زنگ هشدار «فرو ریزش» در تهران از بزرگراه مدرس به صدا در آمد؟!/ پژوهشگر حوزه زمینشناسی: لولههای آب فرسوده بلای جان تهران شدهاند/ افق روشنی برای مدیریت منابع آب وجود ندارد/ دشتهای اطراف تهران دچار فرونشست شدهاند
آیا تهران در آستانه یک خطر جدی قرار گرفته است؟ دیدهبان تلاش کرده طی یک گزارش به صورت علمی موضوع فرو ریزش زمین در تهران را بررسی کرده و مخاطرات احتمالی پیش رو را مورد ارزیابی قرار دهد.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ به دنبال بارشهای شدید باران در اوایل مردادماه امسال در بسیاری از مناطق کشور موجب خسارات گستردهای شد، در تهران نیز علاوه بر خسارات ایجاد شده در مناطق شمالغربی شهر، در ورودی کند رو بزرگراه مدرس (زیر پل میرداماد) فروریزش زمین در مقیاس بسیار کوچک اتفاق افتاد. هرچند این بخش از بزرگراه توسط شهرداری با چند مانع حصارکشی و با یک روکش فلزی پوشیده شد.
جالب اینجاست با توجه به اینکه این مسیر، میرداماد شرق به غرب را متصل می کند بعد از گذشت یک ماه بازسازی و تعمیر نشده و باعث ترافیک سنگین در این مسیر شده بود. انتظار می رفت این معضل در ایام تعطیل (تاسوعا و عاشورا) که شهر تهران تا حدودی خلوت بود رفع شود اما این فرصت نیز از دست رفت. علاوه براین، نگرانی ناشی از نشست احتمالی در این بخش وجود دارد و کندی حرکت بار ترافیکی و شلوغی را چندبرابر کرده بود.
سوال اینجاست که اگر فرونشست زمین و پدیده های دیگر در مقیاس بیشتر اتفاق افتاده بود، باید چه مدت زمان منتظر اقدامی از طرف شهرداری می شدیم وقتی 4-5 متر فضا بعد از یک ماه بلاتکلیف ماند. آیا دست اندرکاران و مسوولان شهری برای شرایط بحرانی و بلایای طبیعی آماده اند؟
خبرنگار دیدهبان ایران این خبر را مدتی پیش به اعضای شورای شهر ارسال کرد تا توضیحات آنان را نیز دراین باره داشته باشد که متاسفانه پاسخگوی آنها نبودند؛ اما با ارسال خبر طی مدت 24 ساعت معضل مربوطه با روکش آسفالت حل و فصل شد. البته این نگرانی وجود داشت آیا با بروز چنین پدیده هایی نیاز به کار کارشناسی شده در محل فرونشست یا فروریزش داشت یا خیر؟
همچنین با توجه به اینکه چندسالی است در مورد این پدیدهها مطالب و سخنرانیها و از همه مهمتر هشدارهایی ارایه شده است. برای آگاهی از ماحصل جلسات و میزان اقدامات عملی برای پیشگیری و در نتیجه آمادگی برای مواجه با این پدیده ها، دیدهبان ایران گفتوگویی با دکتر امیر شمشکی، پژوهشگر سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور داشته که مشروح آن را در زیر می خوانید:
*آقای شمشکی! به عنوان اولین سوال بفرمایید با توجه به موضوع فرونشست و فروریزش در ایران به ویژه در شهر تهران، آیا این پدیدهها در صورت ایجاد شدن، نیاز به کار کارشناسی شده دارد یا خیر؟
در بسیاری موارد متخصصان مربوطه هم این دو پدیده را با یکدیگر اشتباه می گیرند که به دنبال این تفکر و ذهنیت نادرست، راهکارهای غلط نیز ارایه میشود. بنابراین پدیده شناسی درست و آگاهانه بسیار ضرورت دارد.
