استادحوزه علمیه: در مسئله «تغییر جنسیت» ما هیچ بن بستی نداریم/ گاهی ناچاریم کار زشتی را انجام دهیم تا مرتکب زشتتر نشویم
استاد سطح خارج حوزه علمیه با بیان اینکه فقه هیچ بنبستی در مسائل نوپدید ندارد، گفت: وارد گود مسائل مستحدثه شدن با همان روش حل مسائل معمولی چندان نتیجهبخش نیست و فقیه نمیتواند بگوید من با موضوع کاری ندارم و صرفا با حکم کار دارم.
به گزارش دیده بان ایران؛ آیتالله محمد عندلیب همدانی، استاد سطح خارج حوزه علمیه امروز ۱۶ فروردین ماه در سومین نشست علمی «بررسی فقهی و روانشناسی تغییر جنسیت»، گفت: تصور کنید قانونی نباشد تا یک حقوقدان با تمسک به آن قانون پاسخ یک پرسشی را بدهد، مثلا مسئلهای در تجارت بینالمللی پدید آمده است ولی در مواد قانونی چیزی برای آن وجود ندارد. حال اگر قبل از آنکه مجلس، قانونی تصویب کند، نظر شخصی حقوقدان را بپرسیم طبیعتا سراغ اطلاقات و عمومات قوانین(یا قانون اساسی و یا قوانین عمومی) خواهد رفت تا ببیند مطلبی مرتبط با این مسئله حقوقی پیدا میکند یا خیر.
استاد سطح خارج حوزه علمیه افزود: کار دیگری که به صورت طبیعی در چنین مواردی یک حقوقدان انجام میدهد، تمسک به روح قانون است؛ البته خود استدلال به روح قانون مخصوصا قانون اساسی بحث مستقلی دارد، ولی اساس استدلال به روح قانون و قرینه قرار دادن روح قانون برای استنباط یک مسئله حقوقی امر بعیدی نیست.
آیتالله عندلیب همدانی تصریح کرد: اگر از عمومات، اطلاقات و روح قانون دستش کوتاه شد سراغ اصولی مانند اصل برائت خواهد رفت. آنچه در فقه با عنوان مسائل مستحدثه فقهی مینامیم، طبیعتا به صورت معمولی روایت و آیهای که مستقیم مربوط به آن باشد، نداریم بنابراین یا باید سراغ اطلاقات و عمومات برویم و یا وقتی دستمان از همه جا کوتاه شد، سراغ اصول عملیه برویم و اینکه آیا این نوع تجارت جایز است یا خیر؟. اگر از عمومات هم استفاده نشد، سراغ اصالت الفساد در معاملات برویم.
وی اضافه کرد: آنچه بنده در دو جلسه گذشته تاکید کردم این است که در مسائل غیرتعبدی فقهی میتوان با استناد به عقل و ارتکازات عقلایی و با استشهاد به اصول کلی شریعت، راه را مقداری هموار کنیم تا مبادا فتوای فقیه با چارچوبهای اصلی در تضاد باشد. از در تضاد بودن با چارچوبهای اصلی کشف میکنیم که مسیر را اشتباه رفتهایم، به همین منظور در دو جلسه گذشته دنبال این بودم که چارچوبی قرآنی، روایی و عقلانی و عقلایی بیان کنیم برای اینکه اگر در آینده بخواهیم نظر فقهی در مورد تغییر جنسیت بدهیم، از این چارچوب خارج نشویم.
زوجیت، اوج حکمت الهی است
این استاد حوزه با بیان اینکه در دو جلسه قبل بحث اصالت الاحسان و الحسن مطرح شد، تصریح کرد: نتیجه آن بحث، این شد که انسان مخلوق ویژه خدا در این زیبایی است و اوج زیبایی و نهایت حکمت در مخلوقات را باید در زوجیت تمام موجودات و به خصوص انسان ببینیم. از منظر قرآن تفاوتهای اصلی و اساسی میان زن و مرد موجود نیست؛ مقسم انسان است اگرچه تفاوتهای جسمی، بدنی، روحی، روانی و حقوقی قابل انکار نیست ولی این به معنای آن نیست که مذکر از نظر حقوق انسانی بر مؤنث و یا بر عکس مزیتی دارد.
استاد سطح خارج حوزه علمیه با اشاره به تحلیل عقلانی برای کیفیت عروج انسانها از بن بستهای حقوقی، اظهار کرد: بدون تردید انسانها سخنانی بر پایه عقل دارند و رفتارهایی که عقل و عقلاء و شارع امضاء کرده است؛ مانند صداقت که عندالعقلاء و عندالعقل و عندالشارع ممدوح است و بدون تردید برخی انسانها گفتار و رفتاری دارند که عقلانی، عقلایی و شرعی نیست و تاییدی ندارد و در قطب مقابل صداقت است و عقلا آن را مذمت میکنند. از نظر عقل و عقلا صداقت مصداقی از مصادیق عدل و کذب، مصداق ظلم است. ما چیزی به نام عدل جداگانه و ظلم مستقل نداریم بلکه عدل خود را در رفتار و گفتار ما نشان میدهد یعنی عدل مستقل از مصادیق نداریم. اگر حسن و قبح عقلی وجود دارد درست ولی معنای آن نیست که عدل مستقلی جداگانه است که مصداقی ندارد. صداقت و امانتداری چون مصداق عدل هستند، همواره حسن هستند و هرگز از آن جدا نمیشوند و دروغگویی همواره قبیح است.
