گزارشی از یکی از محلات فقیر تهران؛ امانت دادن لباس مجلسی برای میهمانی زنان
خانهای قدیمی در یکی از کوچههای محله باغ خزانه، پاتوق نیازمندان و خانوادههای آبرومندی است که این روزها به دلایل مختلف از جمله مشکلات اقتصادی، توان خرید لباس ندارند و از اینجا برای شرکت در مراسم و مهمانیها لباس به امانت میگیرند.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ تابلویی کوچک روی دیوار آجری و قدیمی خانه نصب و روی آن عنوان «خیریهالزهرا(س)» نوشته شده است. یکی از فعالیتهای این خیریه در شرایط فعلی، جمعآوری پوشاک و کفش از خیّران برای اهدا به نیازمندان و خانوادههای آبرومند است. اهالی و نیکوکاران، پوشاک نو یا قابل استفاده به این خانه آورده و جمعی از بانوان هممحلهای، آنها را دستهبندی میکنند. ۱۵۰خانوادهای که تحت پوشش این خیریه هستند یا خانوادههایی که وصفش را شنیدهاند، در زمان نیاز به اینجا آمده و لباس و کفش برای خودشان و اعضای خانواده انتخاب میکنند و رایگان میبرند.
لباس عروس و کت و شلوار دامادی هم در اینجا وجود دارد و زوجهای کمبضاعت از اینجا لباس عروسی امانت میگیرند. اما این خیریه با استقبال زیاد بانوانی روبهرو شده که برای شرکت در مهمانیها نیاز به لباس مجلسی دارند. این بانوان برای اینکه همسرهایشان مجبور نشوند پول زیادی برای خرید چنین لباسهایی بپردازند، سری به اینجا میزنند و برای یک شب یا چند روز، لباس امانت میگیرند.
در این خانه قدیمی سبد کالا هم بستهبندی و بهصورت ماهانه و در مناسبتهای مختلف بین خانوادههای کمبضاعت توزیع میشود. همچنین در همین خیریه کمکهای مردمی برای تأمین دارو، جراحی و رهن خانه افراد نیازمند محله باغ خزانه جمعآوری و بنا به ضرورت، این کارهای خیریه در محلههای دیگر هم انجام میشود. این خیریه به همت «شهناز دستور» و جمعی از بانوان فعال منطقه راهاندازی شده و فعالیتهای خیرخواهانه زیادی در آن انجام میشود.
میراث پدر
بچه وسطی آقا قربان همیشه دوست داشت کاری برای بقیه انجام دهد. با اینکه دختر بود، به جای بازی با عروسکهایش، مشکلات کوچه و محله را یکییکی مینوشت و به پدرش میداد تا راهی برای حل آنها پیدا کند. همه میگفتند «شهناز» به پدرش کشیده و میخواهد مثل او قدمی برای هممحلهایها و آشناها بردارد تا گره از مشکلاتشان باز شود.
خیلیها فکر میکردند شهناز خانم به محض اینکه ازدواج کند، سرش به خانهداری گرم میشود و شوهرش مانع کارهایش میشود، اما وقتی با «رفیع احمدپور» وصلت کرد، همسرش حامی اصلی او برای پیگیری مشکلات مردم شد. اینک «شهناز دستور» یکی از بانوان فعال منطقه۱۷ است که قدم زیادی برای آبادانی محله باغ خزانه برداشته و در «خیریهالزهرا(س)» حمایت از خانوادههای کمبضاعت را در اولویت کارهایش قرار داده است.
ساعت ۴صبح که از خواب بلند میشود و غذای ظهر را آماده میکند، اهل خانه میفهمند مادرشان روز پرمشغلهای پیشرو دارد. قرار است در جلسات مختلف شرکت کند یا به ادارههای مختلف برود تا مشکلات محله باغ خزانه را پیگیری کند و به گوش مسئولان برساند. از کودکی همین شیوه را در زندگی داشته، اما ۱۷سال است که با همه وجود برای اهل محل مادری میکند.
مسئولیتهای مختلفی هم در محله دارد که شمارش آنها آسان نیست. نمونهاش فرماندهی پایگاه بسیج سیدالشهدا(ع)، عضویت در کارگروه فرهنگی شهرداری منطقه، مددکار خیریهالزهرا(س)، مسئول اجتماعی حوزه بسیج ۲۴۸ ایمان و مددکار مرکز نیکوکاری مسجد فاطمیه(س) است. حدود یکسال هم مدیریت سرای محله باغ خزانه را برعهده داشته و در دوران شیوع ویروس کرونا، تلاش زیادی برای غربالگری عمومی مردم کرد و سرگروه طرح شهید سلیمانی بود.
