مصرف کوکایین بین پولدارهای تهرانی بالا رفته است
محمد مسعود زاهدیان، رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر: در 4 یا 5 سال گذشته، میزان کشفیات کوکایین افزایش یافته. پارسال یک محموله 50 کیلویی کوکایین در کشور کشف شد. محموله 50 کیلویی کوکایین، یعنی یک محموله بسیار حجیم.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ محمد مسعود زاهدیان، رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر در دولتهای یازدهم و دوازدهم و معاون مقابله با عرضه و امور بینالملل ستاد مبارزه با مواد مخدر در دولت سیزدهم، که هفته قبل بازنشسته شد با روزنامه اعتماد مصاحبه کرد.
بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:
طی چند سال اخیر، اخباری درباره فعالیت شبکههای تولید مواد مخدر و محرک در منطقه خاورمیانه منتشر شده و به عنوان مصداق، اخبار رسمی حاکی از آن است که در عراق، هم تولید مواد مخدر رو به افزایش است و هم این کشور به یکی از مسیرهای ترانزیت مواد تبدیل شده. مقابله با عرضه مواد در ایران، با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه و تحرکاتی که در همسایگان غربی شاهد هستیم، چگونه باید مدیریت شود یا برنامههای مقابله با عرضه، نیازمند چه تغییراتی است؟
مبارزه با تجارت مواد مخدر چند وجه دارد و مقابله با عرضه، یکی از مهمترین اولویتها در کنار برنامههای پیشگیری و درمان است که باید همواره تقویت شود، چون هرگونه کوتاهی در مقابله با عرضه، میتواند در برنامههای پیشگیری هم تاثیرگذار باشد. به همین دلیل، ستاد مبارزه با مواد مخدر هم بحث مقابله با عرضه را در اولویت سیاستگذاریها قرار داده و باقی دستگاههای مقابله مثل نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و سپاه هم این اولویت را پذیرفتهاند و برای ایجاد پوشش دفاعی لازم در مرزها با هدف جلوگیری از ورود مواد به داخل کشور تلاش میکنند. اگر مقابله با عرضه مواد، به درستی مدیریت شود، با مشکلات کمتری در باقی حوزهها مواجه خواهیم بود. امروز بالغ بر 70 درصد کشفیات مواد در استانهای شرقی و حاشیه شرق کشور است و در این محدوده، دو لایه پدافندی و دفاعی ایجاد کردهایم؛ لایه اول، در ورودی و مرزهای اصلی و در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، خراسان جنوبی و نوار دریایی مثل استانهای هرمزگان و خوزستان، لایه دوم، در استانهایی همچون کرمان و یزد و فارس و اصفهان که توسعه مقابله در این استانها، میتواند مبارزه با ورود مواد در مرزها و استانهای مرزی را تکمیل کند. غیر از این چند استان در لایههای اول و دوم که بیشترین کشفیات مواد را دارند، 27 الی 30 درصد کشفیات در سایر استانهاست و در این میان، در استانهای شمال غرب و شمال کشور هم میزان کشفیات، از باقی استانها بیشتر است.
شمال غرب ایران، دروازه مسیر بالکان است که از ترکیه آغاز میشود و تا اروپا ادامه دارد. بنابراین، وقتی مواد از افغانستان وارد استان شرقی ایران میشود، بیشترین کشفیات در فاصله استان شرقی تا استان شمال غربی است؟
بله، چون در داخل ایران با تولید مواد مخدر یا محرک مواجه نیستیم و هم مخدرها و هم مواد محرک و از جمله متآمفتامین، در افغانستان تولید میشود و مقصد نهایی این تولید، اروپاست اما این مواد از جادههای ایران به اروپا میرسد و بنابراین، ما قربانی بازار مواد اروپا هستیم.
