بخارایی، جامعهشناس: خانهاندیشمندان حرکت میانهای داشت اما همان را هم برنتابیدند/نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف متوسل میشود تا فعالیتها را محدود کند/ بسیاری از فعالیتها یا زیرزمینی میشود یا در نطفه خفه میشود
احمد بخارایی درخصوص پاکسازی اساتید خانه اندیشمندان به دیدهبان ایران گفت: بر اساس تقسیمبندیهای ناصحیحی که شکل میگیرد، یک عده معترض فعالیت خانه اندیشمندان میشوند در حالی که با شناختی که داریم، خانه اندیشمندان عمدتا یک خط میانه داشته و بسیاری از کسانی که نقادان واقعی بودند، به آنجا راهی نداشتند. خانه اندیشمندان در چند سال گذشته میانه و کم حاشیه حرکت میکرد اما همان را هم برنتابیدند.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ مقاومت اندیشمندان برای حفظ خانه خود، چهارمین شب خود را گذرانده است. آنچه از اظهارات معاون فرهنگی و هنری شهرداری تهران بر میآید، این است که مسئله به مشکلات ملکی باز نمیگردد بلکه پس از پاکسازی اساتید دانشگاهی این بار نوبت به پاکسازی اساتید و عوامل خانه اندیشمندان و جایگزینی آنها با اساتید «انقلابی» است.
موضوع خانه اندیشمندان مصداقی از دو قطبیسازیهایی است که حکومت انجام داده
احمد بخارایی درخصوص پاکسازی اساتید خانه اندیشمندان به دیدهبان ایران گفت: «یک قاعده درستی وجود دارد مبنی براینکه آنچه به زبان رانده میشود، تبدیل به یک رفتار میشود. بدین معنا که نوع گفتار هم به رفتارها جهت میدهد و هم ممکن است رفتار را خلق کند. اما آنچه شاهدش هستم و از سخنان رهبری هم استنتاج میشود، یک تفسیر غلطی است که از این قاعده معرفتی شکل گرفته است. این تصور غلط این است که با وجود کارکرد ناقص و کمی که نظام سیاسی ما دارد، نوع تحلیلها و گفتارهای تحلیلگران است که سوتفاهماتی را برای مردم و مخاطبین ایجاد میکند. بر اساس این تصور غلط توپ را در زمین نادرستی شوت میکنند و خودشان را در زیر ذرهبین نقد قرار نمیدهند.»
وی ادامه داد: «به همین دلیل مرتب این جملات تکرار میشود که کار دشمن، بی بصیرتان و ناآگاهان است. نمود و جلوه این نوع تفکر هم دوقطبی شدن جامعه است. به هر حال چه در داخل و چه در خارج و چه در بین شخصیتهای آکادمیک و چه در مردم عادی، بخشی نسبت به شرایط موجود معترض هستند و با گوشت و پوست خودشان کمبودهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را حس میکنند. در قطب دیگر هم کسانی قرار دارند که متاسفانه مرید هستند، یعنی تحلیل ندارند و عاقلانه و نقادانه رفتار نمیکنند. آنها از این منظر نگاه میکنند که باید مرید و مقلد باشند و از این رو آنچه از راس گفته میشود را چشم و گوش بسته میپذیرند که این بدترین شرایطی است که یک جامعه میتواند به آن مبتلا شود.»
بخارایی درباره تبعات دوقطبی شدن جامعه گفت: «در دوقطبی شدن، صدای طرفین به گوش هم نمیرسد و متاسفانه خروجیاش میشود خشونت و نزاع، میشود پررنگ و قوی شدن مسئله مردم علیه مردم. دو قطبی شدن جلوهای از تفسیر نادرست رویدادها توسط عناصر داخل نظام سیاسی ایران است. بر این اساس خروجی این نوع تفکر همین میشود که از سوی نظام سیاسی، «بیبصیرتان» به داخلی و خارجی، دانشگاهی و غیردانشگاهی تقسیم میشوند. در نتیجه آن هم، مکان و تریبونها تقسیم میشوند تا در خدمت بیبصیرتان قرار نگیرد. خانه اندیشمندان هم یک مصداق از همین تقسیمبندیهاست که بروز پیدا کرده است.»
میانهروی خانهاندیشمندان را هم برنتابیدند
این جامعهشناس ضمن تاکید براینکه برای تحلیل اتفاق خانه اندیشمندان باید ریشه و آبشخور موضوع را بررسی کرد، افزود: «بر اساس تقسیمبندیهای ناصحیحی که شکل میگیرد، یک عده معترض فعالیت خانه اندیشمندان میشوند در حالی که با شناختی که داریم، خانه اندیشمندان عمدتا یک خط میانه داشته و بسیاری از کسانی که نقادان واقعی بودند، به آنجا راهی نداشتند. خانه اندیشمندان در چند سال گذشته میانه و کم حاشیه حرکت میکرد اما همان را هم برنتابیدند.»