از «زمین لغزش» چه میدانیم؟
طی چندسال اخیر اصطلاح فرونشست بیشتر شنیده شده و مورد بحث قرار گرفته است؛ به طور کلی فرونشست زمین به پایین رفتن سطح زمین در مولفه عمودی گفته می شود که فروریزش و فروچاله هم در این پدیده می گنجد. اما پدیده رانش یک لغت و اصطلاح اشتباه و معادل سازی درست آن زمین لغزش است هرچند کلمه رانش در رسانه ها به طور معمول استفاده می شود ولی معادل فارسی و صحیح آن همان «زمین لغزش» است.
تفاوت زمین لغزش با فرونشست در نحوه ایجاد و شکل گرفتن آن است؛ به طوری که در فرونشست ریزش خاک به صورت عمودی و قائم است ولی زمین لغزش به صورت افقی اتفاق می افتد به زبان سادهتراگر زمین موردنظر به سمت پایین ریزش داشته باشد فرونشست است ولی اگر جابجایی به صورت افقی هم باشد مثل ریزش دامنه ها و کوهها که جاده را مسدود می کند و حرکت رو به جلو دارد زمین لغزش تلقی می شود. باید اذعان کرد در مورد فرونشست و فروریزش که سازوکار متفاوتی دارد توسط کارشناسان مربوطه، برداشت های نادرست وجود دارد.
عامل اصلی فرونشست (Subsidence) برداشت آب زیرزمینی از آبخوانهای رسوبی وتراکم لایههای زیر سطحی بدون بارگذاری است نشست زمین (Settlement) تراکم خاک در سطح زمین در اثر بارگذاری است.
دشتهای اطراف تهران دچار فرونشست شدهاند
بسیاری از دشت های ایران مانند دشت تهران - شهریاراز چند دهه پیش تاکنون دچار این نوع پدیده شده اند و مناطق جنوبی تهران نیز درگیر این معضل هستند.
به طور معمول برای کنترل این پدیده باید برداشت ازمنابع آب زیرزمینی به تعادل برسد و بین میزان تغذیه آبها و برداشت، اعتدال وجود داشته باشد که در این صورت می توان پدیده را کنترل کرد در غیراین صورت با تهی شدن لایه های زیرزمینی از آب تبعاتی در پی خواهد داشت از این رو اصرار داریم که هرچه زودتر با کنترل منابع آب، پدیده فرونشست در سطح کشور مدیریت شود اما در مورد فروریزش ها عوامل متعددی نقش دارند، و مانند پدیده «فرونشست خاک» نقش کلیدی دارد. وقتی که آبهای زیرزمینی در شنهای دانه درشت و ماسه پایین برود فرونشستی ایجاد نمیشود. به عبارت دیگر، پایین رفتن تراز آب زیرزمینی در خاکهای ریزدانه باعث رخداد فرونشست زمین میشود.
خاک تهران با برخی مناطق کشور متفاوت است
نوع خاک از دیدگاه ژئوتکنیکی دارای اهمیت زیادی است به طور مثال در تهران و برخی دیگر از مناطق کشور خاکهای حساستری وجود دارد که تمهیدات ویژه می طلبد اگر از این خاکها برای ایجاد تونل و یا قنوات استفاده شود نظارت و مدیریت بیشتری لازم است و برحسب شرایط باید راهکارهای مهندسی ویژه ارایه شود.
در عملیات عمرانی و ایجاد سازهها اگر به وجود خاکهای مسألهساز توجه نشود به طور یقین با مشکل مواجه خواهیم شد مثل ایجاد رمپ در اتوبان ها که اگر در زیرسازیها نظارت کافی اعمال نشده باشد ممکن است براثر بارندگی و ...ریزش و یا فروریزش اتفاق بیفتد بنابراین چگونگی اجرا و بهره برداری از خاک بسیار مهم است.
برخی از فرو ریزشها ریشه درقناتها و آب انبارها دارد
در گذشته قنوات به عنوای یک افتخار ملی ایجاد شده ولی متاسفانه از این قنوات و پتانسیل به طور درست و اصولی محافظت نشده در حالی که بسیاری از فروریزش ها می تواند به خاطر قنوات و آب انبارهای قدیمی هم باشد.