کشفیات مرفین در ایران حجم بالایی دارد در حالی که گزارشها، شیوع مصرف مرفین در ایران را تایید نمیکند. آمار بالای کشفیات مرفین؛ به خصوص پشت مرز شمال غرب، این فرض را تقویت کرده که در دو طرف مرز شمال غرب؛ هم در ترکیه و هم در ایران، ممکن است آزمایشگاههای سیار مشغول تولید هرویین باشند.
بازار مصرف مرفین در اروپاست. درست است که ما در کشورمان مصرفکننده هرویین داریم ولی بالاترین حجم مصرف هرویین در اروپاست که بیشترین میزان هرویین مصرفی اروپا از تولیدات افغانستان است، اما گزارشهایی درباره فعالیت لابراتوارهای تبدیل مرفین به هرویین در ترکیه دریافت کردهایم و البته در روستاهای مرزی در نوار غربی ایران هم، تعداد محدودی از این لابراتوارها شناسایی شد که حجم تولید بالایی نداشتند.
البته منظور من هم این بود که در مرز شمال غرب؛ چه در ایران و چه در ترکیه، تولید هرویین با هدف عرضه به بازار اروپا در حال انجام است و شنیدهام که اتفاقا خلوص هرویین تولید شده در نوار شمال غرب بسیار بالاست و قیمت خردهفروشی آن هم در مقایسه با قیمت مادهای که امروز به اسم هرویین در بازار داخلی کشور عرضه میشود بسیار گرانتر است که همین گرانی قیمت، نشان میدهد هدف تولید، بازار داخل ایران نبوده.
من مطمئنم که مصرفکننده هرویین در داخل کشور، موادی که از افغانستان وارد میشود را مصرف میکند و ما تا امروز در بازار عرضه مواد در ایران، نمونهای از هرویین تولید شده در داخل کشور نداشتهایم.
از استان خوزستان نام بردید. حساسیت در مورد استان هرمزگان به دلیل همجواری با کشورهای حوزه خلیج فارس و خطر جابهجایی مواد از مسیر دریایی منطقی است ولی خوزستان با چه تهدیدی از جانب شبکه تجارت مواد ممکن است مواجه باشد؟
طی دهه اخیر، مسیر قاچاق مواد افغانستان به سمت دریا هم رفته و بخشی از مواد افغانستان از طریق دریا به ایران منتقل میشود. در این مدت، مقادیر محدودی از مواد افغانستان را در مسیر دریایی کشف کردیم که مقصد اولیه این محمولهها، استان خوزستان بوده تا از طریق جادههای این استان، به سایر نقاط کشور منتقل شود. حتما پهنه دریا فعالیت قاچاقچیان را تسهیل میکند، چون کنترل مرزبانی در تمام نقاط دریا نمیتواند کامل باشد. این تغییر مسیر قاچاق هم بعد از توسعه انسداد نوار شرقی ما اتفاق افتاده و طی سالهای اخیر، مقادیر بسیار کمی به سمت آبهای خلیج فارس میآید و وارد خاک ایران هم میشود، اما بخش عمده مواد افغانستان به سمت کانال سوئز میرود که از آن طریق به اروپا برسد.
با این تغییر مسیر، پس قاره آفریقا هم با خطر تبدیل به بازار مصرف مواد افغانستان مواجه شده.
بله.
ترانزیت مواد افغانستان از مسیر شمال (آسیای میانه) چه خطری برای ایران دارد؟ دولت روسیه به تازگی هشدار داده که طالبان مشغول هموارسازی مسیر ترانزیت در کشورهای همسایه روسیه برای انتقال مواد به سمت اروپاست و بابت نارکوتروریسم در مرزهای خود ابراز نگرانی کرده است.
بخشی از مسیر شمال ممکن است از حاشیه مرزهای ما عبور کند و مثلا نوار ساحلی دریای خزر درگیر موضوع قاچاق بشود.
