چالشهای فزاینده محیط زیستی ایران به نقطه بحران رسیده
تغییر اقلیم، فرونشست زمین، ناپایداری محیط زیست، تخریب جنگلها و تنش و بحران آب و توسعه صنعتی در حریم تالابها از جمله چالشهای زیست محیطی هستند که شاخه بین گروهی محیط زیست فرهنگستان علوم با انتشار بیانیهای به شرح آن پرداختهاند و توجه بیشتر برنامه هفتم به این تهدیدات محیط زیستی را خواستار شدهاند.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ تغییر اقلیم، فرونشست زمین، ناپایداری محیط زیست، تخریب جنگلها و تنش و بحران آب و توسعه صنعتی در حریم تالابها از جمله چالشهای زیست محیطی هستند که شاخه بین گروهی محیط زیست فرهنگستان علوم با انتشار بیانیهای به شرح آن پرداختهاند و توجه بیشتر برنامه هفتم به این تهدیدات محیط زیستی را خواستار شدهاند.
شاخه بین گروهی محیط زیست فرهنگستان علوم بیانیهای در خصوص چالشهای زیست محیطی کشور صادر کردند و راهکارهایی را برای رفع این چالشها ارائه دادند که پس از اعلام نظر گروههای علمی، به تصویب شورای علمی فرهنگستان علوم رسید.
این بیانیه به این شرح است:
«طبق اصل پنجاهم قانون اساسی در جمهوری اسلامی، "حفاظت محیط زیست وظیفه عمومی تلقی میشود" و از سوی دیگر در اصل چهل و پنجم آمده " انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانهها و ... در اختیار حکومت اسلامی است ".
چالشهای فزاینده محیط زیستی ایران اخیراً به نقطه بحران رسیده است، بهویژه فرسایش خاک(آبی و بادی)، خشکسالی، گرد و غبار، فرونشست زمین، بحران آب، مدیریت پسماند و آلودگی هوا نه تنها باعث ایجاد مشکلات اجتماعی، سیاسی و امنیتی در داخل کشور شده، بلکه در آینده روابط ایران با همسایگان خود را نیز دچار چالش بیشتر خواهد کرد. وخامت وضع محیط زیست ایران یک خطر بالقوه بیثبات کننده امنیت ملی برای ایران است؛ زیرا امنیت، انسجام داخلی، سلامت عمومی، محیط زیست شکننده و اقتصاد کشور را تهدید میکند.
تغییرات اقلیمی: کشور ما به دلیل ویژگیهای جغرافیایی، اقتصادی و اقلیمی، یکی از آسیبپذیرترین کشورها در برابر تغییرات اقلیمی است. ایران از نظر انتشار گازهای گلخانهای بهویژه دیاکسید کربن بر اساس آمار سال ۲۰۱۹ اولین کشور در خاورمیانه و هشتمین کشور در جهان است که به مدرنیزه نشدن و بهرهوری پایین صنعتی و تولید و مصرف غیر بهینه محصولات هیدروکربوری و عدم توسعه مناسب انرژیهای پاک و تجدیدپذیر در ایران مربوط است. منطقه وسیعی از کشور مستعد سیلاب است، گسترش بی رویه شهرها و از بین بردن جنگلها مزید بر علت شده و گرم شدن زمین و تغییر روند بارندگی منجر به خشکسالی و آتشسوزی در جنگلها شده است. تغییر اقلیم موجب تشدید و تکرار سوانح طبیعی مانند خشکسالی و سیلاب شده است. بعضی تخمینها نشان میدهد که ایران در سده بیست و یکم با افزایش بیش از ۲ درجه سانتیگراد میانگین دما و کاهش ۳۵ درصدی بارندگی مواجه خواهد شد.
ناپایداری محیط زیست: ناپایداری محیط زیست اهمیت ویژه در توسعه مخاطرات و سوانح مختلفی مانند خشکسالی، طوفانهای گردو غبار، سیل و زلزله دارد. متاثر از تخریب محیط زیست و تغییر اقلیم مردم ایران و منطقه خاورمیانه ممکن است از بیماریهای جدید رنج ببرند، برخی حیوانات ممکن است زنده نمانند؛ زیرا نمیتوانند برای تامین نیازهای زیست خود و از جمله آب برای آشامیدن با محیط جدید سازگار شوند.
گرم شدن زمین: میانگین دمای هوا از سال ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۲ حدود ۲ درجه در نواحی مختلف ایران گرمتر شده است. تمام تابستانهای سالهای اخیر، نسبت به ۲۰سال گذشته به طور غیرمعمولی گرم و خشک بود و دماهای بسیار بالا و رطوبت کم در ماههای مرداد و شهریور بیشتر از خشکسالی طولانیمدت منطقه بود. اگر خاورمیانه در درازمدت به دلیل تغییرات اقلیمی خشکتر شود، طوفانهای گردوغبار شدیدتر میشود.
تولید گازهای گلخانهای: ایران در سال ۱۳۹۴ هشتمین تولیدکننده گازهای گلخانهای در جهان بود. با تشدید تنشها با آمریکا و خروج آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷، ایران بهصراحت اعلام کرده است که هرگونه اقدام اقلیمی را به لغو تحریمها و به همکاری و کمک جامعه بینالمللی موکول میکند. دولت مجبور شده است از نفت داخلی و مازوت استفاده کند تا گاز بیشتری برای صادرات باقی بماند. این موضوع افزایش مهمی را در انتشار گازهای گلخانهای ایران موجب شده است. طبق آمار شرکت پالایش و پخش فراوردههای نفتی ایران، صادرات مازوت ۷۹ درصد از کل صادرات محصولات پالایشگاهی ایران را تشکیل میدهد.
تخریب جنگلها: طی ۶دهه اخیر، میلیونها هکتار از سطح جنگلهای کشور کم شده است. مساحت جنگلهای ایران از سال ۱۳۶۹ از ۱۹ میلیون هکتار تا سال ۱۳۹۴ به ۷.۱۰ میلیون هکتار کاهش یافت. اگر با همین روند پیش برویم، تا ۷۵ سال دیگر اثری از جنگلهای امروزی ایران باقی نمیماند! ساخت و ساز، قطع درختان غیرقانونی، چرای بیش از حد مراتع و آتشسوزیهای جنگلی ناشی از تغییرات اقلیمی و بیمبالاتی برخی افراد از عوامل مهم جنگلزدایی است.
فرسایش خاک: خاک مهمترین عنصر در تامین امنیت غذایی است. ایران کشوری خشک است که مساحتی نزدیک به ۱۶۵ میلیون هکتار دارد. از این میزان، تنها حدود ۵۰ میلیون هکتار قابل کشت است؛ اما کمتر از دو پنجم (۱۸ میلیون هکتار) آن در حال حاضر برای مصارف کشاورزی استفاده میشود و کمبود آب بقیه را غیرقابل استفاده کرده است. وزش باد به سطح زمین خشکیده، گرد و غبار را افزوده و افزایش آلودگی هوا موجب تشدید بیماریها شده است. بر اساس گزارش تایید شده توسط سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی، ایران سالانه ۲ میلیارد تن خاک از دست میدهد که به این معنی است که به طور متوسط ۷ تا ۱۰ تن در هر هکتار از خاک ایران فرسایش مییابد. نیمی از این مقدار به دلیل فرسایش آبی و نیمی دیگر ناشی از فرسایش بادی است. با توجه به اینکه کل فرسایش خاک در جهان ۲۴ میلیارد تن است، در واقع یک دوازدهم کل فرسایش خاک جهان در ایران رخ میدهد. با توجه به اینکه ایران یک درصد از خشکیهای جهان را به خود اختصاص داده است، نرخ فرسایش نسبت به سطح آن ۸ برابر میانگین جهانی یکی از بالاترین ارقام و روندها در جهان و بسیار نگران کننده است. تشکیل یک سانتی متر مکعب خاک در ایران ۵۰۰ سال طول میکشد. برای ایجاد هر سانتی متر خاک به طور متوسط در شرایط اقلیمی متفاوت بین ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ سال طول میکشد.
تخلیه سفرههای آب زیر زمینی: در تابستان ۱۴۰۰ حدود ۳۵۰ هزار چاه غیرمجاز و حدود ۵۵۰ هزار چاه مجاز در کشور گزارش شد. تعداد چاههای غیرمجاز و مجاز ایران در سال ۵۷، حدود ۶۰ هزار حلقه بود. از کل بارندگـی حدود ۷۲ درصد صرف تبخیـر و تعرق شـده و از بقیه کـه حجـم تجدیدپذیر منابع آب کشور است، حدود ۱۱۰ میلیارد مترمکعـب و حدود ۲۸ درصد از کل بارندگی حدود ۴۰۰ میلیارد متر مکعب است. در دو دهه اخیر به طور متوسط برای مصارف مختلف از منابع آبهای سطحی و زیرزمینی کشور سالانه حدود ۱۰۰ میلیارد متر مکعب برداشت شده است که اثرهای منفی زیادی دارد. کاهش عملکرد چاه، افزایش نفوذ آب شور به سفرههای زیرزمینی، افزایش فرونشست زمین و تخریب آبهای زیرزمینی از پیامدهای نگرانکننده این روند است.
تنش و بحران جدی آب: از مجموع ۴۰۰ میلیارد مترمکعب بارش سالانه، ۲۹۰ کیلومتر مکعب تبخیر و تعرق از دست میرود، ۱۱۰ کیلومتر مکعب در دسترس است که حدود ۹۴ درصد آن برای آبیاری حدود ۸ میلیون هکتار زمین استفاده میشود. افزون بر این میزان، متوسط حجم آب ورودی از رودخانههای مرزی حدود ۸ کیلومتر مکعب و حجم خروجی ۳۳ کیلومتر مکعب است. دبی چشمه ۱۱ کیلومتر مکعب و آب سطحی رودخانهها حدود ۱۰۰ کیلومتر مکعب و میزان نفوذ سالانه به سفرههای زیرزمینی ۵۱ کیلومتر مکعب برآورد شده است. آب زیرزمینی حدود ۶۰ درصد مصرف ملی را در سالها با بارش «عادی» تأمین میکند و بدون شک درصد بیشتری در خشکسالی طولانیمدت، مانند خشکسالی که اکنون با آن مواجه هستیم، از آبهای زیرزمینی تأمین میشود.
تنش آبی ناشی از بهرهبرداری غیر اصولی از منابع آب بهویژه منابع آب زیر زمینی در بخش کشاورزی است. با بهرهوری بسیار پایین و تلفات ۳۰ درصدی محصولات کشاورزی و نبود قیمت مناسب آب و انرژی، چالش بزرگ در همه بخشها و بهویژه در کشاورزی است. تغییر اقلیم، خشکسالی، پروژههای انتقال آب نامناسب و عدم رعایت اصول و مبانی آمایش سرزمین در مکانیابی جمعیتی و صنعتی موجب تخلیه سفرههای آب زیرزمینی، خشک شدن رودخانهها و تالابها، فرونشست زمین در خیلی از دشتها و انتشار ریزگردها شده است. استفاده نامتعادل از منابع آب، آمایش غلط سرزمین ایران بهویژه از سال ۱۳۴۰ به بعد، باعث تمرکز نامتناسب جمعیت بهویژه به سوی مراکز استانها و به طور خاص به سوی تهران شده است. از آنجا که قرار است وزارت راه و شهرسازی در نقاطی که زمین در اختیار دارد، شامل شهرهای جدید، محدوده تحت مسئولیت بنیاد مسکن، شهرهای زیر ۵۰۰ هزار نفر جمعیت و به طور کلی زمینهایی که در بانک زمین به ثبت رسیده، اراضی خود را به متقاضیان ساخت و سازندگان مسکن واگذار کند، مناطق با بیشترین تنش و بحران آب، باید با بیشترین اولویت مورد توجه واقع شوند تا چنین طرحهایی در مناطق دارای تنش بالای آب اجرا نشود. مناطق مهمی مانند استانهای تهران، البرز ، کرمان، سمنان، یزد، اصفهان و خراسان جنوبی، از جاهایی هستند که شهرکسازیهای جدید باعث تنش بیشتر آبی در این نقاط میشود.
آلودگی دریاها: دریای مازندران (کاسپین) بزرگترین توده آبی بسته در جهان است؛ ۱۲۶ گونه و زیر گونه از ماهیان در این دریاچه زندگی میکنند. منبع اصلی آلودگی در دریای کاسپین رودخانه ولگا با مقادیر زیادی فاضلاب صنعتی و شهری است. آب جاری در ۱۳۰ رودخانه به دریای کاسپین ریخته میشود و آبهای آلوده بزرگترین منبع آلودگی آن است. برداشت بیرویه شن و ماسه و آلودگی ناشی از فاضلابهای خانگی، شهری و صنعتی دو عامل مهم تخریب رودخانههای حوضه آبریز این دریا است. اکنون چالش تاسیس پتروشیمی در محدوده منطقه حفاظت شده میانکاله در جنوب شرق دریای کاسپین از نگرانیهای جدی در ایران است.
افزایش جمعیت، توسعه شهرنشینی، گسترش صنعت و استفاده غلط از منابع طبیعی باعث بروز آلودگی شدید محیط زیستی در خلیج فارس شده که اکوسیستم آن را تا ۴۷ برابر حد طبیعی، آلوده کرده و بدین طریق آبزیان و موجودات آن را با خطر نابودی مواجه ساخته است. استقرار انواع صنایع و استخراج منابع نفت و گاز و حمل و نقل و و تردد ناوهای جنگی و ترافیک دریایی باعث شده خلیج فارس شرایط ویژهای داشته باشد. وجود تأسیسات پالایشگاهی و پتروشیمی در دریا و ساحل، این پهنه آبی را به یکی از آلودهترین دریاهای جهان مبدل ساخته است.
پروژههای انتقال آب: اکنون از اطراف تهران و همه شهرهای بزرگ طرحهای مختلف انتقال آب برای هدایت آب شرب و مصرفی در حال اجراست. برای نمونه مکانیابی شهر جدید پرند در اقلیمی بیابانی و کاملا خشک در کنار فرودگاه بینالمللی امام خمینی صورت گرفته است، ولی معلوم نیست چرا کمترین تدبیر لازم در زمینه تامین آب نشده است. با مکانیابی پروژههای صنعتی در مناطق صنعتی در داخل فلات ایران و استقرار جمعیت بیشتر نیاز به انتقال آب درون سرزمینی باز هم بیشتر افزایش یافته است. هر برنامه انتقال آب موجب بر هم زدن تعادل اکولوژیک در مبدا و مقصد انتقال میشود. افزودن شهرکهای جدید به مناطق خشک، یا توجه نکردن به بحران آب در طرحهایی با عناوین "واگذاری زمین به مردم برای ساخت ویلا و خانههای یک طبقه تا سه طبقه" یا "واگذاری زمینهای دولتی به مردم در قالب طرح خودمالکی" منجر به فشار دولتهای فعلی بر دولتهای بعدی برای اجرای طرحهای جدید انتقال آب خواهد شد.
فرونشست زمین: برآورد میشود حدود ۶۶ درصد از دشتهای کشور در معرض پدیده فرونشست باشند (حدود ۱۲ میلیون هکتار)، که عمدتا به دلیل برداشت از سفرههای آب زیرزمینی رخ میدهد. متوسط حجم منابع آب تجدیدپذیر طبیعی ۱۱۰ میلیارد مترمکعب است و میزان منابع آب تجدیدپذیر قابل بهرهبرداری در حد میانگین، حدود ۷۰ میلیارد مترمکعب تخمین زده میشود. کسری تجمعی سفرههای زیرزمینی به ۱۳۰میلیارد مترمکعب رسیده و بر اساس آمار وزارت نیرو در سالهای ۹۲ تا ۹۷ میزان آب تجدیدپذیر در کشور، از ۱۴۰ میلیارد مترمکعب به ۱۰۵ میلیارد مترمکعب رسیده است. در سالهای گذشته، ۷۴ میلیارد مترمکعب بیش از ظرفیت از سفرههای آب زیرزمینی برداشت شده و این روند ادامه دارد.
از بین رفتن گونههای حیاتوحش: تعداد سمداران (کَل، بز، قوچ، میش، آهو، جبیر، گوزن، گورخر ، شوکا و ...) به نسبت به زمان تاسیس سازمان محیط زیست ۹۰ درصد کمتر شده است. محیط زیست یک اکوسیستم است، اگر یک جزء آن حذف شود، تمام چرخههایی که به آن وابسته است، زنجیروار تخریب خواهد شد. حفاظت ملی بیش از ۵۰ سال پیش در ایران آغاز شد و امروزه نزدیک به ۱۰ درصد از کشور حفاظت شده و باقی مانده است. حدود ۱۰۰ گونه از جانوران مهره داران آسیب پذیر یا در معرض خطر هستند.
آلودگی هوا: در سالهای اخیر، تعداد روزهایی که تهران و شهرهای بزرگ از کیفیت هوای پاک و سالم برخوردار بوده است را میتوان با انگشتان یک دست شمارش کرد. خشک شدن تالابها با تولید گردو غبار و فعالیتهای صنعتی، با افزایش ذرات و گازهای خطرناک در هوا و همچنین افزایش حمل و نقل با افزایش آلایندهها در هوا بهویژه در شهرها همراه شده است. آلودگی صنعتی شهرها که بیشتر تحت اثر سوختهای هیدروکربوری خودروها ایجاد میشوند، بهویژه در نیمه دوم سال با وارونگی هوا تنفس در شهرها را مشکل میکند.
