دکتر سوری: عامل مسمومیت دانش آموزان در هر شهر و منطقه متفاوت بوده/ زمان طلایی برای شناسایی ترکیبات، حداکثر ۳۰ دقیقه است/ تیم واکنش سریع برای تشخیص نوع گازها وجود ندارد
حمید سوری، عضو هیئتعلمی گروه اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، درباره ترکیب گازی که منجر به مسمومیتها شده است، به دیدهبان ایران گفت: یک زمان طلایی محدودی وجود دارد که حداکثر سی دقیقه بعد از رخداد حادثه باید از محیط و افراد نمونهبرداری شود تا بتوانیم بررسی کنیم. براین اساس، دستکم در تهران نیاز به تیمهای واکنش سریع داریم. ترکیب تیم هم باید مورد دقت باشد، بلافاصله در محیط حضور پیدا و نمونهگیری کنند تا زودتر عامل شناسی شود. اگر این زمان طلایی بگذرد، شناسایی آن دشوار و بعضا غیر ممکن میشود. بنابراین مهم است که منبع یا علت زودتر شناسایی شود تا این گمانه زنیها را بررسی کنیم.»
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ سه ماه از شروع مسمومیت دانشآموزان در قم گذشته است و اکنون به شهرهای دیگر و دانشجویان هم تسری یافته است. با این حال هنوز از سوی مسئولان رسمی از جزئیات این گاز یا گازهای مسمومکننده اطلاع رسانی نشده است.
دیده بان ایران با حمیدسوری عضو هیئتعلمی گروه اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که تعدادی از دانش آموزان مسموم شده را درمان کرده به گفت و گو پرداخته است.
دکتر حمید سوری، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفت و گو با دیدهبان ایران، درخصوص عوارض مسمومیتهایی که دانشآموزان به آن دچار شدهاند، گفت: «عوارضش متغیر است ولی آنچه به عنوان عوارض و علائم مشترک است شامل تهوع، سرگیجه، سوزش گلو، مشکلات تنفسی و غیره است. موارد خاصی هم مثل ضعف در اندام تحتانی و عوارض روحی و عصبی وجود دارد که عمومیت ندارد.»
سوری درخصوص امکان وجود عوارض میان مدت یا بلند مدت این مسمومیتها بیان کرد: «معمولا اینطور نیست ولی الان نمیتوان هیچ قضاوتی کرد. مگر اینکه مواردی که مبتلا شدهاند مورد پیگیری منظم و علمی قرار گیرند و شاخصهای لازم برای ارزیابی سلامت به صورت مرتب اندازهگیری شود تا بتوان قضاوت کرد. در حال حاضر بعید به نظر میرسد که عوارض میان مدت و دراز مدتی به جای گذاشته شود.»
شاید علائم متفاوت به دلیل تفاوت مواد باشد
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی در پاسخ به پرسش دیده بان ایران مبنی بر اینکه باتوجه به علائمی که افراد در هنگام مسمومیتها حس کردهاند، همچون بوی نارنگی و بوی ماهی، آیا میتوان ترکیب این گاز را شناسایی کرد، گفت: «همانطور که اشاره کردید، گزارشهایی که از وضعیت این افراد منتشر شده است مثل بوی پرتقال و ماهی گندیده، نشان میدهد که در جاهای مختلف الگوهای یکسانی ندارد. آنچه رخ داده این است که معموملا 10 الی 15 دقیقه بعد از استشمام این بوهای تند و تلخ افراد دچار این عارضه شدهاند و همه این بو را حس میکردند. بر این اساس درباره عامل اصلی یک سری مفروضات وجود دارد که برخی منطق ضعیفتری دارد؛ مثل بیولوژیک یا فیریکی بودن عامل یا اینکه مثلا عامل شیمیایی اشکآور باشد که به نظر میآید این موارد در میان نداشته باشد.»