با شواهدی از قاچاق در این منطقه مواجه شدهاید؟
اخیرا محمولههایی از مواد افغانستان در سواحل خزر کشف شده و به همین دلیل، جلسات مشترکی با موضوع مبارزه با قاچاق مواد در منطقه، بین کشورهای حاشیه دریای خزر برگزار شده و کشورهای حوزه خزر این موضوع را در اولویت قرار دادهاند. ما هم جلسه جداگانهای با دولت روسیه و جلسات دوجانبهای با همسایگان حوزه خزر و از جمله کشورهای آذربایجان و تاجیکستان و ترکمنستان داشتیم و دولت روسیه هم، در حال پیگیری تشکیل میز مشترک مبارزه با مواد مخدر در راستای پیمان کشورهای حاشیه دریای خزر است.
خطر مسیر بالکان را در مقایسه با مسیر شمال چطور ارزیابی میکنید؟
مسیر بالکان، یک مسیر سنتی و هموارترین مسیر برای انتقال مواد مخدر است، چون علاوه بر اینکه در این مسیر، کشورهای ترکیه، بلغارستان، اوکراین، آلمان و هلند قرار دارند، در هر یک از کشورهای واقع در مسیر بالکان، بازار مصرف جداگانهای شکل گرفته و بنابراین، با عبور محموله از هر کشور، قیمت عرضه گرانتر میشود و زمانی که محموله به مقصد نهایی و مثلا کشور انگلستان میرسد، قیمت هر گرم مواد افغانستان در این بازار اروپایی، یک افزایش نجومی پیدا کرده است. در عین حال، مسیر بالکان نسبت به مسیر شمال و باقی مسیرها، کوتاهتر است ضمن اینکه ترددهای ترانزیتی و تجاری شرق اروپا، مسیر بالکان را به یک مسیر فعال برای انتقال محمولههای بازرگانی تبدیل کرده که همین کاربری عام، میتواند بهترین پوشش برای جاسازی مواد باشد. با در نظر گرفتن چنین ویژگیهایی، مسیر بالکان بیشترین خطر را برای ما دارد، چون کشور ایران در ورودی این مسیر واقع شده است.
پس غیر از نوار شرق و شمال شرق کشور که مسیر ورود مواد از افغانستان است، تقریبا تمام استانهای کشور با مساله ترانزیت مواد درگیر هستند، چون شبکه قاچاق میخواهد محموله را از مسیر بالکان رد کند.
بله، میتوان گفت تمام استانها درگیر هستند، چون در هر مسیر و محور مواصلاتی که سختگیریها و کنترلها را تشدید میکنیم، قاچاقچیان به سرعت مسیر جایگزین در استانی و شهری دیگر پیدا میکنند و حتی شیوه انتقال را تغییر میدهند.
خطر واقع شدن در مسیر ترانزیت، برای کدام استانها بیشتر است؟
استانهای مرکزی به عنوان کریدور انتقال، در خطرند. استانهای شمال غرب هم به دلیل اینکه به گذرگاه خروجی مواد تبدیل شدهاند، ریسکپذیری بالایی دارند. استانهای شرق و جنوب شرق هم گذرگاه ورودی هستند و تشدید نظارتها و انسداد مرزی در استانهای شمال شرق باعث شده ریسکپذیری انتقال مواد به جنوب شرق منتقل شود.
با وجود اینکه هم تعداد مهاجران افغان در شمال شرق زیاد است و هم شمال شرق کشور و بهطور مشخص، خراسان جنوبی مرز مشترک با افغانستان دارد ولی خطر انتقال از شمال شرق را جدی نمیبینید؟
در خراسان جنوبی، کنترلهای مرزی تشدید شده و خلأهای مرزی در این منطقه کمتر است اگرچه که این نوار مرز هم در مسیر انتقال قرار گرفته.
چون ولایت هرات افغانستان، با خراسان جنوبی هممرز است.
ولایات هرات و فراه در مجاورت مرز استان خراسان جنوبی هستند و ولایت نیمروز که به هلمند (کانون اصلی کشت خشخاش افغانستان) نزدیکتر است هم، در جنوب هرات و فراه قرار دارد. تشدید نظارتهای مرزی در خراسان جنوبی باعث شد مسیر انتقال مواد افغانستان، به سمت مرز پاکستان تغییر کند، چون دولت پاکستان در مرزهای غرب و شمال غرب خود حاکمیت لازم را ندارد و بینظمی در این مرز، به تسهیل انتقال مواد افغانستان از این مسیر جدید منجر شده است.
بنابراین نوار ساحلی استان سیستان و بلوچستان هم در معرض خطر ورود مواد افغانستان قرار گرفته است.
مرز دریایی استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان با خطر ورود مواد از پاکستان تهدید میشود.
از طرف عراق با چه خطری مواجهیم؟ عراق، هم در چند سال گذشته در کشت خشخاش فعال بوده و هم امروز تولید قرص کپتاگون در عراق افزایش یافته است.
کپتاگون یک تهدید جدید است که کانون تولیدش هم در مناطقی از عراق است.
و در لبنان و سوریه.
طی هفتههای اخیر هم یک کارگاه تولید قرص کپتاگون در عراق کشف شد.
در جنوب عراق.
بله و کشف این کارگاه باید حساسیت ما را افزایش دهد و نظارتها را تشدید کنیم تا این مواد به کشور ما وارد نشود.
بعضی مواد بازار خودش را دارد. آیا ایران میتواند مشتری مناسبی برای قرص کپتاگون باشد با توجه به اینکه بازار اصلی مصرف این قرص در عربستان است؟
مصرف کپتاگون به صورت سنتی در کشورهای عربی و آفریقایی بسیار بالاست، اما موج مصرف کپتاگون به تازگی آغاز شده و ما هم باید هوشیار باشیم و امیدواریم نظارتها، هجمه کپتاگون را در ایران کنترل کند و مانع از ایجاد بازار مصرف در داخل کشور شود. در نقشه ترانزیت مواد میتوان مشاهده کرد که طی سالهای اخیر، قاچاق مواد از غرب آسیا به سمت مسیر بالکان و کشور ترکیه شدت گرفته و اخیرا هم جلسهای در بغداد با حضور نمایندگان کشورهای هممرز با عراق و از جمله ایران تشکیل شد و در این جلسه، قاچاق کپتاگون به باقی کشورهای همسایه عراق، مطرح شد در حالی که شرکتکنندگان در این جلسه متفق بودند که شیوع مصرف این قرص، یک معضل دیرینه در کشورهای عربی است، اما حالا برای باقی کشورها هم به یک تهدید تبدیل شده است.
تا امروز درباره کشفیات کپتاگون گزارشی دریافت کردهاید؟
میزان کشفیات قابل توجه نبوده و به چند عدد قرص همراه مسافر محدود میشده و تا امروز گزارشی از واردات یا مصرف حجم بالا نداشتیم.
با توجه به سابقهای که شما در پلیس مبارزه با مواد مخدر داشتید، میپرسم که آیا اگر مواد جدیدی وارد کشور شود، آزمایشگاه پلیس مبارزه با مواد مخدر امکانات و دانش شناسایی این مواد جدید را دارد؟
آزمایشگاه پلیس مبارزه با مواد مخدر، یک آزمایشگاه مرجع برای دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل (UNODC) و همچنین در منطقه غرب آسیاست و هر سال در رتبه چهارم یا پنجم ردهبندیهای سازمان ملل قرار گرفته است.
سه یا چهار رتبههای بالاتر از ایران، کدام کشورها هستند؟
اطلاع دارم که آزمایشگاههای امریکا، آلمان و سازمان ملل در ردههای بالاتر از ایران هستند. آزمایشگاه پلیس مبارزه با مواد مخدر در تمام استانها شعبه دارد، اما دستگاههای آزمایشگاه مرکزی، در کشور منحصربهفرد است و به همین دلیل، آزمایشهای مهم در آزمایشگاه مرکزی انجام میشود.
پس امکان شناسایی مواد جدید را دارید؟
بله.