انرژیهای پاک و تجدیدپذیر: بازار انرژیهای تجدیدپذیر ایران عمدتا با پروژههای در حال ساخت نیروگاههای آبی هدایت میشود که برآورد شده تا ۲۰۳۰ نزدیک به ۱۶۵۰ مگاوات به کل ظرفیت کشور اضافه میشود. علاوه بر آب، ایران در حال برنامهریزی برای توسعه ظرفیت خورشیدی خود است تا سهم انرژیهای تجدیدپذیر در ترکیب انرژی خود را از حدود یک درصد در سال ۲۰۱۸ به ۱۶ درصد تا سال ۲۰۳۰ افزایش دهد. ایران توانایی تولید ۴.۵ تا ۵.۵ کیلووات-ساعت در هر مترمربع در روز انرژی خورشیدی دارد. براساس توانمندی انرژی خورشیدی ایران – با متوسط ۲۸۰ روز آفتابی در سال - فرصت گستردهای برای گسترش انرژیهای تجدیدپذیر در سالهای آینده وجود دارد.
توسعه و بهرهبرداری ناپایدار از منابع آب: سد گتوند در فاصله حدود ۵ کیلومتر پاییندست یک توده بزرگ نمک گچساران تعیین محل شد. سازند گچساران در مخزن سد چمشیر خوزستان با لایههای مارن، ژیپس و آنهیدریت و بین لایههای مارنی نیز رخنمون دارد. اولویت ساخت سد، برای مهار و مدیریت آب و تولید برق، در محدوده خوزستان و منطقه پیرامون آن و تبعات آن، اگر در یک برنامه راهبردی برای توسعه پایدار سنجیده نشود، همچنان ساخت پروژههایی مانند سدهای گتوند و چرمشیر که بر چالشهای پرشمار محیط زیستی منطقه افزودهاند، تداوم خواهد یافت. سدسازی بیرویه در ایران یکی از مهمترین علت خشک شدن تالابها و رودخانههای کشور است. تالابهای ارومیه، بختگان، گاوخونی، پریشان و در شرایط بحرانی قرار دارند و علت به وجود آمدن چنین وضعیتی تامین نشدن حقابه آنها است. برای حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۱۰۴ سد تعریف شده بود که از این تعداد ۵۶ سد در دست بهرهبرداری است و حقابه مورد نیاز دریاچه در پشت این سدها ذخیره میشود. این سدها بدون آیندهنگری بسیار قابل لمس ایجاد شد و چاههای زیادی اطراف دریاچه ارومیه حفر شد، در صورتی که بسیار قابل لمس بود که این کارها باعث خشک شدن دریاچه میشود.
توسعه صنعتی در محدوده حریم تالابها: مسئولان محلی در حریم تالاب میانکاله مجوز احداث تاسیسات پتروشیمی داده بودند که البته بسیار آلوده کننده بود و هست. پس از اعتراض شدید متخصصان محیط زیست، دولت در اوایل سال ۱۴۰۱ با این پروژه مخالفت کرد و قوه قضاییه دستور توقف ساخت و ساز را صادر کرد. از ابتدای تیر ۱۴۰۲ کار ساخت پتروشیمی میانکاله از سر گرفته شده است! .
تحریمهای بینالمللی: دههها تحریم ایالات متحده به شدت تلاشهای ایران برای مقابله با چالشهای محیط زیستی را که میتواند چشمانداز اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور را تغییر دهد، مختل کرده است. اثرهای ثانویه تحریمها بهعنوان «کاتالیزور» منجر به تخریب بیشتر محیط زیست ایران شده است.
