جسمی و بی‌احترامی به فرد در حال زایمان است. رفتاری که نوعی از خشونت علیه زنان است و نقض حقوق آنها تلقی‌ می‌شود و می‌تواند عواقب جدی برای مادر و کودک به همراه داشته‌ باشد.

در آگوست 2022 مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی در گزارشی اعلام کرد که بر اساس استانداردها و حقوق بشر پذیرفته‌شده بین‌المللی، خشونت زایمانی می‌تواند نقض حقوق اساسی زنان محسوب شود. با درک اهمیت این موضوع، اتحاد روبان سفید که جنبشی جهانی است که توسط مردان برای پایان‌دادن به خشونت‌ها علیه زنان ایجاد شده است، برای مادری ایمن در سال 2011 هفت حق جهانی را برای زنان باردار اعلام کرد: 1. آزادی از آسیب و بدرفتاری. 2. حق داشتن اطلاعات، رضایت آگاهانه و احترام به انتخاب‌ها و ترجیحات، از جمله حق همراهی با انتخاب خود در صورت امکان. 3. رازداری و حفظ حریم خصوصی. 4. عزت و احترام 5. برابری، آزادی از تبعیض و مراقبت عادلانه. 6. حق برخورداری از مراقبت‌های بهداشتی به موقع و بالاترین سطح قابل دستیابی سلامت. 7. حق آزادی، خودمختاری، تعیین سرنوشت و آزادی از بازداشت خودسرانه. در سال 2015 نیز سازمان جهانی بهداشت در بیانیه‌ای تأکید کرد: «هر زنی حق برخورداری از بالاترین استانداردهای سلامتی را دارد؛ حق مراقبت‌های بهداشتی محترمانه در طول بارداری و زایمان و همچنین حق رهایی از خشونت». در سال 2019، روزنامه گاردین نیز در گزارش از «خشونت مامایی» به عنوان اصطلاحی یاد کرد که در آمریکای لاتین برای توصیف رفتار ظالمانه، تحقیرآمیز و سهل‌انگارانه در دوران بارداری، زایمان و دوران پس از زایمان ابداع شده است. روندی که هم در بیمارستان‌های خصوصی و هم در بیمارستان‌های دولتی می‌تواند در جریان باشد و به درد و رنج غیرضروری، تحقیر، بیماری، عقیم‌سازی و حتی مرگ منجر شود. در اکتبر 2019 سازمان جهانی بهداشت در گزارشی اعلام کرد که براساس تحقیقات این سازمان، بیش از یک‌سوم زنان در طول زایمان در مراکز بهداشتی در چهار کشور غنا، گینه، میانمار و نیجریه بدرفتاری را تجربه می‌کنند. براساس این مطالعه زنان بین 30 دقیقه قبل از تولد تا 15 دقیقه پس از تولد در معرض بالاترین خطر آزار فیزیکی و کلامی قرار دارند؛ زنان جوان‌تر و کم‌سواد بیشتر در معرض خطر قرار داشتند که نشان‌دهنده نابرابری در نحوه رفتار با زنان در هنگام زایمان است. در حالی که پرداختن به این نابرابری‌ها و ترویج مراقبت‌های مادرانه محترمانه برای همه زنان در جهت برابری و کیفیت سلامت ضروری است.

مورد ترکیه و صربستان

یک پژوهش در سال 2022 در ترکیه نیز نشان می‌دهد که از ۵۱۳ زنی که در این پژوهش مشارکت کرده بودند، بیش از ۷۶ درصد زنان خشونت زایمان را تجربه کرده‌اند. نتایج این پژوهش حاکی از این است که 44.4 درصد از این زنان آزار جسمی، 44.4 درصد ترک مراقبت، 26.5 درصد مراقبت‌های بدون رضایت، 25.1 درصد مراقبت‌های غیرشرافتمندانه، 3.3 درصد مراقبت‌های غیرمحرمانه و 0.4 درصد تبعیض را تجربه کرده‌اند. به تازگی نیز یورونیوز به نقل از خبرگزاری فرانسه گزارشی از وحشت زایمان در صربستان منتشر کرده است. در این گزارش به نقل از یلنا ریزنیچ، یکی از فعالان گروه همبستگی زنان مستقر در صربستان نوشته است: «در اینجا همچنان این باور وجود دارد که اگر از هر جنبه‌ای از مادر‌شدن شکایت کردید، به این معناست که نه مادر خوبی هستید و نه به اندازه کافی زن خوبی هستید». در ادامه تأکید شده است که بر اساس گزارشی که در سال ۲۰۲۲ میلادی توسط گروهی از وکلای برجسته این کشور منتشر شد، زنان در صربستان به طور پیوسته در معرض انواع خشونت در کلینیک‌ها و بخش زایمان بیمارستان‌ها قرار می‌گیرند که فشاردادن شکم در حین زایمان و انجام اقدامات تهاجمی بدون رضایت، برخی از این اقدامات است. در جریان این تحقیقات زنان شهادت دادند که مورد توهین، فریاد و تحقیر کارکنان پزشکی از جمله در کلینیک ویژه زنان و زایمان در شهر بلگراد پایتخت این کشور قرار گرفته‌اند. در این گزارش آمده است: «در بسیاری از موارد، کارکنان تیم پزشکی اقداماتی برخلاف میل بیماران انجام می‌دهند و بیماران در صورت شکایت از درد، با کمربند مهار می‌شوند. زنان را همچنین پس از زایمان، بدون بیهوشی بخیه می‌زنند». در این گزارش به وضعیت زنانی که سقط جنین را از سر گذرانده‌اند هم اشاره شده است: «این تحقیقات، موضوع زنانی که با سقط جنین مواجه هستند را نیز برجسته کرده و می‌گوید که کارکنان بیمارستان‌ها و کلینیک‌ها این زنان را «تنها و بدون نظارت پزشکی، مجبور به گذراندن این پروسه» می‌کنند. آن هم درست مقابل زنانی که در حال زایمان هستند یا کسانی که به تازگی زایمان کرده‌اند». سازمان جهانی بهداشت (WHO) اعلام کرده است که بدرفتاری در حین زایمان ممکن است تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر زن و نوزاد او داشته باشد؛ «زنان و خانواده‌هایشان ممکن است آن‌قدر توقع کمی از مراقبت‌های زایمان داشته باشند که آزار فیزیکی و کلامی را بپذیرند. به عنوان مثال، یک مطالعه کیفی WHO در نیجریه نشان داد که زنان و ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی سیلی‌زدن به یک زن را در هنگام زایمان توجیه می‌کنند، اگر این سیلی برای تشویق زن به زورزدن انجام شود. طیف پیچیده‌ای از چالش‌های سیستمی در هر دو سطح مرکز بهداشتی و سیستم بهداشتی به بدرفتاری با زنان کمک می‌کند، از جمله ساختارهای نظارتی ضعیف، کارکنان ناکافی، زنجیره تأمین ناکافی، شرایط فیزیکی نامناسب و پویایی قدرت که به طور سیستماتیک زنان را ناتوان می‌کند».