این فرض را مطرح میکنم که بعضی مواد در ایران، به هر دلیل بازار مصرف ندارد و بنابراین، بعضی موادی که در اروپا مصرف میشود، اصلا در ایران طرفدار ندارد. با این فرض، آیا تمام موادی که در افغانستان، عراق و خاورمیانه برای عرضه در بازار اروپا تولید میشود، میتواند برای ایران خطرآفرین باشد؟
حتما همه این مواد برای ایران خطر است. هر ماده جدیدی وارد ایران شد، بازار خودش را پیدا کرد.
ولی روانگردانهای نسل جدید (NPS با پایه گیاهی) بازاری در ایران نداشت یا با استقبال کمی مواجه شد.
چون بسیار گران بود و ورودش بسیار سخت بود. شرکت پست کشفیات بالایی از NPS در مرسولههای پستی داشته و این از همان دست برخوردهای نظارتی است که اجازه شکلگیری بازار مصرف جدید در کشور نداده است. من از کوکایین مثال میزنم که مصرفش خیلی جذاب است و امروز پولدارهای تهران کوکایین مصرف میکنند، اما مصرف کوکایین در کشور فراگیر نشده، چون بسیار گران است. میزان مصرف کوکایین را با میزان مصرف شیشه مقایسه کنید که امروز بسیار ارزان است و بازار مصرف را در دست گرفته و طبق گزارشهایی که دریافت کردیم، مصرف شیشه افزایش یافته است. قیمت عامل، تعیینکننده عرضه و تقاضاست و میزان تقاضا از میزان عرضه پیروی میکند. بنابراین، عرضه محدود NPS تقاضای محدود را رقم زده است.
میزان تقاضا هیچ ربطی به جغرافیای ایران ندارد؟
حتما ربط دارد. فراگیری مصرف شیشه و هرویین و تریاک در ایران به دلیل همسایگی ما با کانون تولید و افغانستان است. این همسایگی به ایجاد یک بازار عرضه گسترده منجر شده و حتما ایجاد بازار عرضه برای مواد افغانستان در ایران بسیار راحتتر از ایجاد بازار عرضه برای موادی است که باید از دو هزار کیلومتر دورتر به ایران برسد.
آیا ممکن نیست بازار عرضه به واسطه امکان تولید بومی ماده مشابه شکل بگیرد و گسترده شود؟ من از بعضی تولیدکنندهها میشنوم که اگرچه واردات کوکایین نداریم و میزان مصرف هم موارد بسیار نادر و در قشر مرفه است، آنچه امروز به اسم کوکایین به دست مصرفکننده میرسد، کوکایین نیست.
مصرف کوکایین در تهران افزایش داشته.
در چه مدت زمانی؟
در 4 یا 5 سال گذشته، میزان کشفیات کوکایین افزایش یافته. پارسال یک محموله 50 کیلویی کوکایین در کشور کشف شد. محموله 50 کیلویی کوکایین، یعنی یک محموله بسیار حجیم.
مبدا این محموله کجا بود؟
یکی از کشورهای امریکای جنوبی.
واردات مستقیم؟
واردات مستقیم.
آیا این فرض را تایید میکنید که موادی در ایران بازار مصرف دارد که شبکه موازی در داخل کشور از طریق شیمیستهای خود، به قابلیت تولید مشابه ماده اصلی رسیده باشد ولو اینکه نام جدیدی بر محصول خود بگذارد ولی فرمول ساخت، تقریبا یکسان باشد؟ تنوع فهرست پیشسازهای تحت کنترل در ایران نشان میدهد فارغالتحصیلان رشته شیمی خیلی پرکارند.
باید به هر امکانی در این زمینه فکر کرد ولی تولید مواد محرک در ایران بسیار محدود است و ما تولیدکننده اصلی مواد روانگردان نیستیم.
بله نیستیم.