این استاد دانشگاه به فرضیات دیگری هم اشاره کرد و افزود: «فرضیات دیگر هم وجود دارد که عمدتا روی مسائل شیمیایی است ولی اینکه ما الان بخواهیم بگوییم یک عامل خاص یا ترکیبی از چند عامل است، هنوز معلوم نیست. ممکن است در نقاط مختلف کشور هم الزاما از یک ماده استفاده نکنند. علائم متفاوتی که وجود دارد شاید به دلیل تفاوت مواد است که با تغییر دز هر کدام از عوامل یا ترکیبی از این عوامل، متفاوت میشود.»
سوری در ادامه خاطرنشان کرد: «الان یک مقدار در فضای توام با جهل صحبت میکنیم. با تجربیات شخصی خام یا با نظرات افراد هم نمیتوانیم تحلیل درست و علمی داشته باشیم. در واقع باید یک رویکرد علمی یا سیستماتیکی برای این کار انجام داد. بنابراین هیچکدام از نظرات همکاران پزشکمان در بیمارستانهای مختلف، مهر قطعی علمی نمیخورد بلکه بیشتر یک نظر است. حتی کمیته علمی هم که تشکیل شده، بیشتر یک کمیته مشورتی است تا یک کمیته علمی به پشتوانه تحقیقات علمی. بنابراین ممکن است آن کمیته هم ضد و نقیض باشد.»
عوارض روحی و روانی تحمیل شده به جامعه، بسیار بیشتر از خود مسئله است
این اپیدمیولوژیست افزود: «آنچه تا کنون مسلم است، این است که عوارض روحی و روانی که به جامعه تحمیل شده خیلی بیشتر از خود مسئله است. نیاز داریم که جامعه آرامسازی و هرچه سریعتر عامل شناسایی شود و اقدامات لازم برای کنترل و پیشگیری صورت گیرد. یک سری مفروضاتی درباره علل وجود دارد ولی ما با محدودیت زمان مواجه هستیم. علیرغم گذشت سه ماه از شروع این مسئله اما آنطور که باید واکنش سریعی درباره موضوع صورت نگرفته است. به باورم پسندیده نیست که با گذشت سه ماه هنوز به سوالات پاسخهای علمی و مدونی را ندادهایم.»
دکتر سوری در پاسخ به اینکه آیا به صورت مستقیم بیماری داشته است که دچار این مسمومیتها شده باشد، به دیده بان ایران گفت: «بله اما نمیتوانیم صرفا بر پایه اطلاعاتی که از چند بیمار دریافت میکنیم، تحلیل جامع داشته باشیم و به کل کشور تعمیم دهیم. زمانی میتوانیم چنین تفصیلی داشته باشیم که تمام اطلاعات کشور را جمعآوری، تحلیل و بر اساس یافتههای عمومی قضاوت کنیم. پاسخ برخی از سوالات هم نیاز به یک سری آزمایشات دارد مثلا اینکه آیا فلان عاملی که به آن مضمون هستیم، قطعا همین است؟ آیا علائمش همه جا یکسان بوده است؟ بنابراین نمیتوانیم فقط بر اساس نظرات شخصی مسئله را تحلیل کنیم.»
هیچ نقشه راهی برای برخورد با این مسائل نداریم
وی ادامه داد: «یک نقطه ضعف دیگری که در این سیستم میبینم این است که علیرغم اینکه کشورمان استعداد چنین مسائل را دارد ولی هیچ نقشه راه یا ساختار مدونی برای مقابله با این مسائل نداریم. پراکنده یک سری کارها شده ولی اینکه مدون شود و بدانیم هر بخشی وظیفهاش چیست، نمیدانیم. به عنوان مثال باید تعیین و تکلیف شود که وظیفه مدارس چیست یا در برخورد با فردی که دچار صدمات این حمله شده چه اقدامات اولیهای باید انجام گیرد؟ یک سری کارها هستند که در اولویت قرار دارند و برای آینده کشور برنامهریزی کرد و یک سری مشکلات هم باید به فوریت پرداخت.»
