کد خبر: 126450
A

باستی هلیزهای مسئولان را باور کنیم یا شعارهای زیبای آنان را؟!

در چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از مردم می‌پرسند آیا ساده زیستی مسئولان جمهوری اسلامی همان ساده زیستی است که زمانی شهید رجایی که رئیس جمهور بود آن را نه در شعار که در عمل زندگی می‌کرد یا اینکه اکنون از آن آرمان‌ها فاصله گرفته شده و ساده زیستی برای مردم است و موهبت‌های دنیوی برای مسئولان.

باستی هلیزهای مسئولان را باور کنیم یا شعارهای زیبای آنان را؟!

 به گزارش سایت دیده بان ایران؛ روز جمعه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود و در واقع چهل و سه سال از زمانی که مردم رژیم سلطنتی را به امید برقراری قوانین اسلامی و برپایی عدالت برانداختند می‌گذرد.

اهداف انقلاب

نظام اسلامی تشکیل شد تا تمامی امور برگرفته از دین باشد و تجلی دین در زندگی اجتماعی و سیاسی مردم خود را نشان دهد. به گفته عماد افروغ جامعه شناس با توجه به ساختار اجتماعی و سیاسی جامعه ایران و با توجه به رخداد انقلاب اسلامی و تجلی رابطه دین و سیاست در قالب نظام جمهوری اسلامی بدون تردید رفتار و سیاست‌های دولتمردان و سبک زندگی جاری و ساری آن‌ها بر رفتار و سبک زندگی مردم تأثیرگذار خواهد بود.

افروغ به تحقیقی اشاره می‌کند که بر اساس آن نسل سوم انقلاب بر این اعتقاد هستند که در کل دولتمردان چندان توجه عملی به آرمان‌های انقلاب اسلامی و آرمان‌های مربوط به اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) ندارند. شاید درصد پائینی اعتقاد داشتند که این التزام از سوی دولتمردان وجود دارد. به رغم اینکه آگاهی سیاسی آن‌ها از اندیشه سیاسی امام بالا بود، اما معتقد بودند که به هر حال آن التزام عملی از سوی دولتمردان دیده نمی‌شود. با این حال به گفته وی نفس انقلاب اسلامی با یک سبک زندگی خاصی عجین شد؛ سبک زندگی‌ای که ریشه در جهان‌بینی و ارزش‌های اسلامی و فرهنگی ما داشت، سبک زندگی‌ای که هم حکایت از یک ساده زیستی داشته باشد و هم نماد‌های آن برخاسته از لایه جهان بینی و ارزش‌های اسلامی و فرهنگی ما باشد.

با توجه از گفته‌های افروغ برمی‌آید و آنچه در واقعیت جامعه وجود دارد، فاصله گرفتن کارگزاران از آرمان‌های اصیل انقلاب که عدالت و ساده‌زیستی است. آنچه از نظر برخی از مردم احساس می‌شود سبک زندگی برخی از مسئولان کنونی و گذشته است که چندان تغییری نکرده است. اگر انقلاب اسلامی به تعبیر بنیان‌گذار کبیر آن انقلاب کوخ‌نشینان علیه کاخ‌نشیان بود امروز برخی از این کوخ‌نشینان نه تنها خود که حتی فرزندان و نوه‌هایشان نیز کاخ نشین شده‌اند.

امروز زندگی لاکچری برخی مسئولان و آقازاده‌هایشان چنان در چشم مردم فرو رفته که با هزاران کار تبلیغی و ترویجی هم سخت است که باورهای مردم را به چهار دهه گذشته که زندگی مسئولان در پیرایه‌هایی از ساده‌زیستی تجلی داشت، بازگرداند.

اگر روزی تفاوت مسئولان جمهوری اسلامی و رژیم شاه را با مقایسه زندگی و سلوک محمد علی‌رجایی رئیس جمهور شهید و اسدالله علم نخست وزیر و رفیق شفیق شاه مشخص می‌شد، امروز مشخص نیست که مثلا ثروت نعمت‌زاده وزیر سابق دولت‌های یازدهم و دوازدهم را باید با ثروت چه کسی از مسئولان در دوره ستمشاهی مقایسه کرد. چه بسا ثروت او و دخترش بسیار بیشتر از سناتورها، وزرا و خاندان سلطنتی در آن زمان باشد. همینطور ثروت صادق محصولی وزیر سابق کشور در دوران احمدی نژاد را، این در حالی است که همواره ساده زیستی و عدم ثروت اندوزی سبک زندگی بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب است.

