همنوایی کم سابقه در اعتراض به کارنامه و برنامه هاشمی گلپایگانی / آمر به معروفی که نیازمند نهی از منکر است
از خرداد سال گذشته انتصاب دبیر جدید ستاد امر به معروف و نهی از منکر، به طرح دیدگاههایی اختلافآفرین از جانب وی منجر شده و حالا این محمدصالح هاشمی گلپایگانی است که با سخنانش عملاً جای آمر به معروف و ناهی از منکر را عوض کرده و دیگراناند که او را به حراست از کلام و مراقبت از زبان دعوت میکنند.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ اظهارات دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر بار دیگر حاشیهساز شد؛ هاشمی گلپایگانی که همین یک ماه پیش با اظهاراتش درباره حجاب، سیل انتقادات را به سمت خود و مجموعه متبوعش روانه کرده بود در سخنان تازهاش تا جایی پیش رفت که بسیاری از چهرههای اصولگرا را هم به دایره منتقدان جدی خود افزود.
از خرداد سال گذشته انتصاب دبیر جدید ستاد امر به معروف و نهی از منکر، به طرح دیدگاههایی اختلافآفرین از جانب وی منجر شده و حالا این محمدصالح هاشمی گلپایگانی است که با سخنانش عملاً جای آمر به معروف و ناهی از منکر را عوض کرده و دیگراناند که او را به حراست از کلام و مراقبت از زبان دعوت میکنند.
از ابتدای دهه هفتاد موضوع تضاد فرهنگی یا آنچه که در ایران تهاجم فرهنگی نامیده شد با واردات تلویزیونهای ماهوارهای و افزایش دسترسی شهروندان به دستگاههای پخش نوارهای ویدئویی ابعاد تازهای پیدا کرد و مقامات عالی و مسئولان فرهنگی وقت را به فکر برنامهریزی برای مقابله با اَشکال مختلف تبلیغ و ترویج مظاهر فرهنگ غربی انداخت، در این مسیر هرکدام از نهادهایی که وظایفی مرتبط با امور اجتماعی و فرهنگی به عهده داشتند، گامهایی جهت همراهی با سیاستهای کلان نظام برداشتند و دبیرخانهها، موسسات، نهادها و ستادهایی هم با نیت پرکردن جای خالی سازوکارهای اجرایی در جامعه تأسیس و تشکیل شدند.
در نخستین جلسه ستاد امر به معروف و نهی از منکر که در حضور رهبری انقلاب برگزار شد، حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به انتظاراتی که از ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، تاکید کردند: «نخواهید مباشرتاً، امر به معروف و نهی از منکر کنید. شما باید امر به معروف را در جامعه، احیا کنید. این، آن چیزی است که من خواستهام. بارها و مکرّراً گفتهام و متأسفانه، این حرف به گوش افراد هم نمیرود.»
رهبری در بخش دیگری با تشریح شیوه مطلوب امر به معروف و نهی از منکر، تصریح کردند: «یک آقا حرکت خلافی انجام میدهد. کسی از پهلویش رد شود و همین قدر بگوید "آقا؛ این کار شما خلاف است. نکنید." و رد شود برود. عصبانیت هم لازم نیست. تهدید به عمل هم لازم نیست. جوانان ما دلشان میخواهد وقتی که ما گفتیم «امر به معروف کنید»، یک خنجر هم بدهیم دستشان؛ یک پارابلوم هم بدهیم. بگوییم: «آقا؛ اگر نشد، بزن!» در حالی که این زدن، یک کارِ دیگر است. اگر شما بتوانید به مردم تفهیم کنید که اگر کار خلافی دیدند، بگویند «آقا نکن» و بروند، کار بزرگی است.»
آیتالله خامنهای همچنین در پاسخ به پرسش احمد جنتی درباره اینکه در چه مواردی امر به معروف باید انجام شود، یادآور شدند: «شما نگاه کنید، ببینید سلطهی اشرار کجاست؟ شما بگویید به جوراب نازک! نه آقا! شما به جوراب نازک چهکار دارید؟ جوراب نازک را بپوشد؛ اینقدر اهمیت ندارد... زلفش بیرون است، باشد. هزارگونه خطا میکنند، این هم یک گناه صغیره است. موی سر بیرون بودن، گناه کبیره که نیست! از غیبت و دروغ که بالاتر نیست! از رشوه گرفتن و خوردن که بالاتر نیست!»
البته در برخی مقاطع مشخص است که ستاد فراموش کرده که رسالت اصلی اش «احیا» است و خود را در میانه میدان امر به معروف و نهی از منکر وارد کرد و البته در برخی مواقع در تشخیص معروف و منکر دچار خطا بوده است.
پس از پایان این جلسه، قرار شد ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر با این توصیهها و تشریح حیطه وظایف و اختیاراتش در قالب یک آییننامه کارش را آغاز کند. آییننامهای که وظایف این ستاد را در سه بخش کلیات، دبیرخانه، ریاست، تشریح کرده است. در کلیات « تدوین خطمشیهای اساسی جهت ترویج معروف و مبارزه با منکر و پرداختن به رفع علل و ریشههای مشکل»، «بررسی قوانین و برنامههای اقتصادی ـ فرهنگی از نظر تأثیر بر وضعیت جامعه» و «تهیهی استاندارد و الگوهای رفتاری برای کارکنان و مسئولین نظام و ایجاد انگیزهی لازم در کلیهی سطوح جامعه... در اجرای فریضهی امر به معروف و نهی از منکر از طریق تمهیدات مقتضی» از مهمترین وظایف این ستاد محسوب میشد و دبیرخانه هم «تهیهی سیاستها و خطمشی فعالیتهای ستاد و ارائه به شورا یا ریاست ستاد، جهت بررسی و تصویب» و «تهیهی برنامههای مناسب برای رسانههای جمعی به منظور آگاه ساختن مردم نسبت به برنامهها و فعالیتهای ستاد» را برعهده داشت.