این پزشک افزود: «بین اولویت و فوریت تفاوت وجود دارد؛ ممکن است یک چیزهایی الان فوریت باشد ولی اولویت نباشد و بالعکس. بر این اساس مسئله را باید به فوریت دید و برای اولویتی که پیشگیری و مقابله با این تهدیدات زیستی است، برنامه ریزی و نقشه راه تدوین شود. این مهم هم سازمانی نیست بلکه باید به صورت فراسازمانی تعریف شود. مسائل نیاز به یک سازمان راهبر دارد که همه از آن تمکین کنند؛ مثل آنچه در ستاد ملی کرونا و قرارگاه ملی کرونا رخ داد. تا چنین امری صورت نگیرد، ما همین موازیکاری را داریم و ضد و نقیض گوییها جامعه را بدتر دچار تشنج میکند. این امر باعث میشود که با گذشت بیش از دو ماه هنوز بلاتکلیف باشیم یا در مسئله آموزش دادن، مشخص نیست که به چه کسانی آموزشش دهیم؟ چه آموزش دهیم؟ تکنولوژی مناسب ما چه باید باشد؟ با چه کسی مصاحبه کنیم؟»
سوری ادامه داد: «همین که اسم دکتر روی من میآید، دلیل بر این نیست که هر حرفی که میزنم، موثق باشد. متاسفانه نه خود من به عنوان مصاحبهشونده میدانم که به چه سوالاتی باید پاسخ دهم و چه سوالاتی را پاسخ ندهم و بگویم نمیدانم و نه مصاحبهکننده میداند که سراغ چه کسی برود و چه سوالاتی بپرسد. وقتی جامعه ملتهب و تشنه اطلاعات میشود، اگر ما اطلاعات درست ندهیم قطعا اطلاعات کاذب شکل میگیرد.»
زمان نمونهبرداری از محیط و افراد محدود است
این متخصص اپیدمیولوژی در پاسخ به اینکه آیا امکان دارد مسمومیتها ناشی از گاز مرکاپتان باشد، گفت: «اگر به استانداردهایی که مربوط به عوامل شیمایی مسمومکننده است را نگاه کنید، متوجه میشوید که مثلا تب در عوامل بیولوژیک وجود دارد ولی شیمیایی معمولا تب ندارد یا مثلا در عوامل شیمیایی کهیر و مشابهش نداریم ولی در بیولوژی ممکن است داشته باشیم یا خونریزی معمولا در عوامل شیمیایی غیرمعمول است. بنابراین یک سری تفاوتهایی میان عوامل تهدیدکننده؛ چه سموم و چه عوامل شیمیایی و بیولوژی وجود دارد که مشخص است. مهم این است که هر چه سریعتر آنها را پیدا کنم و ببینیم ترکیباتش چیست.»
سوری با اشاره به زمان طلایی برای شناسایی ترکیبات این گازها، اظهار کرد: «یک زمان طلایی محدودی وجود دارد که حداکثر سی دقیقه بعد از رخداد حادثه باید از محیط و افراد نمونهبرداری شود تا بتوانیم بررسی کنیم. براین اساس، دستکم در تهران نیاز به تیمهای واکنش سریع داریم. ترکیب تیم هم باید مورد دقت باشد، بلافاصله در محیط حضور پیدا و نمونهگیری کنند تا زودتر عامل شناسی شود. اگر این زمان طلایی بگذرد، شناسایی آن دشوار و بعضا غیر ممکن میشود. بنابراین مهم است که منبع یا علت زودتر شناسایی شود تا این گمانه زنیها را بررسی کنیم.»
وی افزود: «ممکن است ما لیست صد عنصری داشته باشیم و بگوییم ممکن است این عناصر در ترکیباتش باشد؛ حال از مرکاپتان گرفته تا ارگانو فسفره و امثالهم. اینها مطرح هستند ولی اینکه گمانه زنی و هر روز یک اسم جدید را به لیست اضافه و رسانهای کنیم، رفتار درستی نیست و جامعه را دچار سردرگمی میکنیم.»
