خودکشی ۱۶ دستیار پزشک طی ۱۰ ماه!
بابک شکارچی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی میگوید: «از ابتدای امسال تاکنون، تعداد خودکشیها به ۱۶ مورد رسیده و فقط سه مورد آن هفته گذشته اتفاق افتاده است.» نگاهی به اخبار این حوزه در صفحات پزشکی فضای مجازی نیز نشان میدهد که از مهر ماه امسال تاکنون حدود ۱۴ مورد مرگ زودهنگام و دستکم مشکوک به خودکشی در میان رزیدنتها یا پزشکانی که در حال طی کردن دوره طرح خود هستند، به وقوع پیوسته است.
بابک شکارچی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی میگوید: «از ابتدای امسال تاکنون، تعداد خودکشیها به ۱۶ مورد رسیده و فقط سه مورد آن هفته گذشته اتفاق افتاده است.» نگاهی به اخبار این حوزه در صفحات پزشکی فضای مجازی نیز نشان میدهد که از مهر ماه امسال تاکنون حدود ۱۴ مورد مرگ زودهنگام و دستکم مشکوک به خودکشی در میان رزیدنتها یا پزشکانی که در حال طی کردن دوره طرح خود هستند، به وقوع پیوسته است.
مطالعهای که سال ۱۴۰۰ درباره وضعیت سلامتی رزیدنتهای در حال تحصیل در دانشگاههای علومپزشکی کشور انجام شده، نشان میدهد که ۲۳درصد از دستیاران پزشکی دارای افسردگی شدید تا بسیار شدید بودهاند. حدود ۲۵درصد از افراد اضطراب شدید تا بسیار شدید و نزدیک به ۳۴درصد از آنها استرس شدید تا بسیار شدید داشتهاند. بررسیهای این مطالعه حاکی از آن است که شیوع افسردگی، اضطراب و استرس در بین رزیدنتهای دانشگاه علوم پزشکی تهران، بیشتر از برخی کشورها و دانشگاههای دیگر است که این موضوع میتواند به دلیل فشار کاری بیشتر در بیمارستانهای آموزشی ما باشد.
این باورِ عمومی اما آنطور که برخی پزشکانِ جوان میگویند صحت ندارد. روایتِ آنها از کار و زندگیشان، با آنچه در جامعه جا افتاده فرق زیادی دارد. از حقوق پایین و مشکلاتِ معیشتی گرفته تا ناامیدی و میزانِ بالای خودکشی بین رزیدنتها، از مهاجرت به کشور دیگر تا ترکِ کار و رفتنِ به سمتِ کارهایی که برایشان آب و نان بشود؛ اینها مسائلی است که علی سلحشور (نماینده پزشکان متخصص طرحی کشور در نظام پزشکی) با ما در میان میگذارد. او که از سویِ همکاران پزشکش به ما معرفی شد تا از وضعیتِ پزشکان جوان بگوید، اولین جملهاش را اینگونه آغاز میکند: «مسئلهی اصلیِ ما مشکلاتِ معیشتی است. یک کلام بگویم که حقوقِ یک پزشکِ متخصصِ شاغل در بیمارستان دولتی، کفافِ نیازهای اولیهی زندگیاش را هم نمیدهد...»
با وجودِ گزارشهایی که هر چند وقت یکبار از فیشهای نجومی، درآمدهای هنگفت و کارانههای بالای پزشکان منتشر میشود، شاید باورِ اینکه برخی پزشکان متخصص هم از مشکلاتِ معیشتی رنج میبرند سخت باشد. شاید فکر کنیم احتمالا برداشتِ آنها از مشکلاتِ معیشتی با برداشتِ یک کارگرِ ساده و متخصص فرق دارد و سطحِ توقع آنها قابلِ مقایسه با دیگر گروههای شغلی جامعه نیست. اما آنطور که نماینده پزشکان متخصص طرحی کشور میگوید؛ اوضاعِ تعدادی از پزشکانِ متخصص دستِ کمی از دیگر اقشارِ ضعیفِ جامعه ندارد.
به گفتهی سلحشور، اکثر پزشکان در سیستم دولتی کار میکنند و درآمدِ چندانی ندارند. او میگوید: «تنها مبلغی که میتوانیم روی آن حساب کنیم، حقوق ثابتی است که این حقوق برای پزشکان مجردِ متخصص حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان و برای پزشکانِ متأهل متخصص حدود ۱۳ تا ۱۴ میلیون تومان است».
او در موردِ کارانههایی که گفته میشود رقم آن به ۶۰ - ۷۰ میلیون تومان و بلکه بالاتر میرسد نیز توضیح میدهد: «این کارانههای بالا معمولا مربوط به اعضای هیئت علمی است که رزیدنتهای بسیاری زیر دستشان هستند و ویزیتها و عملهای جراحی را انجام میدهند؛ کارانهی رزیدنتها به نام اعضای هیئت علمی نوشته میشود؛ برای همین میزانِ کارانهی آنها بالا میرود. اینها حتی ۱۰ درصد از پزشکان هم نیستند و اکثر پزشکان متخصص، اگر تمام وقت در بیمارستانهای عمومی کار کنند، باز هم کارانهشان به ده میلیون تومان نمیرسد».
نماینده پزشکان متخصص طرحی میگوید: «تصور مردم نسبت به پزشکان، مربوط به نهایتا ۵ تا ۱۰ درصدِ آنها است؛ پزشکانی که مطب خصوصی دارند و مطبشان همیشه پُر است. متخصصانی که یا در سیستم دولتی نیستند و یا اگر هم باشند به صورتِ پاره وقت کار میکنند. مردم بیشتر این دسته از پزشکان را میبینند، اما وضعیتِ بالای ۹۰ درصد از پزشکان اینگونه نیست».
به گفتهی این پزشک متخصص، کارانهی پزشکان حدود ۸ تا ۱۳ ماه بعد پرداخت میشود و متخصصانی که تازه فارغالتحصیل شدهاند تا یک سال بین ۱۰ تا ۱۴ میلیون تومان درآمد دارند، و بعد از این مدت مجموع حقوق و کارانهی یک پزشکِ متاهلِ متخصص نهایتا به حدود ۲۰ میلیون تومان میرسد.
او سپس سالهایِ تحصیلیِ یک پزشکِ متخصص را میشمارد و میگوید: «۷ سال ونیم برای پزشکی عمومی، ۲ سال برای طرح، ۴ سال برای تخصص و باز ۲ سال دیگر برای طرح. یعنی یک پزشک متخصص در یک بازهی زمانی ۱۵ – ۱۶ساله در دانشگاه و بیمارستانهای مناطق محروم مشغول تحصیل است و اگر این مسیر را بدونِ وقفه طی کند، در سن ۳۴ – ۳۵ سالگی از دانشگاه خارج میشود. کمترین انتظاری که از این همه تلاش و استرس داشتیم این بود که حقوقمان کفافِ هزینههای یک زندگیِ ساده را بدهد که نمیدهد…
منبع: اعتماد