عادیانگاری شرایط را سختتر و آسیبپذیرتر کرده است
اکرم قدرت، روزنامهنگار و فعال رسانهای طی یادداشتی درباره وضعیت فرودگاههای ایران گفت که تبعات اهمیت ندادن، بیمسوولیتی، تکرار همیشگی و عادیانگاری شرایط را سختتر و آسیبپذیرتر کرده است.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ اکرم قدرت، روزنامهنگار و فعال رسانهای طی یادداشتی درباره وضعیت فرودگاههای ایران گفت که تبعات اهمیت ندادن، بیمسوولیتی، تکرار همیشگی و عادیانگاری شرایط را سختتر و آسیبپذیرتر کرده است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
«فرودگاههای هرکشور بخش حیاتی و مهم از سیستم حملونقل هوایی آن محسوب میشود بهطوریکه زیربناییترین بخش از صنعت حملونقل هوایی هرکشور را تشکیل میدهد. تسریع در جابجایی مسافران، توسعه زیربنایی و فیزیکی فرودگاهها، رعایت شاخصهای استاندارد هواپیمایی، مدیریت مناسب فرودگاهی و حملو نقل هوایی و... از عوامل پیشرفت این صنعت در کشورها بهشمار میرود.
اما متاسفانه این صنعت نیز در ایران مانند همه صنایع حملونقل، بسیار نابسامان، بیبرنامه و دارای بیثباتی مدیریتی، خودمختاربودن ایرلاینها و جزیزهای عملکردن آنها، فروش بلیط با قیمتهای متفاوت و بالا، نارضایتی مردم از لغو و تاخیر پروازها، کنترل دستی گذرنامهها در فرودگاههای ایران، نبود امکانات مناسب برای میزبانی از مسافران داخلی و خارجی، نبود فضا و مکان برای توقف هواپیماها، پاسخگو نبودن مسوولان مربوطه و... داد و فغان بسیاری از مسافران را درآورده است.
نکته قابل تامل طی سالیان اخیر که همگان نسبت به آن معترف هستند این است که با بیان مشکلات، اعتراضها، شکایتها، انتشار اخبار در روزنامهها و سایتهای خبری و ... هیچکدام بر نحوه عملکرد صنایع مختلف کشور تاثیرگذار نیست به عبارت سادهتر معضلات تکراری، عادی تلقی میشود و مسوولان مربوطه نیز از روند و تکرار کاستیها، نواقص و حتی افزایش آن ابایی ندارند و اقدامی مناسب انجام نمیدهند تا حدی که این سهلانگاری و کمکاری مسوولان در قبال مردم به ویژه در حوزه حمل ونقل هوایی، نتایج نامناسب و باورنکردنی در سرتاسر دنیا به دنبال خواهد داشت به دلیل اینکه مسافران پرتردد به کشورهای دیگر کاملا از حق و حقوق خودشان آگاهی دارند بنابراین نادیده گرفتن و دنبال مقصربودن برای تبرئه شدن از بیمسوولیتیها در این حوزه کارایی لازم را ندارد و این کلافگی و بلاتکلیفی اثرات و صدمات مخرب و غیرقابل جبران خواهد داشت.
شکی نیست که ایران از تمامی جهات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... دچار آسیبها و مشکلات جدی و اساسی است اما تبعات اهمیت ندادن، بیمسوولیتی، تکرار همیشگی و عادیانگاری شرایط را سختتر و آسیبپذیرتر کرده است.
در یک تحقیق میدانی ساده میتوانیم به نتیجه برسیم که مدیریت فرودگاهی به ویژه فرودگاه امام خمینی در دوران پیک سفرهای خارجی ناشی از برگزاری نمایشگاهها و رویدادهای خارجی هیچ تمهیدات و آمادگی برای پذیرش مسافران، تسریع و تسهیل کار مسافران ندارد تا حدی که ازدحام جمعیت، صفهای طولانی و ترافیک سنگین کاری برای خروج مسافر بسیاری از مدیران و صاحبان صنایع کشور را نیز مستاصل و ناامید کرده این در حالیاست که با یک مدیریت مناسب و اضافه کردن نیروی انسانی بیکار در فرودگاه میتوان به راحتی پاسخگوی مراجعان بود.
نباید فراموش کرد که وجود همین مسافران و متقاضیان، مسبب حیات و پیشرفت حملونقل هوایی کشور و درآمدزایی کل صنعت هوایی کشور است بنابراین احترام نگذاشتن به حقوق آنها و نادیده گرفتن اصل تکریم ارباب رجوع نادرست و تاملبرانگیز است.