رویکرد علمی و سیستماتیک کمی به مسائل داریم
این استاد دانشگاه با انتقاد از اینکه کمتر رویکرد سیستماتیک و علمی به مسائل داریم، به سایت دیده بان ایران گفت: «زمانی که اسم علم میآید، چند نفر را که معمولا یک لیست از پیش تعیین شدهای است را دعوت میکنیم در حالی که نظرات شخصیشان پشتوانه علمی ندارد و صرفا یک نظر مشورتی را جمع میکنیم و اسمش را کمیته علمی یا تحلیل علمی میگذاریم. درصورتی که تحلیل علمی نیست بلکه یک نظر مشورتی از یک عده افراد است. اگر افراد را عوض کنیم، یک نظر دیگری میدهند که همین نشان از علمی نبودن است چراکه تکرار پذیر نیست. وقتی نظر علمی است که اگر چیزی میگوییم، ده نفر دیگر هم همین را بگویند یا اگر چیز دیگری میگویند برایش سند داشته باشند. متاسفانه برخی از همکاران ما صحبتهایی میکنند که هچ پشتوانه علمی ندارد و کاش بتوانیم جوابگو باشیم.»
وی ادامه داد: «من همیشه فکر میکنم که اگر فردا روزی، دادگاه برای یکی از مصاحبههایم سند و مدرک بخواهد، باید آماده داشته باشم. اگر چیزی نداشته باشم، حق دارند به عنوان تشویش اذهان عمومی با من برخورد کنند. ولی در کشور ما این امر اجرا نمیشود. کمااینکه در دوران کرونا هم بارها و بارها این اتفاق افتاد. آنطور که باید از اپیدمی کرونا درس نگرفتیم و به همین دلیل آسیبی که جامعه دید بیش از حد معمول بود. در مورد مسمومیتها هم همین است. به عنوان مثال تاخیر در ورود به مسئله، عدم برخورد سیستماتیک به موضوع، عدم وجود تحقیقات بومی، اظهارات چندگانه بدون هیچ مستندی، عدم توجه به روان جامعه و دغدغههای مردم، سکوت کردن درباره رخدادی که همه شاهد آن هستند، از جمله مشکلاتی است که مسئله را حل نمیکند.»
سوری در ادامه تاکید کرد: «باید حرف زد ولی حرف درستی زد، مصاحبه کرد ولی با فرد درست. اینکه من به فلان بیمارستان بروم و یک پزشکی را پیدا کنم، اطلاع رسانی درستی تلقی نمیشود بلکه بدتر تشویش ایجاد میکند.»
این متخصص اپیدمیولوژی در پایان خاطرنشان کرد: «فکر میکنم یکی از کارهایی که باید انجام گیرد، آرامسازی جامعه همراه با شفافسازی و حرفهای درست زدن و اجتناب از ضد و نقیض گویی است. بسیار حرفهای ضد و نقیضی در ارتباط با این موضوع داریم که همه آنها نمیتواند درست باشد. آنهایی که نادرست است باید اقدام مناسبی برای جلوگیری از اشاعه و تکرارش انجام دهیم و اگر هم بنابر مستندات علمی درست است که راهش را پی بگیریم. متاسفانه در جهان سوم اینطور است که یک سری اسمهای بزرگ وجود دارد که اسمشان مبنای تصمیمگیری شده است. این دست از افراد دچار توهم داناییاند ولی چیزی نمیدانند، زمانی هم که حرف مخالفشان را بزنی یا جبهه میگیرند یا میخواهند از صحنه خارجت کنند. در صورتی که فرد نباید تعهد سازمانی داشته باشد. قبول داریم که اورژانس دارد زحمت میکشد ولی به معنای این نیست که مسئله ملی را درست تحلیل کند.»
منبع: سایت دیده بان ایران