برنامه هفتم توسعه و محیط زیست: برنامههای کنترل آلودگی و حفاظت محیط زیست باید با برنامههای توسعه کشور ترکیب شود تا اطمینان حاصل شود که فعالیتهای محیط زیستی بخشی از توسعه ملی تلقی میشوند. برنامههای عمرانی و توسعه ایران نشان میدهند که در تشویق و حفظ محیط زیست، نقش دولت در قبل و بعد از انقلاب اسلامی به جای ترویج رقابت، کارایی و حفاظت از طریق ساز و کار بازار، عمدتا دستوری و نظارت مستقیم بوده است. در برنامه ششم توسعه کشور(۱۴۰۰-۱۳۹۶با تمدید یک ساله) اولویتها نسبت به برنامههای قبلی تمرکز بیشتری بر توسعه با توجه به محیط زیست داشت. در آن برنامه دولت موظف شد تا چهار محور اساسی در حوزه محیط زیست انجام دهد. کاهش انتشار آلایندههای محیط زیستی، جلوگیری از تخریب و آلودگی محیط زیست، حفظ و احیای تنوع زیستی و نهایتا حکمرانی محیط زیستی در آن برنامه برای کاهش آلایندهها برای ۴ هدف پیش بینی شد: توسعه اقتصاد کم کربن، توسعه فناوری سبز، بهبود کیفیت آب و هوا و کنترل گازهای گلخانهای. این برنامهها عملیاتی نشده است و ضمانت اجرایی برای آن وجود نداشته است. از سوی دیگر در لایحه برنامه هفتم توسعه که در خرداد ۱۴۰۲ برای تصویب از سوی دولت به مجلس داده شده است، مباحث محیط زیستی در فصل سوم مورد تاکید اندکی قرار گرفته است. لازم به یادآوری است که مصوبات قبلی مجمع تشخیص مصلحت نظام در کمیسیون زیربنایی و تولید مجمع مبنی بر مواردی بود که عملا در نسخه نهایی برنامه هفتم توسعه مورد توجه قرار نگرفته که این موضوع موجب نگرانی است.
راهکارها: به نظر میرسد موارد پیشنهادهای قبلی مجمع تشخیص مصلحت نظام – در سال ۱۴۰۱- ، قابل ارائه به عنوان راهکار برای توجه به مسائل محیط زیستی در برنامههای کشور است که عبارتند از: «بهبود شاخصهای عملکردی محیط زیست، کاهش سالانه آلودگی هوای کلانشهرها و مدیریت اثرات و عوارض تغییر اقلیم با استفاده از ظرفیتهای ملی، منطقهای و بینالمللی» ، «افزایش حداکثری تولید نفت خام و گاز طبیعی با سرمایهگذاری و مشارکت داخلی و خارجی در اکتشاف و تولید مخازن و میادین مشترک» و «افزایش ظرفیت تولید صیانتشده نفت و گاز در مخازن غیر مشترک با تاکید بر بهبود مستمر ضریب بازیافت با سرمایهگذاری داخلی و خارجی». توجه به چالشهای محیط زیست (آب، خاک، هوا، انرژی، الگوی تولید و مصرف، الگوی کشاورزی) در برنامه هفتم، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ضرورت دارد آموزشهای لازم در مدارس و دانشگاهها نسبت به محیط زیست تقویت شده و فرهنگ توجه بیشتر به محیط زیست ترویج شود. تقویت انجمنهای مردم نهاد برای رشد و تقویت فرهنگ محیط زیستی و کمک به رشد فرهنگ استفاده صحیح از محیط زیست ضروری است. در خیلی از کشورها مردم جلوی پروژههای تخریبگر محیط زیست میایستند. ضرورت دارد آموزشهای لازم در مدارس و دانشگاهها نسبت به محیط زیست تقویت شده و توجه بیشتر به محیط زیست ترویج شود.»
نامه رییس فرهنگستان علوم به رئیس مجلس شورای اسلامی
دکتر رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم، در نامههای جداگانه به دکتر محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، بر اهمیت توجه مجلس شورای اسلامی بر موضوعات مهم تالابها و مخاطرات زمینشناسی در برنامه هفتم توسعه تاکید کرد.
در این نامهها بر ضرورت تدوین قوانین مناسب در خصوص حفاظت و احیای تالابهای کشور تأکید و تصریح شده است که مقایسه الزام قانونی پیشبینی شده در لایحه پیشنهادی با سه قانون قبلی برنامههای پنج ساله توسعه کشور برای بازه زمانی اجرای سند چشمانداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در رابطه با حفاظت، احیاء و مدیریت تالابهای کشور میتواند مفید و مؤثر واقع شود.
فرهنگستان علوم اخیراً گزارشهای علمی و تفصیلی خود را در موضوع کارکرد تالابها و تغییرات اقلیمی و زمینشناختی تنظیم کرده است که میتواند مورد استفاده مقامات و دست اندرکاران قرار گیرد.