باید اذعان کرد عملکرد هوایی کشور مانند بسیاری از صنایع حملونقل دچار تغییر شده به طوریکه بیشتر به سمت باربری، جابجایی کالا (دارو و محصولات کمیاب در کشور) حتی توسط برخی خلبانان سوق پیدا کرده، به همین خاطر مردم و مسافران در اولویتهای بعدی قرار گرفتهاند.
قدیمیبودن ناوگان هوایی کشور، فرسودگی هواپیماهای ایرانی به دلیل وجود تحریمها، عدم امکانات مجهز، پیشرفته و بهروز در هواپیما و فرودگاه، برخورد نامناسب و نادرست برخی مسوولان و کارمندان فرودگاه در برابر مسافران ایرانی و خارجی قابل اغماض نیست.
شایان ذکر است یکیاز موضوعات بیشازحدتکراری و نگران کننده، عملکرد بخش حملونقل چمدان و کیفهای مسافران است. غیرممکن است در هر سفر چمدان یا کیفی دچار آسیب و صدمه نشود!!!
دلیل این همه اهمالکاری و کمکاری کاملا عیان است وقتی فردمسافر از کمترین حق و حقوق برخوردار نیست به طور مسلم نمیتوان انتظار داشت وسایل و متعلقات مسافران دارای اهمیت باشد.
باید اعتراف کرد نگاه یکطرفه به مشکلات مطروحه داشتن غیرمنصفانه و ناعادلانه است به طوریکه برای هر نقص و کمبودی دلایل و بهانههای متعدد و زیادی بیان میشود اما در وضعیت بیثباتی و عدم پیشرفت مملکت به دلایل مختلف انتظار شرایط مطلوب و خوب غیرمنطقی و غیرممکن است اما به طور یقین مدیریت دلسور و کارآمد میتواند موضوعات و معضلات پیشپاافتاده و تکراری را حلوفصل کند.
نباید فراموش کرد در عملکرد ضعیف و منفی صنعت هوایی کشور، آژانسهای مسافرتی نقش بسزا و تعیینکننده در ایجاد و تشدید مشکلات مسافران دارند.
نبود نظارت بر آژانسهای مسافرتی، پاسخگو نبودن مسوولان مربوطه در خصوص دریافت هزینههای بالا به بهانههای مختلف، عدم هماهنگی با مسافران در مورد شرایط پروازها به دلیل بیمسوولیتی ذاتی، راهاندازی تورهای قلابی با ارایه کمترین خدمات ضمن دادن وعدههای سرخرمن و بازی کردن با ذهن در نهایت سوءاستفاده از سادگی و صداقت مسافران ناشی از عدم مدیریت صحیح و مناسب است به طوریکه بسیاری از آژانسها برای به سرانجام رساندن اهدافشان که همان منفعت مالی است هیچ ضابطه و قانونی ندارند.
با این وجود، باید اعتراف کرد مهارت و تخصص خلبانان ایرانی با دریافت حقوق ناچیزحتی نسبت به کشورهای همسایه بسیار قابل توجه و مثالزدنی است اما متاسفانه آشفتگی و بیبرنامهگی در مجموعه حملونقل هوایی کشور کارکرد موثر و غیرقابل انکار آنها را نیز زیرسوال برده است.
نکته قابل تامل این است که در صنعت مذکور بخش جابجایی مسافران ورودی به کشور نیز دچار کاستیها و نواقصی فراوان و چشمگیر است به طوریکه مافیای تاکسیهای فرودگاهی بدون هیچ قاعده و قانونی به صورت سلیقهای (قیمتهای نجومی) فعالیت میکنند.
شایان ذکراست مهمترین و اساسیترین دلیل عادیشدن مشکلات و کمکاریها در تمامی ارگانها و صنایع کشور بهخاطر تبانی و زدوبند برخی ماموران بازرسی با خاطیان و قانونگریزان است که مصداق بارز ضربالمثل هرچه بگندد نمکش میزنند وای به وقتی که بگندد نمک، در کشور کاملا عیان و ملموس است.
شاید در گذشته بخشی از مجموعه بازرسی کشور در هر زمینهای پنهانکاری میکردند اما چندین سال است که آنها نیز به راحتی و بدون هیچ دغدغهای با دریافت مبالغی به عنوان هدیه و ... از کارکرد نادرست و مغایر با قوانین چشمپوشی کرده و مسیر را برای انجام خلافها و بیاخلاقیها باز گذاشتهاند.
برکسی پوشیده نیست که کادر خلبانی کشور با کمترین امکانات و تسهیلات سعی در ارایه بهترین عملکرد را دارند اما مجموعه صنعت هوایی کشور از آژانسها گرفته تا کارکنان فرودگاهی بهویژه در بخش گمرکات زحمات بسیاری از این قشر را زیر سوال برده است.»