قبح دروغ در هیچ شرایطی از بین نمیرود
وی افزود: حال میپرسید قرار است فردی بیگناه کشته شود و اگر ما یک دروغ بگوییم نجات مییابد، آیا در اینجا هم دروغ، قبیح است عرض میکنم بله ولی در اینجا مقام تزاحم بین افسد و فاسد وجود دارد، یا باید دروغ بگوییم که درجهای از فساد است یا راضی به قتل نابه حق یک انسان بشویم که باز افسد است. در اینجا چون راهی برای نجات آن فرد نیست، لازم است ولی قبح آن از بین نمیرود. مثلا قطعا بریدن پا یک امر قبیح است حال اگر کسی دچار عفونت پا شده باید پای او را قطع کنند تا گسترش نیابد ولی آیا این قطع پا زیباست؟ زشتی است که ناچار از انجام آن هستیم. ما گاهی میان این دو خلط میکنیم. ما کذب و صدق را جدا از عدل و ظلم نمیتوانیم ببینیم زیرا کذب همیشه ظلم و صدق همیشه حسن است.
فقه هیچ بنبستی در مسائل نوپدید ندارد
استاد سطح خارج حوزه علمیه بیان کرد: اگر فقیهی در مسئله نوپدیدی حکم به جواز داد، معنای آن این نیست که آن مسئله را زیبا جلوه داده است بلکه او هم از قاعده تزاحم استفاده کرده است و میگوید ناچاریم کار زشتی را انجام دهیم تا مرتکب زشتتر نشویم نه اینکه بخواهد زشتی را زیبا جلوه دهد. این راه حل برای خروج از بن بست است و این هم مورد امضای عقل و شارع است. پس ما هیچ بن بستی در مسائل نوپدید نداریم، البته به شرط آن که احراز کنیم در بنبست قرار داریم.
وی اضافه کرد: در مسئله تغییر جنسیت، تک به تک ادله بررسی شده که خوب است ولی این روش در این نوع مسائل پاسخگوی کافی نیست در چنین مواردی فقیه باید نگاه کلان، وسیع و گسترده به ادله داشته باشد، در حالی که تک تک ادله را از جهت سند و دلالت بررسی میکند؛ مثلا در مورد عدم جواز اضرار به بدن قواعد لاضرر و لا تلقوا ایدیکم الی التهلکه را بررسی کرده و آن را در مجموعه ادله مدنظر قرار داده است در این صورت نتیجه مطمئنتر و دقیقتر خواهد بود. اگر در چنین مواردی غیر از نگاه کلان به ادله، بحث حکم عقلی و عقلایی را تمام کنیم، یعنی ببینیم عقل و عقلا چه میکنند و سپس سراغ مجموع ادله برویم، در این صورت دست ما پر از ادله روایی و قرآنی، ارتکازات عقلی و عقلایی و یک بسته از ادله هست که ولو در تک تک آن بتوان مناقشه کرد ولی وقتی نگاه کلان بود، نتیجه مطلوب گرفته میشود.
وی افزود: اینکه ما بخواهیم بحث تغییر جنسیت را مانند بررسی حکم تسبیحات اربعه، جلو ببریم قطعا نتیجه نخواهد داد یا بحث اضرار به بدن را مطرح کنیم و تنها سراغ آن برویم مواجه با مسائل بسیار زیادی خواهیم شد. اگر نگاه، مجموعی شد ما یک بسته را داریم و مقصود خود را از آن استکشاف میکنیم و باید از این راه وارد شویم.
استاد سطح خارج حوزه علمیه تاکید کرد: بنابراین ما برای حکمشناسی در مسائل مستحدثه نباید از این سه اصل غافل شویم؛ اول روح حاکم بر شریعت منطبق با مسئله، دوم احکام عقلانی و عقلایی برای خروج از بن بست و سوم نگاه کلان و مجموعی به ادله عقلیه و نقلیه. تازه این شیوه حکم است و باید به بحث موضوعشناسی هم بپردازیم که بحث مستقلی است لذا وارد گود مسائل مستحدثه شدن با همان روش حل مسائل معمولی چندان نتیجهبخش نیست.
وی تاکید کرد: فقیه نمیتواند بگوید من با موضوع کاری ندارم و صرفا با حکم کار دارم، باید در مسئله تغییر جنسیت موضوع را به درستی تقریر کند و مطمئن باشد فهم درستی از تغییر جنسیت دارد و فرضی حرف نمیزند./ حوزه