لیلا ارشد: پیام حاکمیت ایجاد پارک زنان به جامعه این است که اگر در فضای خصوصی بر زنان تسلط نداریم در فضای عمومی با تفکیک جنسیتی این تسلط را ایجاد خواهیم کرد/ دیوار کشی در پارک ها به خشونت علیه زنان دامن می زند
لیلا ارشد کارشناس حوزه زنان و فعال اجتماعی درباره تفکیک جنسیتی و ایجاد پارک های " زنان و کودکان" و "دیوار کشی در برخی پارک ها" به میگوید: حذف زنان به خشونت دامن میزند و حتی میتواند چرخه خشونت علیه زنان از خانه به جامعه و بالعکس را شکل دهد در جوامع مردسالار به ویژه مردسالاری سنتی بخش قابل توجهی از هویت و مردانگی با تسلط کامل بر زن به ویژه بدن زن تعریف میشود. حال تصور کنید که در جوامع در حال توسعه گامی از مردسالاری سنتی عقب نشستهباشیم و به کلامی دیگر نظارتی بر رفتار زن در حوزه خصوصی وجود نداشته یا کمتر شدهباشد
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ لیلا ارشد کارشناس و پژوهشگر آسیب های اجتماعی که سالها با زنان آسیبدیده اجتماعی در ارتباط بوده و در این حوزه فعالیت داشته، معتقد است سلامت اجتماعی نمیتواند با حذف یک گروه-عمدتا زنان- اتفاق افتد.
لیلا ارشد کارشناس حوزه زنان و فعال اجتماعی درباره تفکیک جنسیتی و ایجاد پارک های " زنان و کودکان" و "دیوار کشی در برخی پارک ها" به میگوید: «تصور این که با جداسازی فیزیکی میتوان کمکی کرد درست نیست. تجربه هم نشان داد که این تفکیکها به کار نمیآید. زمانی دانشجویان در کلاس یا در سلف یا ...باید جدا از هم بودند. بعد در محیطهای کاری کنار هم کار میکردند. پس کجا باید پسران و دختران یاد بگیرند، چطور با هم رفتار کنند؟ کجا یاد بگیرند که در کنار غیرهمجنس باشند و روابط بر مبنای احترام میان آنها شکل گیرد؟ این مساله باید از کودکی آموزش داده شود. اگر مهدکودک و دبستان و ... جداسازی شود، پارکها جداسازی شود و ...این آموزش کجا شکل میگیرد؟ آیا میتوان همیشه دو جنس را از یکدیگر جدا نگه داشت؟ این چه سلامت اجتماعی است که با حذف یک گروه اتفاق میافتد.»
*زنان نامرئی، خشونت عریان
اگر اقتضائات جهان مدرن توانایی حذف مطلق و کامل زنان از عرصه عمومی را از حکومتها سلب کردهباشد، حضور زنان در عرصه عمومی کنترل شده و در چارچوبهایی که حاکمیت تعیین میکند، رقم خواهد خورد. فرآیندی که زنان جامعه را نامرئی کرده و همان اندرونیهای مدرن را شکل میدهد. تفکری که با ایجاد سقفهای شیشهای تعیین میکند که زنان بهتر است مثلا آموزگار باشند تا در رشته پرورش اندام فعالیت کنند، یا بهتر است در سطوح میانی یا معاونتی مربوط به زنان باقی بمانند تا به عنوان وزیر انتخاب شوند.
اما چطور حذف زنان به خشونت دامن میزند و حتی میتواند چرخه خشونت علیه زنان از خانه به جامعه و بالعکس را شکل دهد؟ در جوامع مردسالار به ویژه مردسالاری سنتی بخش قابل توجهی از هویت و مردانگی با تسلط کامل بر زن به ویژه بدن زن تعریف میشود. حال تصور کنید که در جوامع در حال توسعه گامی از مردسالاری سنتی عقب نشستهباشیم و به کلامی دیگر نظارتی بر رفتار زن در حوزه خصوصی وجود نداشته یا کمتر شدهباشد. اینجاست که مردسالاری در حوزه عمومی وارد عمل شده و قوانین و مقرراتی ایجاد میکند تا عرصه را بر زنان تنگ کند. تفکیک فضاهای عمومی به زنانه و مردانه مهمترین گام برای تکمیل این چرخه است. در واقع پیامی از حاکمیت به جامعه مخابره میشود که اگر در فضای خصوصی بر زنان تسلط ندارید در فضای عمومی با کمک وضع قوانین و مقررات و همچنین ایدههایی از جمله تفکیک جنسیتی این تسلط را ایجاد خواهیم کرد. این رفتار قیممآبانه و خشونتآمیز که گاهی خود را در قالب گشتهای ارشاد نشان میدهد و گاه در قالب جداسازیهای جنسیتی و فرستادن زنان پشت پرده و دیوار و مصادیق دیگر، موقعیت فرودستی برای زن قائل، خشونت را در فضای عمومی سادهانگاری و خواه ناخواه از فضای عمومی به خصوصی تسری میدهد. در نهایت ما با مردسالاری بازتولید شده در فضای اندرونی و بیرونی مواجه خواهیم بود.
لیلا ارشد در خصوص بازتولید خشونت در فضاهای عمومی و خصوصی میگوید: «جدا کردن مردان از زنان در فضاهای عمومی شهر خشونت را افزایش میدهد. این گونه مقررات در حوزه عمومی میتواند وارد حوزه خصوصی هم شده و به خانه تسری پیدا کند تا جایی که پدر و برادر و شوهر تصور کنند که باید سختگیریشان را بیشتر کنند یا حتی فکر کنند سختگیریشان قانعکننده و توجیه پذیر است. همه این تفکیکها در سالهای گذشته نتایج مناسبی هم به دنبال نداشتهاست. همچنان که میبینیم سن مصرف سیگار، سن اعتیاد، سن تن فروشی به شدت پایین آمده است. پس چرا همچنان با همان روش آزمون و خطا پیش میرویم؟!»
او معتقد است که تفکیک جنسیتی هرگز به زنان کمک نکرده چرا که این رفتار اساسا برخلاف قوانین طبیعت است. ارشد میگوید آنچه در کشور ما فراموش شده و به آن توجهی نمیشود این است که ما باید به کودک و نوجوان و جوان آموزش دهیم که چطور از خودش مراقبت کند، چطور به خودش احترام بگذارد و یاد بگیرد که رابطه بین فردی –اعم از هم جنس و غیر هم جنس، سالمند، کودک، گروه همسالان و ...-را تنظیم کند.
*به نام امنیت زنان به کام مردسالاری
لیلا ارشد که سالهای پیش از انقلاب در ورزشگاه امجدیه به دیدن مسابقات فوتبال میرفته در مورد حضور زنان گفت: آنچه این روزها همپا یا حتی بیشتر از جداسازی فضای پارکها به نام تامین امنیت زنان و به کام مردسالاری مورد توجه قرار گرفته، مساله ورود زنان به استادیوم است. پشت این تفکیک جنسیتی همان تفکری است که ساخت «پارک بانوان» را خدمترسانی میداند. استفاده از عبارات توهینآمیز از سوی طرفداران تیمهای فوتبالی از جمله بهانههایی است که مسوولان برای توجیه ممنوعیت ورود زنان استفاده میکنند و معتقدند رفتارهای طرفداران مرد فوتبال فضای استادیومها را برای زنان ناامن میکند.
لیلا ارشد که سالهای پیش از انقلاب در ورزشگاه امجدیه به دیدن مسابقات فوتبال میرفته در مورد حضور زنان و مردان در استادیومهای ورزشی میگوید: «من جز کسانی بودم که پیش از انقلاب در ورزشگاه امجدیه به دیدن فوتبال میرفتم. به خاطر دارم اصلا شعارها و رفتارهای توهینآمیز علیه تیم مقابل وجود نداشت. به هر حال یک مرد ایرانی و شرقی به نوعی در تربیت خانوادگیش حفظ احترام در حضور زنان وجود دارد. واقعیت این است که وقتی محیط کاملا مردانه یا کاملا زنانه میشود، ممکن است کنش و کلامی توهینآمیز رد و بدل شود که وقتی کنار هم هستند این اتفاق نمیافتد. من این موضوع را به صورت عینی حتی در طبقات اجتماعی دیگر هم شاهد بودم. مرد آسیب دیده اجتماعی را میدیدم که به خاطر حضور من مراقب صحبت کردن و ادبیاتی که به کار میبرد، بود. مردان و زنان به نوعی هم را تکمیل میکنند و در اصلاح هم نقش دارند. باید به جوانان آموزش دهیم که در کنار هم باشند اما همراه با احترام. باید یاد بگیرند که یک غیرهمجنس را فقط موجودی نبینند که نیازهای جنسیشان را برآورده میکند.»
منبع: مرجان زهرانی_امتداد