کالای ایرانی برای مردم؛ برندهای خارجی برای مسئولان

موضوع دیگری که همواره مورد توجه رهبران انقلاب اسلامی بود و در موضوع واکسن کرونا (تزریق واکسن برکت توسط رهبری) نیز خود را نشان داد، توجه به کالای ایرانی بود، موضوعی که گوش شنوایی برای آن در میان برخی مسئولان نیست؛ چنانکه وزیر بهداشت واکسن اسپوتنیک روسی را تزریق می‌کند و مدیران کارخانجات ایران خودرو و سایپا خود به جای سوار شدن بر خودرو‌های تولید داخل که در کارخانه تحت مدیریت خود، سوار ماشین‌هایی می‌شوند که ساخت آلمان، فرانسه و کره است و این نشان از بی‌اعتقادی آنان به تولید ملی است. این در حالی است که امیرعباس هویدا که زمانی حدود ۱۳ سال نخست وزیر ایران بود پیکان که آن زمان خودروی ملی ایران بود سوار می‌شد درحالی‌که در همان زمان خودرو‌هایی مانند جگوار، فورد، شورلت و ... در خیابان‌های تهران تردد می‌کردند، اما به دلیل اعتقاد به تولید ملی و ایجاد اعتماد در بین مردم این خودرو را سوار می‌شد.

تبلیغ زندگی لوکس

امروز پشت بسیاری از شرکت‌های تبلیغاتی که در حال تبلیغ زندگی به قول لاکچری بوده و برای خود رسانه‌هایی اختیار کرده‌اند و آن را شبانه روز در چشم مردم فرو می‌کنند برخی مسئولان یا فرزندان آن‌ها هستند که نه‌تنها ساده زیست نیستند که حتی به اینکه چنین زندگی نیز دارند افتخار می‌کنند. مثال آن زیاد است اما کافی است جستجویی درباره عوامل ظهور و بروز ساشا سبحانی فرزند سفیر اسبق ایران در ونزوئلا کنید که با نام پدر و با عیاشی در خارج از کشور، خود را تافته‌ای جدابافته از آقازاده‌های دیگر می‌دانند و هرآنچه تاکنون نیز زراندوزی کرده است را حاصل توانایی‌های خود -بخوانید رانت‌های پدر- می‌داند!

همچنین همین روز‌های گذشته بود که تولد فرزند یکی از وزرای دولت در بیمارستان خصوصی و با صرف هزینه‌ای گزاف رسانه‌ای شد در حالی که بسیاری از مردم حتی هزینه مراقبت از زن باردار خود را ندارند. یا نماینده‌ همین مجلس که برای خودش در یک تالار مجلل مراسم عروسی گرفت و چه خرج‌ها که برای آن نکرد.

عمده مردم برای هر بیماری چاره‌ای جز مراجعه به بیمارستان‌های کشور ندارند و البته کیست که نداند امروز برای مداوا نیازی به خارج از کشور نیست، اما کم نیستند مسئولانی که اعتقادی به این مسأله نداشته و بیمارستان‌های خارج از کشور را برای خود انتخاب می‌کنند.

مسأله فقط این نیست، هرازگاهی عکس‌هایی از مسئولان منتشر می‌شود که آنالیز عکس‌ها مشخص می‌کند، کیف، ساعت، کفش و ... آن‌ها چه مارکی بوده و از کدامین برند گرانقیمت جهانی است؛ به راستی چند درصد مردم ایران توانایی خرید این برند‌ها را دارند؟

اگر امروز شعار مسئولان این است که هر ایرانی باید کالای ایرانی مصرف کند، پس چرا خود و فرزندانشان چنین نمی‌کنند؟ اگر دانشگاه‌های ایران خوب است چرا فرزندانشان را برای تحصیل به خارج از کشور  می‌فرستند؟ نمونه آنکه علیرضا زاکانی، شهردار تهران آن را در چشم منتقدان تحصیل دخترش در سوئیس فرو می‌کند که برای دخترش برای تحصیل در رشته‌ای به خارج از کشور رفته که امکان ادامه تحصیل در ایران برای آن نیست و اینگونه بر ماجرا ماله‌کشی می‌کند که «دخترم به من گفت که من می‌خواهم به کشور خدمت کنم، اما ادامه رشته‌ای که مورد نظر من است در ایران مقدور نیست. من به او گفتم اگر رشته‌ای که می‌خواهی به واسطه آن به کشور خدمت کنی در کشورمان نیست، من استقبال می‌کنم از اینکه تو این پرچم افتخار را شاگردی کنی و به کشور وارد کنی.» توضیحاتی که افکار عمومی را هیچگاه قانع نکرد.

اگر سربازی خوب است چرا فرزندان آن‌ها سربازی نمی‌روند؟ اگر پراید خودروی خوبی است چرا آن‌ها پراید سوار نمی‌شوند؟ این‌ها همه چرا‌هایی است که در چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب از سوی بسیاری از مردم مطرح می‌شود، مردمی که بین خود و بسیاری از مسئولان و فرزندانشان تفاوتی همچون روز و شب حس می‌کنند.

گذری به باستی هیلز در لواسان به روشنی این موضوع را نشان می‌دهد چنانکه حتی امام جمعه لواسان هم این موضوع را تأیید کرد که کاخ‌هایی در آن منطقه وجود دارد که در زمان پیش از انقلاب نیز وجود نداشت، این در حالی است که داشتن یک خانه چهل متری هم برای دیگران آرزویی دست نیافتنی است.

 

منبع: جامعه 24

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر