روایت یکی از بستگان شهید تقوی از یورش ماموران به منزل مادر شهید/ ماموران با زور، بدون هیچ حرفی و با پوتین وارد منزل شدند/ مامور خانم نیروی انتظامی به مادر شهید فحش های رکیک می داد
"ما گفتیم که اگر علی تقوی، برادر دیگر شهید را میخواهید که همین جا هستند و میتوانید او را بازداشت کنید. نه این علی تقوی را بازداشت و نه عنایت تقوی، برادر دیگر او را رها میکردند. باز گفتیم که لااقل کتک نزنید، با هم صحبت کنیم! حالا اینکه با زور و با پوتین وارد منزل شدید و حکم هم ارائه نمیدهید، سر جای خود؛ حداقل نزنید تا با هم صحبت کنیم که باز هم کار خودشان را میکردند."
به گزارش دیده بان ایران؛ طی روزهای گذشته تصاویری از نالههای گلایهآمیز مادر شهید امرالله تقوی از یورش و هتک حرمت این خانواده در پی یورش ماموران به منزل آنها در شهرستان سوق از توابع استان کهکیلویه و بویر احمد در فضای مجازی منتشر شد که واکنشهای گستردهای را در میان افکار عمومی به دنبال داشت.
در همین رابطه، یکی از بستگان خانواده این شهید ضمن روایت این اتفاق، اظهار داشت: صبح روز یکشنبه این اتفاق، حوالی ساعت 9 بود که مشغول خوردن صبحانه به همراه مادر شهید و یک میهمان در منزل بودیم که ناگهان دیدیم که از درهای ورودی منزل، چند نفر از نیروهای ملبس به لباس نیروی انتظامی با پوتین و بدون هیچ سلام و کلامی وارد خانه شدند.
وی افزود: عنایت تقوی(برادر شهید) که در منزل حضور داشت با این اتفاق در مقابل ماموران ایستاده و گفت که وقتی با این جسارت وارد منزل مردم میشوید، حتما حکم ورود به خانه را دارید و باید آن را ارائه کنید. با همین سوال بود که آقایان، امان ندادند که کلمه دیگری مطرح شود و بدون هیچ جوابی، او را به زیر ضربات مشت، باتوم و لگد گرفتند. من هم تلاش میکردم که او را از زیر دست و پای ماموران نجات دهم.
هیچ حکم جلب یا ورود به منزلی از سوی ماموران ارائه نشد
این منبع نزدیک به خانواده شهید، اضافه کرد: من به مسئول آنها گفتم که خب، بدون حکم ورود به منزل و حکم جلب شخصی که بنا دارید او را دستگیر کنید، کمترین خواسته ما به عنوان صاحبان این حریم شخصی است. اصلا ما که نمیدانستیم آنها مامور هستند و درخواست کارت شناسایی هم کردیم. گفتند که ما نیروی نظامی هستیم و به شما مربوط نیست!
وی، ادامه داد: باز هم گفتم که اصلا اگر درخواست من را هم نمیپذیرید، لااقل اجازه دهید که من خودم هرکس را که میخواهید پس از چند دقیقه به کلانتری بیاورم که باز این درخواست را هم نپذیرفتند. یکی از نیروها گفت که ما به دنبال شخصی به نام علی تقوی هستیم. باز گفتم که کدام علی تقوی؟ ما پنج علی تقوی از میان نزدیکان همین خانواده داریم.
ماموران با زور، بدون هیچ حرفی و با پوتین وارد منزل شدند
این منبع مطلع، یادآور شد: باز هم گفتیم که اگر علی تقوی، برادر دیگر شهید را میخواهید که همین جا هستند و میتوانید او را بازداشت کنید. نه این علی تقوی را بازداشت و نه عنایت تقوی، برادر دیگر او را رها میکردند. باز گفتیم که لااقل کتک نزنید، با هم صحبت کنیم! حالا اینکه با زور و با پوتین وارد منزل شدید و حکم هم ارائه نمیدهید، سر جای خود؛ حداقل نزنید تا با هم صحبت کنیم که باز هم کار خودشان را میکردند.
وی، ادامه داد: بعد از حدود یک ساعت، یک دستنوشتهای را آوردند که روی آن به اجمال نوشته شده بود که احضار چند نفر، از جمله علی تقوی! گفتیم؛ خب الان یک علی تقوی در منزل حضور دارد و او را بازداشت و لااقل عنایت تقوی را رها کنید که باز گفتند؛ به چه دلیل این آقا در مقابل ما ایستاد و مقاومت کرد!
گفتیم که مگر شما قوم مغول یا جبار هستید؟
این فرد مطلع، تصریح کرد: گفتیم که مگر شما قوم مغول یا جبار هستید؟ تا اینکه یکی از نیروها را که من میشناختم، تلاش کرد که نیروها را به بیرون هدایت کند که باز هم قبول نکردند. با کلی صحبت بنا بر این شد که علی تقوی(برادر شهید) را بدون دستبند و به همراه یکی از ماموران به داخل ماشین نیروی انتظامی هدایت کنند.