از همه مهمتر ترکیدگی لوله های فرسوده و در نتیجه نشت آب و فاضلاب و یا بارندگی های شدید باعث آسیب پذیری بیشتر خاک شده بنابراین اگر برای حفر تونلهای جدید تمهیدات مهندسی شده انجام نشود می تواند مسبب خسارات و مشکلات شود که طی این چندسال شاهد آن بودیم و متاسفانه در جراید با موضوع فرونشست مطرح شد.
*آیا برای مدیریت این پدیده ها راهکار عملی و اجرایی دیگری نیز وجود دارد؟
هرچه شناخت صحیح تر و کامل تر از تعاریف این پدیده ها داشته باشیم میتوانیم به عملکرد و نتایج قابل قبول تری دست یابیم هرچند رصد موضوعات مرتبط با نشت آب ناشی از ترکیدگی لوله در زیرزمین و ...به طور همه جانبه در هیچ کجای دنیا امکان پذیر نیست ولی در مناطق ویژه و مدنظر، بررسی و کنکاش مباحث ژئوفیزیکی غیرقابل اجتناب است و شناسایی محلهای نشت آب مهم است.
برای تحقق این کار استفاده از ابزارهای جدید و به روز ماهواره ای مطرح است البته این تجهیزات هم خطاها و نواقصی دارد اما استفاده از این تکنیک برای شناسایی مکان های حساس که امکان فروریزش و فرونشست دارد، می تواند راهگشا و مفید باشد تا حدی که دانشمندان با توسعه و مجهزشدن به تکنولوژی و امکانات جدید مانند تصاویر ماهوارهها امیدوارند که در آینده نزدیک بتوانند در بازه زمانی مناسب وقوع پدیدههای مذکور را تخمین بزنند.
استفاده از روش GPR به عنوان راهکار ژئوفیزیکی در اعماق کم و محدود در سطح زیرزمین (مانند سونوگرافی بدن) برای رصد مناطق مدنظر و خاص که پتانسیل خطر ریزش دارد راهکار دیگری برای کاهش ریسک این وقایع به شمار می رود.
بهسازی و نوسازی شبکههای انتقال آب و فاضلاب نیز با کاهش میزان نشت آب احتمال وقوع این حوادث را در مناطق شهری کمتر خواهد کرد. نباید فراموش کنیم که کنترل این رخدادها به طورعملی و صد درصدی غیرممکن است و گاهی اوقات پدیدههای غیرقابل پیش بینی نیز موجبات ایجاد این پدیدهها را فراهم میکند اما به طور کلی نشت آبهای کشورمان به خاطر وجود لوله های قدیمی و آبشستگی نسبت به استاندارهای جهانی بیشتر است که با کنترل آنها می توان بخشی از این ریزشها را کاهش داد.
مبحث فروچاله هم برای مناطقی مثل استانهای فارس، همدان و کرمان به ویژه اطراف زاگرس که جنس سنگ آنها از آهک است و در آن چشمه های بزرگی وجود دارد، مصداق دارد که به صورت گسستگی و حفره نمایان می شود.
این سه مقوله با تعاریف متفاوت و راهکارهای مختلف وجود دارد که براساس مکانیزم شکل گیری با هم تفاوت دارند.
*به طور یقین با توجه به شرایط فعلی مانند خشکسالی، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، فرسودگی شبکه هایی مانند انتقال آب و غیره، پدیده های مطرح شده در حال گسترش خواهند بود، بنابراین سوال این است آیا در مکانهایی که فرونشست به خصوص در شهر تهران روی می دهد کارشناسی سطوح عمقی خاک به خاطر وجود قنات، چاله و یا حفره ضرورت دارد یا بازسازی سطحی کفایت می کند؟
اگر فرونشست به صورت موردی و ناشی از یک اتفاق خاص مانند بارندگی و ترکیدگی لوله که باعث جمع شدن آب در یک محل میشود، باشد، برنامه خاص و کارشناسی لازم ندارد زیرا این پدیده در بسیاری از کشورهای دنیا اتفاق می افتد فقط باید تیم عملیاتی و نظارت مهندسی با سرعت، سعی در بازسازی مجدد آن داشته باشند با این حال بررسی آن¬ها برای امور پژوهشی و تحقیقاتی نیز ممکن است مفید باشد.