خشونت زایمان در ایران

در ایران هم یکی از چالش‌های زنان باردار، خشونت زایمان به ویژه در بیمارستان‌های دولتی است. سال گذشته یک ماما در شبکه‌های اجتماعی ویدئویی از رفتار بد برخی از پزشکان، ماماها و پرستاران در بیمارستان‌های دولتی با زنان باردار منتشر کرد. این ویدئو البته به شیوه‌ای طنز این بدرفتاری را به چالش کشید و به آن منتقد بود. بعد از آن موجی از روایتگری زنان در حین زایمان در بیمارستان‌ها در فضای مجازی ایجاد شد؛ «از درد به خودم می‌پیچیدم. اومدم دستشو بگیرم و بگم تو رو خدا یه کاری بکن. چنان جیغ زد به من دست نزن. این غربتی‌بازیا رو درنیار و… بعد از ۱۸ ساعت دردکشیدن، سزارینم کردن. به‌خاطر زور زیاد سر بچه‌م ورم کرده بود موقع سزارین». «ماما با کاشت ناخن سه سانت می‌خواست معاینه‌ام کند. وقتی مخالفت کردم قیامت شد. این‌قدر دکتر روی پای من زد که جای دستش مانده بود. خدا ازشون نگذره. لحظه آخر بهم گفتن خودت پاشو برو دراز بکش رو تخت زایمان. اون دنیا ازتون نمی‌گذرم». «انگار یه جانور رو آورده بودن برای زایمان. از ساعت دو شب بهم سرم فشار زدن تا سه عصر درد داشتم. آخرم نتونستم طبیعی به دنیا بیاریم. ساعت ۱۱ شب کیسه آبم پاره شده بود. دردی که کشیدم هنوز بعد از یک سال کابوس منه». اینها فقط بخشی از روایت زنانی است که خشونت زایمانی را تجربه کرده‌اند. پیش از آن هم در سال 1400 انتشار یک فایل صوتی از بخش زایمان یکی از بیمارستان‌های دولتی سروصدای زیادی به پا کرد؛ ماما یا پرستاری که در کنار زن باردار بود، در حین فریادهای زن به علت درد زایمان، بر سر او فریاد می‌زد و به او توهین می‌کرد. لورفتن این فایل صوتی هم موجب توجه به این موضوع و مطالبه‌گری زنان از کادر درمان برای رفتارهای محترمانه شد. فروردین 1401 در بخش «فارس من» خبرگزاری فارس، کمپینی با عنوان «جلوگیری از توهین در برخی زایشگاه‌ها به زنان باردار» ایجاد شد که در توضیح آن آمده بود: «با مشاهده توهین‌ها و بدرفتاری‌های کادر درمانی در زایشگاه‌ها نسبت به مادران باردار تحت درمان، تغییر این رویه را خواستاریم‌‌». البته مشخص نیست که نتیجه این کمپین چه شد و اکنون نیز این صفحه در آرشیو خبرگزاری فارس از بین رفته است. اما این خبرگزاری در تیر ماه کمپین دیگری با عنوان «ماجرای بدرفتاری با مادران در بخش زایمان» به راه انداخت و از تجربه زنانی که در فرایند زایمان با بدرفتاری پزشکان و پرستان مواجه شده‌اند، نوشت: «مادری که می‌خواهد زایمان طبیعی داشته باشد چندین ساعت از شش ساعت گرفته تا دوازده و سیزده و حتی بیشتر را باید در بلوک زایمان باشد و تحت نظر. در تمام این ساعت‌ها، ماماها و پرستارها باید نظارت داشته باشند بر وضعیت بیمار و به او کمک کنند. این حمایت فقط حمایت درمانی نیست باید در تحمل این درد سنگین از مادر حمایت عاطفی و روانی کنند. اما آن‌قدر با من در زمان دو زایمانم بدرفتاری کردند که هنوز هم وقتی یادش می‌افتم نمی‌توانم جلوی اشک‌هایم را بگیرم».

منبع: شرق

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر