ارگان رسانه ای شهرداری تهران: اغتشاش را شبکه های اجتماعی درست می کنند؛ اگر با آنها برخورد نکنید باز هم باید منتظر حوادث کف خیابان باشید
ماجرای اغتشاشات اخیر با همه نمونههای گذشته متفاوت است و مهمترین تفاوت آن سهم و نقش پلتفرمهاست.
به گزارش سایت دیده بان ایران همشهری نوشت:ماجرای اغتشاشات اخیر با همه نمونههای گذشته متفاوت است و مهمترین تفاوت آن سهم و نقش پلتفرمهاست.
شبکههای اجتماعی تنها آتشبیار و معرکهگیر نبودند، بلکه آتشساز بودند. شبکههای اجتماعی تنها محلی برای قرار و مدار اغتشاش نبوده و نیست. شبکههای اجتماعی تنها محلی برای پوشش گسترده اغتشاشات نیست. تنها برای اطلاعرسانی شبکه برانداز نیست. برای خبر راست و دروغ نیست؛ از این نگاههای سنتی و بسیط خارج شویم.
شبکههای اجتماعی، همه اغتشاشات است نه جزء وابسته و ضمیمه. گذشت روزگاری که رسانه صرفا جهت اطلاعرسانی بود.
در این دوره از اغتشاشات و برخلاف همه نمونههای مشابه گذشته، رسانه تنها پس از رویداد نبوده و نیست؛ پیش از رخداد است و نقش طراحی دارد. نقش کلیدی و نهایی رسانه، ساخت تصویر در ذهن است و برای ساخت تصویر، فراتر از هشتگسازی نیازمند رویدادسازی است و لذا رویداد را ساختند تا تصویر را بسازند.
هر کس در شبکههای اجتماعی میچرخید احساس میکرد شهر در کنترل تروریستهای وطنی است و حال آنکه در واقع خبری نبود جز گروههای کوچک پراکنده و محلی که دانسته و ندانسته آمده بودند تا حلقههای تصویر ذهنی را تکمیل و نهایی کنند.
متأسفانه هنوز یک نگاه سادهاندیشانه درباره عصر پلتفرم وجود دارد که سیستم حکمرانی در کشور ما را دچار برآوردهای کج و معوج کرده است. استقلال حاکمیتی و قدرت حکمرانی در حال صدمه دیدن جدی است؛ حداقل با این اغتشاشات آگاه شویم.
خیال میکنند پلتفرم یک ابزار اطلاعرسانی صرف است؛ خیال میکنند ابزار سرگرمی است؛ خیال میکنند جزئی و گوشهای از زندگی است. خیال میکنند مردم تنها اوقات فراغت را با پلتفرم میگذرانند.
آقایان مسئول؛ پلتفرم، همه زندگی است. خود زندگی است. مجاز نیست؛ واقعیت است. متوجه باشیم درباره چه چیز حرف میزنیم.
اراده انسانها از ذهن آغاز میشود و پلتفرم در نقطه شروع اراده انسانها قرار گرفته است. ذهن را دستکاری میکند. رفتارها را رها کنید و ببینید چه چیز رفتار را میسازد. جنگ در ذهن است نه در کف خیابان. کف خیابان نشانه است و آیت که بدانید در ذهنها چه خبر است.
پلتفرمها تنها در ایام اغتشاش فعال نبودند. اساسا پروژه اغتشاشات اخیر برای این روزها و چند روز پیشتر نیست. پروژه مستمر اهریمن است. یک سناریوی همیشگی که پایان نیز ندارد. بههوش نباشیم، زین پس چنین صحنههای کف خیابان را باید بیشتر بشماریم.
اما سناریویی که اهریمن بر پلتفرم سوار کرده است، چیست؟ این جنگ ذهنی باید چه تصویری بسازد؟
یکم. تعمیم شتابزده و استقرای ناقص از مشکلات کشور. یعنی چی؟ یعنی بهصورت مداوم و روزانه نقاط ضعف و ریز و درشت را به کل حاکمیت تعمیم دهد. چنانچه مخاطب در بلندمدت احساس کند با حاکمانی مواجه است که با او دشمنی دارند. این پروژه حس انتقاد او از وضع موجود را تبدیل به نفرت و خشم میکند. مشکلاتی که با هر فراز و نشیبی در حال اصلاح است و هرچه باشد ناشی از خیانت و عناد و مکر حاکمان نیست؛ چه آنکه حاکم کسی نیست جز مردم.
اما این گام فریبنده یک حلقه تکمیلی کم دارد. مخاطب باید در واقع نیز احساس کند این حس درونی آدمها در حال تبدیل به یک کنش بیرونی است؛ آنهم یک کنش همگانی.