وی، افزود: در همین بین، یک مامور لباس شخصی، دست علی را گرفت و کشید تا دستبند بزند که با مقاومت او همراه شد. با همین اتفاق؛ دوباره بر سر او هوار شده و او را به جداره نردههای کولر گازی کوبیدند که دست او و 4 دندهاش شکست و ریهاش هم دچار پارگی شد. باز هم این اتفاق کافی نبود و او را کشان کشان و با کتک به ماشین نیروی انتظامی هدایت کردند.
توهین زننده و رکیک مامور خانم نیروی انتظامی به مادر شهید
این عضو خانواده شهید تقوی، یادآور شد: خانمی با لباس فرم نیروی انتظامی همراه ماموران بود که به جای آرام کردن اوضاع، اقدام به ایجاد تنش و هتاکی و به کارگیری الفاظ رکیک و زننده نسبت به خانواده کرد.
وقتی خواهر خانواده به همراه مادر شهید که یک قرآن با عکس شهید در دست داشت به سمت او رفتند، به مادر شهید توهین زشتی و زنندهای کرد و باز هم زمانی که اطرافیان گفتند که مادر ایشان، همین خانم مسن و مادر شهید است؛ گفت که هر که میخواهد باشد!
این عضو خانواده شهید در ادامه گفت: مادر شهید با اینکه سواد ندارد، همیشه یک قرآن برای خود دارد که با در دست گرفتن آن به دعا میپردازد. مادر شهید، این قرآن را روی دوش این سرباز و آن سروان و گروهبان میگذاشت و هر بار، آقایان زیر دست او زده و به طرف دیگری هل میدادند.
خواهر و همسر برادر شهید را طوری به یک طرف پرتاب کردند که چادر از سرشان کشیده شد
وی، ادامه داد: هرچقدر که ما میخواستیم واسطه شویم تا از این رفتار جلوگیری شود، ما را هم مورد هتک حرمت قرار داده و هل میدادند و حتی تهدید به پروندهسازی هم کردند. حتی وقتی همسر برادر بزرگ شهید به واسطه شنیدن جیغ و فریادها سراسیمه به سمت منزل آمد با ورود او به منزل، به سمتی پرتابش کردند که چادرش هم از سرش کشیده شد.
این عضو خانواده شهید تقوی، اضافه کرد: همچنین وقتی خواهر شهید برای جلوگیری از کتک خوردن برادر خود(علی) خودش را در مقابل او سپر کرد، ماموران آقا دست انداخته و به سمت دیگری پرتابش کردند که چادر از سر او هم کشیده شد.
ریه و دندههای شکسته برادر شهید مورد عمل جراحی قرار گرفته و دست او همچنان در وضعیت شکستگی قرار دارد
این شاهد عینی، اضافه کرد: تا شب، حتی اجازه انتقال علی تقوی را به رغم پارگی ریه و شکستگی دست و دنده از زندان به مرکز درمانی ندادند. تا اینکه یکی از زندانبانان که خانواده شهید را میشناخت، بدون اذن خروج و با اختیار خود و اتومبیل شخصی به بیمارستان منتقل کرد. وگرنه احتمال خفگی علی به دلیل پارگی ریه وجود داشت. در بیمارستان هم پزشکان به سرعت وارد عمل شده و عمل جراحی را برای تخلیه و ساکشن ریه و همچنین رسیدگی به وضعیت شکستگی دندهها آغاز کردند. دست او هم هنوز مورد عمل قرار نگرفته و شکستگی دارد.
عموی شهید، شب قبل از اتفاق به رئیس کلانتری قول داده بود که هر زمان نیاز بود، فرزند خود و برادرش را به پاسگاه تحویل میدهد
وی، همچنین با اشاره به دلیل یورش ماموران به منزل شهید نیز، یادآور شد: شب قبل از همین حادثه، حدود 15 نفر از جوانان در اعتراض به گرانی به سر دادن چند شعار پرداختند. با بازداشت آنها، رئیس کلانتری با عموی شهید، صاحب تقوی تماس گرفته و شبانه او را به کلانتری فرخوانده بود پسرش و فرزند برادر ایشان در بین 15 نفر در بازداشت به سر میبرند.
این منبع مطلع، اضافه کرد: رئیس کلانتری، گفته بود که از آن جا که هیچ هنجارشکنی و آسیب به اموال عمومی و دیگر اتفاقات صورت نگرفته، تلاش میکنیم که این مسئله جمع شود تا شاهد بحران نباشیم. رئیس کلانتری همچنین گفته بود که اگر صلاح بود با شما تماس میگیریم تا پسرتان و پسر برادرتان(علی تقوی) را فردا به پاسگاه بیاورید. عموی شهید هم گفته بود که هر زمان تماس گرفتید، این دو نفر را کت بسته تحویل خواهیم داد.
وی در پایان نیز، اضافه کرد: با این وجود، آقایان اینگونه بدون حکم و مجوز و هتاکانه وارد حریم منزل شهید شدند و یک ابهام عجیبی وجود دارد که این سناریو به چه دلیل اتفاق افتاده است.
منبع: امتداد