نباید در هر منطقهای مجوز برجسازی صادر کرد
نکته مهم این است که بررسی کارشناسانه در مقیاس گسترده برای شهرداری جهت جلوگیری از وقوع این پدیدهها امکان پذیر نیست اما این تفکر نباید مانع انجام وظایف اساسی و مهم شود و با استناد به قضا و قدر ازمسوولیت شانه خالی کنیم. به طور مثال شناسایی قنوات در سطح تهران انجام شده اما ابهاماتی دراین مورد وجود دارد بی شک شناخت بهترموقعیت قنوات، نوع خاک و ... میزان خطرپذیری را پایین می آورد چون می توانیم از انجام برخی اقدامات مانند ساختوساز(برج سازی) در آن مناطق مستعد ممانعت به عمل آورده و یا عملیاتی پیشگیرانه انجام دهیم به طور خلاصه با افزایش اطلاعات، استانداردها، اجرای دقیق قوانین و آیین نامهها که مجموعه به هم پیوسته است می توان از بروز حوادث ممانعت کرد.
*آیا ابزار GPR در ایران به ویژه شهر تهران استفاده می شود؟
برای دریافت پاسخ این سوال باید به مسوولان شهرداری رجوع کرد ولی تا جایی که اینجانب با حضور در جلسات مطلع هستم این تکنیک به خصوص در تهران به کار گرفته می شود البته چگونگی استفاده از آن تخصصی و خاص است.
*آیا مناطقی که بر اثر برج سازی و ساخت و سازهای انبوه، فشار مضاعف به زمین و درواقع خاک وارد می شود باید بیشتر تحت نظر باشند؟
قبل از ساخت و سازمطالعات اولیه و دقیق در مورد مکانیک خاک آن محل انجام می شود بنابراین احتمال فرونشست بسیار نادر و کم است هرچند که در این باره هم بی احتیاطی محاسباتی وجود دارد اما معضل اصلی در مورد اجراست که فاکتورهای ضروری در برخی مواقع نادیده گرفته می شود.
بطورمعمول بررسی اعماق زیاد زمین برای احداث ساختمان¬ها لازم نیست اما گاهی در مناطقی خاص مانند مناطق دارای پتانسیل رخداد فروچاله این نوع مطالعات لازم به نظر میرسد. اگر در منطقه ای حفره و یا فرونشستی سابقه ندارد نیاز به بررسی اعماق زمین نیست.
*در شرایط کنونی که مشکل خشکسالی وجود دارد آیا می توان از آب فاضلاب برای جلوگیری از فرسایش خاک ورطوبت زمین برای ممانعت از ظهور این پدیده ها استفاده کرد؟
این کار بستگی به شرایط زمین و آبخوانهای آن منطقه دارد ولی کیفیت آب هم مهم است، اگر از لحاظ کیفی مشکل خاصی نباشد میتواند به عنوان جایگزین مناسب در نظر گرفته شود اما بخشی از لایههای زیرزمین پذیرای آب نیستند زیرا هرخاکی میزان نفوذپذیری متفاوت دارد و تزریق آب اضافه باعث پس زدن آن میشود.
تغذیه مصنوعی مسله ساده و پیش پاافتاده نیست و از نظر کمی و کیفی مشکلات و معضلات خاص خودش را دارد.
