گزارش از بازگشت حیات به ١٠ تالاب اصلی کشور
باران تالاب ها را نجات داد. بارش برف، باران و راه افتادن سیلاب در پاییز و زمستانی که از سر گذراندیم توانست زخم خشکسالی را تا حدودی ترمیم کند. مثل «جازموریان» که ٢٠ سال تمام خشکیده بود و با سیلاب ها جان گرفت یا «زریوار » که پس از دو سال تشنگی، از آب لبریز شد. از بخشندگی این زمستان و پاییز، بسیاری از تالاب ها لبی تر کردند اما برای استان فارس، سیستان و بلوچستان و قم که تشنه تر بودند، این «سرخوشی موقت» بیشتر به چشم آمده است؛
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران؛ شهروند نوشت - باران تالاب ها را نجات داد. بارش برف، باران و راه افتادن سیلاب در پاییز و زمستانی که از سر گذراندیم توانست زخم خشکسالی را تا حدودی ترمیم کند. مثل «جازموریان» که ٢٠ سال تمام خشکیده بود و با سیلاب ها جان گرفت یا «زریوار » که پس از دو سال تشنگی، از آب لبریز شد. از بخشندگی این زمستان و پاییز، بسیاری از تالاب ها لبی تر کردند اما برای استان فارس، سیستان و بلوچستان و قم که تشنه تر بودند، این «سرخوشی موقت» بیشتر به چشم آمده است؛ خوشی کوتاهی که اگر حقابه ها تامین نشود و بودجه ها سرریز نشود، دوباره به ناخوشی بدل می شود چرا که با اولین تابش های خورشید در بهار و تابستان، تالاب ها بار دیگر خشکیده خواهند شد. بر اساس آنچه بررسی ها نشان می دهد، پس از بارندگی های پی در پی بهمن ماه سطح تالاب فصلی مهارلو ۷۰ درصد آبگیری شد، ارژن هم که خشک بود تا ٦٠ درصد آبگیری شد، در پریشان هم اگرچه بارندگی ها به داخل زمین فرو رفت اما این بارشها دو چشمه جوشان را فعال کرد. بختگان هم به طور تقریبی ٤٠ درصد سطحش آبگیری شد و کم جان که خشک شده بود به طور ١٠٠ درصدی آبگیری شد. در استان قم با «بارش های مطلوب» تالاب مُره ١٠٠ درصد آبگیری شد و پرنده ها به آن بازگشتند، حوض سلطان ٥٠ درصد و دریاچه نمک شاید کمتر از ١٠ درصد آبگیری شد و هنوز وضعی بحرانی دارد.با همه این شرایط، هنوز اما نه بودجه پارسال را تمام و کمال داده اند و نه از بودجه امسال ریالی نصیب تالاب ها شده. حالا که دیو خشکسالی این سوی و آن سوی ایران سایه انداخته، به جز اعتبارات استانی که برای برنامههای احیا استفاده شد، سهم تالاب ها از طبیعت، همین زمستانی است که به سر می رسد.
طبیعت با ما بود
بارندگیها وضع تالابها را بهتر کرده است؟ «ابوالفضل آبشت»، مدیر ملی طرح حفاظت از تالابهای ایران در پاسخ به این سوال میگوید که «بله، وضع واقعا بهتر شده است.» و در گفتوگو با «شهروند» ادامه میدهد: «طبیعت امسال بسیار بخشنده بود؛ بهخصوص برای تالابهای فصلی و دایمی که در چند سال اخیر خشک شده بودند و با بارندگیهای پارسال و امسال نمی به خود گرفتند. در حالی که در چند سال خشکسالی داشتیم، اما طبیعت روی خوش به ما نشان داد.»
«آبشت» از تالاب زریوار یاد میکند که با بارشهای دریافتی لبریز شد، از پریشان میگوید که چشمههایش جوشان شدند و خبر میدهد که بختگان «که اوضاعش اصلا خوب نبود»، نمی به خود گرفته است؛ اتفاقی که «ایدهآل نیست اما کمککننده است».