کارکرد این ستاد به این شکل تا سال ۱۳۹۴ ادامه داشت و پس از آن با تصویب قانون «حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» و دستورالعمل اجرایی آن، به تغییر نام و بدلشدنش به «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» منجر شد که از آن زمان تاکنون در سه سطح مرکز، استان و شهرستان ادامه فعالیت داده است. انتخاب رییس این ستاد نیز که از زمان تاسیس تا اسفندماه ۱۳۹۷ با آیتالله جنتی بود، با توجه به تغییرات ایجادشده در پی تصویب قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر به شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سپرده شد تا یکی از امامان جمعه موقت تهران را به این سمت انتخاب کند.
اعضای ستاد امر به معروف و نهی از منکر هم با بروز تغییرات تازه و مطابق قانون، شامل: ۱ـ یکی از ائمه جمعه موقت شهر تهران به انتخاب شورای سیاستگذاری ائمه جمعه به عنوان رئیس ستاد ۲ـ وزیر کشور ۳ـ وزیر اطلاعات ۴ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ۵ـ وزیر آموزش و پرورش ۶ـ وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ۷ـ وزیر صنعت، معدن و تجارت ۸ـ دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به پیشنهاد کمیسیون فرهنگی و انتخاب مجلس به عنوان ناظر ۹ـ نماینده تام الاختیار رئیس قوه قضاییه ۱۰ـ رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ۱۱ـ رئیس سازمان تبلیغات اسلامی ۱۲ـ فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران ۱۳ـ رئیس سازمان بسیج ۱۴ـ دبیر ستاد به انتخاب ائمه جمعه ۱۵ـ دو نفر مجتهد به انتخاب شورای عالی حوزه های علمیه ۱۶ـ یک نفر مجتهده به انتخاب شورای عالی حوزه های علمیه خواهران ۱۷ـ دبیر ستاد به انتخاب رئیس ستاد، میشود.
از آن زمان به دلیل استعفای آیتالله جنتی از امامت موقت نماز جمعه، آیتالله کاظم صدیقی بهعنوان رئیس و جلیل محبی بهعنوان دبیر جدید این ستاد منصوب شدند و البته محبی در خردادماه سال ۱۴۰۰ جای خود را به محمدصالح هاشمیگلپایگانی سپرد که طی حکمی سهساله بهعنوان دبیر ستاد منصوب شد. دبیری که کمتر پیش آمد درباره موضوعات حوزه کاریاش اظهارنظری کند و آن اظهارات با واکنشهای تند دیگران مواجه نشود؛ از فعالان سیاسی این جناح و آن جناح گرفته تا نمایندگان مجلس، اعضای دولت، فعالان فضای مجازی و کاربرانش، هرکدام با ادبیات خودشان به او تذکر دادند، سخنانش را اختلافافکنی دانستند، این اظهارات را مقوم دوقطبیکردن جامعه قلمداد کردند و حتی به او پیشنهاد دادند سکوت اختیار کند.
اما فارغ از واکنشهای انتقادی و اعتراضی به مواضع هاشمی گلپایگانی، نگاهی به حکم انتصابش و انتظارات صدیقی از دبیر ستاد نشان میدهد عملکرد یا لااقل بخشی از دیدگاههای او که در رسانهها طرح شده، نسبت مشهودی با این وظایف نداشته است. قرار بوده هاشمی گلپایگانی «با گشودن باب همکاری و استفاده از ظرفیت فرهیختگان حوزه و دانشگاه، وزانت و سطح عقلانیت ستاد را به مدد هیات اندیشهورز ارتقاء دهد.»، قرار بوده او «با استفاده از خرد جمعی و جمعآوری و سازماندهی نظرات ایدهپردازان کشوری و بینالمللی، طرح و برنامه ستاد را به صورت جدی فعال و اثرگذار سازد.»، قرار بوده دبیر ستاد «باتوجه به نقش بیبدیل نسل جوان درحل معضلات جامعه، برنامهریزی درجهت جذب این نیروی محرک به جبهه امر به معروف ونهی ازمنکر» را پیش ببرد اما در عمل با گذشت حدود نیمی از مهلت سهساله حکم هاشمیگلپایگانی، کمتر نشانی از «گشودن باب همکاری و استفاده از ظرفیت فرهیختگان حوزه و دانشگاه» در این ستاد به چشم خورده، یا ارتقای مشهودی در «وزانت و سطح عقلانیت ستاد» دیده نشده و بسیار بعید است «برنامهریزی مناسبی جهت جذب نسل جوان به جبهه امر به معروف و نهی از منکر» انجام شده باشد.
با چنین کارنامهای و با چنان اظهاراتی شاید اگر هاشمیگلپایگانی به جای انتقاد از کمکاری مجلس و گلایه از شورای عالی انقلاب فرهنگی، نگاهی به عملکرد ۱۶ ماهه خود بیندازد و اگر تناسبی در وظایف و انتظارات اعلامشده از این دبیر ستاد با اقدامات خویش یافت، گزارشی از آن را در اختیار افکار عمومی بگذارد، با استقبال بیشتری مواجه شود وگرنه تا اینجا که سهم او از آرامکردن شرایط ویژه یکماه اخیر کشور به دوقطبیسازی جامعه، تعیین تکلیف برای تاکسیهای اینترنتی و کنایهزدن به وزارت آموزش و پرورش گره خورده است.