وی خاطرنشان کرد: «مشابه اتفاق خانه اندیشمندان، پیشتر برای انجمن جامعهشناسان هم رخ داد. آنقدر این انجمن را محدود کردند که تقریبا کارآیی آنچنانی ندارد. با این پیشفرض که تحلیلهای افرادی که به خانه اندیشمندان میآیند، آدرس غلط دادن به مردم است و ممکن است نارضایتی مردم را تشدید کند، از این مجمع هم نتوانستند بگذرند. با چنین دیدگاهی تصور میکنند که جایگزین کردن حلقه مریدان خود مشکل را حل میکند.»
بخارایی در پاسخ به اینکه آیا تفکر و تحلیل اساتید خانه اندیشمندان به مکان وابسته است که با پلمب آن از انتشار نظرات این اساتید هم جلوگیری شود، به دیده بان ایران گفت: «واقعیت این است که شرایط تنگ و بسته مانع بسیاری از فعالیتها میشود. مورد انجمن جامعهشناسی هم نشاندهنده این است که از سوی مدیریت کلان جامعه، شرایط دارد محدود و محدودتر میشود و یک شرایط شبه استبدادی شکل گرفته است. خروجی این وضعیت این است که بسیاری از فعالیتها یا زیرزمینی میشود یا در نطفه خفه میشود اما این تحلیلها در زیر پوست جامعه تجمیع میشود.»
نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف متوسل میشود تا فعالیتها را محدود کند
مدیر گروه جامعهشناسی سیاسی انجمن جامعهشناسان ادامه داد: «نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف؛ از اخراج اساتید و ایجاد محدودیتها تا تهدید متوسل میشود تا فعالیتها را محدود کند. به شخصه سه بار از سوی وزارت اطلاعات فراخوانده شدم و تعهد گرفتند؛ مگر من نیروی سیاسی هستم؟ من تنها رخدادها را تحلیل میکنم. به خودشان هم گفتم که اگر مخالف تحلیل هستید، بفرمایید در منظر عام گفت و گو کنیم و نظراتم را تصحیح کنید. الان گفت و گوی ما را با خارج از کشور محدود کردهاند و تریبونها را یکی پس از دیگری از ما میگیرند. زمانی که زندگی طبیعی آدمها را با تهدید مواجه کنند، افراد به سکوت مجبور میشوند اما این سکوت موقت است. فشار معیشت، یک روز به طغیان مردم منجر میشود. بنابراین صورت مسئله را میتوانید به صورت موقت پاک کنید اما مسئله وجود دارد و زمانی به شکل بحرانی بروز پیدا میکند.»
بخارایی با تاکید براین نکته که جامعه ایران در حال غلطیدن در یک بستر فروپاشی اجتماعی است و این گلوله برفی بزرگ و بزرگتر میشود، گفت: «امروز بحث خانه اندیشمندان و به حاشیه راندن تحلیلگران است ولی همه این مسائل منجر به فلج کردن جامعه میشود. چنین جامعهای نمیتواند به راحتی سرپا بایستد، مثل بدنی که فرسوده میشود دیگر به راحتی به شرایط عادی باز نمیگردد. معضلات و مشکلات ما بسیار فراتر از مباحث اقتصادی و سیاسی است، تار و پود اجتماعی دارد از هم گسسته میشود. ذهنیت خیلی از افراد یا محدود به مسائل سیاسی است یا اقتصادی ولی از دید اجتماعی که نگاه کنیم فاجعه عمیقتر است که خانه اندیشمندان نمونه کوچک و مختصر آن است.»
وی در پاسخ به اینکه برخی هم معتقدند اساسا گوش شنوایی برای شنیدن تحلیل جامعهشناسان وجود ندارد، بنابراین کارکرد چنین اجتماعاتی چیست؟ بیان کرد: «نمیتوانیم سیاه و سفید بنگریم و بگوییم یک واقعه صد در صد منفی است یا مثبت. روند اعتراضات یک زایش طبیعی داشت و روند مطالبهگریها اثر خود را از این طریق گذاشت که بحثها در داخل عناصر سیاسی و نظامی قوت گرفت؛ ما شاهد بروز اختلاف نظرات در داخل نظام سیاسی هستیم که بخشی در ظاهر جلوهگر میشود ولی در لایه پنهان نظام، بسیار جدی است.»
بخارایی ضمن اشاره به اینکه مطالبهگری فینفسه در هر شرایطی ارزشمند است، عنوان کرد: «طبیعی است در شرایط شبه استبدادی، مطالبهگری دیر به نتیجه میرسد. در زمان اعتراضات تحلیلهایی میشد مبنی براینکه نظام از بین میرود، اما همان زمان گفتیم که این تحلیلها اصلا واقعگرایانه نیست چرا که این نظام ریشه تاریخی و فرهنگی دارد و در یک روند تاریخی متولد شده است. چیزی که یک شبه پدید نیامده، یک شبه هم از بین نمیرود. بر این اساس آن وضعیت شبه استبدادی که عناصر فرهنگی، دینی، سیاسی، قدرت و ثروت در آن است، قطعا مقاوم است و اعتراض و مطالبات به سرعت به یک انقلاب ختم نمیشود. همه چیز دارد روند طبیعی خودش را طی میکند، هم مطالبات به جا بوده و اثر خودش را داشته و هم در داخل نظام سیاسی تضادها افزون شده است. در مجموع آینده خوبی را در پی خواهد داشت
منبع: سایت دیدهبان ایران