حالا سوال این است که «بارشها آبگیری سطح تالابها را دقیقا تا چه حد رسانده؟» آبشت معتقد است که در اینباره، آمارها، گمراهکننده هستند و این توضیح را اضافه میکند: «خود ما هم آمار مشخصی نداریم که آبگیری چنددرصد بوده است. این آمارها همه را سردرگم میکنند مثل اتفاقی که برای هورالعظیم افتاد و بحث پیش آمد که آبگیری ٧٠درصد بوده یا ٦٣ درصد. آمارها یا از طریق تصاویر ماهوارهای است و یا با برداشتهای انسانی (manmade) برآورد میشود که البته همیشه خطا دارد. برای ارومیه پنجهزار کیلومتری، جازموریان با وسعت نزدیک به ۷۰هزار کیلومتر و هورالعظیم نزدیک به ۱۲۰هزار هکتار وسعت دارد که نمیتوان متر برد و اندازه کرد. کلیت ماجرا این است که طبیعت هم در بهبود اوضاع نقش داشته اما مهم است که محیطزیست به مسأله سران کشور تبدیل شده و حالا رئیسجمهوری که کارش را با ارومیه شروع کرد، پیگیر حقابه تالاب هم است.»
اینطور که مدیر ملی طرح حفاظت از تالابهای ایران میگوید بارشها در خود تالابها محدود است و بیشتر به اندازه یک لبتر کردن به آنها آب میرسد: «اصل بارشهای دریافتی در بالادست تالابها پشت سدها جمع میشود. بارشها در خود تالابها محدود است و بیشتر حوضه آبریز اطرافش سیراب میشود. آنچه حالا به تالابها رسیده بارشهای مستقیم در سطح تالاب است نه از حوضه آبریز.» به همین دلیل است که آبشت میگوید: «این خوشی موقتی است و با اولین تابش آفتاب و گرما کار تمام است. اینکه بارش خوبی داشتهایم دلیل بر این نیست که حقابه رعایت نشود، از کجا پیدا که سال بعد بارشها کافی باشد؟ حقابه باید از سدهای بالادست تالابها تأمین شود؛ هر چند بعضی فقط به فکر توسعه اقتصادیاند و به آینده کاری ندارند.»
انزلی، شادگان، شورگل- دورگه سنگی-یادگارلو، کمجان- نیریز، هامون دهانه جنوبی و هامون صابری و هیرمند، ٦ مجموعه تالابی هستند که نامشان در فهرست تالابهای در معرض تهدید «مونترو» آمده است. مدیر ملی طرح حفاظت از تالابهای ایران، اوضاع این تالابها را پس از پاییز و زمستان اینطور وصف میکند: «در آخرین خبرها گفتند که بارندگیها برای کمجان و نیریز خوب بوده است. برف و باران زیادی در آذربایجانغربی باریده و شورگل و دورگه سنگی و یادگارلو که تالابهای اطراف دریاچه ارومیهاند وضعشان بد نیست. انزلی به لحاظ آب اوضاع بدی ندارد و مشکل اصلیاش آلودگی است که باید حل شود. حال عمومی شادگان هم خوب است و حتی روز جهانی تالابها آنجا برگزار شد، حتی قایقرانی هم کردند اما برنامههای این تالابها باز هم باید مدیریت شود و اقدامات نباید متوقف شود.»
مدیریت جامع تالاب هامون به تصویب رسید
او درباره هامون در سیستانوبلوچستان هم که در فهرست مونترو است و تحت تأثیر بارندگیها مختصری بهبود یافته، خبر تازهای میدهد: «اکنون ریشسفیدان افغان و بزرگان ایران در حال تبادلنظرند تا برای رساندن آب از افغانستان به این تالاب برنامه تازهای شروع شود. اخیرا برنامه مدیریت جامع تالاب هامون به تصویب استان رسید و روز یکشنبه هم ارایه و تصویب این برنامه در شورای عالی آب انجام شد. اتفاق خوبی است که مثل دریاچه ارومیه، ستادی هم امور تالاب هامون را پیگیر باشد و در این صورت هامون دومین جایی است که دولت بعد از ارومیه پیگیر احیای آن شده است. احیای هامون کار یکی دو روز نیست چون مشکل این تالاب فرامرزی است.»