ولی شیشهای که وارد کشور میشود ممکن است برای عرضه بهتر و بازاریابی موفقتر و جذب مشتری بیشتر، با قرص یا ماده دیگری مخلوط شده و با نام جدید و مثلا به اسم دراگون یا آیس عرضه شود در حالی که پایه اصلی این ماده، آمفتامین یا مرفین است.
آیا گزارش جدیدی از تغییر ذائقه و الگوی مصرف در کشور دارید؟
همچنان بیشترین مصرف از نوع تریاک است. گروه حشیش شامل گل و حشیش در رتبه دوم، شیشه و هرویین هم در رتبه سوم و چهارم مصرف هستند.
تحلیل شما از این روند چیست؟ اینکه تریاک با وجود قیمت گران، همچنان در صدر مصرف است؟
تریاک از بقیه مواد ارزانتر است. البته از گل ارزانتر نیست ولی دسترسی به تریاک راحتتر است علاوه بر اینکه مصرف تریاک، چه از نظر سنتی و چه با فرض اشتباه کاربرد درمانی، در جامعه ما پذیرفته شده. مصرف گل هم گروه سنی جوان را گرفتار کرده.
آشپزخانه شیشه در کشور نداریم؟
شیشهای که در ایران هست از افغانستان میآید؛ محصول حدود 4 هزار آشپزخانه در نوار مرز غربی افغانستان. تعداد آشپزخانههای ایران بسیار کم شده اما هنوز آشپزخانه داریم. پارسال حدود 20 آشپزخانه در کل کشور کشف شد که میزان تولیدشان هم بسیار محدود بود.
اخباری از افزایش تزریق شنیدهام. شرایط اقتصادی دو سال اخیر باعث شده قشر کم درآمد از خرید هرویین گرمی 200 یا 300 هزار تومان ناتوان شود و برود به سمت تزریق یک گرم در روز. بنابراین، گرانی قیمت، عامل خطر در عرضه و تقاضای مواد است.
تغییر شیوه مصرف، علاوه بر قیمت، به تبلیغ و نوع دسترسی هم ربط دارد. اگر گرانی را مبنا قرار دهیم، تزریق مواد هم یک روش گران است.
ولی تزریق اقتصادیترین راه مصرف است. مصرف یک گرم به شیوه تزریقی به جای مصرف سه گرم به شیوه تدخینی.
مصرف یک گرم به شیوه تزریقی ولی با تاثیر سریعتر و تخریب بیشتر و ماه بعد هم، یک گرم کفایت نمیکند و باید دو گرم تزریق کند یا اینکه به سمت چند مصرفی برود و شیشه را با هرویین و هرویین را با تریاک و گل و حتی قرص روانگردان حل شده در آب تزریق کند.
ولی در مقایسه با شیوه استنشاقی و تدخینی، ظاهرا بازار مناسبی برای قرص نیستیم.
جمعیت مصرفکننده متفاوت است. در مهمانیها مصرف قرص زیاد است ولی کف خیابان و در پاتوقهای شوش و هرندی قرص نمیبینید.
جمعیت مصرفکننده را هم مورد ارزیابی قرار دادهاید؟ امروز بیشترین جمعیت مصرفکننده شامل چه کسانی هستند؟
بابت مصرف گل در دانشآموزان و دانشجویان نگرانیم، چون شیوع نسبتا زیادی دارد. وضعیت مصرف مواد در جمعیت کارگری، جای توجه بیشتری دارد. تعداد زنان مصرفکننده افزایش یافته و باید برنامههای پیشگیری را افزایش دهیم. با این حال، نرخ رشد اعتیاد در کشور ما نسبت به سایر کشورها بسیار کمتر است.
نرخ شیوع مصرف تا 4 یا 5 سال قبل حدود 5.4 درصد بود.
در گزارش اخیر سازمان ملل اعلام شده که سال 2021، در دنیا از هر 17 نفر، یک نفر مصرفکننده مواد بوده. میزان شیوع اعتیاد در کشور ما، بسیار پایینتر از برآورد سازمان ملل است.
منبع: اعتماد