*آیا در جلسات مربوط به پدیدههای فرونشست، فروریزش و...اقدامات پیشگیرانه و عملی انجام شده؟، آیا مناطق مستعد این پدیده ها شناسایی شده؟، آیا جلوگیری از فرونشست و یا فروریزش مسله لاینحل و غیر ممکن محسوب می شود؟
به طور یقین شرایط و امکانات موجود ایده آل نیست اما اینجانب به عنوان کارشناس حوزه فوق، خواستار حضور کارشناسان متخصص در جلسات مرتبط هستم همچنین اختصاص بودجه کافی و لازم برای به کارگیری تکنیکها و روشهای عملی بهتر ضرورت دارد اما شواهد موجود نشان می دهد اگرچه موضوعات علمی و کارشناسی به ویژه در مورد فرونشست با شدت و حساسیت خاصی پیگیری می شود اما در جلسات فوق ارایه راهکارها همه جانبه دیده نمی شود و بسیار سطحی و گذرا است تا حدی که کمتر جنبه عملی و توجه به جزییات دارد.
شاهد کلی گویی در مساله مخاطرات شهری هستیم
ماحصل جلسات بیشتر کلی گویی مثل مدیریت منابع آب، کاهش مصرف آب و... در حد پیشنهاد و حرف است ولی چگونگی اجرا و جزییات آن مطرح نیست در صورتی که برای کاهش مصرف منابع آب زیرزمینی، باید منابع جایگزین، میزان برداشت آب در هرمنطقه و تمامی جوانب بررسی شود.
به عنوان مثال در کشاورزی باید روشهای جایگزین آبیاری و نوع محصول کم آب نیز مشخص شود ولی وقتی اطلاعات گسترده و پایهای در رشته های مختلف وجود ندارد بنابراین خروجی جلسات متعدد نیز کاربرد عملی ندارد.
به طور کلی تمامی جزییات با تبعات آن باید توسط متخصصان رشتههای مربوطه، کارشناسی و اجرایی شود.
ضعف در مدیریت همهجانبه مشهود است
*چرا اطلاعات پایه ای وجود ندارد؟ آیا در این جلسات از اساتید و متخصصان این رشته دعوت نمی شود؟
سازمان یا ارگانی برای مدیریت همه جانبه و تشکیل جلسات مذکور وجود ندارد البته این ایراد در بسیاری از اقدامات مدیریتی کشور آشکار است به طوری که بیشتر موضوعات جزیزه ای و کلی دیده می شود از طرفی هر کارشناسی نظر و اعتقاد خودش را دارد اما اثری از جمع بندی و نتیجهگیری ضمن لحاظ کردن تمامی ایده ها و پیشنهادات نیست به بیان ساده تر، سازوکار و توانمندی لازم برای ساماندهی همه جانبه این پدیده ها از سوی مدیریت فرادستی و بالاتر وجود ندارد.
شاید مدیریت منابع زیرزمینی دروضعیت کنونی سخت و دشوار باشد ولی غیرممکن نیست دراین باره میتوان از توانمندهای موجود داخلی و یا تجربیات کشورهای دیگر بهرهبرداری کرد تا با هماهنگی و تجمیع اطلاعات و دادهها چگونگی اجرای تصمیمات همه جانبه نیز نظارت و اداره شود.
*درچه زمینه ای می توان از تجربیات کشورهای دیگر استفاده کرد؟
در تمامی زمینههای مدیریت آب و تجربیات موفق در زمینه مبارزه با فرونشست میتوان از کشورهای موفق الگو گرفت اما چنین الگوگرفتنی باید با توجه به ویژگیهای کشور و بومی سازی راهحلها باشد.
*آیا برای موضوع مهم و بااهمیت پدیدههای مذکورارگان ویژه یا حداقل اتاق خاص ضرورت ندارد؟
دراین رابطه کوششهایی مانند تشکیل شورای عالی آب یا کارگروه سازگاری با کم آبی انجام شده اما درجه موفقیت چنین ارگانهایی نیاز به زمان و جای بحث دارد. اینجانب با توجه به سابقه 20 ساله در مطالعات مخاطرات زمینشناسی و حضور در جلسات مرتبط، هنوز افق روشن و امیدوارکنندهای برای موضوعاتی مثل مدیریت مطلوب منابع آب و ...نمیبینم.
گفتگو: اکرم قدرت_سایت دیدهبان ایران