کدام تالابها لبتر کردند
از بین تالابهایی که از بارندگیها سهم بردند، جزو تالابهایی هستند که پیش از این مدت زیادی خشک بودهاند. «آرزو اشرفیزاده»، رئیس گروه تالابهای معاونت محیطزیست طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست وضع این تالابها را تشریح میکند و به «شهروند» میگوید: «شاخصترین آنها تالابهای استان فارس است که به دلیل برداشتهای زیرزمینی، تغییر اقلیم و خشکسالی وضع بدی داشتند و دارند. بعد از بارندگیهای پی در پی بهمن ماه سطح تالاب فصلی مهارلو ۷۰درصد آبگیری شد. ارژن هم که خشک بود تا ٦٠درصد آبگیری شد. در پریشان هم اگر چه بارندگیها به داخل زمین فرو رفت، اما خوشبختانه این بارشها دو چشمه جوشان را فعال کرد. بختگان هم بهطور تقریبی ٤٠درصد سطحش آبگیری شد و کمجان که خشک شده بود، بهطور ١٠٠درصدی آبگیری شد.»به گفته او در استان قم هم با «بارشهای مطلوب» تالاب مُره ١٠٠درصد آبگیری شد و پرندهها به آن بازگشتند، حوض سلطان ٥٠درصد و دریاچه نمک شاید کمتر از ١٠درصد آبگیری شد و هنوز وضعی بحرانی دارد.همچنین در سیستانوبلوچستان سیلابهایی که از سوی افغانستان راهی شدند، به هامون رسیدند و بخش صابری این تالاب ٣٠درصد آبگیری شده و این روند همچنان ادامه دارد. جازموریان هم که تالاب مشترکی بین استانهای کرمان و سیستانوبلوچستان است، در حالی که ٢٠سال تمام خشک بود ٦٠درصد مساحتش به مدد بارشها تر شد.با این حال رئیس گروه تالابهای معاونت محیطزیست طبیعی هم معتقد است که مهم حقابهای است که باید از سدها تأمین شود: «اگر این اتفاق بیفتد، امیدوار خواهیم بود که روند بهبودی تالابها سریعتر باشد؛ اگر نه تبخیر باعث میشود باز هم رو به خشکی بروند.»
علاوه بر اینکه بودجه نیمهکاره سال ٩٤ که تنها ۳۰درصد آن تخصیص داده شده بود، امسال هم به تالابها داده نشد، هیچ بودجه ستادی برای احیا در سال ٩٥ اختصاص پیدا نکرد. آیا قرار بود این بودجهها به آب تبدیل شوند و به تالابها بریزند؟ اشرفیزاده توضیح میدهد که «درباره این بودجه یکسری برنامه مدیریت برای تالابها در نظر گرفته شده که در راستای آن اقداماتی انجام میگیرد اما اختصاص حقابه با همکاری وزارت نیرو مدیریت میشود و باید که بشود. البته در کنار این، بخشی از بودجه نیز به مطالعات نیاز آبی تالابها اختصاص پیدا میکند که اجرای بعضی از آنها از سال قبل آغاز شده است.»
او ادامه میدهد: «رویکرد مدیریت زیستبومی در برنامه پنجم توسعه آغاز شد؛ رویکردی که مشارکت همه ذینفعان را در برمیگیرد و برنامه مدیریت زیستبومی باید در همین راستا تعریف میشد.» بر اساس توضیح رئیس گروه تالابها اکنون ١٥ برنامه برای دریاچه ارومیه، شادگان، پریشان، آلاگل و آجیگل و آلمالگل، چغاخور، زریوار، هامون، حله در بوشهر، حرا در بندرعباس، میقان، قوریگل و قره قشلاق تهیه شده و برای بعضی تالابها هم این فرآیند در مرحله تدوین است، مثل جازموریان، حرای قشم، بختگان و گاوخونی. اما انجام این برنامهها تا زمانی که بودجه نباشد بر زمین میماند.