بررسی همهروزه مشکلات محله
«شهناز دستور» ۵۴ساله است، اما هر روز از ابتدا تا انتهای محله باغ خزانه میچرخد تا نواقص را شناسایی و در نخستین فرصت به اطلاع مسئولان برساند. فرقی هم نمیکند مشکلاتی که رصد میکند حل آنها در زمره فعالیتهای مسئولان شهری باشد یا آموزش و پرورش، ادارههای آب، برق، گاز، کمیته امداد، راهنمایی و رانندگی یا نیروهای انتظامی.
آرزوی اول و آخر او حل مشکلات فرهنگی و فقر از محله باغ خزانه است. ساکنان محله را افرادی زحمتکش میداند که لایق بهترینها هستند، اما به دلایل مختلف با کمبودهای زیادی دست و پنجه نرم میکنند. در خیابان قزوین و ورودی خیابان شهید برادارن حسنی مجتمعی برای آموزش نابینایان وجود دارد. پیگیری زیادی برای نصب پل مکانیزه در این محدوده کرده تا در کنار نابینایان، افراد مسن و هممحلهایهایش از پل مکانیزه استفاده کنند و به راحتی وارد محله شوند، اما تاکنون به نتیجه نرسیده است.
با قدم زدن در پیادهرو خیابان شهید حسنی نواقص را یکییکی میشمرد؛ چرخ بعضی از مخازن زباله نیاز به تعمیر دارد، برخی از تجهیزات شهری مثل صندوقهای صندوقات باید تعویض شوند، اصناف به قوانین احترام بگذارند و سدمعبر نکنند، تخلیه سطلهای زباله به موقع انجام شود و...
کارهایی که ماند و مشکلاتی که حل شد
دستور، با دیدن بخشهایی از محلهاش جان دوباره میگیرد و رضایت از پیگیریهایی که همراه معتمدان محلی انجام داده، در چهرهاش نمایان میشود. نهرهای کوچهها را نشان میدهد که کانیو شدهاند و خودروها به راحتی میتوانند وارد کوچه شوند. خوشحال است که با این کار از آبگرفتگی کوچهها و خیابانها جلوگیری میشود و از طرف دیگر جانوران موذی مثل موش زیستگاهی در محله ندارند.
خوشحال است که پیادهروها مناسبسازی شده و معلولان به راحتی میتوانند در آنها تردد کنند. تجمع وانتیهای میوهفروش هم در خیابان شهید حسنی تا حدودی از بین رفته، اما چند وانتی را ابتدای خیابان شهید حبیبالله یوسفی نشانمان میدهد که منتظرند در فرصت مناسب در خیابان اصلی محله بساط کنند.
در زندگی کم نگذاشتهام
هیچوقت از رسیدگی به خانه، همسر و بچههایش کم نگذاشته و برای اینکه کمبودی در خانه حس نکنند از وقت استراحت خود گذاشته و پیش از خروج از خانه خریدها را انجام داده، غذای اعضای خانواده را بار گذاشته، لباسهایشان را اتو زده و به همه امور منزل رسیدگی کرده است. دستور معتقد است یک زن زمانی میتواند به امور مردم و محلهاش رسیدگی کند که در مرحله اول به همه وظایفش در خانه عمل کرده باشد و همسر و فرزندانش دچار مشکل و کمبود نشوند. در این سالها از امور تحصیلی بچههایش نیز غافل نشده و نامنویسی آنها در مدارس تا پیگیری کارهای درسیشان را انجام داده است.
دستور، ۳فرزند تحصیلکرده دارد. «رضا»، «محمد» و «ندا» که هر سه مدرک کارشناسی در رشتههای مختلف دارند. در خانوادهای بزرگ شده که پدر کارمند و اهل مطالعه بوده و پیگیری مشکلات آشنایان و همسایهها را وظیفه خود میدانسته است. مادرش خانهدار و خواهر شهید «قباد اسدی» است و ۲خواهر و ۳برادر دارد که همگی تحصیلات بالایی دارند و در رشتههای پزشکی فعالیت میکنند. خودش دیپلم دارد و معتقد است که به دلیل شاغل نبودن، فرصت خدمت به اهالی را به دست آورده است.
منبع: همشهری